برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_266
توجه به #حفظ و نگارش احادیث
وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ يُعَرِّفَهُ الْإِيمَانَ، فَقَالَ (علیه السلام) إِذَا كَانَ الْغَدُ فَأْتِنِي حَتَّى أُخْبِرَكَ عَلَى أَسْمَاعِ النَّاسِ، فَإِنْ نَسِيتَ مَقَالَتِي حَفِظَهَا عَلَيْكَ غَيْرُكَ؛ فَإِنَّ الْكَلَامَ كَالشَّارِدَةِ يَنْقُفُهَا [يَثْقَفُهَا] هَذَا وَ يُخْطِئُهَا هَذَا.
[و قد ذكرنا ما أجابه به فيما تقدم من هذا الباب و هو قوله الإيمان على أربع شعب].
(شخصى از امام پرسيد كه #ايمان را تعريف كن) امام علی علیه السلام که درود خدا بر او باد در روش صحيح پاسخ دادن فرموذند : فردا نزد من بيا تا در جمع مردم پاسخ گويم، كه اگر تو گفتارم را فراموش كنى ديگرى آن را در خاطرش سپارد، زيرا گفتار چونان شكار رمنده است، يكى آن را به دست آورد، و ديگرى آن را از دست مى دهد.
(سید رضی گوید: پاسخ امام در #نهج_البلاغه_حكمت_31 آمد ككه آن را نقل كرديم كه ايمان را بر چهار شعبه تقسيم كرد .)
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ براى آموزش صحيح شتاب مكن!
📜 در آغاز اين كلام امام عليه السلام آمده است: «مردى از محضرش خواست#ايمان را براى او شرح دهد»؛ (وَسَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ يُعَرِّفَهُ الاْيمَانَ).
گفته اند: اين مرد، عمار ياسر بود كه هم در صحنه جهاد مى درخشيد و هم در معارف اسلامى. هنگامى كه خود را در كنار آن چشمه جوشان معرفت ديد، درخواست كرد كه مهمترين مسئله را كه همان ايمان است با تمام ويژگى هايش براى او شرح دهد. امام عليه السلام به او فرمود: «(شتاب مكن) فردا نزد من بيا تا در حضور جمع، تو را از آن آگاه سازم كه اگر گفته ام را فراموش كنى ديگرى آن را براى تو حفظ كند، زيرا سخن همچون شترِ فرارى است كه بعضى ممكن است آن را پيدا كنند و بعضى آن را نيابند»؛ (إِذَا كَانَ الْغَدُ فَأْتِني حَتَّى أُخْبِرَکَ عَلَى أَسْمَاعِ النَّاسِ، فَإِنْ نَسِيْتَ مَقَالَتي حَفِظَهَا عَلَيْکَ غَيْرُکَ فَإِنَّ الْكَلاَمَ كَالشَّارِدَةِ يَنْقُفُهَا هذَا وَيُخْطِئُهَا هذَا).
همانگونه كه در ذيل ترجمه ذكر كرديم، شرح جامعى كه امام عليه السلام درباره ايمان داد همان است كه در #نهج_البلاغه_حكمت_31 آمده و توضيح آن گذشت و مجددا در زیز براگذاری میشود.
به هر حال مقصود امام عليه السلام در گفتار حكيمانه بالا اين است كه مطالب اساسى و مهم مانند شرح ويژگى هاى ايمان بايد در حضور جمع بيان شود تا هيچيك از نكته هاى آن ضايع نگردد و به طور كامل براى غير حاضران و حتى براى نسلهاى آينده باقى بماند. اضافه بر اين، هنگامى كه سخنى در حضور جمع گفته شود به يقين در ميان آنها افراد فاضل و برجسته كم نيستند؛ آنها مى توانند در فهم مفاهيم آن به ديگران كمك كنند.
«شارِدَة» از ماده «شُرُود» (بر وزن سرود) به معناى حيوان يا انسان فرارى است و چون در اينجا به صورت مؤنث آمده و غالبآ ضرب المثلهاى عرب به شتر است، مى تواند اشاره به ناقه گريزپا باشد. بعضى «شرود» را به معناى فرار توأم با اضطراب تفسير كرده اند و به هر حال اين واژه به صورت كنايه درمورد سخنها و مسائل ديگر به كار مى رود. «يَنْقُفُها» از ماده «نَقْف» (بر وزن وقف) در اصل به معناى شكافتن و سوراخ كردن و در گفتار بالا به اين معناست كه بعضى مى توانند كلام را بشكافند و معانى اصلى آن را استخراج كنند و بعضى قادر بر آن نيستند. ولى در بسيارى از نسخه هاى نهج البلاغه يا كتب ديگر كه اين گفتار حكيمانه در آنها نقل شده «يَثقَفُها» به جاى «يَنْقُفُها» آمده است كه از ماده «ثِقافَة» به معناى يافتن و فهميدن است و در اينجا همان معناى فهم و درك را دربر دارد ونتيجه اش همان مى شود كه در بالا آمد؛ يعنى اگر كلام در برابر جمع ايراد شود وبعضى نتوانند به حقيقت معناى آن برسند، گروه ديگرى كه داراى فهم و شعور بيشترى هستند آن را درك كرده و براى ديگران تبيين مى كنند. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد.
