eitaa logo
ساحل رمان
8.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
990 ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
•• خوشحالم که زائر مولا هستم خوشحالم که خواننده های متفاوتی مثل شما دارم دعام کنید دعاگوتون هستم. راستی اگر خواستید شما هم برای عمق بخشیدن به فرهنگ امام حسین یه قدمی بردارید گروه ساحل کتب شیرینی راجع به امام به زائران هدیه می‌دن، بسم‌الله بگو و به نیت فرج تو هم شریک شو.🌱☁️ 6104337338149907 اینم شماره کارتی که میتونی از پنج هزار تا پنج میلیون جمع کنی و واریز کنی😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چنین دلدادگی کارِ من و این عمرِ کوته نیست؛ هزاران سال پیش از بودنم دل بسته‌ات بودم...🫀 . @SAHELEROMAN |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•• - من ترجیح می‌دم وسایلم رو تو یه کیسه فریزر بریزم ببرم مدرسه و دانشگاه، ولی توو این هوای گرم برای خریدن کیف تن به آب‌پز شدن ندم!😩 + آره خب منم اگه این کانال‌ رو ندیده بودم همین‌قدر غر می‌زدم:/🔫 پ.ن: من اگه جای تو باشم چارتا پُست قبل و بعد رو هم می‌بینم🤫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••🫀🪐 . . •| رمان عاشق شو |• فصل دهم / قسمت پنجاه‌وسوم دوباره تلفن زنگ خورد و مهدوی گرفت سمت جواد، جوادی که مستاصل بود و بیشتر دوست داشت در صحبت بچه‌ها شریک باشد تا پاسخگوی تلفن باشد، این محبت‌های مهدوی را دوست داشت؛ میان برهوت وجود آدم‌های دنیا، گرمای بهاری خورشید بود اما واقعا برهوت وجودش بیچاره‌اش کرده بود، نگاهش را از صورت جواد نگرفت و گفت: - زندگی کردن که یه فنّه، یه هنره که خوب ما فقط تماشای هنرو بلدیم! لاموجود! آرشام سر علیرضا را خم کرد توی سینه‌اش و زیرلب کلامی نثارش کرد و رو به مهدوی گفت: - آقامهدوی این فکرش رو کنسل کرده، باید دوباره خرید کنه، جاسازی کنه و فعال‌سازی بشه! جواد موبایل را گرفت، مهدوی نگاه حمایت‌گری به چشمانش انداخت و نخواست که بحث سر خوب بودن و خوب نبودن علیرضا بماند، ادامۀ حرفش را گفت. - خیلی هم سخت نیست، یه چیزهایی واضحه و مشخصه به قولی بدیهیه؛ یعنی حس‌های ماست و همه می‌دونن، همه می‌شناسن. یه فعالیت‌هایی هم ذهنی باید انجام بشه که باز همه می‌تونن. راجع به اون چیزهایی هم که نمی‌دونی و نمی‌شناسی اول بدیهی‌ها رو بذار وسط، مطالعه کن تا اطلاعات هم جمع کنی، بعد فکر کن و دودوتا چهارتا کن، معادله حل می‌شه! جواد باید از بچه‌ها دور می‌شد، نمی‌دانست قرار است چه بگوید و چه بشنود، اصلا آمادگی هیچ گفتگویی را نداشت. صدای وحید را شنید که با خنده گفت: - همین آقا، بدیهیات ما تعطیله! و صدای مهدوی را: . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊@SAHELEROMAN | ساحل رمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بـدان! دیـوانه گشتن بهتر از عـاشق شدن باشـد؛ ببین فرهاد شیرین می‌زند، لیلا که مجنون است!😶‍🌫 . @SAHELEROMAN |
•• معرفیجات امروز رو مهمون اهالی ساحل هستیم! تو یه کتاب معرفی کن بهمون؛) 📚 @SAHELE_ROMAN پ.ن: خلاقانه‌ترینش رو توو کانال قرار می‌دیم! و البته کانال vip رو هم تقدیم برنده می‌کنیم😃