eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ 5 🔴 حقيقت و عظمت (یک) امام على عليه السلام در خطبه اوّل «نهج البلاغه» مى‏فرمايد: «آن گاه خداوند پاك، آسمان‏هاى بر افراشته را از هم باز كرد و ميان آنها را پر از انواع ملائكه ساخت. گروهى از فرشتگان در سجده‏اند و ركوعى ندارند، برخى در ركوع هستند و قيام ندارند، گروهى صف كشيده‏اند و دگرگونى در آنان راه ندارد، تسبيح گويانى هستند كه خستگى و فرسودگى برايشان نيست، بر ديدگانشان خواب نمى‏آيد و عقولشان را اشتباهى نمى‏باشد، سستى در كالبدشان نرود و غفلت به آگاهى آنان نزند، عدّه‏اى را امناى وحى و زبان گويا بر انبيا قرار داد و دسته ديگر را واسطه اجراى فرمان و قضاى ربوبى‏اش، جمعى را نگهبان بندگان و گروه ديگر را پاسبان درهاى بهشت. بعضى از ملائكه پاهايى در سطوح پايين زمين دارند و گردن‏هايى بالاتر از مرتفع‏ترين آسمان‏ها، اعضاى كالبدى گسترده‏تر از پهنه صفحات جهان و دوش‏هايى همسان پايه‏هاى عرش؛ اين موجودات مقدّس در برابر عرش الهى از روى تعظيم چشم به پايين دوخته و در زير عرش حق به بال‏هاى خود پيچيده‏اند. ميان اين فرشتگان و كاينات پايين‏تر، حجابى از عزّت ملكوتى و پرده‏هايى از قدرت فوق طبيعى زده شده است، آنان هرگز خدا را با تصوير و ترسيم‏هاى محدود كننده نمى‏پندارند و صفات ساخته‏ها را به مقام شامخش نسبت نمى‏دهند و او را با تصوّر در جايگاهها محدود نمى‏سازند و با امثال و نظاير اشاره به ذات اقدسش نمى‏كنند». خطبه نودويكم به ترتيب زير فرشتگان الهى را وصف مى‏نمايد: «1- سپس خداوند پاك و منزّه براى اسكان در آسمان‏هايش و آبادى صفحه اعلا از ملكوتش خلقى عالى و زيبا از فرشتگانش آفريد. 2- فرشتگان در آسمان‏ها مشغول انواع ذكر و تسبيح و تقديس هستند. 3- فرشتگانى در پس پرده عزّت و قدرت خداوندى و در حظيره‏هاى قدس و سراپرده‏هاى مجد و عظمت قرار گرفته و مشغول عبادتند. 4- انوار بسيار با عظمتى وجود دارد كه از رسيدن ديد چشم‏ها به آن انوار چشم‏ها خيره و مردود مى‏ماند. 5- خداوند بزرگ آن فرشتگان را در اشكال مختلف و اندازه‏هاى متفاوت آفريد (داراى بال‏ها) و آنان تسبيح گوى حقّند. 6- آن فرشتگان هيچ چيزى از صنع الهى را كه در كارگاه آفرينش ظاهر گشته به خود نمى‏بندند و ادّعائى ندارند چيزى كه تنها خداوند آفريننده آن است به همراه خداوند آن را مى‏آفرينند، بلكه آنان بندگان اكرام شده خداوندى و عامل به‏ دستورهاى او مى‏باشند. اين است عظمت درك و فهم فرشتگان برخلاف انسان‏هاى جاهل و احمق كه اگر مسخره‏شان نكنند حاضرند كه ادّعاى هرگونه اختيار و قدرت در خلّاقيت را به راه اندازند. 7- خداوند بزرگ فرشتگان را در آن جايگاه كه هستند امين وحى خود قرار داده و به وسيله آنان امانت‏هاى امر و نهى خود را به رسولانش رسانيده و آنان را از ترديد حفظ فرموده است. 8- هيچ يك از آن فرشتگان از مسير رضاى خداوندى نمى‏لغزد و خداوند سبحان آنان را از فوايد كمك خود يارى مى‏نمايد. 9- خدواند تواضع و خضوع توأم با وقار و اطمينان را به دل‏هاى آنان براى درك و دريافت وارد ساخته و براى آنان درهاى تمجيدهاى خود را به آسانى باز نمود. 10- خداوند متعال علايم واضح و راهنما را براى وصول به نشانه‏هاى توحيدش براى آنان نصب فرمود. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 97 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 5 🔴 حقيقت و عظمت (2) 11- بارهاى سنگين گناهان، آنان را سنگين نساخته است. كنايه از اين كه در عين داشتن نوعى اختيار، از گناه و معصيت پاك هستند. 12- گذشت شب‏ها و روزها در آنان تأثيرى نمى‏نمايد. 13- انگيزه‏ها و اميال، شكّ و ترديدها، استحكام ايمان آنان را متزلزل و مختل نمى‏سازد. 14- گمان‏ها و پندارها به دژهاى محكم يقين آنان ازدحام و هجوم نمى‏آورند. 15- عوامل بر افروزنده حسدها و كينه‏ها نمى‏توانند در ميان آنان به وجود بيايند و تاريكى حيرت سلب نكرده است، آنچه را كه از معرفت خداوندى در دل‏هاى آنان جايگزين گشته و محو نكرده است، آنچه را كه از عظمت و هيبت و جلال خداوندى در لابه لاى سطوح سينه‏هاى آنان راه يافته و تثبيت شده است. 16- وسوسه‏ها طمع در راهيابى به آنان ندارند تا فكر آنان را به كثافت خود بكوبند. 17- گروهى از آن فرشتگان در خلقت ابرهاى پر باران وظيفه انجام مى‏دهند و عدّه‏اى در كوههاى بزرگ و مرتفع، و دسته‏اى در سياهى ظلمت كه راهى براى خروج از آن ديده نمى‏شود. 18- گروهى ديگر از آن فرشتگان هستند كه قدم‏هاى آنان حدود پائين زمين را شكافته است، پاهاى آنان مانند پرچم‏هاى سفيدند كه از شكاف‏هاى هوا نفوذ كرده‏اند. (منظور از بال و قدم و پا قدرت است نه بال و قدم اصطلاحى). در زير آن پاها كه مانند پرچم‏هاى سفيدند بادى است با وزش آرام، كه آنها را در حدود متناهى كه پايان قرارگاه آنهاست نگه داشته است. 19- اشتغالات آن فرشتگان به عبادت الهى، آنان را از همه چيز فارغ نموده است. حقايق ايمان ميان آنان و معرفت خدا را بهم پيوسته است. يقين به وجود ذات اقدس ربوبى آنان را به اشتياق شديد به خدا از همه چيز منقطع ساخته است و رغبت‏ها و اميال آنان از آنچه كه در نزد حق است به آنچه كه در نزد غير خداست تجاوز ننموده است. آنان شيرينى معرفت ربوبى را چشيده، و شربت محبّت خداوندى را با كاسه‏هاى سيراب كننده سركشيدند و در مغز دل‏هاى آنان رگه‏هاى خوف از خدا جايگير شده و استمرار در عبادت، استقامت پشتشان را منحنى نموده است. به طول انجاميدن رغبت و اشتياق به خداوند، مادّه ناله و تضرّع آنان را تمام نكرده است و عظمت تقرّب به بارگاه ربوبى، ريسمان‏هاى خشوع را از گردن جان‏هاى آنان باز ننموده است. عُجْب بر آنان مستولى نشده تا عبادات گذشته را زياد محسوب نمايند و احساس ناتوانى و ناچيزى در دريافت جلال خداوندى براى بزرگداشت حسناتى كه انجام مى‏دهند نصيبى نگذاشته است. و به جهت امتداد طولانى و تكاپو در عبادت، سستى‏ها در وجود آنان راه نيافته است و از اشتياق‏هاى آن فرشتگان چيزى نكاسته است تا از اميد پروردگارشان روى گردان شوند.» «طول مناجات با پروردگارشان اطراف زبان‏هاى آنان را نخشكانيده و اشتغالات ديگرى آنان را مملوك خود نساخته است كه صداهاى بلند آنان را زمزمه‏هاى خفيف تضرّع قطع نمايد، و شانه‏هاى آنان در صفوف عبادت مختلف نگشته است، و گردن‏هاى خود را براى به دست آوردن آسايش از روى تقصير در انجام دستور خداوندى خم نكرده‏اند. كندى غفلت‏ها بر قاطعيّت