eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ جناب آقای محمد تقی ثبوتی سال ها در بازار همسایه دیوار به دیوارِ رسول ترک بوده است. ایشان تعریف می کرد: سال ها پیش در زمان حیات حاج رسول، سرای جمهوری سرایداری داشت به نام جعفر آقای منظوری. این جعفر آقا یک رابطه خوب و دوستانه ای با حاج رسول داشت. یک روز حاج رسول که ظاهراً به کمک احتیاج داشته است این جعفر آقا را صدا می کند و به او می گوید: اگر کاری نداری بیا با هم به جایی می رویم و برمی گردیم. بعدها مرحوم جعفر آقای منظوری خودش برای من (ثبوتی) تعریف کرد و گفت: آن روز با حاج رسول به یکی از محلّه های تهران رفتیم. کوچه به کوچه رفتیم تا بالاخره حاج رسول در جلوی خانه ای ایستاد و شروع به در زدن کرد. لحظاتی بعد خانمی در را باز کرد. آن زن مانند کسانی که در انتظار باشند در را باز گذاشت و به داخل خانه بازگشت. حاج رسول یک بفرمایی به من گفت و سپس ما نیز پشت سر آن زن داخل خانه شدیم. وقتی وارد اتاق شدیم من دیدم چند تا بچه کوچک و قدّ و نیم قدّ در داخل آن اتاق مشغول بازی هستند. از سر و روی آنها پیدا بود که یتیم و بی سرپناه هستند و در فقر و تنگدستی زندگی می کنند. من آن روز از رفتار و برخوردهایی که حاج رسول با آنها داشت فهمیدم که او همیشه و هر چند وقت یک بار به آنها سر می زند و به آنها کمک و رسیدگی می نماید. در همین رابطه آقای حاج حمید واحدی یکی از دوستان و رفقای رسول ترک که مغازه اش نیز در نزدیکی های حجره و مغازه او بوده است مطالبی را نقل می کرد. حاج حمید واحدی می گفت: زمانی که حاج رسول رحلت کرد و از دنیا رفت، بسیاری از آدم های بی بضاعت و فقیر، به آشنایان و نزدیکان حاج رسول مراجعه کردند و بیان داشتند که حاج رسول به آنها رسیدگی و کمک می کرده است. حتی بسیاری از آنها گفته بودند که او به صورت ماهیانه و یا هفته به هفته به آنها کمک های مالی می نموده است. حتی من خودم نیز در همان روزها و هفته های اولی که حاج رسول از دنیا رفته بود چند مورد را با چشم های خودم دیدم که چند تا از این خانواده های گرفتار و فقیر که تازه از فوت حاج رسول باخبر شده بودند، با بچه های خردسالشان به جلوی مغازه حاج رسول آمده بودند و ابراز تأسف و اندوه می کردند. آنها خودشان اظهار می داشتند که حاج رسول به طور مرتّب و ثابت به آنها کمک می کرده است. 🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
📜 ابوخالد کابلی می گفت: شنیدم که امام زین العابدین علیه السلام می فرمود: «... الذنوب التی تورث الندم ... . ترک صلة القرابة حتی یستغنوا ... و الذنوب التی تنزل البلاء ترک اغاثة الملهوف و ترک معونة المظلوم ... و الذنوب التی تکشف الغطاء ... ترک التقرب الی الله عزوجل بالبر و الصدقة ... و قساوة القلوب علی اهل الفقر و الفاقة و ظلم الیتیم و الارملة و انتهار السائل و رده باللیل ... ; از گناهانی که پشیمانی به بار می آورد ... ترک صله رحم به حدی که احساس خویشاوندی نکند ... از گناهانی که باعث نزول بلا می شود، به فریاد مظلوم نرسیدن و کمک نکردن به ستمدیدگان ... است ... از گناهانی که پرده حیا را می درد ... نزدیک نشدن به خدای عزوجل با نیکوکاری و صدقه و سنگدلی بر اهل فقر و تهیدستان و ستم به یتیم و بیوه زنان و دست رد به سینه سائل زدن هنگام شب است .» ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ رفقا نزدیک است ... رفتن حاج پیام دارد !!! خودتان را آماده کنید ... 👤 استاد ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
