#سی_نه #دعا_سی_نه_4
🔹اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَدْرَكَهُ مِنِّى دَرَكٌ،
أَوْ مَسَّهُ مِنْ نَاحِيَتِى أَذًى،
أَوْ لَحِقَهُ بِى أَوْ بِسَبَبِى ظُلْمٌ فَفُتُّهُ بِحَقِّهِ،
أَوْ سَبَقْتُهُ بِمَظْلِمَتِهِ،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ أَرْضِهِ عَنِّى مِنْ وُجْد
https://eitaa.com/sahife2/27286
انس با صحیفه سجادیه
طرح #برداشت_من هفته 143 از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه 👌صفحه ی ویژهـ اعضا در روزهای #جمعه ✳️ قسم
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث (برداشت من) ( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحيم
وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ فِي أَيَّامِ الْمُهْلَةِ
بار الها! در ايام عمر كه #مهلت خودساز ى و نيل به كمال انسانى است، مرا به طاعت و فرمانبرى خودت وادار ساز.
بیان شد یاد خداوند راه رسیدن به رشد و کمال است و غفلت مانع آن.
در این جمله«واستعملنی بطاعتک...»منظور انجام فرائض و واجبات نیست بلکه تمام کارهای انسان بایستی در جهت طاعت و رضایت خداوند باشد یعنی یاد خدا در همه حال.
اکنون ببینیم نسبت یاد خداوند با رشد و کمال انسان چگونه است.
روشن است که این امر مهم به آسانی میسر نمیشود ریاضت می خواهد.
ابتدا باید زبان را به ذکر عادت دادتا کم کم خطورات ذهنی فرصت جولان نیابد سپس قلب را با زبان همراه کرد بعد از مدتی ذکر ویاد خداوند به فکر راه می یابدیعنی شخص نمی اندیشد مگر با یاد خداوند.
اندیشه همراه با ذکر خداوند،باور درونی انسان را می سازد
به تدریج عقیده او نسبت به خداوند استوار می گردد حال می توان گفت چنین انسانی در ابتدای راه رشد و کمال قرار گرفته است وباید طی مسیر کند....
كلمه ى «#مهلت»
المهله الرفق و امهله انظره و رفق به و لم يعجل عليه.
مهلت عبارت از مدارا نمودن است و به معناى به ديگرى مهلت دادن، با او مدارا نمودن و بر وى تعجيل نكردن است.
#رفق و مدارا همانند حلم و عفو، از جمله ى صفات حضرت بارى تعالى است و انسانها نيز اگر خود را به آن صفات متصف نمايند، به نسبت از نعمت كمال برخوردار گرديدهاند.
تمام گناهان، سرپيچى از اطاعت خداوند است و همه ى گناهكاران استحقاق كيفر دارند،
با اين تفاوت كه :
*بعضى از گناهان تجاوز به جان يا مال يا عرض مردم است و در جامعه ناامنى و اختلال به وجود میآورد.در اين قبيل جرايم، حكومت اسلامی موظف است "سريعا" مجرم را به محاكم قضائى تسليم كند و مجازات قانونيش تعيين گردد و در اسرع وقت به كيفر برسد.
*بعضى از گناهان است كه در جامعه ايجاد اختلال و بىنظمی نمینمايد، اما انسان را از تعالى معنو ى و تكامل شايسته ى مقام انسان بازمیدارد و سد راه سعادت واقعى میشود، مانند نماز نخواندن، روزه نگرفتن، دروغ گفتن، برا ى اغفال مردم ريا نمودن، و ديگر اعمالى از اين قبيل كه همه ى آنها گناه و سرپيچى از اطاعت بارى تعالى است.
كسانى كه مرتكب آنها میشوند، استحقاق كيفر دارند، اما خداوند در كيفرشان تعجيل نمیكند و با آنان مدارا مینمايد.
تعجيل حكومت اسلام در كيفر قاتل و دزد و راهزن به منظور حفظ امنيت اجتماعى و عبرت افراد ماجراجو و اخلالگر است.
بعلاوه، اگر حكومت در كيفر اين قبيل جنايتكاران تسريع ننمايد، ممكن است مجرم از فرصت سوء استفاده كند و به گونهاى خود را از قلمرو قدرت حكومت برون افكند و فرار كند.
اما گناهانى را كه خداوند در كيفرشان تسريع نمینمايد، اولا از اين جهت است كه با تاخير مجازات آنان اختلالى در نظم اجتماع پديد نمیآيد، و ثانيا مجرم با تعويق مجازات نمیتواند از حكومت الهى فرار كند.
