#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
تبیین لینک زیر
https://eitaa.com/sahife2/40226
1- #عجايب_عظمت_حق
قسمت 6
#عظمت_حق_حديث 1
🔴 انسان وقتى در برابر احاديثى كه از ائمّه معصومين عليهم السلام در باب معرفت حضرت ربّ العالمين رسيده قرار مىگيرد، خود را با دريايى بىساحل و بحرى بىپايان و اقيانوسى بى كرانه روبرو مىبيند.
احاديثى كه در «التوحيد»، «تحت العقول»، «بحار الأنوار»، «علم اليقين» و ... آمده آدمى را مبهوت و حيران و شگفت زده مىكند، از عظمت حضرت محبوب و از معلومات و معارف ائمّه شيعه عليهم السلام.
به ذكر چند حديث در محور اين حقيقت اكتفا كرده و عزيزان را به مطالعه كتب مربوطه ارجاع مىدهم، باشد كه با رجوع به آن منابع، نور بيشترى كسب كنند.
عَنْ أبى عَبْدِ اللّهِ عليه السلام قال: إنَّ اللّهَ تَبارَكَ اسْمُهُ، وَتَعالى ذِكْرُهُ، وَجَلَّ ثَناؤُهُ، سُبْحانَهُ وَتَقَدَّسَ وَتَفَرَّدَ وَتَوَحَّدَ، لَمْ يَزَلْ وَلا يَزالُ، وَهُوَ الأوَّلُ وَالآخِرُ وَالظّاهِرُ وَالْباطِنُ، فَلا أوَّلَ لِأوَّلِيَّتِهِ، رَفيعاً فى أعْلى عُلُوِّهِ، شامِخُ الْأرْكانِ، رَفيعُ الْبُنيانِ، عَظيمُ السُّلْطانِ، مُنيفُ الآلاء، سَنِىُّ الْعُلْياءِ، الَّذى عَجَزَ الْواصِفُونَ عَنْ كُنْهِ صِفَتِهِ، وَلا يُطيقُونَ حَمْلَ مَعْرِفَةِ إلهيَّتِهِ، وَلا يَحُدُّونَ حُدُودَهُ لِأنَّهُ بِالْكَيْفِيَّةِ لا يُتَناهى إلَيْهِ.
اسم جلاله «اللّه» تنها و تنها به او اختصاص دارد و به قول اهل ادب، عَلَم براى ذات مقدّس اوست. اين اسم نشان دهنده وجودى است كه مستجمع صفات ذاتى و كمالات وجودى و جامع توحيد افعالى است و به منزله همه صفات وجودى ذاتى و فعلى است.
همه بركات و آثار خير كه بر عوالم امكانى افاضه شده و تا ابد ادامه خواهد داشت از تجلّيات حقيقت اين اسم است، كه اين اسم و رسمش و اين لفظ و حقيقتش و اين كلمه و مفهومش، به حريم مبارك و پيشگاه با عظمت او اختصاص داشته و بر ديگرى اطلاق نمىگردد.
او مستحقّ الوهيّت و معبوديت است كه عرصه گاه امكان را به نورش منوّر نموده، و انواع نعمتها را بر خوان جهان نهاده، و همه موجودات از خرد و كلان و غيب و نهان و ظاهر و باطن با زبان وجودى و استعداد امكانى، كمال او را ارائه مىدهند و تنها حضرت وى را شايسته تسبيح و تنزيه و پاك از نقص و عيب و نظير و شبه نشان مىدهند.
او متفرّد و يگانه و يكتا و بىهمتاست و هرگز نعمتها و فيوضات ساحت قدس او قابل شماره نيست، چنانكه پيامبر بزرگوار اسلام بدان اشاره فرموده:
لا احْصِى ثَناءً عَلَيْكَ، أنْتَ كَما أثْنَيْتَ عَلى نَفْسِكَ.
من هرگز ثناى بر تو را احصا نتوانم كرد، تو آن گونهاى كه خود بر خود ثنا گفتهاى.
در وحدت و يكتايى بى نظير و بدون مانند است، او وجود لم يزل و لايزال مىباشد، چرا كه وجود او واجب و حقيقت وجود و ذات او عين بقا و ابدى و ازلى است و فنا در آن حريم پاك راه ندارد.
مبدأ و اصل پيدايش و اوّل هر چيزى، و نهايت هر موجودى است:
و هو الأوَّل و الآخر، ظاهر و باطن است، ظهورش منشأ بطون مىباشد، جهت ظهور كبريايى بعينه همان جهت بطون، و از همان جهت كه ظاهر است از همان جهت باطن است. بر آغاز و اوّليّت او كه اوّل هر چيزى است و ازلى، چيزى سابقه ندارد.
نهايت رفعت حقيقى را واجد است، كه عقول از درك اين رفعت و بلندى مقام عاجزند، چرا كه عقول پاى رفتن به عرصه بىنهايت در بىنهايت را ندارند.
حضرتش شامخ الأركان، و رفيع البنيان است، آن چنانكه حتّى عقول قدسيّه و قدرت داران حريم ملكوت از فهم رفعت و شامخيّت آن جناب عاجزند، و پر و بالى براى پرواز به آن ساحت قدس و بارگاه مقدّس ندارند.
صاحب سلطنت و قدرت عظيم است آن چنان عظمتى كه تمام موجودات در برابرش پست و ناچيزند. نعمتهايش خارج از شماره و هميشگى است.
صفات كريمهاش چنان ارجمند و رفيع است كه واصفان هر چند از علم وسيعى برخوردار باشند از درك جزئى از حقيقت يك صفتش ناتوانند. پاى قلوب اوليا و عارفان و عاشقان در اين وادى لنگ است، براى رسيدن به اين مقام براى كسى راه نيست كه آن جناب از حدود بيرون است و احدى طاقت تحمّل معرفت الهيّت او را ندارد، كه با بيان كيفيّت و چگونگى نتوان به آستان حضرت او رسيد.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 146
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
1- #عجايب_عظمت_حق
قسمت 6
#عظمت_حق_حديث 2
🔴در قسمتى از يك روايت بسيار مهم از قول حضرت رضا عليه السلام نقل شده:
وَإنَّ الْخالِقَ لا يُوصَفُ إلّابِما وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ، وَ أنّى يُوصَفُ الَّذى تَعْجَزُ الْحوَاسُّ أنْ تُدْرِكَهُ، وَالأوْهامُ أنْ تَنالَهُ، وَالْخَطَراتُ أنْ تَحُدَّهُ، وَالأبْصارُ عَنِ الإحاطَةِ بِهِ؟ جَلَّ عَمّا وَصَفَهُ الْواصِفُونَ، وَتَعالى عَمّا يَنْعَتُهُ النّاعِتُون.
نَأى فى قُرْبِهِ، وَقَرُبَ فى نَأْيِهِ، فَهُوَ فى نَأيِهِ قَريبٌ، وَفى قُرْبِهِ بَعيدٌ. كَيَّفَ الْكَيْفَ فَلا يُقالُ: كَيْفَ؟ وَأيَّنَ الْايْنَ فَلا يُقالُ: أيْنَ؟ إذْ هُوَ مُنْقَطِعُ الْكَيْفوفِيَّةِ وَالأيْنُونِيَّةِ.
احدى نمىتواند وجود مقدّس آفريدگار را توصيف نمايد جز از طريقى كه حضرت او خودش را وصف كرده، و آن در آيات قرآن و فرمايشهاى ائمّه معصومين عليهم السلام است.
دانش انسان آميخته به جهل است، آن را استعداد و قابليّتى نيست كه بتواند وجود بىنهايت در بىنهايت را وصف كند. چگونه انسان قدرت توصيف آن جناب را دارد در حالى كه اساس و پايه دانش بشر نيروى حسّ است و حسّ از درك عظمت و جلال كبريايى ناتوان، و آن را تناسبى با ادراك حقايق و اسرار نيست، نيروى واهمه نيز از رسيدن به آن حقيقت محضه پايش لنگ است، كه واهمه به طور دائم در معرض خاطرات بىاساس است. عقل اكتسابى هم به آن ساحت مقدّس عرصه با عظمت راه ندارد، كه آنجا را كه ميدانى نامتناهى است با مركب عقل نمىتوان رفت. وجود مبارك حضرت ربّ العزّه برتر از آن است كه به وصف واصفان در آيد، و با ارزشتر از آن است كه نعت ثنا گويان بتواند به نعتش برخيزد.
او را نسبت به تمام موجودات قرب ذاتى است، ولى در عين قرب در جهت مقام و علوّشأن بسيار دور دست است. در دوريش نزديك است، و در نزديكيش دور؛ چرا كه او قائم به ذات و ماسواى او قائم به او هستند، و چه فاصلهاى دورتر از اين كه او قائم به خود و موجودات نسبت به او ربط محضند، و او واجب و ديگران ممكن، و حضرتش خالق و غير او مخلوق است. فاصله او از موجودات همچون فاصله قيّوميّت از قوّام و نور از سايه است، ولى در عين اين فاصله به تمام موجودات نزديك است، چرا كه او به وجود آورنده و نگهبان همه آنهاست.
