شخصیت ومنش متقین،چنین است که بامردم حسن معاشرت دارند.امام علی علیه السلام در نهج البلاغه فرمودند...منطقهم الصواب ....ومشیهم التواضع ... آنان در خوبی کردن به دوستان و مردم ،سبقت می گیرند.خداوند در سوره مبارکه حج آیه ۲۴می فرماید«وهدوا الی الطیب من القول وهدواالی صراط الحمید»با گفتار خوش مردم رابه راه راست هدایت کنید. در معنای فضیلت،گفته اند،«هرکار خوبی که رضای خدا در آن باشد» متقین،به خاطر باورعمیق وایمان بالایی که به خداونددارند،خلق خدا را عیال او دانسته و از کمک و هدایت ایشان دریغ نمی ورزند. بهترین فضیلت،هدایت خلق است.متقین در این راستا،گوی سبقت را از یکدیگر می ربایندوبدین وسیله،مغفرت و رضوان الهی را بدست می آورند.«وسارعوا الی مغفرة من ربکم....»

مجموع تعالیم مقدس اسلام مبتنى بر سه اصل اساسى است : اول عقاید، دوم اخلاق ، سوم احکام در قسمت عقاید، هدف اسلام ، بیان معتقدات واقعى و صحیح و مبارزه با عقاید باطل و خرافى است . در قسمت اخلاق تمیز خلقیات حمیده و منجیات از اخلاق ذمیمه و مهلکات است . در قسمت احکام ، تدوین فرایض و محرمات و تمیز اعمال روا از ناروا در عبادات و معاملات است .

در آیین مقدس اسلام ، خلق خوب که مایه حسن معاشرت با مردم است ، آنقدر مهم تلقى شده که رسول اکرم (ص ) فرموده: فقدان آن از جمله عواملى است که مى تواند وابستگى انسان مسلمان را از خداوند و رسول خدا قطع نماید. پیمبر اکرم (ص ) فرمود: سه چیز است که اگر در کسى نباشد نه به من بستگى دارد و نه به خداوند. عرض شد یا رسول الله ! آن سه چیز کدام است ؟ فرمود: حلمى که شخص مسلمان به وسیله آن نادانى جاهل را از خود بگرداند، حسن خلقى که به وسیله آن با مردم معاشرت کند، و تقوایى که او را از معاصى خداوند باز دارد.

بدتر و زیانبارتر از نداشتن حسن خلق ابتلاى به سوء خلق است که به موجب بعضى از روایات ، سوء خلق ، آدمى را به عذاب خدا مبتلا مى کند، اگر چه داراى عبادات و طاعات باشد. به رسول اکرم (ص ) عرض شد: فلان زن ، روزها را روزه دارد و شبها را با عبادت خدا مى گذراند ولى بد اخلاق است و همسایگان را با زبان خود آزار مى دهد. فرمود در او خیرى نیست و جهنمى خواهد بود.

در کشورهاى پیشرفته امروز نیز مسئله اخلاق خوب و حسن معاشرت با مردم مورد توجه است و نویسندگان درباره آن کتابهایى نوشته اند و در کلاسهایى که به همین منظور تشکیل مى گردد به داوطلبان مى آموزند، ولى اخلاق خوب در دنیاى غرب با حسن خلق در اسلام از جهات متعدد، تفاوت دارد: در دنیاى پیشرفته امروز هدف اصلى از اخلاق خوب و حسن معاشرت با مردم نیل به تعالى معنوى یا دست یافتن به کمال انسانى نیست ، بلکه مقصود این است که با خلق خوب هر چه بیشتر بر تعداد دوستان خود بیفزاید و محبوبیت خویش را زیادتر نماید. یا در کلاس درس اخلاق فروشندگى شرکت کند و راه نفوذ بیشترى در مشترى را بیاموزد، او را در خرید جنس ، قانع سازد، و در نتیجه از فروشگاه اجرت بیشترى دریافت دارد و در زندگى از لذایذ زیادترى برخوردار شود. به عبارت دیگر، دنیاى امروز که بیش از هر چیز در اندیشه مادى و تکثیر ثروت است ، نه براى خداست که پى حسن خلق مى رود و نه به انگیزه کمال روحانى و معنوى ، بلکه مقصودش این است که با اخلاق خوب هر چه بتواند در دلها بیشتر نفوذ کند و بر دوستان خویش بیفزاید تا در مواقع لازم از وجودشان استفاده نماید یا درآمدش فزونتر شود و به منافع و فواید زیادترى نایل گردد.

