🍃خیر دنیا و آخرت
یک جمعۀ دیگر گذشت و باز هم نیامدی.
خوش به حال کسانی که چشمشان به راه بود.
آنها از نیامدنت غمگیناند؛ ولی از انتظارشان خوشحالند.
وای به حال کسانی که این جمعه را هم
مثل جمعههای دیگر پشت سر گذاشتند و حس انتظارشان زنده نشد.
انتظار یک مقام است و رسیدن به آن کار هر کسی نیست.
ما شاید منتظر رفاهی باشیم که آمدنت به دست میآوریم
شاید ناامنی امانمان را بریده باشد
و در حسرت امنیت، چشم به راه آمدنت باشیم
ولی کیست که منتظر خود تو باشد؟
یک جمعۀ دیگر گذشت و تو نیامدی.
نگاه میکنم به خودم
و میخواهم فرقی میان جمعۀ گذشته و این جمعه پیدا کنم
هیچ فرقی پیدا نمیشود.
یک هفتۀ دیگر از غیبت تو گذشت
ولی من بیقرار آمدنت نبودم و بیقرار هم نشدم.
جمعههای بیتفاوت یکی یکی میگذرند
و من همچنان اندر خم کوچۀ انتظار تو واماندهام.
آقا!
نکند از من ناامید شدهای که هنوز هم پاسخ سؤالم را نمیدهی؟
با من دوست میشوی یا نه؟
اگر میخواهی منتظرت شوم تا با من دوست شوی، باید بگویم ...
نه، باید التماس کنم که اگر میشود قاعدهات را استثنایی بزن
و با من دوست شو تا منتظرت شوم.
چه قدر وحشت منتظر نشدن و بیانتظار تو مردن، دلم را به لرزه میاندازد.
تردید ندارم کسی که منتظر تو نباشد و از دنیا برود، عاقبت به خیر نمرده است.
باز هم سخن از عاقبت به خیری شد و من به هم ریختم.
با من دوست شو تا منتظرت شوم
تا اگر مرگ به سراغم آمد، عاقبت به خیر از دنیا بروم.
شبت بخیر خیر دنیا و آخرت!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃طبیب دردهایم
وقتی که حالم بد میشود
وقتی که تنم بیمار میشود
و وقتی که محتاج طبیب میشوم
یاد تو میافتم و مهربانیات
یاد تو میافتم و دلسوزیات
و یاد تو میافتم و عیادتهای طبیبانهات.
آقا!
حالم بد است، بیمار شدهام و محتاج طبیب.
منتظرم و چشم به در
شاید بیایی و به حال نزارم نظری کنی.
دلم تماشای رُخت را میخواهد
درمانم چشم دوختن به نگاه توست
جز بوسۀ تو مگر داروی دیگری برای دردم هست؟
نکند قانون عیادتهایت فرق میکند با بقیه.
حتماً تو فقط به عیادت دوستانت میروی.
این طور است؟
و شاید به عیادت بیماران بسیاری میروی
ولی فقط دوستانت هستند که میفهمند به عیادتشان رفتهای.
من از قانون عیادتهای تو سر در نمیآورم.
فقط همین را میفهمم که بیمارم و محتاج
محتاج در آغوش گرفتنت
محتاج بوسهات
و محتاج نوازشهای عاشقانهات.
حالا که حالم بد است
بیا و با من دوست شو
و برای چشم بر هم زدنی هم که شده، بالای سرم بنشین
تا یک بار بازدمت را با وجودم حس کنم.
به انتظار نشستهام تا بیایی.
شبت بخیر طبیب دردهایم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃گره گشا
وقتی گره میافتد به کارم
التماس میکنم که هر چه زودتر گره را وا کنی.
کمی که وا شدن گره عقب میافتم
خودم را جلو میاندازم
لحن التماسم تبدیل به اعتراض میشود
که پس کی میخواهی گره از کارم وا کنی!
وقتی احساس میکنم که گره میخواهد وا شود
هم خوشحال میشوم و هم غمگین.
