توصیه اسلام به دوست یابی
روح انسان، در سایه دوستی و مهرورزی، شکوفا و مصفا می شود و از این رهگذر، آدمی طعم شیرین حیات را بهتر می چشد و از احساس غربت و تنهایی به در می آید.
حضرت علی علیه السلام، آن را که موفق نشود دوست به دست آورد، آدمی ناتوان معرفی می کند و می فرماید:
اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنْ اِکتِسابِ الاِْخْوانِ، وَ اَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.4
ناتوان ترین مردم، کسی است که از به دست آوردن برادران [و دوستان] ناتوان باشد و ناتوان تر از او کسی است که دوستی را که به دست آورده است، از دست بدهد.
#رﻓﺍﻗﺗ🙂🌱
#رفیقانہ 🌸💕
بسم الله الرحمن الرحیم ✨🌸
خداوندمایی ومابنده ایم
به نیروی تو یک به یک زنده ایم
صبح زیبا تون بخیر و خوشی
دعا برای امام زمان رو امروز فراموش نکنید🌱
اللهم عجل لولیک فرج 💚
فرقی نمی کند
کجا یــا کِی!
در هیــاهوی این شهر
هرکجا و هر وقت دچار واهمه شدی
با “ایمانت” وضو بگیر
زیــر لب نیت کن
حجآب می کنم قربه الی الله
#حجاب!🌱✨
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
فرقی نمی کند کجا یــا کِی! در هیــاهوی این شهر هرکجا و هر وقت دچار واهمه شدی با “ایمانت” وضو بگیر ز
-خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی
هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست
خب دوستان کمتر دیده میشه ما که مسلمانان هستیم یاد بکنیم از کتاب آسمونی مون قران یا
در مورد امامان مون مطالعه کنیم ...
یه سوال شما تا حالا نهجالبلاغه رو خوندید؟
مطمئنم الان جواب تون نه هست😔
جالبه بگم
مسیحی و یهودی های زیادی میشناسم نهج البلاغه رو حفظند یا در موردش کتاب نوشتن
و با امام علی و فضایل شون بیشتر آشنا آند
جای تأسف نیست که ما...💔
می خواهم هر روز یک خطبه از نهجالبلاغه رو داخل کانال بزارم موافقید...؟
https://abzarek.ir/service-p/msg/909202
خطبه 001-آغاز آفرینش آسمان و...
عجز انسان از شناخت ذات خدا
سپاس خداوندی را كه سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمتهای او ناتوان، و تلاشگران از ادای حق او درماندهاند. خدایی كه افكار ژرف اندیش، ذات او را درك نمیكنند و دست غوّاصان دریای علوم به او نخواهد رسید. پروردگاری كه برای صفات او حدّ و مرزی وجود ندارد، و تعریف كاملی نمیتوان یافت و برای خدا وقتی معیّن، و سر آمدی مشخّص نمیتوان تعیین كرد. مخلوقات را با قدرت خود آفرید، و با رحمت خود بادها را به حركت در آورد و به وسیله كوهها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل كرد.
2 دین و شناخت خدا
سر آغاز دین، خداشناسی است، و كمال شناخت خدا، باور داشتن، او، و كمال باور داشتن خدا، شهادت به یگانگی اوست و كمال توحید (شهادت بر یگانگی خدا) اخلاص، و كمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا كردن است، زیرا هر صفتی نشان میدهد كه غیر از موصوف، و هر موصوفی گواهی میدهد كه غیر از صفت است، پس كسی كه خدا را با صفت مخلوقات تعریف كند او را به چیزی نزدیك كرده، و با نزدیك كردن خدا به چیزی، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزایی برای او تصوّر نموده و با تصّور اجزا برای خدا، او را نشناخته است. و كسی كه خدا را نشناسد به سوی او اشاره میكند و هر كس به سوی خدا اشاره كند، او را محدود كرده، به شمارش آورده. و آن كس كه بگوید «خدا در چیست» او را در چیز دیگری پنداشته است، و كسی كه بپرسد «خدا بر روی چه چیزی قرار دارد» به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی كه خدا همواره بوده، و از چیزی به وجود نیامده است. با همه چیز هست، نه اینكه همنشین آنان باشد، و با همه چیز فرق دارد نه اینكه از آنان جدا و بیگانه باشد. انجام دهنده همه كارهاست، بدون حركت و ابزار و وسیله، بیناست حتّی در آن هنگام كه پدیدهای وجود نداشت، یگانه و تنهاست، زیرا كسی نبوده تا با او انس گیرد، و یا از فقدانش وحشت كند.
3 راههای خدا شناسی
اوّل- آفرینش جهان
خلقت را آغاز كرد، و موجودات را بیافرید، بدون نیاز به فكر و اندیشهای، یا استفاده از تجربهای، بی آن كه حركتی ایجاد كند، و یا تصمیمی مضطرب در او راه داشته باشد. برای پدید آمدن موجودات، وقت مناسبی قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ كرد، و در هر كدام، غریزه خاصّ خودش را قرار داد، و غرائز را همراه آنان گردانید. خدا پیش از آن كه موجودات را بیافریند، از تمام جزئیّات و جوانب آنها آگاهی داشت، و حدود و پایان آنها را میدانست، و از اسرار درون و بیرون پدیدهها، آشنا بود. سپس خدای سبحان طبقات فضا را شكافت، و اطراف آن را باز كرد، و هوای به آسمان و زمین راه یافته را آفرید، و در آن آبی روان ساخت، آبی كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه یكی بر دیگری مینشست، آب را بر بادی طوفانی و شكننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهداری آب مسلّط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبی تعیین فرمود. فضا را در زیر تند باد و آب را بر بالای آن در حركت بود. سپس خدای سبحان طوفانی بر انگیخت كه آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم كوبید. طوفان به شدّت وزید، و از نقطهای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر كرد تا امواج دریاها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد و با همان شدّت كه در فضا وزیدن داشت، بر امواج آبها حملهور گردد از اوّل آن بر میداشت و به آخرش میریخت، و آبهای ساكن را به امواج سركش بر گرداند. تا آنجا كه آبها روی هم قرار گرفتند، و چون قلّههای بلند كوهها بالا آمدند. امواج تند كفهای بر آمده از آبها را در هوای باز، و فضای گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پدید آورد. آسمان پایین را چون موج مهار شده، و آسمانهای بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد، بی آن كه نیازمند به ستونی باشد یا میخهایی كه آنها را استوار كند. آنگاه فضای آسمان پایین را به وسیله نور ستارگان درخشنده زینت بخشید و در آن چراغی روشنایی بخش (خورشید)، و ماهی درخشان، به حركت در آورد كه همواره در مدار فلكی گردنده و بر قرار، و سقفی متحرّك، و صفحهای بی قرار، به گردش خود ادامه دهند.
دوّم- شگفتی خلقت فرشتگان:
سپس آسمانهای بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پر نمود. گروهی از فرشتگان همواره در سجدهاند و ركوع ندارند و گروهی در ركوعند و یارای ایستادن ندارند و گروهی در صفهایی ایستادهاند كه پراكنده نمیشوند و گروهی همواره تسبیح گویند و خسته نمیشوند و هیچ گاه خواب به چشمشان راه نمییابد، و عقلهای آنان دچار اشتباه نمیگردد، بدنهای آنان دچار سستی نشده، و آنان دچار بی خبری برخاسته از فراموشی نمیشوند. برخی از فرشتگان، امینان وحی الهی، و زبان گویای وحی برای پیامبران میباشند، كه پیوسته برای رساندن حكم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعی دیگر دربانان بهشت خداوند
ند. بعضی از آنها پاهایشان در طبقات پایین زمین قرار داشته، و گردنهاشان از آسمان فراتر، و اركان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوشهایشان استوار است، برابر عرش خدا دیدگان به زیر افكنده، و در زیر آن، بالها را به خود پیچیدهاند. میان این دسته از فرشتگان با آنها كه در مراتب پایینتری قرار دارند، حجاب عزّت، و پردههای قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وهم و خیال، در شكل و صورتی نمیپندارند، و صفات پدیدهها را بر او روا نمیدارند، هرگز خدا را در جایی محدود نمیسازند، و نه با همانند آوردن، به او اشاره میكنند.
سوم- شگفتی آفرینش آدم علیه السّلام و ویژگیهای انسان كامل.