فواید مادى حسن خلق در روایات : على (ع ) فرموده : چه بسیار عزیزى که اخلاق بد، او را ذلیل نموده و چه بسیار ذلیلى که بر اثر حسن خلق به عز و بزرگى دست یافته است . امام صادق (ع ) فرموده : نیکوکارى و حسن خلق ، شهرها را آباد مى کنند و عمرها را افزایش مى دهند. على (ع ) فرموده : در توسعه اخلاق و حسن برخورد با مردم گنجینه هاى ارزاق و رفاه زندگى نهفته است . زیانهاى اخلاق بد در روایات : على (ع ) فرموده است : بپرهیزید از اخلاق پست که افراد شریف را خوار مى کند و مجد و عظمت آدمى را بر باد مى دهد. و نیز فرموده است : اخلاق بد، نزدیکان را پراکنده مى کند و فاصله دوران را افزایش مى دهد.

دنیاى امروز، حسن خلق را تنها از بعد مادى مى نگرد و هدفش از رعایت وظایف اخلاقى دوست یابى و سود جویى است . اگر به سفر برود و در محیط ناشناسى قرار گیرد و یا در وطن خود با شرایطى مواجه شود که از رعایت وظایف اخلاقى ، نه دوستى به دست مى آورد و نه سودى عایدش ‍ مى گردد در این موقع نسبت به رعایت و عدم رعایت وظایف اخلاقى بى تفاوت مى شود و ابا نمى کند در مواقعى به نام تفریح ، مرتکب عمل خلاف اخلاق شود و دیگران را مورد تحقیر و اهانت قرار دهد.

اسلام ، بعد مادى حسن خلق مورد توجه است اما ارزش و اهمیت حسن خلق در آیین اسلام از جهات معنوى و ابعاد روحانى آن است . پیروان قرآن شریف حسن خلق را از وظایف ایمانى و معنوى خود مى دانند و به اتکاى روایاتى که از اولیاى گرامى اسلام رسیده آن را یکى از وسایل بزرگ جلب رحمت بارى تعالى در قیامت به حساب مى آورند.

روایات ارزش معنوى و ایمانى حسن خلق : رسول اکرم (ص ) فرموده است : کاملترین مؤ منین از جهت ایمان ، کسانى هستند که اخلاقشان نیکوتر است . امام سجاد (ع ) از رسول اکرم حدیث نموده که فرموده است : در قیامت چیزى در میزان عمل کسى قرار داده نمى شود که برتر از حسن خلق باشد. رسول اکرم (ص ) فرموده است : بنده خدا در قیامت بر اثر حسن خلق به درجات بزرگ آخرت و شرافت منازل آن نایل مى گردد با آنکه از نظر عبادت ضعیف است .

بین اخلاق حمیده و سجایاى پسندیده دو رشته خلق خوب وجود دارد که از سایر محاسن اخلاق برتر و بالاتر است : *اول : خلقیات وجدانى وجدانیات عبارت از خلقیاتى است که به الهام الهى با سرشت بشر آمیخته و در کتب علمى از آن الهام به وجدان اخلاقى تعبیر شده است و تمام انسانها حسن انجام آنها و قبح خلاف آنها را درک مى کنند، مانند انصاف ، اداى امانت ، وفاى به عهد و راستگویى . امام صادق (ع ) فرموده : نگاه نکنید به طول رکوع و سجده نمازگزار، چه آنکه این کارى است که به آن عادت نموده و اگر ترک گوید چه بسا موجب وحشت و پریشان فکریش گردد. اگر مى خواهید او را بشناسید نگاه کنید به راستگویى و اداى امانتش ، یعنى این دو صفت مى تواند حاکى از خوبى اخلاق و حسن سریره اش باشد. *دوم : #مکارم_اخلاق مکارم اخلاق عبارت از ملکات رفیع و سجایاى بلند پایه اى است که انسان را در مواقع مختلف به کرامت نفس و گذشتهاى انسانى وامى دارد، از آن جمله در رویدادهاى ناملایم و پیشامدهاى ناگوار، اخلاق کریمه که از طرفى مانع انتقامجویى و اعمال غرایز حیوانى مى شود و از طرف دیگر آدمى را به احسان و نیکوکارى وادار مى نماید. على (ع ): از جمله مکارم اخلاق برقرار نمودن رابطه دوستى با آن کس است که از تو بریده ، عطا نمودن به کسى که ترا محروم ساخته ، و عفو و اغماض از کسى که به تو ستم کرده است .

