eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
أنا القلیلُ الذی کثرته همه جا به چشم دیگران روی خوبم را نشان دادی و بزرگم کردی ...
...لِّلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا... الرعد/۳۱ همه ی کارها در دستِ خداست ‏قطع امید کردی؟! دَم صبح طلوع آفتابو نمیخوای ببینی؟! سرخ و زرد آفتاب رو موقع غروب دیگه نمیخوای ببینی؟! ماهو دیدی؟! نمیخوای ستاره‌ها رو ببینی؟! شب مهتاب، اون قرص کامل ماه...دیگه نمیخوای ببینی؟! چشماتو میخوای ببندی؟! نگذر! من رفیقتم میگم نگذر... 🍃
می گفت: جان متخصص راتخصصش میگیرد، مثلا شناگرتوی دریا خفه میشه، برق کار رو هم برق میگیره،یکی ازبچه ها پرسید پس شما هم میری روی مین؟! خندید... 🕊🌹 فرمانده با اخلاص گروه تفحص شهدا لشکر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه در اثر انفجار مین درفکه
فرزند شهید ملکپور که بعد از شهادت پدر به دنیا آمد می‌گفت: سالها بعد و در اواخر دهه هفتاد آرزو داشتم به شلمچه بروم و محل شهادت پدر را ببینم. یک شب پدر به خوابم آمد و گفت: بیا شلمچه. گفتم من هیچ پولی ندارم. حداقل شصت هزار تومان هزینه دارد. گفت برو از بانک که حساب باز کردی بگیر و بیا. از خواب بیدار شدم. تعجب کردم. من در بانک ده هزار تومان بیشتر نداشتم‼️ رفتم بانک. شناسنامه و دفترچه را دادم و گفتم: این حساب را میخواهم ببندم. متصدی بانک چند لحظه بعد شصت هزار تومان به من داد. وقتی تعجب من را دید گفت: شما در قرعه کشی پنجاه هزار تومان برنده شدید... آن سفر یکی از عجیبترین سفرهای زندگی من بود. هرجا رفتم عنایت پدر را دیدم... شهید جلیل ملک پور🕊🌹 📗میعاد در شلمچه
هدایت شده از 💢 بصیرت سایبری 💢
برای دو لقمه بیشتر علی فروش نشویم!! روزی امیرالمومنین ع نزد اصحاب خود فرمودند:من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری ره می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی ‏به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:شما دو توهین به من کردید!! اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید... دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی میخواهید من علی فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی‌کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان من در دست اوست آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست، سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
مبادا فراموش کنی روزگاری از خداوند چیزهایی می‌خواستی که اکنون در اختیار داری
آینده ات به تو نیاز داره! پاشو تلاش کن...
روزهایی رو به خاطر بیار که دعا می‌کردی، برای چیزهایی که الان داری! پس از ته دلت بگو ﮼♥️
رزمنده ها برگشته بودن عقب بیشترشون هم راننده کامیون بودن که چند روزی نخوابیده بودن. ظھر بود و همه گفتند نماز رو بخونیم و بعد بریم برای استراحت‌. امام جماعت اونجا یک حاج آقای پیری بود. که خیلی نماز رو کند میخوند. رزمنده های خیلی زیادی پشتش وایستادن و نماز رو شروع کردند.آنقدر کند نماز خواند که رکعت اول فقط ۱۰ دقیقه ای طول کشید! وسطای رکعت دوم بود که یکی از راننده ها از وسط جمعیت بلند داد زد: حاجججججیییی جون مادرت بزن دنده دوووو😭😂
اگر می‌خواهید در این دوران پر آشوب گمراه نشوید، گوشتان به سخنان ولایت مطلقه فقیه باشد... 🕊🌹
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ... سلام بر تو ای چشم بینای پروردگار، که همه عالم در نظر توست و نظر همه عالم به سوی تو... عزیزترینم سلام...🌸