eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷سیره شهدا🌷 ! 🌷گرما بیداد می کرد. موتور سوار، چفیه دورِ سر پیچیده و دنبال ما می آمد. یه کمپوت خنک به سمتش انداختم و گفتم: «برادر بخور خنک شی!» به مقر که رسیدیم.... 🌷....به مقر كه رسيديم؛ دیدم موتور سوار آمد به سمتم، کمپوت را دستم داد و گفت: «حمیدو این حق کی بود که به من دادی!» چفیه را که باز کرد، دیدم باقر، فرمانده گردان است. خندید و گفت: «وقتی به همه بچه ها رسید حق منو هم بدید!» 🌹خاطره از شهید باقر سلیمانی فرمانده ى گردان حضرت زينب(س)، شهادت: - ٢٢/١١/١٣٦٤ منطقه فاو، عملیات والفجر ٨ ❌ هيس! حق مسئولين فراموش نشود!!
4_302648190522361774.mp3
5.61M
@salambarebrahimm حاج محمود کریمی 💠می روم ولی شکسته بالم...
4_1144444111042904311.mp3
11.79M
@salambarebrahimm 💠اثبات شهادت حضرت محمد (ص) 📚از کتب معتبر شیعه و سنی تهران - 11 تیر 94
هدایت شده از ﷽
نمایشنامه شهید چیت سازیان3.mp3
6.85M
👆 🎙زندگی نامه شهید به روایت همسرشهید 💞قسمت سوم :بازگشت از جبهه و سفر به مشهد @SALAMbarEbrahimm 🌹جالبه گوش بدید..
سیره شهید محمد علی قزوینی با موتور از خونه رفت بیرون بعد دیدم با دوچرخه برگشت خونه بهش گفتم کو موتورت خندید و گفت با دوچرخه عوضش کردم گفتم چیکار کردی؟ گفت یه بنده خدایی داشت با دختربچه هاش با دوچرخه میرفت دیدم اذیت میشن و حالا خوشایندی نداشت اون وضعیت منم موتورم را دادم گفتم بروید و بعد موتور را بیارید و دوچرخه را ببرید آدرس هم دادم بهش گفتم آخه .... گفت مادر جان نگران نباش میاره موتور را فردا صبح دیدیم موتور را آورد دم درب خانه راوی مادر شهید کجایند مردان بی ادعا کجایند مردان خوب خدا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا @SALAMbarEbrahimm 🌷🌷🌷🌹🌷🌷🌷
کانال کمیل
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #شهید_مهدی_قاضی_خانی 💐✍به روایت همسر‌ قسمت: 6
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐✍به روایت همسر‌ قسمت: 7 راپل بلد بود و همه دوره هایش را کامل گذراند. هر سال 22 بهمن حرکات راپل انجام می داد و می گفت بگذار مردم در این جشن با شادی شرکت کنند. حتی وقت اسباب کشی داشتیم او می رفت راه پیمایی. من هم وقتی می دیدم این کارها برایش مهم است خوشحال می شدم. ★★★★★★★★★★ در سرمای سخت دوره راپل را گذرانده بود با اینکه به شدت هم سرمایی بود. در یکی از تماس هایش بهم گفت سوریه خیلی سرده، وقتی کنار بخاری می ایستادم یادش می کردم و با خود می گفتم یعنی الان مهدی در این سرما چکار می کنه و چطور طاقت میاره؟ ★★★★★★★★★★ پرچم حرم حضرت عباس(ع) را آوردند هیئت. آن را امانت گرفت و برد چند تا از روستاهای همدان تا مردم آنجا هم تبرکی دست بزنند و حاجت بگیرند. می گفت بگذار آنها هم خوشحال شوند. شاید امکانش نباشد بروند کربلا اما با همین دلشان آرام شود. ★★★★★★★★★★ یا مثلا در پی این بود که شهید گمنام در روستای ما دفن شود و بابت همین خیلی نامه نگاری کرد. روستای ما افراد سن بالا زیاد داره مهدی می رفت یادواره می گرفت تا یاد شهدا در روستا زنده بماند. ادامه دارد 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
#تلنگر خیلی حواسمون باشه
