eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «4» أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً ، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً ، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ ، أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ خدایا! به تو پناه می‌آوریم از این که ستمکاری را یاری کنیم، یا ستم دیده‌ای را تنها گذاریم، یا آنچه که برای ما حق نیست، بخواهیم؛ یا بدون آگاهی در امور علمی، سخن گوییم. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
23 ✳️ انسان گاهى در امورى، همانند مقام، مال، عنوان، در صورتى كه حق او نيست براى به دست آوردنش اهتمام مى‌ورزد و در اين زمينه مجبور به پايمال كردن حقوق ديگران مى‌شود و اين كارى است كه آيات و روايات از آن نهى كرده‌اند و آن را عملى حرام و گاهى خيانت به خدا و رسول او و مردم مؤمن دانسته‌اند. حضرت سجّاد (عليه السلام) در اين قسمت از دعا از حضرت حق مى‌خواهد وى را از طلب آنچه حق او نيست حفظ فرمايد. اگر انسان از ابتداى زندگى جلوى ورزى خود را بگيرد، به اين بليّه سخت و مصيبت مهلك دچار نمى‌شود. امام صادق (عليه السلام) درباره كسى كه مثلًا رياست بر مردم حق او نيست ولى در طلب آن كوشش مى‌كند مى‌فرمايد: مَنْ طَلَبَ الرِّياسَةَ هَلَكَ. هر كس طالب رياست باشد هلاك مى‌شود. حضرت صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد: مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ، مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِها، مَلْعُونٌ كُلُّ مَنْ حَدَّثَ بِها نَفْسَهُ. از رحمت خدا دور است كسى كه به ناحق ادعاى رياست كند، ملعون است آن كه اهتمام به آن ورزد و از رحمت الهى دور است هر كس با خود از رياست سخن بگويد. مَنْ طَلَبَ الرّياسَةَ لِنَفْسِهِ هَلَكَ، فَإنَّ الرّياسَةَ لاتَصْلَحُ إلّا لِأَهْلِها. هر كس براى خود طلب رياست كند هلاك گردد، به حقيقت كه رياست جز براى اهلش صلاح نيست. ساير امورى كه نيز حق انسان نيست، اگر آدمى در طلبش برآيد و به اين خاطر حق ديگران پايمال گردد، از رحمت حق محروم مى‌شود. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «4» أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً ، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً ، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ ، أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ خدایا! به تو پناه می‌آوریم از این که ستمکاری را یاری کنیم، یا ستم دیده‌ای را تنها گذاریم، یا آنچه که برای ما حق نیست، بخواهیم؛ یا بدون آگاهی در امور علمی، سخن گوییم. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
24 ✳️ آنچه را انسان به آن علم ندارد، وقتى درباره آن وارد سخن مى‌گردد، يا منتهى به تهمت، يا گمراهى ديگران، يا آشوب در يك خانواده، يا يك اجتماع، يا از بين رفتن مال، يا آبروى يك انسان بى‌گناه، يا ردّ يك حق و يا استقرار امر باطل مى‌گردد كه گناه هر كدام از اينها در پيشگاه حضرت حق گاهى از كوهها سنگين‌تر است. امام صادق (عليه السلام) از شخص حكيمى روايت مى‌كند: الْبُهْتانُ عَلَى الْبَرى‌ء أثْقَلُ مِنَ الْجِبالِ الرّاسِياتِ. تهمت‌زدن به پاكدامن از كوههاى استوار سنگين‌تر است. گناه گمراه كردن ديگران بنابر تفسير حضرت صادق (عليه السلام) از آيه: ﴿مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفسٍ أوْ فَسادٍ فِى الأْرْضِ فَكَأنَّما قَتَلَ النّاسَ جَميعاً﴾ هر كس انسانى را جز براى حق، [قصاص‌] يا