غریزه حیوانى و حس تلافى جویى مى گوید کسى که ترا ترک گفته باید با بى اعتنایى ترکش گویى ، کسى که ترا محروم نموده اگر فرصت به دست آوردى محرومش نمایى ، و از کسى که ترا محروم نموده اگر فرصت به دست آوردى محرومش نمایى ، و از کسى که به تو ستم کرده انتقام بگیرى و مجازاتش ‍ کنى . اما آن کس که مى خواهد به مکارم اخلاق متخلق گردد باید خواهشهاى غریزى و تمایلات نفسانى را واپس زند و به کرامت نفس و بزرگوارى گرایش یابد و این کارى است بس مشکل ، ولى در پیشگاه الهى بسیار ارزنده و مهم و در پاره اى از موارد، کرامت خلق ، صاحبش را در دنیا از نفع و بهره بزرگى برخوردار مى سازد.

امام سجاد (ع ) در قطعه اول این قسمت از دعاى مکارم مکارم الاخلاق به پیشگاه خدا عرض مى کند: و طیب المخالقة : بارالها! مسلمانان را موفق بدار که با خلق خوب و خوى پسندیده با یکدیگر معاشرت نمایند، و در قطعه دوم عرض مى کند: و السبق الى الفضیلة : بارالها! مسلمانان را موفق بدار که در انجام فضایل اعمال و کارهاى خوب سبقت جویند.

فضیلت به معناى درجه بلند و عالى برترى است و این کلمه در مورد اعمالى به کار برده مى شود که از نظر ارزش و اهمیت داراى مقام رفیع باشند : رسول اکرم (ص ) فرمود: وقتى جمیع خلائق در قیامت گرد آمدند منادى ندا مى دهد: کجا هستند اهل فضل ؟ عده قلیلى بر مى خیزند و با سرعت راه بهشت را در پیش مى گیرند. فرشتگان آنان را ملاقات مى نمایند و مى گویند: ما اهل فضلیم ، وقتى به ما ظلم مى شد مى بخشیدیم ، وقتى نسبت به ما بدى مى شد عفو مى کردیم ، و وقتى با ما جاهلانه عمل مى کردند حلم مى نمودیم . به آنان گفته مى شود: داخل بهشت شوید که براى عاملین فضیلت پاداش خوب مقرر است . على (ع ) فرموده : نیل به اوج فضایل ، سخت و دشوار است اما نجات بخش ‍ و مفید.

سبقت گرفتن در فضیلت به معناى محترم شمردن فرصت است . فرصت در لغت یعنى نوبت . مثل چراغ سبز و قرمز راهنمایى در چهار راهها : وقتى چراغ پیش روى راننده سبز مى شود نوبت حرکت اوست ، باید از این فرصت استفاده کند و پیش از آنکه چراغ سبز قرمز شود از چهار راه بگذرد، اگر سستى کند و چراغ قرمز به حرکت او پیشى گیرد فرصتى را از دست داده است . . جهانى که در آن زندگى مى کنیم عالم وسایل و اسباب است ، افراد عاقل در تمام مواقع براى نیل به خوبى ها و فضایل ، مراقب براى نیل به خوبى ها و فضایل ، مراقب شرایط مساعدند، به محض آنکه فرصت به دست آورند فورا اقدام مى کنند، پیش از آنکه مانع فرا رسد و از توفیق باز مانند.