خوشحال از این که صدایم را شنیدی
دلت برایم سوخت و حاجتم را روا کردی
و غمگین از این که اگر گره کارم وا شود
آیا باز هم به سراغت خواهم آمد یا نه؟
نکند گرهی که به کارم افتاده بود
بهانۀ علی الدوام پیش تو بودن و التماس کردن به تو بود
و نکند گره که وا شد
بند دل من هم از در خانۀ تو وا شود
و من بروم و دیگر پشت سرم را هم نگاه نکنم تا گره کوری دیگر.
آقا!
من دوست دارم چه وقتی گره در کارم افتاده
و چه وقتی که هیچ گرهی در هیچ کجای زندگیام نیست
همیشه بند دلم به در خانۀ تو گره خورده باشد.
این چه سرّی است که وقتی گره از کارم وا میشود
بند دلم هم از خانۀ تو وا میشود؟
آنچه بند دل مرا گرهی دائمی به در خانۀ تو میزند
دوستی تو با من است.
کسانی که تو با آنها دوستی
بیتو بودن را بزرگترین و کورترین گره زندگی خویش میدانند
پس هیچ گاه خودشان با دست خودشان گره در کارشان نمیاندازند.
با من دوست شو
نگذار التماس کردنهای من در گرو گرههای کور زندگی باشد.
من دوست دارم همیشه در حال التماس کردن به تو باشم.
شبت بخیر گرهگشا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃مولای حکیم
بعضیها هستند که وقتی با من دوست میشوند
دوست دارم هر چه زودتر رشتۀ دوستیشان را پاره کنند و از من جدا شوند.
چه کار کنم؟ خوشم نمیآید از آنها.
با بعضیها دوست میشوم با ذوق و شوق.
دیر و زودش بماند؛ ولی پشیمان میشوم از دوستی با آنها.
دنبال بهانه میگردم برای پاره کردن رشتۀ دوستیمان.
چه کار کنم؟ خوشم نمیآید از آنها.
بعضیها با زبان حال یا قالشان التماس میکنند که با ما دوست شو.
التماسهایشان دلم را نرم نمیکند.
چه کار کنم؟ خوشم نمیآید از آنها.
از بعضیها که میخواهم جدا شوم، اشکشان در میآید، دلشان میشکند
و با صدایی که غم از آن میبارد، ضجّه میزنند
ولی دلم برایشان نمیسوزد.
چه کار کنم؟ خوشم نمیآید از آنها.
آقا!
نکند تو هم مثل من هستی
و دوست نداری با من دوست شوی، چون که خوشت نمیآید از من
و التماسهایم دلت را نرم نمیکند، چون که خوشت نمیآید از من
و ضجّههایم را که میشنوی، دلت نمیسوزد برایم
چون که خوشت نمیآید از من!
نه، باور نمیکنم، تو مثل من نیستی.
حتماً دلت میسوزد برایم و دوست داری با من دوست شوی.
دلم میگوید میخواهی دوست شدن با من را گرو نگهداری
تا انگیزۀ خوب شدن را از دست ندهم
حتماً فهمیدهای که اگر خیالم راحت شود که تو را دارم
درد خوب شدن از وجودم بیرون میرود.
باشد باز هم صبر میکنم.
میرسد روزی که تو خواهی گفت با من میخواهی دوست شوی.
من به حکمت کارهای تو ایمان دارم.
شبت بخیر مولای حکیم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
باید همیشه خودمان را مرور کنیم.
مرور خویش گاهی نشاطم میدهد و گاهی غمگینم میکند.
در مرور امشبم رسیدم به دلخوشیها
دلخوشیهای گذشته تا امروزم را ردیف کردم و یکی یکی تماشایشان کردم.
هر چه قدر از گذشته به امروز نزدیکتر میشدم
خوشحالیام بیشتر و بیشتر میشد.
چه خوب!
دلبستگیهایم هر چه به امروز نزدیکتر میشدند
رنگشان کمتر از گذشته دنیایی میشد.
خوب است دیگر نه؟ باید خوشحال باشم. تو هم خوشحالی؟!
مثلاً قبلا ها چه قدر شهوتِ خوردن داشتم
و چه قدر دلم خوش بود به این غذا و آن غذا.
میبینی الآن چه قدر فرق کردهام!
غذایی که در گذشته آب از دهانم جاری میکرد
حالا حس چندانی برایم تولید نمیکند.
خوب است دیگر، نه؟ باید خوشحال باشم. تو هم خوشحالی؟!
