🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
❇️ دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست
چندان گریستیم که هر کس که برگذشت
در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست
هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان
موی است آن میان و ندانم که آن چه موست
دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت
از دیدهام که دم به دمش کار شست و شوست
بی گفت و گوی زلف تو دل را همیکشد
با زلف دلکش تو که را روی گفت و گوست
عمریست تا ز زلف تو بویی شنیدهام
زان بوی در مشام دل من هنوز بوست
#حافظ بد است حال پریشان تو ولی
بر بوی زلف یار پریشانیت نکوست
#حافظ_غزل_59
#قاسم_سلیمانی
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی ❇️ دارم امید عاطفتی از جناب دوست کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست دا
👌 دارم اميدِ عاطفتى از جناب دوست
كردم جنايتىّ و اميدم به عفو اوست
◀️ محبوبا! مىدانم گناهان و غفلت هايم سبب دورى و هجرانم گرديده، ولى ديدهام به عطوفت و مهربانى توست كه مرا ببخشايى و از جرمم بگذرى؛ كه:
«إلهى! ألْبَسَتْنِى الخَطايا ثَوْبَ مَذَلَّتى، وَ جَلَّلَنِى التَّباعُدُ مِنْكَ لِباسَ مَسْكَنتى، وَ أماتَ قَلْبى عَظيمُ جِنايَتى [خِيانَتى]؛ فَأحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ، يا أَمَلى وَ بِغْيَتى! وَ يا سُؤْلى وَ مُنْيَتى!»
(معبودا! گناهان و لغزشهايم جامۀ ذلّت و خوارى به من پوشانده، و دورى از تو لباس پستى و بيچارگى به تنم كرده، و جنايت و گناه [يا: خيانت] بزرگم قلبم را ميرانده؛ پس با توبه و بازگشتى از جانب خود زندهاش گردان. اى اميد و مطلوب من! واى خواسته و آرزوى من! «1»
به گفتۀ حافظ در جايى:
نظر پاك توان در رخ جانان ديدن
كه در آئينه، نظر جز به صفا نتوان كرد
بجز ابروى تو، محراب دل حافظ نيست
طاعت غير تو در مذهب ما نتوان كر
👌 دانم كه بگذرد ز سر جرمِ من، كه او
گرچه پريوش است، و ليكن فرشته خوست
◀️ معشوقا! مىدانم از بديهاى من خواهى گذشت؛ زيرا همان گونه كه صفت جلالت از مشاهدهات دورم مى دارد، صفت جمالت به وصالت مى نوازد. بخواهد بگويد:
إلهى! ظَلّلْ عَلىٰ ذُنُوبى غَمامَ رَحْمَتِكَ، وَ أرْسِلْ عَلى عُيُوبى سَحابَ رَأْفَتِكَ، إلهى! هَلْ يَرْجِعُ العَبْدُ الآبِقُ إلّا إلى مَوْلاهُ؟! أمْ هَلْ يُجيرُهُ مِنْ سَخَطِهِ أحَدٌ سِواهُ؟!»
(معبودا! ابر رحمتت را بر گناهانم سايه افكن، و سحاب مِهرت را بر عيبهايم بگستران. بارالها! آيا بنده فرارى جز به مولاى خود بازگشت مى كند؟! يا از خشم مولايش جز به خود او پناه مى برد؟!) «2»
و به گفتۀ خواجه در جايى:
هماى اوج سعادت، به دام ما افتد
اگر تو را گذرى بر مقام ما افتد
حباب وار، براندازم از نشاط كلاه
اگر ز روى تو عكسى به جام ما افتد
شبى كه ماه مراد از افق طلوع كند
بُوَد كه پرتوِ نورى به بام ما افتد؟
1 و 2 : #مناجات #تائبین از مجموعه "مناجات های #خمس_عشر"
👤 شرح آیت الله #سعادت_پرور ره - کتاب جمال آفتاب، ج1، ص: 260
#حافظ_غزل_59
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2