كوشش و تلاش آنان نفوذى ندارد و عوامل فريبنده شهوات دست به سوى همّت‏هاى آنان نمى‏يازند.» خداوندِ صاحب عرش را براى روز احتياجشان ذخيره نموده‏اند، در آن هنگام كه خلق از خدا منقطع و به مخلوقات متوجّه‏اند فرشتگان فقط خدا را مورد توجّه و گرايش قرار مى‏دهند. براى عبادت حق پايانى تعيين نمى‏كنند. علاقه شديد آن فرشتگان براى التزام اطاعت خداوندى آنان را ارجاع نمى‏كند مگر به موادّى در دل‏هاى آنان كه از رجا و خوف خداوندى گسيخته نمى‏شوند، عوامل بيم آميخته با اشتياق از آنان قطع نمى‏شود تا در تلاش و كوشش سست شوند، و حرص و آزهاى دنيوى آنان را به اسارت نكشيده است تا كوشش‏هاى منتج منافع دنيوى را بر كوشش و جديت برابديّت مقدّم بدارند. آنان اعمال گذشته خود را بزرگ نمى‏شمارند و اگر اعمالشان را بزرگ بشمارند اميد آنان، بيم و هراسشان را از بين مى‏برد. غلبه و اغواى شيطانى موجب اختلاف درباره پروردگارشان نمى‏گردد، جدايى هاى ناروا آنان را از يكديگر متفرّق ننموده و سنگينى و خيانت و حسد بر آنان پيروز نگشته است. عوامل دگرگون كننده شك و پندار آنان را تقسيم به گروه‏ها نكرده و پستى همّت‏ها آنان را از يكديگر جدا نساخته است. فرشتگان وابستگان ايمانند، نه لغزشى آنان را از طناب ايمان بريده است و نه انحراف و مسامحه و سستى. در طبقات آسمان به انداره محل پوستى نيست مگر اين كه فرشته‏اى بر آن در حال سجده است، يا فرشته‏اى در حال سير و حركت براى انجام دستور حق؛ آن فرشتگان با امتداد طولانى اطاعت پروردگارشان بر علم خود مى‏افزايند و به عزّت و عظمت خداوندى در قلوب آنان افزوده مى‏شود.» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 97 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 6 🔴 حقيقت و عظمت (3) 🔴 حكيم بزرگوار حاج شيخ در شرح خطبه يكم « » در بحث حقيقت فرشتگان مسأله مهمّى را متذكّر شده‏اند كه جا دارد در پايان اين بخش به آن اشاره شود: 👈«موضوع فرشتگان در اديان گذشته هم با اصطلاحات گوناگون و تعريفات مختلف مطرح بوده است. در دين اسلام با نظر به قرآن و احاديث معتبره، در وجود فرشتگان هيچ گونه جاى ترديد نيست. در قرآن مجيد در سيزده مورد كلمه مَلَك و در دو مورد ملَكَيْن كه تثنيه ملك است و در حدود هفتاد و سه مورد كلمه ملائكه وارد شده است. بعضى از انديشمندان دوران معاصر براى اين كه هر حقيقتى را با چهره طبيعى آن بپذيرند، فرشتگان را انواعى از نيروها و قواى مخفى طبيعت تلقّى نموده، مى‏خواهند استبعاد افرادى را كه در طبيعت نمى‏توانند واقعيّت ديگرى را بپذيرند منتفى بسازند، ولى اين يك سطحى نگرى در شناسايى‏ها است كه ناشى از تفسير نابجاى علم و طبيعت است. مگر آنان كه عناصر را در چهار نوع منحصر مى‏دانستند علم گرايان نبوده‏اند؟ مگر آنان كه صوت را از پديده‏هاى عرضى دانسته، آن را غير قابل انتقال تلقّى مى‏كردند چهره دانشمندى نداشتند؟ آرى، آنان كسانى بودند كه با طرفدارى جدّى از علم، بقاى اعراض مانند صوت را پس از به وجود آمدن، امكان‏ناپذير مى‏دانستند؛ نيز متفكّرانى كه از علم دفاع مى‏كردند و كمترين اطلاعى از جريانات ذرّات بنيادين طبيعت نداشتند اندك نبوده‏اند. اگر طول تاريخ را در نظر بگيريم، همواره با اين پديده روبه رو مى‏گرديم كه علم در هر دوره و هر جامعه‏اى مقدارى از واقعيّت‏ها را در اختيار دانشمندان مى‏گذاشته است، دانشمندان در برابر اين جريان مستمر بر دو گروه بودند: گروه يكم: مردم بى گنجايشى بودند كه توقّع داشتند كه همان مقدار محدود از مسائل علم، تمامى سطوح طبيعت و روابط اجزاى آن را در اختيارشان قرار داده است. اينان نه تنها از حركت به پيش محروم بوده‏اند بلكه از پيشروى ديگران نيز جلوگيرى مى‏كرده‏اند. گروه دوم: متفكّران هشيارى بودند كه با عبارات و بيانات مختلف، محدودّيت علم خود را درك كرده، راه پيشروى را به روى خود و ديگران نمى‏بسته‏اند. اين عبارت از نيوتن مشهور است: «مانند كودك خردسالى هستم كه در ساحل اقيانوس بى‏كرانى ايستاده، تنها چند عدد سنگريزه رنگارنگ در جلو چشمانش زير آب مى‏بيند، ولى اقيانوس بى‏كرانى با محتويات نامحدودش در مقابل ديدگان آن كودك خردسال مجهول است». اينان در ضمن اين كه راه علم را براى آيندگان هموار مى‏كردند، عظمت گنجايش‏ مغز آدمى را هم اثبات مى‏نمودند. به هر حال اين يك روش بنيان كن است كه: ما نخست علم و جهان هستى را محدود مى‏كنيم و سپس در دريايى از وحشت و اضطراب غوطه‏ور مى‏گرديم. آيا كسى نيست از ما بپرسد كه با مشاهدات فراوان در طول تاريخ درباره قالب ناپذيرى اصول و مسائل علمى از يك طرف و با شناسايى انسان و بيكرانه- جويى هايش از طرف ديگر، و نامحدود بودن روابط و اجزاى طبيعت با سيستم باز كه رو به ماوراى طبيعت (متافيزيك به معناى عمومى آن) دارد، چگونه به خود اجازه مى‏دهيد كه علم و جهان هستى را محدود نموده، در برابر مفاهيم و مسائل عالى و با اهمّيت به وحشت و اضطراب و نيهليستى دچار شويد؟! كدامين دليل شما را وادار كرده است كه تارهايى از چند رشته قضاياى محدود مانند تار عنكبوت دور خود بتنيد و سپس بگوييد: «جهان هستى همين است كه من با همين مفاهيم و قضايا آن را شناخته و با آن ارتباط برقرار كرده‏ام»؟! به اصطلاح معمولى بايد گفت: خوشا به حالشان كه خيلى راحت و در آسايشند! مى‏گوييم فرشتگان وجود دارند، و اگر نامحسوس بودن وجود فرشتگان را دليل نيستى آنان بدانيم، نيمه اساسى معلومات خود را كه عبارت است از واقعيّت‏هاى نامحسوس منكر شده‏ايم، و هيچ متفكّر خردمند نمى‏تواند اين قضيّه «نمى‏بينم پس وجود ندارد» را زمينه جهان بينى خود قرار داده و حكم به نيستى بيرون از منطقه حواس نمايد. ما مى‏دانيم كه ارتعاشات صوتى بايستى به حدّ معيّنى برسد تا ما آن را بشنويم، اجسام و اشكال و رنگ‏ها در فاصله معيّنى براى ما مطرح مى‏شوند، دانه‏اى از الكترون و انرژى را تاكنون نديده‏ايم، جاذبيّت محسوس نيست، هيچ يك از فرشتگان از جنس و نوع اجزا و پديده‏هاى عالم طبيعت نيستند، بلكه موجودات مقدّس و داراى ماهيّت‏هاى مخصوصى مى‏باشند. توصيفات ما درباره فرشتگان مستند به منبع وحى است يا به طور مستقيم كه قرآن است و يا به طور غير مستقيم كه از زبان ولىّ اللّه اعظم اميرالمؤمنين و ساير ائمّه معصومين عليهم السلام مى‏باشد. ) ترجمه و تفسيرنهج البلاغه: 1/ 116.( ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 103 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2