eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 در پرتو قرآن، به چه چیزهایی دست می‌یابیم؟ قسمت 2 ۲. همانند شدن با ابرار «وَ هَبْ لَنَا حُسْنَ شَمَائِلِ الْأَبْرَارِ»؛ این عبارت هم خیلی زیبا است. شمائل جمع شمال و به معنای خُلق است. البته به معنای سیما و چهره هم گفته می‌شود. ابرار جمع بَرّ و از اصطلاحات قرآنی است. حکایت از شخصیتی است که مکارم اخلاق (فهرست طولانی فضیلت‌ها) را به همراه ریشه و پایه‌ی توحیدی در عالی‌ترین سطح درون خود تثبیت کرده باشد. وقتی کلمه‌ی ابرار را می‌شنوید، ذهن شما سراغ آیات مربوطه می‌رود و شاید یکی از زیباترین آیات مربوط به ابرار، آیه‌ی شریفه‌ی «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا؛ به‌يقين ابرار و نيكان از جامى مى‌نوشند كه با عطر خوشى آميخته است» باشد. شما در این آیات شخصیتی توحیدی و قیامت‌ترس و قیامت‌گرا را می‌بینید که خالص و عاشق حق است. در کنار این ویژگی‌ها فهرستی از ایثار و اطعام و دستگیری را باید بیاورید. پس شخص برّ، از نظر فکری و عقیدتی و اخلاقی، شخصیتی زیبا است که حقیقتاً دلبری می‌کند. شمائل ابرار در نگارگری قرآن کریم در احسن وجه تصویرگری و ارائه شده است که یک نمونه را در سوره‌ی مبارکه‌ی انسان مشاهده کردید. شمائل ابرار، شمائل اولیای خدا و ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) است که همگی وجیه در دنیا و آخرت هستند و از مقربان محسوب می‌شوند. جای‌جای قرآن نگارخانه‌ی این جلوه‌های آسمانی و چهره‌های جذاب است که هر یک را می‌بینیم، مات و مبهوت می‌شویم. اگر کسی خود را به قرآن کریم بسپارد، وارد چرخه‌ی همانندسازی با ابرار می‌شود و این جذبه با جلوه‌های ربوبی ترکیب می‌شود و فطرت و روح را به وجد و هیجان می‌آورد و تمنای این مقامات را در انسان تقویت می‌کند و اشتهای رسیدن به این مراتب را در انسان به وجود می‌آورد و عشق به اولیا را در انسان ایجاد می‌کند. این کارِ قرآن کریم است. «هَبْ لَنَا» یعنی به من هم هبه کن. این کلمه با «اعطنا» خیلی تفاوت دارد. هبه، معنای لطیف و مبتنی بر ارائه‌ی کریمانه و فرحناک و وجدآور دارد؛ چنان‌که قرآن در مورد فرزند می‌گوید: «رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً؛ پروردگارا، از جانب خود به من فرزندی پاکیزه ببخش» یا «هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ؛ همسران و فرزندانى به ما ببخش که چشمان ما به ایشان روشن گردد». جالب است که غالباً در مورد همسر و فرزند استفاده شده است. شما اینجا بیان می‌دارید که من این ویژگی را با قرآن و در محضر قرآن و با شفاعت قرآن می‌خواهم. «هَبْ لَنَا» یعنی ما به‌واسطه‌ی راهنمایی قرآن کریم به منظومه‌ی دلنشین صفات ابرار و شمائل آنان دست یابیم. اوج این شمائل، شمائل محمد و آل محمد (علیهم السلام) است. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 در پرتو قرآن، به چه چیزهایی دست می‌یابیم؟ قسمت 3 ۳. دنباله‌روی از نیکان «وَ اقْفُ بِنَا آثَارَ الَّذِينَ قَامُوا لَكَ بِهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ»؛ این درخواست نیز در پرتو و به وساطت و به شفاعت قرآن کریم است. ما توقع داریم که به مدد قرآن کریم پشت سر کسانی قرار بگیریم و آثار کسانی را دنبال کنیم که ویژگی‌شان این است: «قَامُوا لَكَ بِهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ»؛ با قرآن در قسمت‌های مختلف شب و روز برای خدا حرکت می‌کنند و دائم‌الارتباط با قرآن کریم هستند و شب و روز آنان با قرآن است. این تعبیر حکایت از این دارد که این افراد خالصانه نزد قرآن می‌آیند. در مورد کلمه‌ی «قاموا» باید معنای ظاهری و باطنی را مورد نظر داشت. معنای ظاهری حکایت از آن است که این افراد در نماز‌های خود به صورت خالصانه قرآن می‌خوانند و دنباله‌رو بودن یعنی ما هم همان روش را داشته باشیم. «قاموا» یک معنای واقعی هم دارد و آن اینکه این افراد، قرآن کریم را عمود خیمه‌ی زندگی خود قرار داده و تربیت و سیاست و اقتصاد و فرهنگ خود را با قرآن کریم برپا کرده و قوام داده‌اند. امام سجاد (علیه السلام)، کسانی را مقتدای ما قرار می‌دهد که ارتباطشان با قرآن کریم وسیع است و تمام شبانه‌روز آنان را در بر می‌گیرد. معنای فراگیر این قیام برای خدا همان است که زندگی‌شان رنگ خدایی داشته باشد. البته معنای ظاهری هم زیبا و مناسب است؛ چراکه زندگی مؤمن در نماز، خدایی می‌شود و قوام نماز به قیامِ آن و قیام نماز به قرآن است. ما در نماز خیلی کم قرآن می‌خوانیم و به چند سوره‌ی معروف بسنده می‌کنیم. البته سوره‌ی کوثر، کوچک‌ترین سوره‌ی قرآن به لحاظ الفاظ و بزرگ‌ترین سوره‌ی قرآن به لحاظ معنا است؛ با وجود این می‌توان سوره‌های متعددی از جزء سی‌ام قرآن را در نماز خواند. اگر کسی با توجه به معنا، سوره‌ی مبارکه‌ی مطففین را در نماز بخواند، منهدم می‌شود و اوج می‌گیرد. سوره‌های جزء سی، طولانی نیست و آیات کوچکی دارد. بسیاری از سوره‌ها را از جمله سوره‌ی فجر و سوره‌ی واقعه سفارش شده است که در نماز بخوانیم. ما هم که امام جماعت می‌شویم، تردید داریم که اگر بخوانیم مردم گله‌مند می‌شوند یا نه! البته اشکال از خودِ ما است که مردم را این‌گونه عادت داده‌ایم. اولیای خدا در نماز خود بسیار قرآن می‌خواندند و ما نمی‌خوانیم. دیگران (اهل سنت) در نماز خیلی قرآن می‌خوانند و قائل به قرائت سوره‌ی کامل نیستند و از میانه‌ی سوره شروع می‌کنند و به پایان می‌برند. ما باید این نقص را جبران کنیم. قبلاً در مورد قرآن و سوره‌های خاص به جوانان توصیه کردیم. این سوره‌ها واقعاً انسان را بیدار می‌کند. سوره‌ی زلزال را ربع القرآن می‌دانند، ولی ما اصلاً در نماز‌ها آن را نمی‌خوانیم. در این مورد، وظیفه‌ی روحانی‌ها و ائمه‌ی جماعات سنگین است و باید امام جماعت‌های قاری آماده شوند و به مساجد بیایند تا کام مردم شیرین شود. در نمازهای واجب احتیاط این است که به‌صورت حفظی خوانده شود، اما در نمازهای مستحب هیچ مشکلی وجود ندارد و شما می‌توانید همین امشب در نماز شب خود، این سوره‌ها را بخوانید. «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا؛ و [نيز] نماز صبح را زيرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است». قرآن الفجر ذیل نافله‌ی شب تعریف می‌شود. برخی قرآن الفجر را نماز صبح و بعضی آن را نافله‌ی صبح می‌دانند. تعبیر صلاه الفجر به کار نرفته، بلکه از تعبیر قرآن استفاده شده که به قرائت اشاره دارد. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife
🔴 در پرتو قرآن، به چه چیزهایی دست می‌یابیم؟ قسمت 4 ۴. طهارت «حَتَّى تُطَهِّرَنَا مِنْ كُلِّ دَنَسٍ بِتَطْهِيرِهِ»؛ این ارتباط و انس با قرآن کریم و این تلاوت‌ها و بهره‌ها و دنباله‌گیری روش و سبک اولیا ما را به نقطه‌ای می‌رساند که خود را در دریای موّاج فیض و لطف و مغفرت الهی یا در چشمه‌ی قرآن کریم شست‌وشو کنیم. تمام منازل ابرار و مقامات اولیا و شمائل انبیا و ... همگی روی شالوده‌ی طهارت استوار است. قرآن کریم وقتی می‌خواهد به اولیای کامل خود مدال دهد، مدال طهارت می‌دهد و می‌گوید: «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکُمْ تَطْهيراً؛ ز این نیست که خداوند می‌خواهد پلیدی را فقط از شما اهل‌بیت دور کند و شما را به‌راستی پاک سازد». در مراتب پایین‌تر هم پایه و اساس کاخ سعادت و خوشبختی و طبقات و درجات آن وابسته به طهارت است که زیرساخت محسوب می‌شود. قبلاً این بحث در مناسبت‌های مختلف تقدیم شد. در همین جملاتی که خواندیم، از خدا ‌خواستیم سنگینی گناه از دوش ما برداشته شود. حال در مقام تکمیل آن جمله می‌گوییم اگر ما به قرآن دل و وقت بدهیم و روح بسپاریم، نتیجه‌ی ویژه‌ی آن دستیابی به مقام شامخ طهارت است و این هنر قرآن کریم است. این پاکسازی و چرک‌زدایی و ظلمت زدایی هنر قرآن است و چنان آتش ندامت را در وجود انسان روشن می‌سازد که تو را به خودت می‌آورد. در مقامات بعدی قرآن تو را در مقام تائبین و طاهرین به وجد می‌آورد و تو را جزء جویندگان پاکی قرار می‌دهد و دوستدار طهارت و اهل طهارت روح و دل و روان و عمل می‌شوی. همه‌ی مراتب وجود و شخصیت تو پاک می‌شود و دست تو را می‌گیرد و تو را به حمام حق می‌برد. وقتی که برمی‌گردی، فرشته‌ها تو را نگاه می‌کنند و می‌بینند که چه بودی و چه شدی! آتش‌گیره‌های قرآنی گاهی انسان را می‌گیرد و پاکسازی‌هایی انجام می‌دهد که در هیچ جای دیگری به دست نمی‌آید. آلودگی فکر و جان ما به شرک، در حضرت قرآن است که به توحید می‌رسد و در حمام قرآن است که می‌توان دوش توحید گرفت. در قرآن هرچه جلوتر بروی، سهمت از طهارت بیشتر می‌شود و طهارت هم مراتب دارد که مرتبه‌ی کامل آن، سهم ولیّ کامل است. کسانی که دنبال اولیا هستند، به مراتبی از پاکی دست پیدا می‌کنند. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 در پرتو قرآن، به چه چیزهایی دست می‌یابیم؟ قسمت 5 ۵. آرزوی صادق «وَ تَقْفُوَ بِنَا آثَارَ الَّذِينَ اسْتَضَاؤُوا بِنُورِهِ»؛ ما را پیرو و شیعه و رهجو و رهگیر کسانی قرار ده که از نور قرآن بهره‌مند شده‌اند. ویژگی این افراد این است که: «لَمْ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ عَنِ الْعَمَلِ». نقش آرزو‌ها در دعای هشتم تقدیم شد و از سوزندگی و سازندگی آن سخن گفتیم. اگر آرزو‌ها رجای صادق باشند، پیشران هستند و چنانچه دروغین باشند، غل و زنجیری در پای سالک هستند. آرزو‌ها، کسانی را که به نور قرآن منور شده‌اند، از عمل باز نمی‌دارد. چه آرزویی انسان را باز نمی‌دارد؟ رجای صادق. اگر با آرزو‌های دروغین جلو برویم، با نیرنگ و فریب خود، ما را از حرکت باز می‌دارد و از راه خارج می‌سازد. تمام کسانی که در غیر مکتب قرآن و عترت حرکت می‌کنند، بدون استثنا گرفتار آفت بزرگ آرزوی دروغین و امل بی‌عمل هستند. قرآن کریم در شما تولید آرزوی صادق می‌کند. اگر این آرزو‌ها با عمل گره بخورد و این درخواست‌های قرآنی دستورالعمل قرآنی زندگی تو شود، به نتیجه خواهی رسید؛ وگرنه این آرزو انسان را به جایی نمی‌رساند. 