💠تا حالا مـــــادر رودیدی؟ تا حالا حس یه مادرکه بچه اش رو برگردونن لمس کرده ای!? دیدی یه مادر شهید با پسرش حرف بزنه؟! دیدی یه مادر شهید قد بلندش رو بغل کنه و باحسرت بگه روزی که برای اولین بار بغلت کردم از الان سنگین تر بودی😔 دیدی یه مادر شهید هر وقت جوانی رو همراه با مادرش می بینه نگاهش رو تا اونجایی که چشم کار می کنه دنبالشون بدرقه می کنه و از چشماش می ریزه... 🔷عزیزان... آنها مذهبی و غیر مذهبی نمیشناسه! @SALAMbarEbrahimm
💢 رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) را تسلیت عرض می کنیم
هدایت شده از سلام برابراهیم
4_5999269817234752313.mp3
2.5M
شبتون آروم با نوای که آرامش بخش دلهاست ❤️
آسمان می بارد و قبر تو هم گِل می شود من فدای سنگ قبری که نداری یا حسن 🏴 شهادت #پیامبر_اکرم (ص) و #امام_حسن_مجتبی (ع) تسلیت
💢مبارزه با نفاق ♦️در زمان امام حسن مجتبی(ع) تفکر انقلابیِ اسلامی که دوره ای را طی کرده بود و به قدرت رسیده بود ، دوباره به دوران نهضت اسلامی برگشت تا اسلام ناب ، اسلام اصیل ، اسلام ظلم ستیز ، اسلام سازش ناپذیر و اسلام دور از تحریف باقی بماند. دوره ی نهضت اسلامی به مراتب از دوره ی پیامبر(ص) مشکل تر بود ، زیرا شعارهای اسلام در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند در حالی که از مذهب نبودند. 📚 برگرفته از کتاب انسان ۲۵۰ ساله
arzi_01.mp3
1.69M
@salambarebrahimm #پیامبر(ص) #امام_حسن 🎤حاج منصور ارضی سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله های بقیعش...
باید مثل شهدا بود تا شهید شد.... خاطره ای از همرزم شهید مدافع حرم جواد الله کرم: یه روز تو گردان منو اقا جوادو چنتا از بچه ها گرم گرفته بودیمو داشتیم صحبت میکردیم که حرف از شهادت شد... به اقا جواد گفتم که شما دلت پاکه دعا کن که من شهید شم یه جمله کوتاه ولی تاثیر گذاری بهم گفت. 👈اقا جواد گفت اگه اینجا شهید شدی که خوشبحالت اما اگه نشدی و رفتی تهران تمام سعیتو کن که شهید زندگی کنی اونوقت تو میدون جنگ میخرنت و شهید میشی حقیقتش اونجا نفهمیدم اقا جواد چی گفت ولی وقتی بعد از یک ماه برگشتم خونه تازه متوجه توصیه اقا جواد شدم و وقتی خبر شهادت ایشونو شنیدم به این ایمان رسیدم که ...👈اقا جواد یک عمر شهید زندگی کرد و اخر هم مزدشو گرفت.انشالا توفیق داشته باشیم که شهید زندگی کنیم... 🌹در عشق اگر چه منزل آخر شهادت است 🌹تکلیف اول اما شهیدانه زیستن است❤️ @SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از ﷽
نمایشنامه شهید چیت سازیان4.mp3
6.84M
👆 🎙 صوتی شهید به روایت همسرشهید 💞قسمت چهارم :مجروحیت شهید چیت سازیان و انتقال به بیمارستان ساسان @SALAMbarEbrahimm 🌹پیشنهاد دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹نورخدا ، به خدا پیوست 🎥گفتگو با همسر جانباز شهید سید نورخدا موسوی 🔹جانبازی که پس از ده سال مجروحیت، شب گذشته به #شهادت رسید @SALAMbarEbrahimm
دهه هفتادی های باغیرت... همه برنامه ریزی های #نفوذ فرهنگ غربی را به هم ریختند... ظاهر #امروزی... مرام #دیروزی... تعصب و غیرت #علوی... اینان #عاشقانی بودند که دنیا هرگز نتوانست دربرابر عشقشان مقامت کن
✍قرآن ڪتاب زندگے است، ڪتاب آخرت است، ڪتاب اخلاق است. هر چه بخواهید در این دریا هست و با توسل به قرآن و اهل بیت(ع) به سعادت برسید ان‌شاءالله @SALAMbarEbrahimm