شد و هوای کرده دلم .... السلام علیک یا داعی الله ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔹اللّهُمّ إِنّي أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدّتْ فَاقَتُهُ، خدايا! از تو درخواست مي‏كنم؛ درخواست كسي كه نيازش شديد، وَ ضَعُفَتْ قُوّتُهُ، وَ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ، و نيرويش ضعيف و گناهانش زياد شده، سُؤَالَ مَنْ لَا يَجِدُ لِفَاقَتِهِ مُغِيثاً، درخواست كسي كه براي نيازمنديش فرياد رسي، وَ لَا لِضَعْفِهِ مُقَوّياً، وَ لَا لِذَنْبِهِ غَافِراً غَيْرَكَ، و براي ناتوانيش نيرو دهنده ‏اي، و براي گناهش آمرزنده‏ اي، غير تو نمي‏يابد. يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ أَسْأَلُكَ عَمَلًا تُحِبّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، اي صاحب جلال و اكرام! عملي را از تو درخواست مي‏كنم كه هر كس آن را انجام دهد، به خاطر آن دوستش داري وَ يَقِيناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَيْقَنَ بِهِ و يقيني را مي‏خواهم كه به سبب آن كسي را سود مي‏دهي حَقّ الْيَقِينَ فِي نَفَاذِ أَمْرِكَ. كه در مسير جريان فرمان و اراده ‏ات به وسيله آن يقين، حق اليقين را به دست آورد. 👌بخشی از دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌هدیه به پیامبر اکرم ، امام حسن و امام رضا علیهم السلام ⏪برنامه ی روزنامه ی ✅ کریم 👈 روزی یک صفحه 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/rqjEC 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
◀️ هيجده اندرز مهم قسمت 5 📋 در دهمین نکته مى فرماید: «هیچ پارسایى همچون پرهیز از شبهات نیست»; (وَلاَ وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ) «ورع» در اصل به معناى پرهیز یا شدت پرهیز است و در لسان روایات به حد اعلاى تقوا اطلاق مى شود که با وجود آن نه تنها انسان از گناهان مسلم پرهیز مى کند بلکه از شبهات نیز دورى مى جوید. در روایات اسلامى نیز در حدیث معروف پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)تمام موضوعات به سه بخش تقسیم شده: «حَلالٌ بَیِّنٌ وَ حَرامٌ بَیِّنٌ وَشُبَهاتُ بَیْنَ ذلِکَ فَمَنْ تَرَکَ الشُّبَهاتَ نَجا مِنَ الْمُحَرَّماتِ وَمَنْ أخَذَ بِالشُّبَهَاتِ إرْتَکَبَ الْمُحَرَّماتَ وَهَلَکَ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُ; امورى است درستى آن آشکار است که باید از آن پیروى کرد و امورى است که گمراهى آن آشکار است و باید از آن اجتناب نمود و امور مشکوک و مشتبهى است در میان این دو; کسى که شبهات را ترک کند از محرمات آشکار رهایى مى یابد و کسى که به سراغ شبهات برود (تدریجاً) مرتکب محرمات مى شود و از آنجا که نمى داند هلاک خواهد شد» در واقع شبهات حریم محرمات و همانند لبه پرتگاه است که بیم لغزش در آن و سقوط در پرتگاه مى رود. بعضى از بزرگان «ورع» را به سه قسم تقسیم کرده اند که یکى از دیگرى برتر است: نخست ورع به معناى پرهیز از گناهان آشکار است که انسان را از فسق خارج کرده و موجب عدالت و قبول شهادت اوست و آن، ورع تائبین نامیده مى شود. قسم دیگرى از آن، همان حالت پرهیزگارى است که انسان را از شبهات دور مى سازد که به آن ورع صالحان مى گویند و قسم دیگرى از آن حالت پرهیزگارى است که حتى از امور حلالى که مى ترسد روزى او را به حرام بکشاند پرهیز مى کند و نام ورع متقین بر آن گذارده شده است. قسم دیگر، ورع به معناى صرف نظر کردن از آنچه غیر خداست براى ترس از ضایع شدن ساعتى از عمر در