🔴 چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید
ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید
نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست
که شمهای ز بیانش به صد رساله برآید
ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود
خیال باشد کاین کار بی حواله برآید
گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
بلا بگردد و کام هزارساله برآید
نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت #حافظ
ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_234
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت #عارف_و_خرش
قسمت چهارم (این قسمت به علت طولانی بودن در 11 بخش تنظیم گردیده و بمرور می آید)
بخش 8
🌺 از خلیلی لا احب افلین
پس فنا چون خواست رب العالمین
لا احب افلین گفت آن خلیل
کی فنا خواهد ازین رب جلیل
باز واللیل است ستاری او
وان تن خاکی زنگاری او
آفتابش چون برآمد زان فلک
با شب تن گفت هین ما ودعک
وصل پیدا گشت از عین بلا
زان حلاوت شد عبارت ما قلی
ادامه دارد ....
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_9
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت #عارف_و_خرش قسمت چهارم (این قسمت به علت طولانی بودن در 11 بخش تنظیم گردیده و بمرور می آید
🔴از خلیلی لا احب افلین
👈 مولانا میگوید: جاییکه بندهای چون ابراهیم "لا احب ال آفلین" میگوید، چگونه ممکن است که پروردگار جهانیان، روشنی ناپایدار این جهانی را بخواهد و به آن سوگند بخورد؟ مولانا میگوید: سوگند به شب، در آیهْ دوم سورهْ والضحی؛ باز سوگند به شب این جهانی نیست. پروردگار به ستّاری پیامبر سوگند میخورد و ستاری او در این است که اسرار غیب را میداند، اما در درون تن خاکی و جنبهْ دنیاییِ زندگیاش پنهان است. اگر این ستاری نباشد، پیامبر نمیتواند مردم را به راه راست هدایت کند. تن را به این جهت زنگاری میگوید که تن، به خلاف جان، پاک و روشن نیست و همانند صفحهْ فلزی است که روی آن زنگاری باشد. آلودگی به زندگی مادی، زنگار تن است. در بیت بعد، باز تن را به شب تشبیه کرده است و میگوید: تابش نور پیامبر با پرداختن به جنبههای این جهانی زندگی منافات ندارد و آفتاب نور محمدی، هنگامی که از فلک نبوّت طلوع کرد، به جنبهْ دنیایی وجود او گفت: «مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى » پروردگارت تو را وانگذاشته و بر تو خشم نگرفته است
منظور مولانا این است که همین جنبهْ مادی زندگی تن هم میتواند به عنوان وسیله، در خدمت جنبهْ روحانی و خدایی باشد. بنابراین تفسیر از سوره والضحی، پروردگار به هر دو جنبهْ غیبی و این جهانی پیامبر سوگند خورد که او را وانگذاشته است. مولانا میگوید: در حقیقت وصال حق از درون بلا آشکار میشود و آیهْ « مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ »گویای شیرنی وصل است پس از وقفهْ کوتاه در نزول وحی.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_9
بخش 8
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_186
دعای #سی_دو
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در #نماز_شب "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_187
دعای #سی_دو
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در #نماز_شب "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_دو_16
دعای سیدالساجدین (ع ) پس از #نمازشب برای خود و اعتراف به گناه:
🔹اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَمَرْتَنِى فَتَرَكْتُ، وَ نَهَيْتَنِى فَرَكِبْتُ، وَ سَوَّلَ لِىَ الْخَطَاءَ خَاطِرُ السُّوءِ فَفَرَّطْتُ🔹
🔸خدايا! تو مرا امر كردى و من ترك فرمان تو كردم و مرا نهى فرمودى و مرتكب نهى تو گشتم و انديشه بد، كار زشت را به نظر من نيكو نمود، پس از حد در گذشتم🔸
#سی_دو
◀️کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_دو_17
دعای سیدالساجدین (ع ) پس از #نمازشب برای خود و اعتراف به گناه:
🔹و لا أَسْتَشْهِدُ عَلَى صِيَامِى نَهَارا، وَ لا أَسْتَجِيرُ بِتَهَجُّدِى لَيْلا، وَ لا تُثْنِى عَلَيَّ بِإِحْيَائِهَا سُنَّةٌ حَاشَا فُرُوضِكَ الَّتِى مَنْ ضَيَّعَهَا هَلَكَ🔹
🔸هيچ روز را گواه بر روزه خود نگيرم و هيچ شب را براى بيدارى و عبادت پناه خود قرار ندهم و هيچ سنّتى ستايش من نكند كه به آن درست رفتار كرده ام جز واجبات تو را كه اگر كسى آنها را فرو گذارد هلاك شود🔸
#سی_دو
◀️کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_دو_18
دعای سیدالساجدین (ع ) پس از #نمازشب برای خود و اعتراف به گناه:
🔹و لَسْتُ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِفَضْلِ نَافِلَةٍ مَعَ كَثِيرِ مَا أَغْفَلْتُ مِنْ وَظَائِفِ فُرُوضِكَ، وَ تَعَدَّيْتُ عَنْ مَقَامَاتِ حُدُودِكَ إِلَى حُرُمَاتٍ انْتَهَكْتُهَا، وَ كَبَائِرِ ذُنُوبٍ اجْتَرَحْتُهَا، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لِى مِنْ فَضَائِحِهَا سِتْرا🔹
🔸به بسيارى نوافل به تو توسل نجويم چون وظايف واجبات را هم چنان كه بايد رعايت ننمودم و از حدود مقرّ تو در گذشته به حريم حرمت راه يافتم و گناهان بزرگ مرتكب شده ام، كه تو بر من پرده پوشيدى و مرا رسوا نكردى🔸
#سی_دو
◀️کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح
#دعا_سی_دو_16
✳️ نقش #عبادت در مهار گناه
قسمت اول
بزرگان دين در بحث تكامل انسان از نظر روحى و اخلاقى، به مسئله تدريج و گام به گام اعتقاد دارند. يعنى سقوط و فرود همانند صعود و فراز، مرحله به مرحله صورت مىگيرد؛ زيرا آدمى همان طور كه به آهستگى از اوّلين درجه حركت نموده و به آخرين درجه رشد و كمال مىرسد. در پستى و ذلّت هم مانند فواره آب از گناهان كوچكى به سوى جنايات بزرگى قدم برداشته و رفته رفته گستاخ و بىحيا مىگردد، تا آن كه به حدّ كفر محض رسيده و شيطان هم از او برائت جسته و از حال بد او متنفّر و گريزان است.
خداوند داستان منافقان كه كافران از اهل كتاب را، با وعدههاى دروغ فريفتند به حكايت فريب شيطان تشبيه مىفرمايد:
كَمَثَلِ الشَّيْطنِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسنِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنّى بَرِىءٌ مّنكَ إِنّى أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعلَمِينَ»
[داستان منافقان كه كافران از اهل كتاب را با وعدههاى دروغ فريفتند] چون داستان شيطان است كه به انسان گفت: كافر شو. هنگامى كه كافر شد، گفت:
من از تو بيزارم، من از خدا كه پروردگار جهانيان است، مىترسم.
پس از آن كه انسان فريب شيطان مكّار را خورد در جستجوى واسطه يا پناهگاهى است تا او را در آغوش رحمت گيرد، ولى هيچ راهى جز بازگشت به سوى خدا نمىيابد؛ زيرا وجودِ بىنهايت براى موجودى جاى ديگرى نمىگذارد، بلكه اگر انسان از بىنهايت فرار كند بايد به خود او پناه ببرد و اگر پنهان هم مىگردد باز در پناه حقيقت بىانتها قرار دارد. آثار رسوب به جا مانده از گناه در قلب، گاه خطرناكتر از اصل گناه است؛ زيرا عصيان جاى خود را آلوده مىكند و نظافت و طهارت نفس را كه سبب پيوند انسانى به عالم ربوبى است از جان و دل جدا مىكند، اندك اندك علاقه او را به عبادت و پرستش حق كمرنگ نموده و سپس بىاهميّت مىسازد.
در حديث معراج خطاب به پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله آمده است:
اى احمد! آيا مىدانى كه بنده چه وقت مرا پرستش مىكند؟ عرض كرد: نه، اى پروردگار! فرمود: هر گاه هفت خصلت در او فراهم آيد: پارسايى كه جلوگير او از حرامها شود و سكوتى كه او را از سخنان بيهوده باز دارد و ترسى كه هر روز بر گريه او بيفزايد و شرمى كه در خلوت و تنهايى از من داشته باشد و خوردن به اندازه ضرورتِ دنيا را ناخوش دارد؛ چون من آن را ناخوش دارم و نيكان را دوست بدارد به خاطر آن كه من آنان را دوست مىدارم.
فضل بن شاذان در حكمت مسائلى كه از محضر على بن موسى الرضا عليه السلام گرد آورده است، مىنگارد:
اگر پرسشگرى بپرسد: چرا مردم خدا را عبادت مىكنند؟ امام در جواب فرموده است: چون ياد خدا را فراموش نكنند و آداب او را وانگذارند و از دستورها و زجرهاى او غافل نشوند؛ زيرا درستى و پايدارى آنان در دين است، اگر بدون مراسم عبادى به حال خود رها شوند، پس از مدتى دلهايشان سخت و سنگ مىشد.
اگر گفته شود براى چه مردم به نماز مأمور شدند؟ امام در جواب فرموده است:
براى اين كه نماز اقرار به ربوبيّت حق تعالى است و اين مصلحت عمومى گسترده است؛ زيرا در آن همتايى و همانندى او برداشته شده است و بنده با كمال خاكسارى و فروتنى و اعتراف به بندگى و تقاضاى عفو از گناهان گذشته ايستاده و هر روز پيشانى بر خاك گذارده تا ياد خدا نموده و فراموشش نكرده؛ و به اين وسيله، حالت خشوع و خوف و خوارى خود را در برابر پروردگار نشان داده است.
علاوه؛ در اين مراسم بندگى و نيايش، از خداى منّان درخواست دين و دنيا نموده و از ساحت او تقاضاى زياد آنها كرده است. و از او خواستار تنفّر از فساد مىشود. و اينكه بنده هر روز و شب اين عبادت را با اين مصلحتها بايد بجا آورد تا مدير و آفريننده خود را فراموش نكند كه در نتيجه به ستمگرى و گردنكشى بپردازد.
و اساس ايستادن به پيشگاه پروردگار، سبب مىشود بنده از گناهان بيزار گشته و بين او و اقسام فساد، مانع پيدا شود.
ادامه دارد ...
دعای #سی_دو
کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2