eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کسی‌ بی‌ ادعا‌تر بود‌، بالاتر‌ نشست آبرومندند‌ در درگاه‌ِ تو‌ افتاده‌ها... 🌹
کانال کمیل
هر کسی‌ بی‌ ادعا‌تر بود‌، بالاتر‌ نشست آبرومندند‌ در درگاه‌ِ تو‌ افتاده‌ها... #شهید_محسن_حججی🌹
🍃 چند ماهی بود به این در و اون در میزد. به هر کسی که میشد رو انداخت، فایده نداشت. گره خورده بود کارش. خودش اینجا بود ولی دلش سوریه. دلتنگ بود و بی قرار. دلتنگ رفقای شهیدش پویا ایزدی، حمیدرضا دایی تقی،موسی جمشیدیان، علیرضا نوری و... . از طرفی هم نمیتوانست تحمل کند که خودش اینجا باشد و نیروهای تکفیری در سوریه جولان بدهند. پیش همه میرفت التماس میکرد.دوست، رفیق، همکار، مسئول، مافوق. یک وقت هایی دیگر نمیتوانست خودش را آرام کند. باید میرفت پیش حاج احمد کاظمی... زندگی اش ، شغل و کارش همه را سپرده بود به دست حاج احمد. رفتیم اصفهان؛ به گلستان شهدا که رسیدیم رفتم صندلی عقب تا لباس گرم به علی بپوشانم. مداحی سید رضا را گذاشته بود. دلتنگی اش را میفهمیدم. نگاهش را میخواندم. سکوتش را میشنیدیم. توی آینه با نگاهم به چشمهایش زل زده بودم. دست هایش را گذاشت روی صورتش که اشک هایش را من نبینم. چند لحظه بعد دیگر اشک نبود. صدای هق هق بود وبغض ترکیده و نفس های دلتنگ. از ماشین که آمدیم بیرون هنوز صورتش خیس بود. به مزار حاج احمد که رسیدیم نشست پایین پای مزار.حرف هایش را گفت و توسلی هم پیدا کرد. ارام تر شده بود. سر حرف را باز کرد. معذرت خواهی کرد و گفت:"ببخشید که ناراحتت کردم." هنوز به چشم هایش نگاه میکردم که اشک داشت. گفتم:" محسنم من با ناراحتی تو ناراحت میشم.من طاقت دیدن اشک هاتو ندارم.ناراحت نباش. باور کن درست میشه. منم برات دعا میکنم. تو به آرزوهات که برسی منم خوشحال میشم.ان شاالله هم میری سوریه هم شهادت روزیت میشه." چند ماه بعد شهید شد وبه ارزوی قشنگش رسید...💔🕊
1_1422718419.mp3
3.87M
هرجا دیدین شیطان از بیرون و هوای نفس از درون به شما فشار میاره مقاومت کنید همونجا گنجه استاد عالی🌷
از طرف بنیاد شهید دفترچه بیمه درمانی داده بودند. تاریخ دفترچه ام تمام شده بود که بردم عوضش کنم. دفترچه دست نخورده بود.  مسئول تعویض با تعجب نگاه کرد و گفت: در اینجا که هیچ چیز ننوشته ای؟! گفتم: سواد ندارم   گفت: تو سواد نداری، دکتر چطور؟!  گفتم: دکتر من در قبرستان است خط هم نمی نویسد. بنده خدا فکر کرد از مردن حرف میزنم. فکر کرد دوست دارم بمیرم. گفت: خدا نکند پدرجان ان شاءالله صد سال عمر کنی، این چه حرفهایی است که میزنی؟! گفتم: من که از مردن حرف نمیزنم، گفتم دکترم در قبرستان است، وقتی مریض می شوم می روم آنجا و پسرم علی شفایم می دهد... علی واقعاً چنین قدرتی داشت... شهید علی محمدی پور🕊🌷
کانال کمیل
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند ! فرزند و عیال و خانمان را چه کند...؟! دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند...؟!🍃
انگار همه عاشقند که آب در اختیار دارند ولی، لب تر نمیکنند و دیوانه اند که خوردنی در اختیار دارند ولی به روی خود نمی آورند. چون گوش به امر محبوب داده اند.
چگونه باید روی را بوسید؟!
