ازموارد دیگر اوصاف صالحین ومتقین ،
ضم اهل الفرقة است یعنی جمع کردن بین کسانی که اختلاف دارند،بین دو شیعه ،دو دوست یا...(دوستی با دشمنان خدا منظور نیست)
در قرآن کریم آمده است:«وان تنازعتم فی شئ فردوه الی الله ورسوله....»
ودر زیارت جامعه می خوانیم«...بموالا تکم تمت الکلمة ...و ائتلفت الفرقة...»
نتیجه اینکه با تمسک به خدا ورسول صلی الله علیه وآله وامام علیه السلام،می توان اختلاف و تفرقه را برطرف کرد.دین،برای کوچکترین مسائل هم،درکتاب وسنت ،راه حل بیان کرده،نسخه دارد،اما آنچه باعث اختلاف می شود،هواهای نفسانی افراد است.حل اختلاف،پا گذاشتن روی نفس می خواهد.پذیرش حق،برای نفس سخت است.حق دشواری دارد و نفس راحت طلب است.
اصلاح ذات البین هم همینطور است،خداوند می فرماید:«...فاتقواالله واصلحوا ذات بینکم واطیعوا الله والرسول..»ببینید !!اینجا هم،تقوی داشتن،اطاعت می خواهد،تسلیم می خواهد.
وفرموده اند...اصلاح ذات البین،از نماز و روزه یک سال برتر است.
دوستی والفت،از میوه های تقوی است.ثمره ای که حاصل پای گذاردن برنفس ونادیده انگاشتن خود است.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی..
امام سجاد عليهالسلام در اين قسمت از دعاى شريف «مكارمالاخلاق» از پيشگاه خداوند درخواست بسط عدل نمود، سپس كظم غيظ و خاموش كردن آتش غضب را تقاضا كرد.
قبلا گفته شد #غضب از عواملى است كه مىتواند مردم را به گناه وادارد و عدالتشان را از ميان ببرد. فرونشاندن غضب و جلوگيرى از گناه در دو مرحله ميسر است:
يكى #كظم_غيظ و جلوگيرى از بروز خشم درون،
دوم خاموش كردن آتش غضب پس از برون افتادن غيظ،
و حضرت سجاد (ع) هر دو را از پيشگاه خداوند درخواست نمود.
سپس امام (ع) دو مطلب ديگر را عرض مىكند: «و ضم اهل الفرقه و اصلاح ذات البين»:
بار الها! موفقم بدار تا آنان كه گرفتار #اختلاف ، پراكندگى و تفرقهه اند ، را به هم پيوند دهم
و همچنين توفيقم ده كه اختلاف بين افراد را با اصلاح و #آشتی دادن آنان از ميان بردارم. (#اصلاح_بين_مردم )
گاهى مردم يك شهر يا يك كشور بر اثر تفاوت انديشه و طرز تفكر يا به علت اختلاف تمايلات و خواهشهاى نفسانى دچار تفرقه و پراكندگى مىشوند و هر گروهى از پى نظريه ى خود مىروند.
در نتيجه، اختلافات شديد در سطح وسيع به وجود مىآيد و جامعه با عوارض سنگين مواجه مىگردد.
اين قبيل پراكندگى زمان حكومت على عليهالسلام در مواقعى روى داد.
از آن جمله وقتى در جنگ #صفين معاويه قرآنها را بالاى نى زد و گفت: بياييد جنگ را ترك كنيم و قرآن را حاكم قرار دهيم، على (ع) فرمود: اين مكر است و اعتنا نكنيد. اما بين جمعيت على (ع) شكاف افتاد، گروهى گفتند تا پيروزى نهايى بايد جنگيد، گروهى گفتند با قرآن نمىجنگيم. سرانجام با قرار حكميت، جنگ پايان يافت.
طولى نكشيد كه گروه دگرى به نام #خوارج قيام كردند و گفتند: حاكم، فقط خداوند است و بس و حكميت را بغير خدا برگذار نمودن بدعت است و حرام، و اين گروه نيز اختلاف تازهاى به وجود آوردند و بر اثر آن اختلاف، خونها ريخته شد.
هم اكنون هم گاه به گاه در جهان چنین اختلاف هایی به وجود مىآيد.
گاهى اختلاف بين دو رفيق يا بين اعضاى يك خانواده پديد مىآيد، آن دو رفيق از هم فاصله مىگيرند و به ملاقات يكديگر نمىروند،
يا خانوادهها با سردى از كنار هم مىگذرند و سخن نمىگويند.
شايد منظور امام در :
«و ضم اهل الفرقه»، پراكندگى جامعه در سطح وسيع
و «و اصلاح ذاتالبين» اختلاف دو رفيق يا دو شريك يا يك خانواده باشد
بىگمان مقصود امام سجاد (ع) از «و ضم اهل الفرقه» جمع نمودن بدن هاى پراكنده نيست،
چرا که اگر افكار و انديشه ها متفرقه و هوى و تمايلات مختلف باشد گردآورى اجسام بى ثمر است و نمىتواند پراكندگيها را از ميان ببرد.