چگونگىها و عوارض و معروض آنها را حضرت او آفريد، براين اساس نمىتوان گفت او چگونه است كه چگونگى مخلوق است و او خالقِ چگونگى، خالق محال است و داراى اوصاف مخلوق باشد. او علّت تامّ است، معنا ندارد به دايره معلوليّت در آيد، كه علّت تام نيروى فاعليّت و ايجاد است، و معلول و عرض تنها و تنها قابليّت و امكان، و جمع اين دو از محالات حتميّه است؛ زيرا كه مخلوق و معلولْ اوصاف خالق و علّت را ندارد، و خالق و علّت تام و وجود واجب، صفات ممكن و مخلوق را دارا نيست.
علّت تام و خالق هرگز در رتبه مخلوق نخواهد بود، بلكه ميان خالق و مخلوق بينونت كامل وجود دارد و ربط ميان اين دو ربط، معيّت قيّومى است. آرى، خالق و مخلوق در نوع و ماهيّت به هيچ عنوان يكسان نيستند ورنه خالقيّت و قيّوميّت بىمفهوم خواهد ماند.
وجود ممكن آميخته به قيد عدمى و ماهيّت است، ولى وجود مقدّس حضرت ربّ العالمين حقيقت وجود و بساطت وجود است، كه حقيقت تفاوت ميان حق و ماسوا به امور عدميّه است كه مراتب نقصان و قصور وجود مىباشد او از چگونگى و مكان كه هر دو از اوصاف مخلوقات است به كلّى جدا و مبرّاست.
اكنون خود قضاوت كنيد، ماسوا كه فقر و ربط و احتياج محضند و همه در تمام حيثيّات خود قائم به حضرت اويند و وصفى از اوصاف او آن چنان كه هست در هيچ موجودى يافت نمىشود، آيا مىتوانند به درك كُنهِ صاحب و مالك و خالق خود برسند؟!
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 146
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
1- #عجايب_عظمت_حق
قسمت 6
#عظمت_حق_حديث 3
🔴 سئِلَ أميرُ الْمُؤمِنينَ عليه السلام: بِمَ عَرَفْتَ رَبَّكَ؟ قالَ: بِما عَرَّفَنى نَفْسَهُ. قيلَ:
وَكَيْفَ عَرَّفَكَ نَفْسَهُ؟ قالَ: لا يُشْبِهُهُ صُورَةٌ وَلا يُحَسُّ بِالْحَواسِّ وَلا يُقاسُ بِالنّاس، قَريبٌ فى بُعْدِهِ، بَعيدٌ فى قُرْبِهِ، فَوقَ كُلِّ شَىْءٌ وَلا يُقالُ شَىْءٌ فَوْقَهُ، أمامَ كُلِّ شَىْءٍ وَلا يُقالُ لَهُ أمامٌ، داخِلٌ فِى الأشْياءِ لا كَشَىْءٍ داخِلٍ فى شَىْءٍ، وَخارِجٌ مِنَ الأشْياءِ لا كَشَىْءٍ خارِجٍ مِنْ شَىْءٍ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ هكَذا وَلا هكَذا غَيْرُهُ، وَلِكُلِّ شَىْءٍ مُبْتَدَأٌ.
از اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال شد به چه وسيله و چگونه حضرت ربّ العزّه پروردگار خود را شناختى؟ فرمود: به همان طورى كه خودش وجود مبارك خود را به من شناساند. سائل عرضه داشت: آفريدگار بزرگ چگونه خودش رابه حضرتت معرفى كرد؟ فرمود: به اين كه هيچ صورتى به حضرتش شباهت ندارد، و به حواسّ در نيايد، و با كسى مورد قياس قرار نمىگيرد.
ساحت قدسش از نظر احاطه قيّوميهاى كه بر موجودات و مخلوقات دارد، و همچنين احاطهاى كه فاعل بر فعل و اثر خود دارد بر هر موجود و آفريدهاى احاطه دارد، و هر لحظه نور وجود بر آن مىتابد و بدين وسيله هر موجودى پايدار بماند، و چنانچه لحظهاى از فيض وجود دريغ فرمايد موجود نابود خواهد شد. و در اثر همين صفت قيّوميّت، ساحت كبرياييش به موجود، نزديك و به همان جهت نهايت فاصله ذاتى و مقامى از تمام مخلوقات دارد.