رسول اکرم (ص ) فرموده : هر کس به رویش در رحمتى گشوده شد البته آن را مغتنم بشمرد زیرا نمى داند آن در چه وقت به رویش بسته مى شود و از نیل به خیر محروم مى گردد على (ع ) فرموده : از اعمالى که حاکى از جهل و ضعف عقل است تعجیل در کار پیش از فرا رسیدن شرایط امکانش و سستى و مسامحه پس از رسیدن فرصت و موقعش .

#سعدی : جوانا ره طاعت امروز گیر که فردا جوانی نیاید ز پیر فراغ دلت هست و نیروی تن چو میدان فراخ است گویی بزن من این روز را قدر نشناختم بدانستم اکنون که در باختم قضا روزگاری ز من در ربود که هر روزی از وی شبی قدر بود چه کوشش کند پیر خر زیر بار؟ تو می‌رو که بر باد پایی سوار شکسته قدح ور ببندند چست نیاورد خواهد بهای درست کنون کاوفتادت به غفلت ز دست طریقی ندارد مگر باز بست که گفتت به جیحون درانداز تن؟ چو افتاد، هم دست و پایی بزن به غفلت بدادی ز دست آب پاک چه چاره کنون جز تیمم به خاک؟ چو از چابکان در دویدن گرو نبردی، هم افتان و خیزان برو گر آن باد پایان برفتند تیز تو بی دست و پای از نشستن بخیز

سبقت در فضیلت که امام سجاد (ع ) از پیشگاه خداوند براى مسلمانان درخواست نموده ، استفاده از تمام فرصتهاى خوب و سعادت بخش ‍ است . خداوند در قرآن شریف فرموده : فاسبقوا الخیرات ؛ از شرایط مساعد استفاده کنید و در انجام کارهاى خیر سبقت بگیرید، پیش از آنکه فرصت مناسب را از دست بدهید و از کار نیک محروم بمانید.

گاهى سبقت در فضیلت به معناى پیشى گرفتن افراد است از یکدیگر، مثلا اگر در مجلسى با حضور جمع ، عمل حاوى خیر و فضیلت عرضه شود، اگر کسانى در انجامش سبقت گیرند و زودتر از دگران داوطلب آن کار خیر شوند، آنان نیز مصداق دعاى امام سجاد علیه السلام اند.

این سبقت مقدس ‍ را در صدر اسلام کسانى به دست آوردند که زودتر از دگران دعوت پیشواى بزرگ اسلام را اجابت نمودند و پیش از این و آن به شرف اسلام مشرف گردیدند. والسابقون الاولون من المهاجرین و الانصار و الذین اتبعوهم باحسان رضى الله عنهم و رضوا عنه حضرت مولى الموحدین على بن ابیطالب (ع ) و حضرت #خدیجه زمانى اسلام را پذیرا شدند و دعوت نبى اکرم را اجابت نمودند که هیچ یک از مردان و زنان مکه به اسلام گرایش نداشتند و ایمان نیاورده بودند. این دو نفر از جنس مرد و زن ، امت اسلام را در آن زمان بنیان نهادند و از رسول خدا پیروى مى نمودند و دین حق را عملا به رهبرى پیغمبر اسلام برپا مى داشتند. پیمبر بزرگوار و حقشناس ، سبقت خدیجه را در اسلام و خدمات آن بانوى بزرگ را به دین حق همواره به خاطر داشت و از او به احترام یاد مى نمود. على علیه السلام فرموده : روزى رسول اکرم (ص ) نزد زنانش از خدیجه نام برد و گریست . عایشه گفت : چه چیز موجب شد گریه کنى بر پیره زن سرخ رویى از پیره زنان بنى اسد؟ حضرت فرمود: او زمانى نبوت مرا تصدیق کرد که شما را تکذیب مى کردید، او زمانى به من ایمان آورد که شما کافر بودید، او براى من روزى فرزند آورد که شما عقیم بودید. عایشه مى گوید: وقتى حمایت پیمبر اسلام را نسبت به خدیجه دانستم ، از آن پس با نام خدیجه به رسول اکرم تقرب مى جستم .

