برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_377
نه ایمن از عذاب، نه نومید از رحمت
#خوف_رجا
وَ قَالَ (عليه السلام): لَا تَأْمَنَنَّ عَلَى خَيْرِ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَذَابَ اللَّهِ، لِقَوْلِهِ تَعَالَى
"فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ"؛
وَ لَا تَيْأَسَنَّ لِشَرِّ هَذِهِ الْأُمَّةِ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، لِقَوْلِهِ تَعَالَى
"إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ".
حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود:
بر بهترين افراد اين امّت از عذاب الهى ايمن مباشيد زيرا كه خداى بزرگ فرمود.
«از كيفر خدا ايمن نيستند جز زيانكاران»
و بر بدترين افراد اين امّت از رحمت خدا نوميد مباشيد زيرا كه خداى بزرگ فرمود.
«همانا از رحمت خدا نوميد نباشند جز كافران».
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ نه نيكوكاران در امانند نه بدكاران مأيوس:
#خوف_رجا 1
⏺ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه كوتاه به دو نكته مهم اشاره مى كند و در واقع به همگان هشدار مى دهد. در نكته اول مى فرمايد: «بهترين افراد اين امت را نبايد از عذاب الهى ايمن بدانيد ( #خوف ) زيرا خداوند مى فرمايد: جز زيان كاران هيچ كس در برابر مجازات الهى احساس امنيت نمى كند»; (لاَ تَأْمَنَنَّ عَلَى خَيْرِ هذِهِ الاُْمَّةِ عَذَابَ اللّهِ لِقَوْلِهِ تَعَالَى: «فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ»).
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در اين جا ايرادى مطرح كرده و آن را بدون پاسخ گذاشته است و آن اين كه آيه شريفه اول درمورد قوم زيان كار است كه ممكن است در برابر مجازات الهى احساس امنيت كند اما كسى كه از بهترين افراد اين امت است مشمول اين آيه نيست. چگونه امام(عليه السلام) آيه را تطبيق بر اين گونه افراد فرموده است؟
پاسخ اين ايراد روشن است و تعجب مى كنيم چگونه ابن ابى الحديد توجه به آن پيدا نكرده است. منظور امام(عليه السلام) اين است: افرادى كه در صف متقين و نيكوكاران قرار دارند از آينده خود در امان نباشند زيرا هر زمان ممكن است لغزشى براى آن ها پيدا شود و از مسير حق منحرف گردند و گرفتار عذاب الهى شوند. همان گونه كه در ميان ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله) افرادى مثل طلحه و زبير بودند كه در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) خدمات بزرگى به اسلام كردند و همه جا از آن ها به نيكى ياد مى شد ولى در زمان على(عليه السلام) بيعت او را شكستند و شمشير به روى امام وقت خود كشيدند و براى به دست آوردن مقام، جنگ جمل را به راه انداختند كه گروه زيادى از مسلمانان در آن جنگ كشته شدند و خود آن ها نيز به قتل رسيدند.
در ذيل آيه شريفه 175 سوره اعراف نيز داستان مردى از بنى اسرائيل در تفاسير مختلف نوشته شده است كه نخست در صف مؤمنان بود و حامل آيات و علوم الهى شده بود سپس از اين مسير گام بيرون نهاد و شيطان به وسوسه او پرداخت و عاقبت كارش به گمراهى و بدبختى كشيده شد. «(وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِى آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ); و بر آن ها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم; ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان درپى او افتاد، و از گمراهان شد!». مفسران نام اين شخص را #بلعم_باعورا نوشته اند كه دانشمند مهمى بود ولى سرانجام براثر دنياپرستى منحرف گشت.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_377
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ نه نيكوكاران در امانند نه بدكاران مأيوس:
#خوف_رجا 2
⏺ آنگاه در دومين جمله مى فرمايد: «براى بدترين افراد اين امت نيز نبايد از رحمت خداوند مأيوس شد ( #رجا ) زيرا خداوند متعال مى فرمايد: از رحمت خدا جز كافران مأيوس نمى شوند»; (وَلاَ تَيْأَسَنَّ لِشَرِّ هذِهِ الاُْمَّةِ مِنْ رَوْحِ اللّهِ لِقَوْلِهِ تَعَالَى: «إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ»).
دليل آن هم روشن است. چون بدترين افراد ممكن است روزى متنبه شوند و در مقام توبه و انابه برآيند و مشمول رحمت الهى گردند. همان گونه كه در جمله دوم منظور امام(عليه السلام) اين نيست كه بدترين افراد در حالى كه توبه نكرده اند و تغيير مسير نداده اند مشمول رحمت حق مى شوند، در جمله اول نيز به قرينه مقابله همين است كه بهترين افراد ممكن است تغيير مسير دهند و گرفتار عذاب الهى شوند. در تاريخ اسلام نيز افراد زيادى را سراغ داريم كه روزى در صف كفار و بدكاران و سارقان و مانند آن بودند اما ناگهان بيدار شدند و به راه حق برگشتند و عاقبت به خير شدند.
«مكر» در فارسىِ امروز به معناى توطئه مخفيانه براى انجام كارهاى خلاف است و جنبه ضد ارزش دارد در حالى كه در لغت عرب به معناى هرنوع چاره انديشى براى بازداشتن ديگرى از كار يا از چيزى است خواه خوب باشد يا بد. بنابراين هنگامى كه مكر به خداوند نسبت داده مى شود به معناى چاره انديشى براى بازداشتن است كه گاه درمورد گنهكاران به كار مى رود و مفهومش همان مجازات هاى الهى است و گاه درمورد نيكوكاران به كار مى رود كه مفهومش بازداشتن از خطرهاست. در آيه مورد بحث، مكر به همان معناى اول يعنى مجازات الهى است و مى دانيم هيچ كس ـ حتى نيكوكارترين شخص ـ نبايد ترس از مجازات را از خود دور سازد چراكه خوف و رجا به صورت متعادل رمز پيشرفت و پيروزى است. تنها جمعيت زيان كاران هستند كه خود را در امن و امان از مجازات الهى مى بينند و هر كارى را براى خود روا مى دارند. ولى مؤمنان و صالحان همواره در بيم و اميدند; مبادا لغزشى كنند و حسنات آن ها بر باد رود، و همواره به لطف خدا اميدوارند.
در حديثى از امام اميرمؤمنان(عليه السلام) كه در غررالحكم آمده مى خوانيم: «مَنْ أمِنَ مَكرَ اللهِ هَلَك; كسى كه خود را از عذاب الهى در امان ببيند هلاك مى شود».
در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) آمده است كه مى فرمايد: «إِذَا رَأَيتُمُ الْعَبْدَ يتَفَقَّدُ الذُّنُوبَ مِنَ النَّاسِ نَاسِياً لِذَنْبِهِ فَاعْلَمُوا أَنَّهُ قَدْ مُكِرَ بِهِ; هنگامى كه ببينيد كسى از بندگان خدا گناهان مردم را مورد توجه قرار مى دهد و گناه خود را فراموش مى كند بدانيد فريب خورده (و خود را از عذاب الهى مصون دانسته است)»
#نهج_البلاغه_حكمت_377
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2