در هر صورت، كلام هنگامى كه در جمع ايراد شود هم الفاظ آن به طور كامل حفظ مى شود و هم مفاهيم آن روشن مى گردد. اين سخن امام عليه السلام مى تواند اشاره و تأكيدى بر حفظ احاديث و نقل كامل وكتابت آنها براى كسانى كه در مجلس امام عليه السلام حضور نداشتند و يا نسلهاى آينده باشد. درست برخلاف رفتارى كه با احاديث پيامبر صلي الله عليه وآله در قرن اول به واسطه كج انديشىِ بعضى از حاكمان انجام شد كه نقل احاديث آن حضرت را ممنوع ساختند و بسيارى از گوهرهاى گرانبهاى احاديث، برپايه اين ندانمكارى ويا اعمال اغراض سوء از ميان رفت و هنوز نيز مسلمانان از اين نظر احساس خسارت بزرگى مى كنند. هرچند گروهى در گوشه و كنار، به، رغم آن تحريم غلط يا مغرضانه، بخش قابل توجهى از سخنان پيغمبر صلي الله عليه وآله را حفظ كرده، به دست شاگردان خود سپردند كه در قرن هاى بعد ظهور و بروز كرد.
همانگونه كه در ترجمه اين سخن آمد، سيّد رضى؛ پس از ذكر اين كلام حكيمانه مى گويد: آنچه را امام عليه السلام (فرداى آن روز) در پاسخ اين سؤال كننده بيان فرمود، همان است كه ما در همين باب كلمات قصار به عنوان «الإيمانُ عَلى أرْبَعِ شُعَبٍ» (حكمت 31) آورديم. (پيش از اين به عنوان «عَلى أرْبَعِ دَعائِمٍ» آورده شده است)؛ (وَقَدْ ذَكَرنا ما أجابَهُ بِهِ فيما تَقَدَّمَ مِنْ هذَا الْبابِ وَهُوَ قَوْلُهُ: «الإِيمانُ عَلى أرْبَعِ شُعَبٍ»).
#نهج_البلاغه_حكمت_266
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ كتابت حديث:
📜 مى دانيم احاديث اسلامى اعم از احاديثى كه از پيامبر اكرم صلي اله عليه وآله نقل شده يا از امامان معصوم، نقش بسيار مهمى در فهم معارف اسلام دارد. به همين دليل معصومان تأكيد داشتند احاديث آنان به صورت كامل حفظ و براى نسلهاى آينده به يادگار گذاشته شود. از جمله در حديثى از #مفضل بن عمر مى خوانيم كه مى گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اكْتُبْ وَبُثَّ عِلْمَکَ فِي إِخْوَانِکَ فَإِنْ مِتَّ فَأَوْرِثْ كُتُبَکَ بَنِيکَ فَإِنَّهُ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ هَرْجٍ لايَأْنَسُونَ فِيهِ إِلاَّ بِكُتُبِهِمْ؛ (اين احاديث را) بنويس ومعلومات خود را در ميان برادرانت منتشر كن و اگر از دنيا رفتى كتابهايت را به يادگار به فرزندانت بسپار، زيرا زمان سختى بر مردم مىآيد كه تنها به كتابهايشان انس مى گيرند».
نيز از احاديث استفاده مى شود كه معصومان اصرار داشتند كلمات آنها بدون كم و زياد حفظ شود و به ديگران برسد؛ در حديثى از «ابوبصير» مى خوانيم كه مى گويد: از امام صادق عليه السلام تفسير اين آيه شريفه را پرسيدم: (الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) فرمود: «هُوَ الرَّجُلُ يَسْمَعُ الْحَدِيثَ فَيُحَدِّثُ بِهِ كَمَا سَمِعَهُ لايَزِيدُ فِيهِ وَلا يَنْقُصُ مِنْهُ؛ منظور از اين آيه كسانى هستند كه احاديث را مى شنوند و عينآ بدون كم و زياد آن را براى ديگران بازگو مى كنند». به همين دليل اصرار داشتند كه حتى الامكان احاديث آنها درجمعى مطرح شود كه اگربعضى نتوانند حديث رابه خوبى حفظ كنند، برخى ديگر از عهده آن برآيند. اصحاب نيز اصرار داشتند حتى الامكان احاديث معصومان را در همان جلسه بيان حديث مكتوب كنند تا از كم و زياد محفوظ بماند.
در حديثى مى خوانيم كه «زراره»، محدث و فقيه مشهور از امام صادق عليه السلام سؤالى درباره وقت ظهر و عصر كرد و به دنبال آن آمده است: «وَفَتَحَ أَلْوَاحَهُ لِيَكْتُبَ» (بلافاصله كاغذ و قلم آماده كرد تا سخن امام عليه السلام را بنويسد) ولى امام عليه السلام پاسخى به او نداد. او الواح خود را جمع كرد و گفت: بر ماست كه سؤال كنيم وشما آگاهتريد كه چه وظيفه اى داريد. و در پايان حديث آمده است كه امام عليه السلام پس از مدّتى پاسخ را براى او فرستاد (و از وى دلجويى كرد). در حالات ياران اهل بيت مى خوانيم كه بعضى از آنها كه دهها كتاب از احاديث آن بزرگواران را پر كرده بودند آنها را به راويان بعد مى سپردند.
#نهج_البلاغه_حكمت_266
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
امام صادق عليه السلام فرمود:
«اكْتُبْ وَبُثَّ عِلْمَکَ فِي إِخْوَانِکَ فَإِنْ مِتَّ فَأَوْرِثْ كُتُبَکَ بَنِيکَ فَإِنَّهُ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ هَرْجٍ لايَأْنَسُونَ فِيهِ إِلاَّ بِكُتُبِهِمْ؛
(احاديث ما را) بنويس ومعلومات خود را در ميان برادرانت منتشر كن و اگر از دنيا رفتى كتابهايت را به يادگار به فرزندانت بسپار، زيرا زمان سختى بر مردم مىآيد كه تنها به كتابهايشان انس مى گيرند».
#نهج_البلاغه_حكمت_266
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2