مثلاً قبلاًها لباسم که نو میشد، انگار دلم نو میشد
و چه قدر دلم خوش بود به شکل و شمایل و قیمت لباسهایم
میبینی الان چه قدر فرق کردهام!
لباسی که دیروز برق از نگاهم میربود
حالا نیم نگاهی از من را هم به سوی خود نمیکشاند.
خوب است دیگر، نه؟باید خوشحال باشم. تو هم خوشحالی؟
ولی خوشحالی من چندان به درازا نمیکشد
آخر یادم میآید که در گذشته دلم به تو بسته نبود و حالا هم دلبستۀ تو نیستم.
آدم از هر چه دنیاست دل بکَند، وقتی به تو دل نبسته باشد
میشود مصداق بارز خسر الدنیا و الآخرة: یعنی من.
حالا که دلبستۀ تو نشدم
کاش دلت میسوخت برایم و با من دوست میشدی
تا شاید رشتۀ دلم به عشق تو گره بخورد.
من از خسران دنیایی و عقبایی میترسم.
شبت بخیر دنیا و آخرت!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃یار غریب
دلخوشیها یکی یکی باید بروند
دلم به هیچ چیز نباید بسته باشد، جز تو.
جز تو دلم به هر چیزی خوش باشد
نتیجهاش میشود کمتر شدن بهرۀ من از تو.
همۀ سختیها باید برایم آسان بشوند
از سختی هیچ چیزی نباید بنالم جز سختی دوری تو.
جز دوری تو هر چیزی برایم سخت باشد
نتیجهاش میشود کمتر شدن بهرۀ من از تو.
همۀ تلخیها باید برایم بیمزه شود یا حتی شیرین
تلخی هیچ چیز را نباید بفهمم جز تلخی دلخوری تو از خودم
جز دلخوری تو هر چیزی برایم تلخ باشد
نتیجهاش میشود کمتر شدن بهرۀ من از تو.
همۀ دردها را باید تحمّل کنم
درد هیچ چیزی نباید بی تابم کند جز درد تنهایی تو
جز درد تنهایی تو هر دردی بیتابم کرد
نتیجهاش میشود کمتر شدن بهرۀ من از تو.
آقا!
شرمندهام، مثل همیشه
که به هر چیز دل بستهام جز تو
هر چیزی برایم سخت باشد، دوری تو برایم سخت نیست
و همۀ تلخیها را میفهمم جز تلخی دلخوری تو
و دردها امانم را بریدهاند مگر درد تنهایی تو.
شرم این همه فاصله را کجا ببرم؟
و از خجالت این همه فاصله، در کجا خودم را خاک کنم؟
و با وجود این همه فاصله چگونه منتظر باشم که پاسخ این سؤال را بدهی:
با من دوست میشوی یا نه؟
ولی مثل همیشه کرَمت به من اجازه میدهد و میپرسم:
با من دوست میشوی یا نه؟
منتظر جوابت نشستهام.
شبت بخیر یار غریب!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃راز طراوت لحظه ها
وقتی به دوستی با تو فکر میکنم
و لحظههای با تو بودن را مرور میکنم
تازه میفهمم که چرا بهشت
با این که ابدی است
ولی ملال آور و تکراری نمیشود.
وقتی تو با کسی دوست میشوی
اگر لحظهها به اندازۀ سالها برکت پیدا کنند
و در همۀ لحظههای برکت یافته
تو علی الدوام حرف بزنی
حتّی برای چشم بر هم زدنی خسته نمیشود.
دوستان تو اگر کاری جز تماشای روی تو نداشته باشند
و این تماشا تا ابد ادامه داشته باشد
طراوت لحظههای بعدی با لحظههای پیش از خودشان
هیچ فرقی ندارد
چرا، فرق میکند
هر لحظه طراوتش، بیشتر از لحظههای قبل میشود.
کسی که تجربۀ دوستی با تو را دارد
میفهمد بهشت حتی اگر درخت و جوی نداشته باشد
باز هم لحظهای تکراری نخواهد شد.
باید تو با ما دوست شوی
تا ما بفهمیم راز تکرارناپذیر شدن بهشت، نفَس توست.
نفس تو به هر کسی و هر جایی بخورد
تکرار بیمعنا خواهد شد.
بگذار باز هم گلایه کنم از چیزی که خستهام کرده.
من از تکرار شدن لحظهها و روزهای زندگیام خستهام.
روزهای تکراری صفا ندارند
و کاری جز ملول کردن نمیکنند.
بیا با من دوست شو و مرا از لحظههای تکراری نجات بده.
شبت بخیر راز طراوت لحظهها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃صاحب خانه دلم
چه خوب است که وقتی به تو دل میبندیم
کسی نمیتواند دلمان را از تو بکَند.
دل کندن از محبّتهای زمینی، حکم جان کندن را دارد
حالا اگر به تو دل بستیم و خواستیم از تو دل بکَنیم
چه بلایی به سرمان میآید؟!
بارها و بارها دنیا به من ثابت کرده
با عشق، سر سازش ندارد
دنیا جز عشق خودش، با هر چه عشق است دشمن است.
دشمنی دنیا با عشق تو از روز هم روشنتر است، چه نیازی به اثباتش؟!
ولی چه قدر خوشبختیم
که دنیا هر چه قدر هم با عشق تو دشمن باشد
دستش به آن نمیرسد.
عشق تو، هم خودش حصار و هم در حصار است.
حصار است برای ایمان ما
و خودش در حصار پناه خداست.
خدا حکم کرده دست دنیا به عشق تو نرسد
و این چنین تقدیر کرده:
هر کسی عاشق تو شد، بی برو برگرد با ایمان از دنیا برود.
چه خوب است که فاصلهها حریف عشق تو نمیشوند.
در میان انبوهی از فاصلهها نه تو از یاد عاشقانت میروی
و نه عاشقانت از یاد تو میروند.
خدا ما را به دل کندن از کسانی که دلبستهشان هستیم امتحان میکند
ولی چه خوب است خدایی که هیچ گاه ما را به دل کندن از تو نمیآزماید.
وای اگر دل کندن از تو ابتلای خدا برای ما بود، چه خاکی به سر میکردیم!
خدا ما را به دل کندن از هم امتحان میکند
تا بیشتر از پیش به تو دل ببندیم.
میخواهم همۀ دلم را به تو ببندم
با من دوست شو تا هیچ کجای دلم، خانۀ هیچ کسی جز تو نباشد.
شبت بخیر صاحب خانۀ دلم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃بی تکرار ترین حاجت زمین
چرا وقتی خیلی که دلم میگیرد، بیشتر یاد تو میکنم.
چه رابطهای میان دل گرفتگی و یاد تو هست؟
میشود به من بگویی؟
چرا وقتی دلم باز میشود، تو را فراموش میکنم.
چه رابطهای میان باز شدن دل و فراموشی تو هست؟
میشود به من بگویی؟
دلم که میگیرد، فقط باید تو را فریاد بزنم که باز شود
وقتی که باز میشود، نام تو را هم از یاد میبرم.
الآن باید چه کار کنم؟
دلم که گرفت، تو را فریاد بزنم یا نه؟
میشود به من بگویی؟
وقتی که دلم گرفته، تو را اگر فریاد نزنم
نفسم بند میآید، قلبم از تپش باز میایستد
دل گرفتگی، پشتم را بر خاک میمالد.
پس چه کار کنم؟
میشود به من بگویی؟
به نظرت نامت را فریاد نزنم تا همیشه دلم گرفته بماند و تو در یادم بمانی
یا صدایت کنم تا دلم باز شود و تو را فراموش کنم؟
کدام را انتخاب کنم؟
میشود به من بگویی؟
میدانم همۀ حرفهایی که میزنم، تکرار یک حاجت است
ولی چه کار کنم، آدم متحیّر، حیرتش را با جملههای گوناگون تکرار میکند
شاید یکی از این جملهها گره از کارش باز کند.
مرا ببخش برای جملههای تکراری.
پاسخ همۀ سؤالهایم را میدانم.
اگر اشتباه میکنم، خودت بگو.
تو اگر با من دوست شوی، هیچ گاه فراموشت نمیکنم
چه وقتی که دلم گرفته و چه وقتی که دلم باز است.
کی میخواهی با من دوست شوی؟
میشود به من بگویی؟
شبت بخیر بیتکرارترین حاجت زمین!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃دوست دلسوز من
من همیشه از تو خجالت میکشم
ولی گاهی بیشتر از همیشه.
