eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
20.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔈توصیه به برای 🔹اللهم.. وَ لا تَنَالُ أَيْدِى الْهَلَكَاتِ مَنْ تَعَلَّقَ بِعُرْوَةِ عِصْمَتِهِ🔹 🔸خداوندا هر كس به دستگيره عصمت کریم در آويزد ( و همیشه در زندگی با آن مأنوس باشد )، دستهاي هلاك كننده به او نرسد. 🔸 👈دعای *⃣کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏪برنامه ی روزنامه ی ✅ کریم 👈 روزی یک صفحه 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/oh2u 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹اللَّهُمَّ وَ انْصُرْهُ بِمَلائِكَتِكَ، وَ امْدُدْهُ بِجُنْدِكَ الْأَغْلَبِ 🔹خدایا علیه السلام را به فرشتگانت ( که در هر زمان یا هنگام جهاد چنان که جدش رسول خدا (ص) را در یاری کردند) یاریش نما، و به لشگر و سپاهت (مؤمنین و کنندگان در راهت) که غلبه کننده ترین (لشگرها) اند کمکش فرما. دعای 🔸 خوش است اگر یار یار من باشد نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد روا مدار خدایا که در حریم وصال رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد همای گو مفکن سایه شرف هرگز در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد هوای کوی تو از سر نمی‌رود آری غریب را دل سرگشته با وطن باشد به سان سوسن اگر ده زبان شود چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife
🔸 من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد نگین سلیمان: اشاره به انگشتری حضرت سلیمان است . هم اوکه موردلطف خداوند قرارگرفت وبه واسطه ی انگشتری اسرارآمیز، قدرت خارق العاده ای پیدا کرد. امّا حافظ که دارای طبعی بلندتر است اینگونه مورد لطف قرار گرفتن رانمی پسندد! او دوست دارد اگرروزی قراربراین باشدکه همچون سلیمان مورد لطف حق واقع گردد لطفِ حق بی واسطه وبدون انگشتری بردل وجانش جاری گردد نه به واسطه ی یک انگشتر که ممکن است با گم شدن آن همه چیزراازدست دهد چنانکه برای حضرت سلیمان نیزچنین اتّفاقی افتاد وباگم شدن انگشتری وافتادن آن به دست دیو، همه ی قدرت خارق العاده ی خودرا به یکباره ازدست داد ودیوموقتاً صاحب قدرت سلیمانی شد. بنابراین حافظ میل دارد به جای انگشتری دلش صاحب قدرت باشد. دلی که غیب نمایست وجام جم دارد زخاتمی که دمی گم شود چه غم دارد معنی بیت: من آن انگشتری اسرارآمیزسلیمان رابه هیچ نمی خرم چراکه احتمال گم شدن وبه سرقت رفتن وجود داردچنانکه این انگشتری گاهی بردست سلیمان وگاهی بردست دیو بود.نعمت برخورداری ازلطف حق، بی واسطه خوشآینداست واحتمال ازبین رفتن آن حداقل است. البته دراینجا منظوراصلی حافظ درمورد انگشتری سلیمانی نیست بلکه این شاعرخوش ذوق، به مددِ نبوغی که دارداین ماجرای تاریخی رادستمایه ی خویش قرارداده تامضمونی ناب ونغزبیافریند. منظوراصلی او درادامه ی بیت قبلیست. اودوست ندارد معشوق شمع جمع اغیارباشد انگشتری سلیمانی دراینجا بصورت پنهانی کنایه ازمعشوقی زمینیست. اوسلیمان وارمی خواهد انگشتری باارزش وجادویی(معشوق) دردست خود اوباشد نه دیگران. اومعشوق راتنهابرای خود می خواهد نه اینکه شمع انجمن باشد. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife
❇️ 16 قسمت اول 👈 چون خلیفه دید و احوالش شنید آن سبو را پر ز زر کرد و مزید آن عرب را کرد از فاقه خلاص داد بخششها و خلعتهای خاص کین سبو پر زر به دست او دهید چونک واگردد سوی دجله‌ش برید از ره خشک آمدست و از سفر از ره دجله‌ش بود نزدیکتر چون به کشتی در نشست و دجله دید سجده می‌کرد از حیا و می‌خمید کای عجب لطف این شه وهاب را وان عجب‌تر کو ستد آن آب را چون پذیرفت از من آن دریای جود آنچنان نقد دغل را زود زود کل عالم را سبو دان ای پسر کو بود از علم و خوبی تا بسر قطره‌ای از دجلهٔ خوبی اوست کان نمی‌گنجد ز پری زیر پوست گنج مخفی بد ز پری چاک کرد خاک را تابان‌تر از افلاک کرد گنج مخفی بد ز پری جوش کرد خاک را سلطان اطلس‌پوش کرد ور بدیدی شاخی از دجلهٔ خدا آن سبو را او فنا کردی فنا آنک دیدندش همیشه بی خودند بی‌خودانه بر سبو سنگی زدند ای ز غیرت بر سبو سنگی زده وان شکستت خود درستی آمده خم شکسته آب ازو ناریخته صد درستی زین شکست انگیخته جزو جزو خم برقصست و بحال عقل جزوی را نموده این محال نه سبو پیدا درین حالت نه آب خوش ببین والله اعلم بالصواب چون در معنی زنی بازت کنند پر فکرت زن که شهبازت کنند پر فکرت شد گل‌آلود و گران زانک گل‌خواری ترا گل شد چو نان نان گلست و گوشت کمتر خور ازین تا نمانی همچو گل اندر زمین چون گرسنه می‌شوی سگ می‌شوی تند و بد پیوند و بدرگ می‌شوی چون شدی تو سیر مرداری شدی بی‌خبر بی پا چو دیواری شدی پس دمی مردار و دیگر دم سگی چون کنی در راه شیران خوش‌تگی آلت اشکار خود جز سگ مدان کمترک انداز سگ را استخوان زانک سگ چون سیر شد سرکش شود کی سوی صید و شکار خوش دود آن عرب را بی‌نوایی می‌کشید تا بدان درگاه و آن دولت رسید در حکایت گفته‌ایم احسان شاه در حق آن بی‌نوای بی‌پناه هر چه گوید مرد عاشق بوی عشق از دهانش می‌جهد در کوی عشق گر بگوید فقه فقر آید همه بوی فقر آید از آن خوش دمدمه ور بگوید کفر دارد بوی دین آید از گفت شکش بوی یقین کف کژ کز بهر صدقی خاستست اصل صاف آن فرع را آراستست آن کفش را صافی و محقوق دان همچو دشنام لب معشوق دان گشته آن دشنام نامطلوب او خوش ز بهر عارض محبوب او گر بگوید کژ نماید راستی ای کژی که راست را آراستی از شکر گر شکل نانی می‌پزی طعم قند آید نه نان چون می‌مزی ور بیابد مؤمنی زرین وثن کی هلد آن را برای هر شمن بلک گیرد اندر آتش افکند صورت عاریتش را بشکند تا نماند بر ذهب شکل وثن زانک صورت مانعست و راه‌زن ذات زرش داد ربانیتست نقش بت بر نقد زر عاریتست بهر کیکی تو گلیمی را مسوز وز صداع هر مگس مگذار روز بت‌پرستی چون بمانی در صور صورتش بگذار و در معنی نگر مرد حجی همره حاجی طلب خواه هندو خواه ترک و یا عرب منگر اندر نقش و اندر رنگ او بنگر اندر عزم و در آهنگ او گر سیاهست او هم‌آهنگ توست تو سپیدش خوان که همرنگ توست 👈ادامه دارد ... 🔅 برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2