خدایی که همیشه منتظر می شد تا ما خود به سوی او برویم، دیگر در این ماه منتظر اراده و اقدام بنده ی خود نشده و با وجوب تکوینی رمضان انگار ناز خود را کم کرده ودست همه را گرفته و بر سر سفره ی رحمتش آورده است.
خوب و بدمون...!! روزه بگیر و نگیرمون...!! نماز خون و نخونمون...!! رو وارد مهمونیش کرد بنازم به این رفیق و رفاقتش!!
دخترش دانشگاه شهید بهشتی تهران، درس می خواند! به کسی نگفته بود که دختر حاج قاسم است استاد در روند تحصیلش مشکل درست کرد حاج قاسم وقتی مطلع شد، پدری را تمام و کمال اجرا کرد و گفت: دخترم برای حل مشکلت هم، نگویی که دختر من هستی! شهید قاسم سلیمانی🕊🌷
شبای سرد بیکسی_5773727207482461266.mp3
5.14M
@salambarebrahimm دلم خوشه تو غصه هام یکی هوام رو داره ♥️
دوستی ها تو‌ جبهه ‌طوری بود‌ که‌ از میون‌ گلوله ها همدیگه‌ رو‌ بیرون‌ می کشیدن سعی کنید‌ دوستانی داشته باشید که همدیگه‌ رو از گناه نجات بدید
کانال کمیل
میگفت: بچه‌ها‌ برام‌ دعا‌ کنید ... اگه‌ شهید‌ شم‌ خیلی دستم‌ بازتر‌ میشه، بیشتر‌ میتونم‌ کار‌ فرهنگی
⚘خوشبختی ای که من چشیدم در یکی یا دو زمینه نیست. شاید برخی فکر کنند کسانی که مذهبی و حزب اللهی هستند، آدم های خشکی در خانه شان هستند ولی مصطفای من خیلی عاطفی بود. در کوچکترین تغییر و تحولاتی که در خانه و ظاهر خانه اتفاق می افتاد خیلی سریع ابراز می کرد که مثلا چیزی در خانه عوض شده است. ⚘خیلی زیبا می توانست محبتش را ابراز کند. زمانی به او اعتراض می‌کردم تا درباره این مبلغی که در خانه گذاشته است بپرسد که چه شد و کجا خرج شد، اما مصطفی می‌گفت فرقی نمی کند که او خرج کند یا من خرج کنم. هیچ وقت در هیچ موردی بازخواست نمی‌کرد و سوال و جواب نداشتیم. اینکه مثلا بپرسد کجا رفتی؟! چه کار کردی؟! پول را برای چه خرج کردی؟! در واقع بین ما یک حالت اعتماد کامل وجود داشت. به روایت همسر 🕊🌷
باید گهگاهی خودمان به خودمان خطاب کنیم: من تو را بجا نمی آورم ! تو کی هستی؟!
اگه‌ توی‌ پادگانت، دوتا سرباز رو نمازخون‌ و‌ قرآن خون‌ کردی این‌ برات‌ می مونه از این‌ پست ها درجه ها چیزی‌ درنمیاد! 🕊🌷
روزه ی جوارح خوب است، اما روزه ی زبان افضل از آن است. بعد می‌گویند: روزه ی قلب افضل از همه ی این ها است...❤
۳۰ روزه ختم قرآن ۲۰ صفحه در روز میشه ۵ صفحه بعد هر نماز هر چقدرم کار داشته باشیم میشه😉 ثوابشم هر روز به یه امام و یه شهید تقدیم کنیم🌸
دوباره اومدم حوالی تو نفس بکشم میدونم روزه هام شبیه روزه دارن عاشق خالص نیست... میدونم هنوز زوده واسه پذیرفته شدنم ولی خدای این روزها منو بپذیر و نماز و روزه ام رو زمینه ی وصال خودت قرار بده، ای که آغوش رحمتت همیشه بازه... لحظه های با خدا بودن را دریابیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمانده نخبه‌ای که به اسارت اسرائیلی ها درآمد حاج احمد متوسلیان🌺
اذان مرحله نهایی1_5843866493032335925.mp3
9.33M
🌸 ما را به شوق وصال سر به راه کن...!!
وسط عملیات زیر آتش فرقی‌ براش‌ نداشت اذان‌ که میشد میگفت: من میرم موقعیت الله 🕊🌷
بعضی‌ چیزها غیرممکن‌ نیستند فقط‌ برای‌ تو مقدّر نشده‌اند...!!