امرى بیهوده (و آن درجه اعلاى ورع است) و به آن ورع صدیقین مى گویند» همان گونه که در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «لا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقینَ حَتّى یَدَعَ ما لا بَأسَ بِهِ مُخافَةَ أنْ یَکُونَ فِیهِ بَأسٌ; کسى از متقین محسوب نمى شود مگر این که امورى را که ذاتاً اشکالى ندارد ترک کند به سبب ترس از افتادن در امورى که حرام است». در یازدهمین نکته حکیمانه امام(علیه السلام) مى فرماید: «هیچ زهد و پارسایى همچون بى اعتنایى به حرام نیست»; (وَلاَ زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ) گرچه بسیارى از افراد، زهد را تنها در ساده زیستن و به لباس و غذا و مسکن قناعت نمودن و بى اعتنا به مقامات دنیوى بودن مى دانند; ولى از نظر مبارک امام(علیه السلام) مهم ترین زهد پرهیز از حرام است، هرچند زندگى انسان زیاد ساده هم نباشد; اگر همان زندگى از حلال باشد دارنده آن فرد زاهدى است و آن کس که زندگى بسیار ساده اى دارد و در همان زندگىِ ساده اموال مشتبه و مشکوکى هست زاهد واقعى نیست. در این که زندگىِ ساده به ویژه هنگامى که از هرگونه اموال شبهه ناک دور باشد مایه نجات از گناهان بسیارى و سبب توجه به ذات پاک پرودرگار است شکى نیست و به همین دلیل هم در آیات قرآن و هم در روایات اسلامى به طور گسترده اهمیت زهد و سپس ماهیت و حقیقت آن و نتایج پربارى که بر آن مترتب مى شود بیان شده است. بعضى از شارحان نهج البلاغه در اینجا نوشته اند که زهد اگر به این معنا باشد که انسان اضافه درآمد خود را به دیگران بدهد و به زندگى ساده اى قناعت کند یک فضیلت است ولى هرگاه اضافه درآمد خود را ذخیره کند و فایده آن به کسى نرسد چنین زهدى کاملاً بى ارزش خواهد بود. در ذیل خطبه 81 در جلد سوم به اندازه کافى در مورد «زهد» شرح دادیم، ازاین رو ضرورتى به تکرار آن نمى بینیم و تنها به یک روایت از امام صادق(علیه السلام) بسنده مى کنیم: «جُعِلَ الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی بَیْت وَجُعِلَ مِفْتَاحُهُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیَا; تمام نیکى ها در خانه اى قرار داده شده و کلید آن زهد در دنیاست». 👈 ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ هيجده اندرز مهم قسمت 6 📋 حضرت در دوازدهمین نکته حکیمانه مى فرماید: «هیچ علم و دانشى همچون تفکر نیست»; (وَلاَ عِلْمَ کَالتَّفَکُّرِ). کسانى که تنها به حفظ عبارات دیگران و آنچه در روایات آمده بسنده مى کنند و درباره آن نمى اندیشند علمشان چندان ثمرى ندارد و در واقع همچون دستگاه ضبط صوتى هستند که مى تواند علوم زیادى را در خود جاى دهد; ولى آنان که اهل اندیشه اند از جاى جاى آیات قرآن و روایات اسلام و کلمات بزرگان حقایقى کشف مى کنند که راهنماى زندگى مادى و معنوى آن هاست و اگر تفکر نباشد و تنها به نقل علوم دیگران قناعت شود هرگز علوم، پیشرفت و نمو و بالندگى پیدا نمى کند. به همین دلیل در بعضى از احادیث که هم از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و هم از امیر مؤمنان على(علیه السلام) رسیده، تفکر برترین عبادت شمرده شده است: «لا عِبادَةَ کَالتَّفَکُرَ». در سیزدهمین نکته حکمت آمیز مى فرماید: «هیچ عبادتى همچون اداى فرایض و واجبات نیست»; (وَلاَ عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ). در حدیث دیگر از امام سجاد(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ عَمِلَ بِما أفْتَرَضَ اللّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ مِنْ أعْبَدَ النّاسِ; کسى که به واجبات خود عمل کند از عابدترین مردم است». در حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «أعْبَدُ النّاسِ مَنْ أقامَ الْفَرایِضَ; عابدترین مردم کسى است که واجبات را ادا کند». تمام این روایات اشاره به این دارد که عبادت، تنها رفتن به سراغ مستحبات و نیایش هاى طولانى و پرسوز و گداز نیست; عبادت در درجه نخست آن است که انسان واجبات خود را ادا کند; اعم از پرداختن حقوق مردم و اداى حقوق مالى دینى و از همه مهم تر اداى حق الهى. در چهاردهمین نکته مى فرماید: «هیچ ایمانى مانند حیا و صبر نیست»; (وَلاَ إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَالصَّبْرِ). «حیا» به معناى حالت بازدارنده اى است که انسان را از رفتن به سراغ کارهاى زشت باز مى دارد. به بیان دیگر، حیا انقباض نفس در برابر زشتى هاست و «صبر» به معناى استقامت در برابر مشکلات است; خواه مشکلات اطاعت باشد یا ترک معصیت و یا مشکلات مصائب و سختى ها. به یقین اگر حالت حیا نباشد، ایمان بر باد مى رود و اگر صبر و استقامت در برابر مشکلات نباشد ایمان ثبات و قرارى نخواهد داشت. در حدیثى از امام صادق یا امام باقر(علیهما السلام) مى خوانیم: «اَلْحَیاءُ وَ الاْیمانُ مَقْرُونانِ فى قَرَن فَإذا ذَهَبَ أحَدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُهُ; حیا و ایمان با یک ریسمان بسته شده اند هرجا یکى از آنها برود دیگرى به دنبال او خواهد رفت».(14) در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: «أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ وَکانَ مَنْ قَرْنِهِ إلى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللّهُ حَسَنات: الصِّدْقُ وَ الْحَیاءُ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ وَ الشُّکْرُ; چهار صفت است که در هر کسى باشد هرچند از فرق تا قدمش گناه باشد خداوند آن را تبدیل به حسنات مى کند: صدق و حیا و حسن خلق و شکر» بدیهى است راستگویى انسان را از بسیارى از گناهان باز مى دارد و حیا از قبایح و زشتى ها و حسن خلق از درگیرى با مردم و شکر، انسان را به قدردانى از نعمت ها تشویق مى کند و همین امور است که سیئات را به حسنات مبدل مى کند; یعنى در پرتو این صفات در ادامه راه گناهان تبدیل به حسنات مى شوند. 👈 ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ هيجده اندرز مهم قسمت 7 ( قسمت آخر ) 📋 در پانزدهمین نکته حکیمانه مى فرماید: «هیچ ارزش و اعتبارى (براى انسان) همچون فروتنى نیست»; (وَلاَ حَسَبَ کَالتَّوَاضُعِ). بسیارند کسانى که از نظر شرافت خانوادگى در حد مطلوبى هستند و خودشان نیز صفات برجسته اى دارند; ولى بر اثر تکبر و خودبرتربینى، در جامعه منفورند در حالى که متواضعان هرچند حسب و نسب عالى نداشته باشند محبوب مردمند. در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که به یارانش فرمود: «إنَّ التَّواضُعَ یَزیدُ صاحِبَهُ رَفْعَةً فَتَواضَعُوا یَرْفَعْکُمُ اللّهُ; تواضع و فروتنى صاحبش را به مقام بالا مى رساند، بنابراین فروتنى کنید تا خدا شما را بالا ببرد». در شانزدهمین نکته حکمت آمیز مى فرماید: «هیچ شرافتى چون علم و دانش نیست»; (وَ لاَ شَرَفَ کَالْعِلْمِ). «شرف» به معناى شایستگى و عظمت و افتخار و نیکنامى است و به یقین، این امور از طریق علم و دانش به دست مى آید زیرا علم و آگاهى کلید همه افتخارات و ارزش هاى انسانى است و براى افراد نادان و جاهل جایى در جامعه انسانى وجود ندارد. قرآن مجید و روایات اسلامى پر است از آیات و روایاتى که در مدح و ستایش علم آمده است تا آنجا که مرکّب هاى نوک قلم دانشمندان از خون شهیدان برتر شمرده شده است. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «طََلْبتُ الشَّرَفَ فَوَجَدْتُهُ فِى الْعِلْمِ; من به سراغ ارزش و شخصیت و شرف رفتم، آن را در علم و دانش یافتم». بدیهى است منظور از «علم» علوم و دانش هایى است که یا جنبه معنوى دارد و یا دنیاى انسان ها را سامان مى بخشد. در هفدهمین نکته حکیمانه مى فرماید: «هیچ عزتى چون حلم نیست»; (وَ لاَ عِزَّ کَالْحِلْمِ). حلیم به کسى گفته مى شود که در برابر افراد نادان و جاهل و بى ادب عکس العمل نشان نمى دهد همچنین مشکلات زندگى را تحمل مى کند و بر اثر سعه صدر و فکر بلند، آنها را در خود حل مى نماید و در مقابل حوادث سخت، دست پاچه نمى شود و همین ها باعث عزت اوست و بسیار دیده شده که مردم به حمایت افراد حلیم در مقابل نادان برمى خیزند. افراد بردبار در نظر مردم عزیزند، زیرا سکوتشان در برابر افراد نادان، سبک سر و بى ادب بر عزت و شخصیتشان مى افزاید; ولى نابردباران در کوچک ترین مسائل درگیر مى شوند و همین امر از عزت و احترامشان مى کاهد. در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «ما أعَزَّ اللّهُ بِجِهْل قَطُّ وَ لا أذَلَّ بِحِلْم قَطُّ; خدا هرگز کسى را به سبب جهل و نادانى عزت نداد و هرگز کسى را به موجب حلم و بردبارى ذلیل نساخت». آن گاه در هجدهمین و آخرین نکته حکیمانه مى فرماید: «هیچ پشتیبانى مطمئن تر از مشورت نیست»; (وَ لاَ مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ). نا گفته پیداست که هر انسانى فکرى و عقل و تشخیصى دارد; هنگامى که عقول و افکار به یکدیگر ضمیمه شوند بسیار قوى تر عمل مى کنند، مسیرها روشن، موانع برطرف و نزدیک ترین راه به مقصد غالباً معلوم مى شود و از این طریق پشتیبانى مهمى براى هر فردى حاصل مى گردد. همان گونه که در نیروهاى جسمانى چنین است که نیروى یک فرد همچون ریسمان باریکى است که گسستن آن آسان است; ولى هنگامى که نیروها به یکدیگر ضمیمه شد و طناب محکمى از آن تشکیل گردید، به گفته شاعر: «چون به هم برتافتى اسفندیارش نگسلد». این حکم در نیروهاى فکرى نیز کاملاً جارى است. بر این اساس یکى از صفات برجسته مؤمنان در قرآن مجید انجام امور با مشورت ذکر شده است و مى فرماید: (وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ)( حتى شخص پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به مقتضاى (وَشَاوِرْهُمْ فِى الاَْمْرِ مأمور به مشورت با مؤمنان بوده است. در ذیل حکمت 54 که امام(علیه السلام) فرموده بود: «وَلا ظَهیرَ کَالْمُشاوَرَةِ» شرح مبسوطى درباره اهمیت مشورت و آثار پربار آن و در جلد دوم، ضمن خطبه 35 نیز بحثى تحت عنوان بهره گیرى از آراى اهل نظر داشتیم. در تفسیر نمونه نیز ذیل آیات فوق بحث هاى قابل ملاحظه اى آمده است. در پایان این گفتار حکیمانه و پربار که مشتمل بر هجده توصیه اخلاقى مهم بود ذکر این نکته لازم است که این سخنان گرچه در اینجا به صورت یک جا جمع شده ولى قسمت هایى از آن در احادیث مختلف با شأن ورودهاى گوناگون آمده است و بعید نیست بسیارى از آنها را امام(علیه السلام) به طور مکرّر به مناسبت هاى گوناگون بیان کرده باشد. به یقین کافى است که انسان به همین یک گفتار حکیمانه در زندگى عمل کند تا خوشبخت و سعادتمند و پیروز در جنبه هاى مادى و معنوى گردد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا