#کلام_شهید
🌹شهید ابراهیم هادی
ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت.
بارها به من می گفت:
💓طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشند
💓می گفت:
این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین بیشتر به خاطر اینه که کسی گذشت نداره.
بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره
💓آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره
🌸 زینب اولین نفر از خانوادهاش بود که با حجاب شد. اولین نفر بود که چادر رو انتخاب کرد و چادرش باعث کینهی دشمن شد؛ منافقین تو یه کوچه بعد از نماز مغرب و عشا آنقدر گرهی روسریش رو کشیدند تا به #شهادت رسید در حالیکه فقط ۱۴ سال سن داشت.
هشتم خردادماه سالروز تولد شهیده #زینب_کمایی
در طلاييه
🌹 سه شهيد پيدا كرديم
پاهايشان با سيم تلفن
كلاف شده بود
و دستهايشان از پشت
بسته شده بود
🔺 خاک ها را كنار زدند متوجه شدند استخوانهای سينه و جمجمه
اين بچه ها روی زمين
كتاب شده است
🔺بعد معلوم شد كه دست و پای اين شهدای عزيز را
قبل از شهادت بستند
كنار هم خواباندند
🥀 با شنی تانک از روی سينه و جمجمه بچه ها رد شدند...
❓اين نوع جان كندن آسان است ؟
❓كه انسان تقاضای بازگشت كند؟
✅ اينجا سِری در كار است كه
چنين جان كندن بسيار سخت و دشوار دوباره طلب می شود....!؟
#توجه_به_پیکر_شهدا
پانزده شهید، بدون پلاک، صورت های متلاش شده، مانده بودند پنچاه متری خط عراق از روزهای اول جنگ بودند بعضی ها وسط میدان مین، بعضی ها گوشه و کنار سیم خاردارها. شناسایی تمام شده بود. مصطفی منطقه را دیده بود. برای عملیات آماده بودیم. قبول نمی کرد میگفت: « تا شهید هایی که تو خط موندن روعقب نیاریم، از عملیات خبری نیست » بیست روزی طول کشید. جمعشان کردیم، فرستادیم عقب.
🌷 #شهید_مصطفی_ردانی_پور
📚 یادگاران ، جلد هشت
#صاحبنا
حالا دیگر
دنیا با همه ی بزرگی اش؛ برایم کوچک شده!
می توانم بگویم که دیگر کم آورده ام!
باران که می بارَد دلتنگم...
آفتاب که می تابد دلگیرم...
انگار هیچ چیزی دیگر خوشحالم نمی کند
نمی شود بیایی؟
قرارِ دل های بی قرار
جمعه
دلم به هر بهانه ای، بهانه ی تو را میگیرد!
#امام_زمان
سر قبر نشسته بودم..
باران می آمد؛ روی سنگ قبر نوشته بود:
🌷شھید مصطفی احمدی روشن..🌷
از خواب پریدم!
مصطفی ازم خواستگاری کرده بود،
ولی هنوز عقد نکرده بودیم.
بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم..
زد به خنده و شوخی گفت:
بادمجون بم آفت نداره. ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم:
کی شھید میشی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : ۳۰سالگی..
باران می بارید؛ شبی که خاکش می کردیم..
همسر شھید مصطفی احمدی روشن
بعضی وقتا هم
باید بشینی سر سجاده،
بگی: خدا...
لذت گناه کردن رو ازم بگیر
میخوام باهات رفیق شم...
رفقا ...
بیاید یجوری زندگی کنیم که هرکی ما رو دید بگه بوی کربلا میدی ...
بوی حسین (ع)...