حضرت مولىالموحدين اميرالمومنين على (ع) در ايام حكومت خود به اين مصيبت سنگين مبتلا بود و در منبر از كسانى كه اجسامشان مجتمع بود اما افكارشان پراكنده و متفرقه، شكايت داشت :
" اى مردم! اى كسانى كه ابدانتان جمع است و تمايلاتتان پراكنده و مختلف، سخنانتان به گونهاى است كه سنگ سخت را نرم مىكند و رفتارتان طورى است كه دشمنان در شما طمع مىنمايند.
همهى شما برادران دينى هستيد و چيزى به پراكندگى و تفرقهتان سوق نداده مگر باطن هاى ناپاك و نيت هاى بد و آلوده."
قرآن شريف در موارد متعدد، مسلمانان را از تفرقه و پراكندگى منع نموده و آنان را از اين بلاى بزرگ كه ذلت و سقوط در پى دارد برحذر داشته است. يك جا فرموده:
و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقهوا.
ريسمان خدا را محكم در دست نگاه داريد و پراكنده نشويد.
در جاى ديگر فرموده:
و لا تكونوا كالذين تفرقهوا و اختلفوا من بعد ما جاءهم البينات و اولئك لهم عذاب اليم.
شما مسلمانان همانند كسانى از امم گذشته نباشيد كه دچار اختلاف و تفرقه شدند پس از آنكه ادلهى روشن براى آنان آمد كه اين گروه دچار عذاب عظيم خواهند شد .
قرآن شريف #اختلاف كلمه را در رديف عذاب هاى سماوى و ارضى به حساب آورده و فرموده است:
قل هو القادر على ان يبعث عليكم عذابا من فوقكم او من تحت ارجلكم او يلبسكم شيعا و يذيق بعضكم باس بعض.
اى پيمبر گرامى! به مردم بگو: خداوند قادر است عذاب را از بالاى سر شما يا از زير پاى شما بفرستد يا شماها را دچار اختلاف كلمه نمايد و بعضى به عذاب بعض ديگر گرفتار آيند.
از جمله ى عذاب هايى كه بر اثر تفرقه در امر دين دامنگير جامعه مىشود اين است كه اهل باطل غلبه مىكنند، پيروزى به دست مىآورند و اهل حق را در مضيقه مىگذارند و به گرفتارى و بلا معذبشان مىسازند.
رسول اكرم (ص) فرموده است: هيچ امتى بعد از پيمبر خود اختلاف ننمود جز آنكه اهل باطل بر اهل حق پيروز گشتند.
در محيطى كه اختلاف و تفرقه حاصل گردد افراد نادرست از فرصت استفاده مىكنند، فكرهاى شيطانى و منويات خائنانهى خويش را به كار مىاندازند،
از نظر معنوى ، مردم را به ضلالت و گمراهى سوق مىدهند
و از نظر مادى به خيانت و تجاوز دست مىزنند و جامعه را به راه سقوط و تباهى مىكشانند.
على (ع) فرموده: از پراكندگى و تفرقه بپرهيزيد كه انسان دورافتاده از جماعت طعمهى شيطان است همانطورى كه گوسفند جدا شده از گله طعمهى گرگ.
افراد را هدايت نمودن و دلها را مطمئن ساختن كارى است مشكل،
ايجاد شبهه نمودن و اشخاص را متزلزل كردن كارى است آسان،
آباد ساختن و بنيانى را بنا نهادن كارى است دشوار،
ويران سازى و منهدم نمودن كارى است آسان،
ايجاد حسنظن و اعتماد افراد به يكديگر، همچنين برادرى و محبت به وجود آوردن كارى است صعب،
ايجاد سوءظن و افساد و نيز پراكنده ساختن و اختلاف افكندن كارى است سهل.
شيطان و شيطان صفتان اگر فرصتى به دست آورند براى از بين بردن ذخاير دينى و ايجاد تفرقه و پراكندگى فعاليت مىكنند و قدم به قدم در منويات باطل خود پيشروى مىنمايند.
على (ع) كه خود با اين عوامل فساد و تفرقههافكن مواجه بود همواره از پراكندگى مردم رنج مىبرد و در مواقع لازم آنان را متذكر مىنمود.
"شيطان راههاى خود را براى شما آسان مىكند و مىخواهد دينتان را گره گره بگشايد و به جاى جماعت شما را متفرقه كند و با تفرقه، فتنه و فساد بر پا نمايد."
امام سجاد (ع) خواستار وحدت كلمه ى مردم پراكنده است و در پيشگاه الهى عرض مىكند:
«و ضم اهل الفرقه»: بار الها! موفقم بدار تا اهل تفرقه را به هم پيوند دهم و اختلافشان را به وحدت مبدل نمايم.