"شیرصحرا" لقب که بود؟ فرمانده ای که صدام شخصا برای سرش جایزه تعیین کرد . وی فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کردکه یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقرشده است. درسال 1335 وارد ارتش شد سریعا به نیروهای ویژه پیوست . فارغ التحصیل اولین دوره رنجری در ایران بود . دوره سخت چتربازی و تکاوری را در کشور اسکاتلند گذراند. در اسکاتلند در مسابقه نظامی بین تکاوران ارتشهای جهان اول شد و قدرت خود و ایران رابه رخ کشورهای صاحب نام کشاند . وی اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت ، او طی نامه ای به صدام حسین او رابه نبرد در دشت عباس فراخواند صدام یک لشکر به فرماندهی ژنرال عبدالحمید معروف به دشت عباس فرستاد عبدالحمید کسی بود که در اسکاتلند از این ایرانی شکست خورده و هفتم شده بود. پس ازنبردی نابرابر و طولانی عراقیها شکست خورده و او شخصا ژنرال عبدالحمید را به اسارت میگیرد. درسال 62به فرماندهی قرارگاه حمزه وسپس فرماندهی لشکر 23 نیروهای ویژه منسوب میشود. به خاطر رشادتش درجنگ به او لقب "شیرصحرا " دادند. وی در عملیات قادر درمنطقه سرسول براثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید. زمان شهادت رادیو عراق باشادی مارش پیروزی پخش کرد. اینهاگوشه کوچکی از رشادت بزرگ مردی بودکه اکثریت ایرانیان او را نمی شناسند. او سرلشکر شهید🌷 "حسن آبشناسان "🌷 بود فرمانده شجاع نیروهای ویژه ایران...
یک دلم رو بسوی قبله ی هشتم دارد یک دلم میل حریم حرم قم دارد خواستم روضه بخوانم ز برادر، دل گفت خواهرش وقت عزا، حقّ تقدم دارد
کانال کمیل
🌹نورخدا ، به خدا پیوست 🎥گفتگو با همسر جانباز شهید سید نورخدا موسوی 🔹جانبازی که پس از ده سال مجروحی
🌷خنده هاش بسیار زیبا بود. یادش بخیر خاطره ای از شهید زنده عزیز، تخت سید روبروی تخت من بود. یکی از دوستانمون شلوغ کار بود و شب ها دیر مى خوابيد و بعد از خاموشی شب که ساعت ۲۲ بود، مجدداً بیدار مى شد و با شلوغیش نمى ذاشت بخوابیم! سید چند بار با اون چهره زیباش به وی تذکر داد. گفت: اگر نخوابی تلافی اش را سرت در میارم. گذشت.... 🌷....یک شب زمستانی دوست شلوغ کار ما نگهبان بود به علت سردی هوا پس از خاموشی نگهبانی را ترک کرد و به خیال خودش رفت روی تخت خواب دراز کشید کمی استراحت کند و خودش را گرم کند، که خوابش برد. سید منو از خواب بیدار کرد و گفت: وقتش است حالی به دوست شلوغ كارمون بدیم! 🌷نزد تخت دوست شلوغ کار رفتیم و به من گفت: به آرامی بند پوتینش را از چند سوراخ پوتین آزاد کن. كه بند پوتین پای راستش را من آزاد کردم و بند پوتین پای چپ را سید آزاد کردند. نصفی از بند پوتین به پای دوست شلوغ کار و نصفی آزاد شده بود. پس از این اقدام سید بند آزاد شده پوتین را محکم به میله تخت بست. 🌷پس از ساعتی مسئول وقت یا سرنگهبان جهت بازدید به محل نگهبانی مراجعه و دنبال نگهبان مى گشت و با صدای بلند نگهبان را صدا می كرد. دوست شلوغ کار صدا راشنید و قصد بلند شدن را داشت. متوجه شد به تخت بسته شده و .... بله از اون تاریخ به بعد دوست شلوغ کار به موقع می خوابيد!! 🌹خاطره اى از سيد نورخدا موسوى مفرد راوى: سرهنگ ساکی حیدری دوست دوران دانشجویی سید نورخدا موسوى مفرد ❌ روح مطهر اين جانباز ١٠٠ درصد، پس از حدوداً ١٠ سال از قفس تن رهايى يافت و ميهمان اجداد طيبين و طاهرينش شد. روحش شاد و يادش گرامى باد.
هر گاه فکرش به جایی نمی رسید، به مسجد جامع می رفت و دو رکعت می خواند و از خدا کمک می گرفت. می گفت: "اگر به مشکلی برخورد کردی، بهترین راه این است که بخوانی و از خدا کمک بگیری و داشته باشی. آن وقت خدا هم را به شما نشان می دهد." 🌷 @SALAMbarEbrahimm