بدون آن كه فسادى در زمين كرده باشد، بكشد، چنان است كه همه انسان‌ها را كشته. ازكشتن تمام انسان‌ها سنگين‌تر است. و نيز آشوب ايجاد كردن در بين مردم و خانواده‌ها و باعث ريخته شدن آبروى مردم يا از بين رفتن مال بى‌گناه، گناهانى بس عظيم و اعمالى بس قبيح است. در اين زمينه‌ها تمام مردم را يك آيه در قرآن مجيد بس است كه مى‌فرمايد: ﴿وَ لا تَقْفُ مالَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾ و از چيزى كه به آن علم ندارى [بلكه برگرفته از شنيده‌ها، ساده‌نگرى‌ها، خيالات و اوهام است‌] پيروى مكن؛ زيرا گوش و چشم و دل [كه ابزار علم و شناخت واقعى‌اند] موردِ بازخواست‌اند. امام صادق (عليه السلام) فرمود: تو را از دو خصلت بازمى‌دارم كه در آن دو خصلت مردم تباه شدند: يكى آن كه خدا را از روى نادرستى بپرستى و ديگر آن كه از روى نادانى براى مردم حكمى و فتوائى صادر كنى. زرارةبن‌اعين مى‌گويد: از حضرت باقر (عليه السلام) پرسيدم: ما حَقُّ اللَّهِ عَلَى الْعِبادِ؟ قالَ: أنْ يَقُولُوا ما يَعْلَمُونَ، وَ يَقِفُوا عِنْدَ ما لا يَعْلَمُونَ. حق خدا بر بندگان چيست؟ فرمود: اين كه بگويند آنچه مى‌دانند و باز ايستند از آنچه نمى‌دانند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «5» وَ نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ ، وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا ، وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا خدایا! به تو پناه می‌آوریم از این که راه به کسی را بپیماییم و نسبت به کردارمان خودپسندی کنیم و آرزوهای خود را دور و دراز سازیم. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
25 و ✳️ و و و و به تعبير روايات غشّ با مردم عملى شيطانى و مورد نفرت حق و جاذب لعنت و شقاوت براى مرتكب آن است. امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد: إنْ كانَ الْعَرْضُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقّاً فَالْمَكْرُ لِماذا؟ اگر عرضه شدن تمام برنامه‌ها بر حضرت حق امرى مسلّم و حتمى است پس خدعه و حيله براى چيست؟ امام رضا (عليه السلام) از پدرانش، از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت مى‌كند كه آن حضرت فرمود: از امين وحى شنيدم: إنَّ الْمَكْرَ وَالْخَديعَةَ فِى النّارِ. ثُمَّ قالَ (صلى الله عليه و آله): لَيْسَ مِنّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً، وَ لَيْسَ مِنّا مَنْ خانَ مُسْلِماً. مكر و خدعه و فريب و غشّ در آتش است. سپس رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: از ما نيست هر كس مسلمانى را بفريبد و از ما نيست هر كس به مسلمانى خيانت ورزد. در منهيّات رسول خدا (صلى الله عليه و آله) است: مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فى شِراءٍ أوْ بَيعٍ فَلَيْسَ مِنّا، وَ يُحْشَرُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مَعَ الْيَهُودِ لإنَّهُمْ أغَشُّ الْخَلْقِ لِلْمُسْلِمينَ. وَ قالَ (عليه السلام): مَنْ باتَ وَ فِى قَلْبِهِ غِشٌّ لأِخيهِ الْمُسْلِمِ باتَ فى سَخَطِ اللَّهِ وَ أصْبَحَ كَذلِكَ حَتّى‌ يَتُوبَ. هر كس در خريد يا فروش با مسلمانى خدعه كند از ما نيست و در قيامت با يهود محشور مى‌شود؛ زيرا يهود خائن‌ترين مردم به مسلمانانند. و نيز فرمود: هر كس شب را به سر برد در حالى كه در نيّتش خدعه با مسلمان باشد، شب را در غضب حق به سر برده و همچنان صبح مى‌كند تا توبه نمايد. اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: الْمُؤْمِنُ لايَغُشُّ أخاهُ، وَ لايَخُونُهُ، وَ لايَخْذُلُهُ، وَ لايَتَّهِمُهُ، وَ لايَقُولُ لَهُ انَا مِنْكَ بَرى‌ءٌ. مومن با برادر دينى خدعه نمى‌كند، به او خيانت نمى‌ورزد، وى را بى‌يارى نمى‌گذارد، به او تهمت نمى‌زند و از وى برائت و بى‌زارى نمى‌جويد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «5» وَ نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ ، وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا ، وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا خدایا! به تو پناه می‌آوریم از این که راه خیانت به کسی را بپیماییم و نسبت به اعمال ، عبادات و کردارمان خودپسندی کنیم و آرزوهای خود را دور و دراز سازیم. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
26 1 ✳️ عجب در لغت، به معناى خودپسندى، خودبرتربينى، تكبّر و از خود راضى بودن است. همين حالت زشت است كه گروهى را در جوامع عزيز بى‌جهت كرد و نفاق و دوئيّت و بدبينى و جنگ‌ها و برترى نژاد را بر جامعه انسانى تحميل نمود. انسانِ از خود راضى، به چيزى و به كسى رحم نمى‌كند و ميل دارد انسان‌ها در همه شؤون به او تعظيم كرده و برده او باشند و اگر تسليم خواسته‌هاى وى نگردند به اشدّ مجازات محكوم شوند. انسان به نژاد و رنگ و علم و عمل و هنر خود نبايد عُجب بورزد، بلكه بايد در پيشگاه حضرت محبوب در هر شأنى كه هست متواضع باشد، تا به اندازه استعداد و لياقتش مورد ستايش و مدح حضرت حق قرار گيرد و يا اولياى الهى از او به نيكى ياد كنند. قرآن مجيد مى‌فرمايد: ﴿ألَمْ تَرَ إلَى الَّذينَ يُزَكُّونَ أنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّى مَنْ يَشاءُ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتيلًا﴾ آيا به كسانى كه خود را به پاكى مى‌ستايند، ننگريستى؟ [اين خودستايى هيچ ارزشى و اعتبارى ندارد] بلكه خداست كه هر كه را بخواهد [بر اساس ملاك‌هاى تعيين شده از سوى خود] مى‌ستايد، و [گروهى كه به ناحق، خود را مى‌ستايند در كيفر و مجازات‌] به اندازه رشته ميان هسته خرما مورد ستم قرار نمى‌گيرند. ﴿هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ ۖ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ ۖ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَىٰ‌﴾ او به شما از هنگامى كه شما را از زمين به وجود آورد و از هنگامى كه در شكم مادرانتان جنين بوديد، داناتر است؛ پس خودستايى نكنيد. او به كسى كه پرهيزكارى پيشه كرده است، آگاه‌تر است. راستى، چه معنا دارد كه انسان خاكى خودش يا عمل نيكش را بزرگ و شايسته‌ به حساب آورد و به آن شادى و خوشحالى كند و خود يا كارش را به رخ مردم بكشد. ما كه يك زمانى خاك، سپس نطفه، آنگاه جنين و پس از چندى طفل خردسال و پس از آن داراى جسمى معمولى و روزى هم به خاك گور مى‌رويم چه جاى عُجب و خودپسندى داريم؟ البته خوشحالى از عمل از باب شكر و توفيقى كه رفيق راه شده، از نظر قواعد شرعى مانعى ندارد. بايد مواظبت كرد كه كار انسان به عُجب نكشد، عُجبى كه زمينه تحقّق هرگونه ظلم به مردم و پايمال كردن حقوق انسان‌هاست. اسحاق‌بن‌عمّار مى‌گويد: حضرت صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد: عابدى نزد عالمى رفت، عالم به او گفت: نمازت چگونه است؟ گفت: از مثل منى درباره عبادتش مى‌پرسند؟ من سال‌هاست خدا را عبادت مى‌كنم، گفت: گريه‌ات چگونه است؟ گفت: به اندازه‌اى كه اشكم بر چهره‌ام مى‌ريزد، عالم گفت: اگر خنده مى‌كردى و خائف و ترسناك از عاقبت بودى، بهتر از اين بود كه گريه كنى و به آن فخر بفروشى كه كوشش و سعى فخر فروش به جايى نمى‌رسد! 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