امام سجاد (ع ) در این قطعه از دعاى شریف مکارم الاخلاق از پیشگاه الهى درخواست نموده : والسبق الى الفضیلة : بارالها! مسلمانان را موفق بدار که در فضیلت سبقت جویند و هر چه زودتر آن را انجام دهند، پیشى گرفتن در فضیلت از عوامل مهم حفظ عدل اجتماعى است ، چه آنکه عدل ، خود از بهترین فضیلتهاست . کسانى که در فضیلت سبقت مى گیرند قطعا در اقامه عدل ، روش سبقت را به کار مى بندند و براى تحقق بخشیدن به عدل اجتماعى هیچ فرصتى را از دست نمى دهند و با مسامحه و سستى ، خویشتن را از توفیق بزرگ الهى محروم نمى سازند.

با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام

وَ ألبِسْنِي زِينَةَ المُتّقينَ في... طِيبِ المُخالَقَة‌. (#ری_شهری)

«سبق الی الفضیلة» و کرامت اخلاقی داشته باشیم تا در مقابل برخوردهايی كه پیش می‌آید كريمانه رفتار كنيم ( متن کامل ) - ( آیت‌الله علوی بروجردی حفظه‌الله؛ شرح دعای مکارم‌الاخلاق )

#فرهنگ_کتاب_خوانی 📚 #کتاب «تسبیح فاطیما» 👌کتابی در باره واقعه ای عجیب که در دهکده ای در پرتغال رخ داده است. دهکده ای با نام فاطیما. شما میتوانید آنرا #رایگان از #طاقچه قانونی دریافت کنید https://taaghche.com/book/748 🔊معجزه ای در روستایی در پرتقال 👈لطفا روی اعداد زیر کلیک کنید👇 1. .2. 3 ◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_حكمت_439 ✳️ #زهد : بی ‌اعتنایی به داشته‌ ها و نداشته ‌ها 👈 و قَالَ (عليه السلام): الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: "لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ"؛ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ. 👈 (از حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمود) : زهد بين دو كلمه از قرآن است، كه خداى سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخوريد، و به آنچه به شما رسيده شادمان مباشيد» كسى كه بر گذشته افسوس نخورد، و به آينده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعايت كرده است. 👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید: 👇 👈 ( عصاره مفهوم زهد : عدم تأسف بر گذشته و عدم دلبستگی به حال ! ) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2

❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره #آل_عمران #آل_عمران_52 فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ پس چون عيسى از آنان (بنى‌اسرائيل) احساس كفر كرد، گفت: كيانند ياران من (در حركت) به سوى خدا؟ حواريّون (كه شاگردان مخصوص او بودند) گفتند: ما ياوران (دين) خدا هستيم كه به خداوند ايمان آورده‌ايم و تو (اى عيسى!) گواهى ده كه ما تسليم (خدا) هستيم. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى حسد و ناتوانى صبر، و كمى #قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای #هشتم #دعا_هشتم_1 #كمی_قناعت #قناعت_در_روایات‌ 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه #دعا_هشتم_1 #44_مسأله_دعای_هشتم 5 #كمی_قناعت ‏ 4 #قناعت_در_روایات‌ 2 ✳️ روايات زير از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و ائمه طاهرين (عليهم السلام) در باب قناعت آمده: الْقَناعَةُ مالٌ لايَنْفَدُ. قناعت ثروتى است كه پايان ندارد. الْقِناعَةُ تُغْنى. قناعت بى‌نياز كننده است. طَلَبْتُ الْغِنى فَما وَجَدْتُ إلّا بِالْقِناعَةِ، عَلَيْكُمْ بِالْقِناعَةِ تَسْتَغْنُوا. بى نيازى خواستم جز در قناعت نيافتم، قناعت كنيد بى‌نياز شويد. الْقِناعَةُ غُنْيَةٌ، وَ الاْقْتِصادُ بُلْغَةٌ. قناعت بى‌نيازى است و ميانه‌روى زندگى رساننده (به هدف) است. الْقانِعُ غَنِىٌّ وَ إنْ جاعَ وَ عَرِىَ. قانع بى‌نياز است گرچه گرسنه و برهنه باشد. الْقَناعَةُ رَأْسُ الْغِنى. قناعت ريشه ثروت است. لا كَنْزَ أغْنى مِنَ الْقَناعَةِ. گنج و ثروتى بى‌نياز كننده‌تر از قناعت نيست. مَنْ قَنِعَ بِما رَزقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ أغْنَى النّاسِ. آن كس كه به روزى پاك و حلال خدا قناعت كند، از بى‌نيازترين مردم است. أوْحَى اللَّهُ تَعالى إلى داوُدَ (عليه السلام): وَضَعْتُ الْغِنى فِى الْقَناعَةِ وَ هُمْ يَطْلُبُونَهُ فى كَثْرَةِ الْمالِ فَلا يَجِدُونَهُ. خداوند بزرگ به داود وحى كرد: ثروت را در قناعت گذاشته‌ام، مردم در زيادى مال مى‌جويند ولى نمى‌يابند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد 6 👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه #هشتم ◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه #دعا_هشتم_1 #44_مسأله_دعای_هشتم 5 #كمی_قناعت ‏ 4 #قناعت_در_روایات‌ 3 ✳️ انْزِلْ ساحَةَ الْقَناعَةِ بِاتِّقاءِ الْحِرْصِ، وَ ادْفَعْ عَظيمَ الْحِرْصِ بِإيثارِ الْقَناعَةِ. با نگهدارى خود از حرص در عرصه‌گاه قناعت قرار گير و حرصِ بزرگ را، با به ميدان آوردن همه وجودت در مرحله قناعت دفع كن. لَنْ تُوجَدِ الْقَناعَةُ حَتَّى يُفْقَدَ الْحِرْصُ. بدون از بين رفتن حرص، هرگز به قناعت دسترسى نيست. يَنْبَغى لِمَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ أنْ يَلْزَمَ الْقَناعَةَ وَ الْعِفَّةَ. سزاوار است انسان خودشناس ملازم قناعت و پاكى شكم و شهوت باشد. ثَمَرَةُ الْقَناعَةِ الْعِزُّ. ميوه قناعت عزّت و آبرو است. وَ اقْنَعْ بِما اوتيتَهُ يَخِفَّ عَلَيْكَ الْحِسابُ. و به آنچه داده شدى قناعت ورز، تا حساب قيامت بر تو سبك و آسان گردد. مَنْ رَضِىَ مِنَ اللَّهِ بِالْيَسيرِ مِنَ الْمَعاشِ رَضِىَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْيَسيرِ مِنَ الْعَمَلِ. هر كس به داده اندك حق در امر معاش خشنود باشد، خدا به عمل اندك او رضايت خواهد داد. أنْعَمُ النّاسِ عَيْشاً مَنْ مَنَحَهُ اللَّهُ سُبْحانَهُ الْقَناعَةَ، وَ أصْلَحَ لَهُ زَوْجَهُ. در بهترين ناز و نعمت در زندگى آن كسى قرار دارد كه خداوندِ پاك قناعت روزيش فرموده و زوجه و همسرش را صالح و شايسته قرار داده است. الْقَناعَةُ أهْنَأُ عَيْشٍ. قناعت خوشگوارترين زندگى است. مشو به ملك سليمان و مال قارون شاد كه ملك و مال بود در ره حقيقت باد كنند خلق جهانت چو سوسن آزادى‌ اگر چو سرو سهى گردى از جهان آزاد كجا به دست تو افتد ممالك جمشيد بدين صفت كه نگينت به دست ديو افتاد از اين سراچه خاكى درِ طمع در بند چرا كه هيچ كس از وى نديده است گشاد جهان سِفله اگر با كسى وفا كردى‌ ز كيقباد كجا منتقل شدى به قباد كسى كه آمد و بنهاد رسم سردارى‌ به عاقبت نشنيدى كه رفت و سر بنهاد اگر عمارت شدّاد شد بهشت برين‌ ببين كه بر چه طريقش بهشت و شد شدّاد به پيره زال جهان دل مده كه در همه عمر نبوده است دمى پور زال از او دلشاد مگو حكايت شيرين كه خسرو از غم او هلاك گشت به تلخىّ و جان شيرين داد غلام همّت آنم كه بهر راحت خلق‌ نهد چو بانىِ اين بقعه گوشه‌اى بنياد (#خواجوى_كرمانى) 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد 6 👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه #هشتم ◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2