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 تشرّف ما به ساحت قرآن کریم و دستیابی ما به ژرفای معارف آن و حظّ ما از انوار قرآنی، وابسته به به کرامات و الطاف محمد و آل محمد (علیهم السلام) است. به همین جهت می بینیم هایی در صحیفه سجادیه در بین عبارت‌ های آن آمده است. ما در واقع خودمان را در سایه‌سار عنایات پیامبر و اهل‌بیت (علیهم السلام) می‌بریم که «مَن خُوطب به» قرآن هستند و ترجمان و عینیت قرآن نزد آنها است و با آنها می‌توانیم از قرآن کریم بهره‌هایی داشته باشیم. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «إِنَّمَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِه‌؛ قرآن را فقط کسی می‌فهمد که مخاطب آن است». ما توقع داریم که به مدد قرآن کریم پشت سر کسانی قرار بگیریم و آثار کسانی را دنبال کنیم که ویژگی‌شان این است: «قَامُوا لَكَ بِهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ» 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1_637440395.mp3
5.38M
🔊ملاک های فضیلت ایمان علم روحیه جهادی 🆔 @sahife2
◀️ جامع ! از این کسان مباش! 8 . «(از کسانى مباش که) از مرگ به سبب زیادى گناهانش متنفر است; اما به اعمالى ادامه مى دهد که مرگ را به سبب آن ناخوش مى دارد»; (یَکْرَهُ الْمَوْتَ لِکَثْرَةِ ذُنُوبِهِ، وَیُقِیمُ عَلَى مَا یَکْرَهُ الْمَوْتَ مِنْ أَجْلِهِ). این نیز تناقض دیگرى در زندگى آنهاست; از یک سو هنگامى که سخن از مرگ به میان مى آید وحشت دارد، زیرا نامه اعمال خود را سیاه مى بیند ولى به جاى توبه و اصلاح مسیر خویش باز به همان گناهان ادامه مى دهند. این تناقض نیز در فکر و عمل به سبب ضعف ایمان و غلبه هواى نفس است. قرآن مجید درباره گروهى از یهود مى فرماید: «(وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ); ولى آنها، به خاطر اعمال بدى که پیش از خود فرستاده اند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند کرد». همچنین در آیه بعد نیز مى فرماید: «(یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَة وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ یُعَمَّرَ); (تا آن جا) که هر یک از آنها آرزو دارد هزارسال عمر به او داده شود; در حالى که این عمر طولانى او را از کیفر (الهى) باز نخواهد داشت». 9. «(از کسانى مباش که) هرگاه بیمار مى شود (از اعمال زشت خود) پشیمان مى گردد و اگر تندرست باشد احساس امنیت مى کند و به لهو و لعب مى پردازد»; (إِنْ سَقِمَ ظَلَّ نَادِماً، وَ إِنْ صَحَّ أَمِنَ لاَهِیاً). آرى آنها به هنگام بیمارى چون چهره مرگ را در نزدیکى خود مى بینند، ندامت به آنها دست مى دهد و به فکر توبه از گناه و جبران اعمال سابق خویش مى افتند; اما همین که از بستر بیمارى برخاسته و تندرستى به آنها باز گشت آن حالت به کلى زائل شده و خود را در هاله اى از امن و امان مى بینند و به لهو و لعب مشغول مى شوند. این فراموشکارى سریع و تناقض در دو حال نزدیک به هم نیز نشانه سطح فکر کوتاه آنها و ضعف ایمان ایشان است. خداوند انسان را در زندگى گرفتار مشکلات و مصائب و بیمارى ها مى کند تا به آنها هشدار دهد از خواب غفلت برخیزند; اما افسوس که این بیدارى براى بسیارى از مردم زودگذر است. هنگامى که آن مشکلات برطرف مى شود بلافاصله در خواب غفلت فرو مى رود. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ جامع ! از این کسان مباش! 10. «(از کسانى مباش که) به هنگام سلامت خودخواه و مغرور مى شود و به هنگام گرفتارى ناامید مى گردد»; (یُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِیَ، وَیَقْنَطُ إِذَا ابْتُلِیَ). این تناقض در احوال نیز که در زمان عافیت مغرور و در زمان ابتلا مأیوس مى شوند از عجایب است و اثر مستقیم همان ضعف ایمان و اراده و غلبه هواى نفسانى است. این در حالى است که حالت عافیت قابل اعتماد نیست و «از نسیمى دفتر ایام بر هم مى خورد» و با گذشتن یک روز و حتى یک ساعت ممکن است همه چیز عوض شود و نیز حالت ابتلا و گرفتارى ابدى نیست که سبب یأس انسان گردد، زیرا گاه از دل گرفتارى ها گشایش برمى خیزد و به گفته امام(علیه السلام) در حکمت 351 «عِنْدَ تَنَاهِی الشِّدَّةِ تَکُونُ الْفَرْجَةُ، وَ عِنْدَ تَضَایُقِ حَلَقِ الْبَلاَءِ یَکُونُ الرَّخَاءُ; هنگامى که سختى ها به آخرین درجه شدت برسد فرج نزدیک است و در آن هنگام که حلقه هاى بلا تنگ شود راحتى و آرامش فرا مى رسد». قرآن در سوره «هود» آیه 9 و 10 مى گوید: «(وَلَئِنْ أَذَقْنَا الاِْنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ * وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَآءَ بَعْدَ ضَرَّآءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ); و اگر از جانب خویش، رحمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از او بگیریم، بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود. و اگر بعد از ناراحتى و زیانى که به او رسیده، نعمت هایى به او بچشانیم، به یقین مى گوید: بدى ها از من برطرف شده (و دیگر باز نخواهد گشت) و غرق شادى و غفلت و فخرفروشى مى شود». در حدیثى که در کتاب شریف کافى آمده مى خوانیم که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: روزى موسى نشسته بود که ناگهان ابلیس به سراغ او آمد در حالى که کلاه بلند رنگارنگى به سر داشت. هنگامى که نزدیک موسى رسید کلاه را از سر برداشت و در برابر وى ایستاد و سلام کرد. موسى گفت: تو کیستى؟ گفت: من ابلیسم. موسى گفت: خدا هرگز خانه تو را به ما نزدیک نکند. ابلیس گفت: من آمده ام که به تو سلام کنم به موجب مقامى که در درگاه خدا دارى. موسى گفت: پس این کلاه چیست؟ گفت: من با این کلاه رنگارنگ دل هاى بنى آدم را مى ربایم (هر کسى را به گونه اى) موسى گفت: «فَأَخْبِرْنِی بِالذَّنْبِ الَّذِی إِذَا أَذْنَبَهُ ابْنُ آدَمَ اسْتَحْوَذْتَ عَلَیْهِ! قَالَ: إِذَا أَعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ وَاسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ وَصَغُرَ فِی عَیْنِهِ ذَنْبُه; پس به من خبر ده از گناهى که هنگامى که انسان مرتکب آن شود، تو بر او غلبه مى کنى؟ گفت: زمانى است که از خود مغرور شود، عملش را زیاد پندارد و گناهش در نظر وى کوچک شود». 