بر هر موجودى تفوّق و برترى دارد، و هيچ موجودى فوق او نيست، چرا كه حضرت او ذات واجب بىنهايت در بىنهايت است، و موجودات نسبت به آن حضرت معدومات و سايه و ربط و فقر محضند.
حضرت حق مبدأ و صانع و آفريدگار هر موجود و مخلوقى است، از اين جهت بر كلّ مخلوقات تقدّم ذاتى و وجودى دارد و كسى را و چيزى را بر حضرتش تقدّم نيست.
از نظر قيّوميّت و صفت ربوبيّت، در اعماق موجودات نور وجودش رسوخ دارد، و فيض هستى او همه ذرّات و اعماق مخلوقات را فرا گرفته و هر لحظه فرا مىگيرد نه مانند جزء خارجى و يا فرضى و ذهنى كه جدا از اجزاى ديگر باشد، بلكه به طور قيّوميّت كه قوام هر ذرّه و اجزاى هر مخلوقى وابسته به نور وجود و فيض هستى است كه درون و اعماق هر پديدهاى را فرا بگيرد. و همچنين از نظر تفوّق وجود و برترى ذاتى، از موجودات خارج و اجنبى نخواهد بود بلكه قوام هر ذرّهاى از اجزاى بيكران موجودات وابسته به نور فيض اوست و هرگز انفصالپذير نخواهد بود.
منزّه است آن وجود مقدّسى كه چنين است، و هيچ موجودى همانند او نيست، و او مبدأ تمام موجودات عالم هستى است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 146
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
1- #عجايب_عظمت_حق
قسمت 6
#عظمت_حق_حديث 4
🔴 موسى در مناجاتش عرضه داشت:
يا رَبِّ أقَريبٌ أنْتَ فَاناجيكَ، أمْ بَعيدٌ فَاناديكَ، فَإنّى احِسُّ حُسْنَ صَوْتِكَ وَلا أراكَ، فَأيْنَ أنْتَ؟ فَقالَ اللّهُ: أنَا خَلْفكَ وَأمامَكَ وَعَنْ يَمينِكَ وَ عَنْ شِمالِكَ، يا موسى! أنَا جَليسُ عَبْدى حينَ يَذْكُرُنى، وَأنَا مَعَهُ إذا دَعانى.
الهى! آيا به من نزديكى، تا با تو نجوا كنم، يا آن چنان تفوّق ذاتى و علوّ مقامى دارى كه فرياد برآورم، من صداى دل نوازت را مىشنوم ولى از شهود عظمت و كبرياييت بىبهرهام، محبوب من كجايى؟
از ساحت حضرتش پاسخ آمد كه: قيّوميّت من از پشت سر و پيش رو و راست و چپ تو احاطه بر تو دارد، اى موسى! من همنشين آن كسى هستم كه يادم كند، و با آن كس معيّت دارم كه مرا بخواند.
در مقدّمه شرح جملات اوّل دعاى پنجم خوانديد كه اهل دل عجايب عظمت حضرت ربّ را به دو گونه تفسير كردهاند:
اوّل: كمال ذات، كه در سطور گذشته با كمك آيات و «نهج البلاغه» و پارهاى از روايات، قطرهاى از آن درياى بى نهايت در بىنهايت را مشاهده كرديد.
دوّم: كميّت و كيفيت آفرينش موجودات، كه هر يك دليلى بر عظمت خالق و صانع و به وجود آورنده آنهاست، كه سطور آينده اشارهاى به معناى دوم است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 146
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
تبیین لینک زیر
https://eitaa.com/sahife2/40226
1- #عجايب_عظمت_حق 7
قسمت 7
#عظمت_آفرینش مقدمه
🔴 در مقدّمه شرح جملات اوّل دعاى پنجم خوانديد كه اهل دل #عجايب_عظمت_حق را به دو گونه تفسير كردهاند:
اوّل: كمال ذات، كه قبلا تحت عنوان ( #عظمت_حق_حديث #عظمت_حق_نهج_البلاغه ) با كمك آيات و «نهج البلاغه» و پارهاى از روايات، قطرهاى از آن درياى بى نهايت در بىنهايت را مشاهده كرديد.
دوّم: كميّت و كيفيت آفرينش موجودات، كه هر يك دليلى بر عظمت خالق و صانع و به وجود آورنده آنهاست، كه سطور آينده اشارهاى به معناى دوم است. #عظمت_آفرینش
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 154
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2