26 2 ✳️ امام صادق (عليه السلام) فرمود: مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ هَلَكَ. عجب بر هر كس وارد شود هلاك مى‌گردد. علّامه مجلسى مى‌فرمايد: مراد از هلاكت، استحقاق عذاب الهى است. از حضرت باقر يا امام صادق (عليه السلام) روايت شده: دو نفر وارد مسجد شدند، يكى عابد و ديگرى فاسق، سپس هر دو از مسجد خارج شدند در حالى كه فاسقْ صدّيق و عابدْ فاسق شده بود. اين بدين علت بود كه عابد در عبادتش اهل فخر و خودپسندى گشت و فاسق بر گناهش دچار پشيمانى شد و از حضرت حق طلب مغفرت نمود. خداوند به داود (عليه السلام) خطاب فرمود: يا داوُودُ بَشِّرِ الْمُذْنِبينَ، وَ أنْذِرِ الصِّدّيقينَ. قالَ: كَيْفَ ابَشِّرُ الْمُذْنِبينَ وَانْذِرُ الصِّدّيقينَ؟! قالَ: يا داوُودُ بَشِّرِ الْمُذْنِبينَ أنّى أقْبَلُ التَّوْبَةَ، وَ أَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ، وَ أنْذِرِ الصِّدّيقينَ ألّا يُعْجَبُوا بِأعْمالِهِمْ فَإنَّهُ لَيْسَ عَبْدٌ أنْصَبُهُ لِلْحِسابِ إلّا هَلَكَ. اى داود! گناهكاران را بشارت بده و صدّيقان را بترسان. عرضه داشت: چگونه آلودگان را بشارت دهم و پاكان را بترسانم؟ خطاب رسيد: به گنهكاران بشارت قبول توبه بده و اين كه از معاصى آنان عفو مى‌كنم و پاكان را بگو به اعمال خود عُجب نورزند كه احدى نيست كه برايش ميزان اعمال بپا كنم مگر اين كه هلاك گردد. معناى جمله آخر اين است كه خوبى‌ها و شكر انسان با نعمتى از نعمت‌هاى حق برابرى نمى‌كند، اگر بخواهند نعمت‌ها را با عبادات و نيكى‌ها بسنجند براى كسى چيزى باقى نمى‌ماند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در جملاتى بسيار زيبا و پرمعنا مى‌فرمايد: الْعُجْبُ هَلاكٌ، وَ الصَّبْرُ مِلاكٌ. عُجب هلاكت و صبر ملاك نجات است. لا وَحْدَةَ وَ لا وَحْشَةَ أوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ. تنهايى و وحشتى وحشتناك‌تر از عُجب نيست. سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَاللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ. آن بدى كه تو را بدحال كند و بيازارد، در پيشگاه خدا بهتر است از حسنه‌اى كه تو را به عُجب آورد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «5» وَ نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ ، وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا ، وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا خدایا! به تو پناه می‌آوریم از این که راه خیانت به کسی را بپیماییم و نسبت به اعمال ، عبادات و کردارمان خودپسندی کنیم و آرزوهای خود را دور و دراز سازیم. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
27 1 ✳️ اميد يا آرزو از عوامل حركت چرخ‌هاى زندگى انسان‌هاست. در حقيقت اين اميد و آرزو دليل اصلى فعاليّت و تلاش مردم است تا نظام زندگى شكل بگيرد و رفيق راه و آينده بشر مى‌باشد. حضرت رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) فرمود: اميد و آرزو مايه رحمت است و با آن مادر فرزند را شير مى‌دهد و باغبان به درختكارى مى‌پردازد «روزى حضرت عيسى (عليه السلام) در كنارى نشسته بود، پيرمردى با بيل زمين را شيار مى‌كرد، عيسى دعا كرد: خدايا! آرزو را از او بگير. همان زمان پيرمرد بيل را به كنار انداخت و دراز كشيد. ساعتى گذشت و عيسى گفت: خدايا! آرزو را به او بازگردان. پيرمرد برخاست و شروع به كار كرد آرزو واميدها را پايانى نيست و آثار بسيارى بر رفتار و كردار