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ جامع ! از این کسان مباش! 11. «(از کسانى مباش که) اگر بلایى به او برسد همچون بیچارگان دست بر دعا مى دارد و اگر وسعت و آرامشى به وى دست دهد با غرور از خدا روى گردان مى شود»; (إِنْ أَصَابَهُ بَلاَءٌ دَعَا مُضْطَرّاً، وَإِنْ نَالَهُ رَخَاءٌ أَعْرَضَ مُغْتَرّاً). درست همان چیزى که قرآن مجید کرارا به آن اشاره کرده مى فرماید: «(فَإِذَا رَکِبُوا فِى الْفُلْکِ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ); هنگامى که سوار کشتى شوند، خدا را با اخلاص مى خوانند، (و غیر او را فراموش مى کنند); امّا هنگامى که خدا آنان را به خشکى رساند و نجات داد، باز مشرک مى شوند همین معنا به صورت مشروح ترى در آیه 22 و 23 سوره «یونس» آمده است: «(هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنْتُمْ فِى الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیح طَیِّبَة وَفَرِحُوا بِهَا جَآءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَآءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکَان وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ * فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِى الاَْرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ); او کسى است که شما را در صحرا و دریا سیر مى دهد; زمانى که در کشتى قرار مى گیرید و بادهاى موافق کشتى نشینان را (به سوى مقصد) مى برد خوشحال مى شوند، (ناگهان) طوفان شدیدى مىوزد; و امواج از هر سو به سراغ آنها مى آید; و گمان مى کنند هلاک خواهند شد; (در آن هنگام) خدا را از روى خلوص عقیده مى خوانند که: اگر ما را از این گرفتارى نجات دهى، حتماً از سپاسگزاران خواهیم بود; اما هنگامى که خدا آنها را رهایى بخشید (بار دیگر) به ناحق، در زمین ستم مى کنند». 12. «(از کسانى مباش که) نفسش او را در امور دنیا به آنچه گمان دارد وادار مى کند; ولى در امور آخرت به آنچه یقین دارد بى اعتناست»; (تَغْلِبُهُ نَفْسُهُ عَلَى مَا یَظُنُّ، وَ لاَ یَغْلِبُهَا عَلَى مَا یَسْتَیْقِنُ). به تعبیر دیگر براى رسیدن به مال و ثروت و جاه و مقام و شهوات دنیا حتى به سراغ راه هایى مى رود که اطمینان ندارد به نتیجه برسد به امید این که شاید به نهایت مطلوبى برسد; ولى درباره کار آخرت با این که یقین دارد فلان عمل باعث نجات او و فلان کار سبب بدبختى او در سراى دیگر مى شود به یقین خود اعتنا نمى کند. 13. «(از کسانى مباش که) نسبت به دیگران به کمتر از گناه خود مى ترسد و نسبت به خویشتن بیش از آنچه عمل کرده انتظار دارد»; (یَخَافُ عَلَى غَیْرِهِ بِأَدْنَى مِنْ ذَنْبِهِ، وَ یَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَکْثَرَ مِنْ عَمَلِهِ). به بیان دیگر گناهان دیگران در نظرش بزرگ و گناه خود در نظرش کوچک است و به عکس، اعمال نیکش هرچند کوچک باشد به نظرش بزرگ مى رسد و انتظار پاداش هاى عظیم دارد. این نیز نوعى دیگر از تناقض در فکر و رفتار آنهاست و همان طور که اشاره شد تمام این تناقض ها به سبب ضعف ایمان و انحراف فکر و ناشى از غلبه شهوات است. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره يُخَدِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ وَمَا يَخْدَعُونَ إِلّا أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ‌ (10) در دلهاى منافقان، بیمارى است پس خداوند بیمارى آنان را بیافزاید. و براى ایشان عذابى دردناك است، به سزاى آنكه دروغ مى‌گویند 👌 نفاق، یك مرض روحى ومنافق بیمار است. همانطور كه بیمار، نه سالم است و نه مرده، منافق هم نه مؤمن است و نه كافر. 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2