على عليهالسلام در #دعا_کمیل به پيشگاه الهى عرض میكند:
و لا يمكن الفرار من حكومتك.
بار الها! فرار از حكومت و فرمانروايى تو برا ى احدى ممكن نيست.
امام سجاد (علیه السلام) درخصوص سلطه و قدرت بارى تعالى در دعای #چهل_هشت میفرمایند:
وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَيْسَ فِى حُكْمِكَ ظُلْمٌ، وَ لا فِى نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ، وَ إِنَّمَا يَعْجَلُ مَنْ يَخَافُ الْفَوْتَ، وَ إِنَّمَا يَحْتَاجُ إِلَى الظُّلْمِ الضَّعِيفُ، وَ قَدْ تَعَالَيْتَ - يَا إِلَهِى - عَنْ ذَلِكَ عُلُوّا كَبِيرا
بار الها! تحقيقا دانستم كه نه در حكم تو ظلم است و نه در عقابت تسريع و تعجيل، چه آن كس كه از فوت مقصود خائف باشد، عجله میكند و كس ى كه ناتوان و ضعيف است به ستم نياز دارد.بار الها! مقام رفيع تو بسيار برتر و بلندپايهتر از اين امر است.
#دعا_چهل_هشت_15
گناهانى كه امنيت جامعه را متزلزل میكند و اختلال و بى نظمی به وجود میآورد، حكومت اسلام موظف است در كيفر مرتكبين تسريع نمايد و هر چه زودتر آنان را به مجازات قانونى برساند.
اما گناهانى كه به امنيت عمومی ضرر نمیزند، خداوند به گناهكاران #مهلت میدهد و در مجازاتشان تسريع نمینمايد که اين خود يكى از نعمتها و عنايات بزرگ بار ى تعالى نسبت به آنان است.چه بسيار افرادى كه بر اثر سوء تربيت يا محيط فاسد يا رفقاى بد يا اقتضاى دوران جوانى يا ديگر عواملى از اين قبيل، قسمتى از عمرشان به عصيان و سرپيچى از اطاعت امر الهى سپرى گرديده و در صف گناهكاران قرار گرفته بودند، ولى معرفت فطر ى، وجدان اخلاقى، و عقل واقعنگر، كه پايگاههاى اصلى ايمان و انسانيت هستند، در نهادشان وجود داشت و بر اثر برخورد با يك الهى بيداردل، يا شنيدن يك كلام هدايتبخش، يا مشاهده ى عمل يك مومن واقعى، منقلب شدند، به خود آمدند، راه حق را در پيش گرفتند، و تا پايان عمر از صراط مستقيم منحرف نشدند، و اين موفقيتها بر اثر مهلتى است كه خداوند در دنيا به گناهكاران اعطا فرموده است.اگر قضا ى الهى بر اين تعلق میگرفت كه هر گناهكارى را بدون مهلت مجازات نمايد، اين همه موفقيت نصيب انسانها نمیگرديد، يا به سبب كيفر عمل از ميان میرفتند يا بر اثر ياس و نوميدى به اطاعت حق تعالى مصمم نمیشدند.
بنابراين، مهلتى كه خداوند در دنيا به گناهكاران داده، از عطاياى بزرگ بارى تعالى است.
از اين راه است كه معصيتكاران به خدا بازمیگردند و به تعالى و تكامل انسانى نايل میشوند.
#فضيل_عياض كه در عصر امام صادق (علیه السلام) میزيست، از زهاد معروف زمان خويش بود و حديث ى از آن حضرت نقل نموده است.
میگويد: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: آيا میدان ى «شحيح» كيست؟ عرض كردم: #بخيل است.فرمود:
الشح اشد من البخل، ان البخيل يبخل بما فى يده و الشحيح يشح على ما فى ايدى الناس و على ما فى يده حتى لايرى فى ايدى الناس شيئا الا ان تمنى ان يكون له بالحل و الحرام، لا يشبع و لا ينتفع بما رزقه الله.
«شح» از «بخل» شديدتر است، بخيل به چيزى كه خود در دست دارد بخل میكند، ولى شحيح از آنچه در دست مردم است و در دست خود اوست بخل دارد، حتى در دست مردم چيزى را نمیبيند مگر آنكه تمنا میكند كه آن چيز مال او باشد، خواه از راه حلال يا حرام.هرگز سير نمیشود و از آنچه خداوند به و ى روزى نموده، منتفع نمیگردد.