انسان دارد. چنانچه اين عامل حيات و حركت از حدّ بگذرد و به صورت آرزوى دور و دراز درآيد، بدترين وسيله انحراف و بدبختى مى‌شود چنان انسان را به خود مشغول مى‌كند و غرق در دنياى تخيّلات مى‌سازد كه از هدف كلى آفرينش غافل مى‌شود. خداوند متعال در ابتداى سوره حجر درباره كافران لجوج مى‌فرمايد: ﴿رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ كَانُواْ مُسْلِمِينَ* ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَ يَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴾ كافران [هنگام روبرو شدن با عذاب‌] چه بسا آرزو مى‌كنند كه كاش تسليم‌ [فرمان‌هاى خدا] بودند.* بگذارشان تا بخورند و [با لذايذ مادى و زودگذر] كامرانى كنند، و آرزوها، سرگرمشان نمايد؛ سپس [حقّانيّت اسلام و فرجام شوم خود را] خواهند فهميد اين است كه حضرت اميرمؤمنان بر سرانجام آن ترسناك بود مى‌فرمود: ايُّهَا النَّاسُ، إِنَّ ما أَخْوَفَ ما أَخافُ عَلَيْكُمُ اثْنانِ: اتَّبَاعُ الْهَوى‌، وَ طُولُ الأَمَلِ فَامّا اتِّباعُ الْهَوى‌ فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ. وَ أَمّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسى‌ الْآخِرَةَ اى مردم، ترسناك‌ترين چيزى كه بر شما مى‌ترسم دو چيز است: يكى پيروى هواى نفس و ديگرى بى‌مرز بودن آرزو. اما پيروى هواى نفس انسان را از حق باز مى‌دارد و بى‌مرز بودن آرزو آخرت را از ياد مى‌برد. در نزد ايشان بدترين مردم كسانى هستند كه آرزويشان دراز و كردارشان ناپسند باشد. به راستى چه افراد با استعداد و شايسته‌اى كه بر اثر گرفتارى در دام آرزوهاى خام و خيالى به موجودات ضعيف و مسخ شده تبديل شدند. كه نه تنها به حال جامعه‌شان مفيد نبودند بلكه منافع شخصى خود را نيز پايمال كردند و از هر گونه تكامل بازماندند و أجل خود را نزديك ساختند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
27 2 ✳️ همان طور كه مولى على (عليه السلام) در خويش فرمود: وَ حَبَسَنى‌ عَنْ نَفْعى‌ بُعْدُ أَمَلى‌. و دورى آرزوهايم مرا از منفعت واقعى‌ام محروم ساخته است. چه محروميّت از اين بيشتر كه پيوسته انسان را در رنج و رفاه كاذب قرار مى‌دهد و او شب و روز بايد تلاش كند به گمان خود كه به دنبال سعادت و آسايش مى‌رود در حالى كه توشه‌اى از بدبختى و گوشه‌گيرى براى او فراهم مى‌شود و توبه او را به‌ تأخير مى‌اندازد. مردى از حضرت على (عليه السلام) درخواست موعظه كرد حضرت به او فرمود: از آنانى مباش كه بدون عمل اميد به آخرت دارند و به آرزوى طولانى توبه را به تأخير مى‌اندازند ... بيشتر اين گونه افراد با حالت بدى جان مى‌دهند و زندگى دردناكشان و سرانجام غم‌انگيز آنها مايه عبرت ديگران مى‌شود. حضرت سجّاد (عليه السلام) در مناجات خود از دست نفس چنين مى‌نالد: الهى الَيْكَ أَشْكُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً ... وَ تَجْعَلَنى‌ عِنْدَكَ أَهْوَنَ هالِكٍ، كَثيرَةَ الْعِلَلِ، طَويلَةَ الأَمَلِ خدايا! از نفسى كه فراوان به بدى فرمان مى‌دهد به تو شكايت مى‌كنم كه ... هستى مرا نزد تو از پست‌ترين تباه شدگان قرار مى‌دهد. بيمارى‌هايش بسيار، آرزويش دراز است. نقش شيطان در آرزوسازى و زيبا جلوه دادن آن در وجود انسان از مهمترين تلاش‌هاى شيطانى اوست كه حتى به انبيا هم طمع ورزيد تا در آنها تصرّف كند. تمنّى به معناى آرزوست و شيطان اميد داشت تا در آرزهاى پيامبران هم القائات وارد مى‌كند كه آن را آلوده كند ولى خداوند با آيات و حكمت خود امور را محكم مى‌كند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2