این روزها از همان گاهیهاست.
بار خجالت تو همیشه سنگین است
ولی گاهی سنگینتر از همیشه
قامت آسمان هم زیر آن خم میشود
چه رسد به قامت شکستۀ من.
این روزها از همان گاهیهاست.
همیشه خجالت از تو
همۀ شرمها را کم رنگ میکند
ولی گاهی همۀ شرمها در برابر شرم از تو رنگ میبازند.
این روزها از همان گاهیهاست.
همیشه باید از تو خجالت کشید.
کسی که از تو خجالت نمیکشد
یا تو را نمیشناسد و یا این که از آدمیت بیرون رفته.
تو بهانۀ نگاه مهربان خدا به مایی.
چرا خجالت نکشیم از تو
وقتی که تو از یادمان میروی؟
نعمتها به بهانۀ تو به سوی ما سرازیر میشوند.
چرا خجالت نکشیم از تو
وقتی که مایۀ غم و غصّهایم برای تو؟
تو به خاطر گناهان ما از خدا خجالت میکشی
چر ا خجالت نکشیم از تو
وقتی خودمان از گناهانمان شرم نداریم؟
وقتی دلم برایت کمتر تنگ میشود یا اصلاً تنگ نمیشود
دوست دارم از خجالت تو بمیرم.
مرا دلتنگ خودت کن به قدری که از دلتنگی بمیرم.
شبت بخیر دوست دلسوز من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃امام مهربان
تو که نیستی، هیچ چیز سر جای خودش نیست.
ما مأمور به وظیفهایم.
هر چه تکلیفمان باشد، انجام میدهیم
ولی از خودتان یاد گرفتهایم
اگر امام، در جایی که باید، نباشد
عالم سر و سامان نمیگیرد.
تو که نیستی، هیچ چیز سر جای خودش نیست.
جای تو پشت پردۀ غیبت نیست.
تو باید ظاهرترین مخلوق خدا روی زمین باشی
چه قدر ما بدیم که تو شدهای امام غایب از نظر.
حالا باید دست و پا بزنیم، خودمان را بکشیم
و دست به دست به هم بدهیم تا بتوانیم دنیا را قابل زیستن نگه داریم.
تو که نیستی، هیچ چیز سر جای خودش نیست.
امام، روح نظام عالم است.
وقتی که روح، سر جای خودش نباشد
اجزای جسم حتی اگر در جای خودشان باشند
برای نظام عالم افاقهای نمیکند.
باید باشی، بی تو دنیا جسمِ رو به احتضار است.
تو که نیستی، هیچ چیز سر جای خودش نیست.
راز بیقراریهای ما هم همین است.
ما خودمان هم سر جای خودمان نیستیم.
وقتی در جایی که باید، نیستیم
مگر میشود قرار بگیریم؟
آقا!
بگو چه کار کنیم تا زودتر بیایی؟
ما از بلاتکلیفی خستهایم.
آمدن توست که تکلیف عالم را معلوم میکند.
بلاتکلیفی، عقوبت قدرناشناسی ماست.
کاش از خدا میخواستی زودتر از آنچه در خیال ماست
باقی عقوبتمان را ببخشد.
شبت بخیر امام مهربان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et
🍃یار تنهایی های من
دوستی به من گفت برای خودت خلوتی داشته باش. نکند گیر و دار زندگی تو را از خودت غافل کند. میگفت وقت گذاشتن برای خویش، سرمایهگذاری است، زمانی که صرف آن میشود، برکت میدهد به عمر.
آقا! او نمیدانست که من از خودم میترسم، برای همین هم از خلوت کردن با خودم فراری هستم. تا وقتی که این ترس هست، خلوت، بیقرارم میکند و گیر و دار زندگیام را بیشتر میکند. رها شدن از این ترس تنها یک راه دارد: این که تو بیایی در خلوت من با خودم. آن وقت هر اندازه این خلوت طول بکشد، شادابی من بیشتر میشود. دیگر دنبال وقت نمیگردم برای خلوت کردن، پیجوی بهانه میشوم برای خلوتی که تو در آن هستی.
از همین حالا تو را دعوت میکنم به خلوت خودم.
شبت بخیر یار تنهاییهای من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📒@sahifeh_Et