سپس خداوند بزرگ، خاكی از قسمتهای گوناگون زمین، از قسمتهای سخت و نرم، شور و شیرین، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلی خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناك گردید، كه از آن، اندامی شایسته، و عضوهایی جدا و به یكدیگر پیوسته آفرید. آن را خشكانید تا محكم شد. خشكاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معیّن و سر انجامی مشخّص، اندام انسان كامل گردید. آنگاه از روحی كه آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده در آمد، دارای نیروی اندیشه، كه وی را به تلاش اندازد و دارای افكاری كه در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوارحی بخشید، كه در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، كه آنها را در زندگی به كار گیرد. قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشایی، و بویایی، و وسیله تشخیص رنگها، و أجناس مختلف در اختیار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگهای گوناگون، و چیزهای همانند و سازگار، و نیروهای متضاد، و مزاجهای گوناگون، گرمی، سردی، تری، خشكی، قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عهده دارند انجام دهند، و عهدی را كه پذیرفتهاند وفا كنند، اینگونه كه بر آدم سجده كنند، و او را بزرگ بشمارند، و فرمود: «بر آدم سجده كنید پس فرشتگان همه سجده كردند جز شیطان» غرور و خود بزرگ بینی او را گرفت و شقاوت و بدی بر او غلبه كرد، و به آفرینش خود از آتش افتخار نمود، و آفرینش انسان از خاك را پست شمرد. خداوند برای سزاوار بودن شیطان به خشم الهی، و برای كامل شدن آزمایش، و تحقّق وعدهها، به او مهلت داد و فرمود: «تا روز رستاخیز مهلت داده شدی».
چهارم- آدم علیه السّلام و داستان بهشت
سپس خداوند آدم را در خانهای مسكن داد كه زندگی در آن گوارا بود. جایگاه او را امن و امان بخشید و او را از شیطان و دشمنی او ترساند. پس شیطان او را فریب داد، بدان علّت كه از زندگی آدم در بهشت و هم نشینی او با نیكان حسادت ورزید. پس آدم علیه السّلام یقین را به تردید، و عزم استوار را به گفتههای ناپایدار شیطان فروخت و شادی خود را به ترس تبدیل كرد، كه فریب خوردن برای او پشیمانی آورد آنگاه خدای سبحان در توبه را بر روی آدم گشود و كلمه رحمت، بر زبان او جاری ساخت و به او وعده بازگشت به بهشت را داد. آنگاه آدم را به زمین، خانه آزمایشها و مشكلات، فرود آورد، تا ازدواج كند، و فرزندانی پدید آورد، و خدای سبحان از فرزندان او پیامبرانی برگزید.
4- فلسفه بعثت پیامبران (نبوّت عامّه)
خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه كه در عصر جاهلیتها بیشتر مردم، پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین روی آوردند، و شیطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا كرد، خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چندگاه، متناسب با خواستههای انسانها، رسولان خود را پی در پی اعزام كرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمتهای فراموش شده را به یاد آورند و با ابلاغ احكام الهی، حجّت خدا را بر آنها تمام نمایند و توانمندیهای پنهان شده عقلها را آشكار سازند و نشانههای قدرت خدا را معرّفی كنند، مانند: سقف بلند پایه آسمانها بر فراز انسانها، گاهواره گسترده زمین در زیر پای آنها، و وسائل و عوامل حیات و زندگی، و راههای مرگ و مردن، و مشكلات و رنجهای پیر كننده، و حوادث پی در پی، كه همواره بر سر راه آدمیان است. خداوند هرگز انسانها را بدون پیامبر، یا كتابی آسمانی، یا برهانی قاطع، یا راهی استوار، رها نساخته است، پیامبرانی كه با اندك بودن یاران، و فراوانی انكار كنندگان، هرگز در انجام وظیفه خود كوتاهی نكردند. بعضی از پیامبران، بشارت ظهور پیامبر آینده را دادند و برخی دیگر را پیامبران گذشته معرّفی كردند. بدین گونه قرنها پدید آمد، و روزگاران سپری شد، پدران رفتند و فرزندان جای آنها را گرفتند.
5- فلسفه بعثت پیامبر خاتم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم
تا این كه خدای سبحان، برای وفای به وعده خود، و كامل گردانیدن دوران نبوّت، حضرت محمّد (كه درود خدا بر او باد) را مبعوث كرد، پیامبری كه از همه پیامبران پیمان پذیرش نبوّت او را گرفته بود، نشانهه