✳️تفاوت میان #خالق و #فاطر در قرآن کریم 👇
1. «فطر» به معنای «شکافتن در طول» است. این لفظ به معنای «ابداع و ایجاد اشیا توسط خداوند»، در قرآن کریم به کار رفته است. با در نظر گرفتن معناى اولى «فطر»، آفریدن از آن جهت فطر نامیده شده که خداوند موجودات را با شکافتن میآفریند. تخم مرغ و تخم جنبندگان دیگر شکافته شده، بچههاى آنها به دنیا میآیند. حبوبات در زیر خاک شکافته شده و روئیده و مبدّل به ساقهها، برگها و حبوبات دیگر میشوند
2. اصل ماده «خلق»، به معنای اندازهگیری مستقیم است که هم به معنای آفرینش از عدم و هم به معنای آفرینش چیزی از چیز دیگر به کار میرود. همچنین گفته شده؛ به معناى ایجاد چیزى است بر کیفیت مخصوص و روى حکمت و تقدیر معیّن
با توجه به مطالب ذکر شده چنین به دست میآید که علاوه بر ایجاد تفنّن در عبارت و ایجاد بلاغت در قرآن؛ در جاهایی میان این دو واژه تفاوت وجود داشته و اراده معانی مختلف شده است. و در مواردی معنای فاطر از جهتی بر خلق صدق می کند، همانطور که؛ علامه مصطفوی در «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» میگوید: «فاطر» از مادّه فطر است که به معناى إحداث و به وجود آوردن حالت جدید و تحوّلى است که پس از ایجاد و تکوین صورت بگیرد. و این کیفیّت بر خلاف حالت گذشته باشد. این معنا به مفاهیم تقدیر، إحداث، خلق و تحوّل صدق میکند.
اما از جهاتی میان خلق و فطر تفاوت وجود دارد:
1. علامه مصطفوی در این باره چنین مینویسد: فاطر از أسمای إلهى بوده و دلالت میکند بر کسى که پس از تکوین، أحوال و کیفیّاتى إحداث کند که به عنوان تربیت و ربوبیّت باشد، اما مفاهیم خالق، ایجاد، ابداع، ابداء و اختراع؛ به اصل تکوین برمیگردند که دارای معنای عام بوده؛ یعنی مطلق ایجاد و هستی و این مربوط به قبل از ربوبیت است
2. کلمه «فطر» به معناى ابداع و خلق و آفرینشى است که نوع مخلوق آن براى نخستین بار بوده و شبیه و نظیرى پیش از آن نداشته است
3. خلق به معنای اندازه گرفتن است که درباره خداوند عبارت است از علم او به کلیات و جزئیات است به گونهای که به ذات همه موجودات و مخلوقات تعلق گرفته است. اما فطر به معنای به وجود آوردن و ابداع کردن است. نتیجه اینکه خالق بودن خداوند اشاره به صفت علم الهی دارد و فاطر بودنش اشاره به صفت قدرت الهی است
البته مفسران و برخی از اهل لغت تفاوتهای دیگری نیز بیان کردهاند.
#چهل_هفت #دعا_چهل_هفت_31 #اسماء_الله
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 31
🔴 92- #الخبير
#خبیر
اوست آن ذات مقدّسى كه اخبار باطنه از حضرتش پوشيده نيست، در مُلك و در ملكوت چيزى نمىگذرد و ذرّهاى حركت نمىنمايد و ساكن نمىشود و نفسى به اطمينان و اضطراب متّصف نمىگردد مگر اين كه خبرش نزد حضرت اوست.
خبير به معناى عليم است، اما وقتى علم به امور نهانيّه و خفاياى باطنيّه اضافه شود خبرگى، و صاحب آن علم خبير است.
عبد بايد خبير به هويّت و موجوديّت و ماهيّت جهان وجود و هستى خود باشد، به اين معنا كه بر خفاياى قلبش آگاه بوده و بداند كه در دنياى درونش چه مىگذرد.
اگر آنچه مىگذرد پسند مولاست بر حفظ و تداوم و ثبوت آن بكوشد، و اگر آنچه مىگذرد منفور حضرت محبوب است در مقام زدودن و پاك كردن آن برآيد، كه قلب همراه با غشّ و خيانت و دغلى و حرص و كبر و حسد و ريا، پسند حضرت مولا نيست و جاهل به باطن از حريم رحمت حضرت دوست دور است.
🔴 93- #الخالق
#خالق
آنچه به اراده و عنايت حضرت او از عدم به ديار هستى مىآيد و خلق مىگردد نيازمند به تقدير و اندازه است و اوست كه اندازه و تقدير اشيا به دست حضرتش مىباشد.
عبد بايد در تمام امورش به پيروى از مولاى مهربانش داراى اندازه و تقدير باشد تا درهاى سعادت و فتح و پيروزى به رويش باز شود و از لطف حضرت محبوب بهرهمند گردد.
🔴 94- خير الناصرين
او بهترين يارى دهندگان است، خواهنده يارى و نصرت از درگاهش محروم و نااميد نمىرود و چه بسا كه بدون درخواست و دعا به يارى و نصرت بندهاش گر چه غرق در گناه و نسيان است عنايت فرمايد.
بر عبد است كه از جناب حق درس گرفته و به يارى نيازمندان با نصرت و كمك اقدام كند، كه خوش كردن دل مؤمن باعث جلب خشنودى خداست.
🔴 95- #الدَّيّان
#دیان
اوست كه مزد و جزاى نيكوكاران و جريمه و عقاب بدكاران چه در دنيا و چه در آخرت به دست اوست.
قلب عبد بايد مالامال از مفهوم اين حقيقت باشد تا در هر كارى و در هر برنامهاى تقوا را رعايت كند و از آنچه باعث جريمه دنيايى و آخرتى است بپرهيزد كه دنيا و آخرت دار مكافات و عرصهگاه جزاى تمام اعمال انسانى است.
🔴 96- #الشّكور
#شکور
اوست آن وجود مقدّسى كه طاعت اندك را جزاى كثير مىدهد و عمل محدود و معدود نيك را در آخرت ثواب و اجر نامحدود مىبخشد.
براى عمل انسان آخر هست، ولى جزا و مزدش را از جانب حق نهايت نيست.
شكر حق از عبد همان احسان و جزا و ثواب و انعام حضرت اوست.
تشكّر عبد از خوبى و احسان عباد كه گاهى به صورت ثنا و زمانى به شكل احسان است از خصال حميده و از اخلاق الهى است و آن چنان از اهميّت برخوردار است كه فرمودهاند: «هر كس از مخلوق تشكر نكند از خالق تشكر نكرده است!
عبد بايد با تمام وجود از احسان حق نسبت به خودش شكر كند و شكر او به اين است كه تمام نعمتهاى خداوند را در همان راهى كه به او دستور دادهاند خرج كند، كه خرج نعمت در راه غير او عين كفران و ناسپاسى است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 70
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2