فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید این جوان #دهه_هفتادی چقدر زیبا از "انگیزه رفتنش به سوریه" صحبت میکند. حقا که مزد این بصیرت و اخلاص جز شهادت نیست...
#شهیدعارف_کایدخورده🌹
@SALAMbarEbrahimm
ابراهیم در مقابل مردم و دوستان
بلد نبود #بد برخورد کند
یعنی تمام #برخورد های او خوب
و حساب شده و خیر خواهانه بود
هر کسی هر چیزی از او میخواست نه نمیگفت.🌹
عاشق این بود که دل #مردم را بدست
بیاورد.
📚 #سلام_بر_ابراهیم_دو❤️🌹
علی علی بزنش
علی تانک و بزن
.
📞مصطفی مصطفی، احمد
مصطفی مصطفی، احمد
برادر چرا جواب نمیدی!!!
.
یاااا حسین....
.
🚛حاجی اینجا اوضاع خرابه
چرا نیرو نمیرسه؟؟؟
بچه ها دارن قتل عام میشن...
به خدا يه کاری نکنیم منطقه سقوط میکنه...
.
.
📞احمد احمد، مصطفی
احمد احمد، مصطفی
برادر به گوشم
جانم بگووو
.
یا علی،رضا چرا جواب نمیدی
.
حاجی آب
حاجی زخمی ها آب میخوان🤕
.
مصطفی جان برادر ما دیگه نمیتونیم مقاومت کنیم...
اگه نیرو نرسه همه همینجا میمونیم و برگشتی نداریم...🍂🍂
.
علی ، رضا کو؟؟
بهش بگو بیاد کمک...😔
علی ...
میگم رضا کو؟؟؟😲
دِ جواب بده...😧
.
حاجی!😞
رضا!
رفت...😓🌹🍂🌹
کات...
.
و رفتند تا بمانیم...
رفتند تا قدم برداريم...
رفتند تا آسوده بخوابیم...
.
میدونی؟
اونم جَوُون بود...
آرزو داشت...
ازدواج...
عروسی...
درس و دانشگاه...
یه دختر که اسمش و میذاشت فاطمه...
.
اما رفت...
رفت تا بمونیم و راهشون و ادامه بدیم...
.
مواظب باش...
هر کدوم از کارهای ما میشه یه #لبخند روی لبشون یا یه #خنجر به قلبشون...
@SALAMbarEbrahimm
#تلنگر
#مــرگ منتــظر نمیـمونه #توبه کنی
ممـــکنه همــــــــــــــین الان قـــبل از
خوندن کل ایـن پست، جونـتو بگیره!
⚡️عزراییل هـر روز به دیـوار خونت
تکــــیه مـــــــیده و نگـــات میــــکنه
منتظــــر دســــــــتور خداست..
#خیلی_زود_دیرمیشه...❗️
#حواست_هست!؟
🌷نگذاشت تالار بگیریم. ما هم تمام مراسمات را توی خانه گرفتیم. خانم ها دور تا دور نشسته بودند و طبق رسم، داماد باید می آمد کنار عروس می نشست تا هدایای خانواده ها تقدیمشان شود.
🌷گفتم: «مادرجان! پاتختی است، همه منتظرند؛ چرا نمیای؟ اگر نیای فکر مى كنند عیب و ایرادی داری! گفت: نه، هر فکری میخوان بکنن؛ از نظر اسلام درست نیست جایی برم که این همه خانم نشستند. کنترل نگاه ها در این شرایط سخته مادر، سخت!
❌ بايد شهادت گونه زيست، تا شهيد شد. شهادت هنر مردان خداست.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
4_6012665764396401127.mp3
15.53M
راوی :سردار حاج محمد احمدیان
روایت تکان دهنده سردار احمدیان از مقاومت غیرتمندانه یک شهید در تپه برهانی
🌺سه تا تپه هست ،دوتا تپه رو دشمن گرفته ،تپه وسط دست بچه های ماست ،یه تعداد آدم رو این تپه زنده هستن...تنها راه ارتباطی یه بی سیم هست.یه طرف حسین برهانی زیر آتش یه طرف هم حسین خرازی...
دارن با هم صحبت میکنن.حسین خرازی میگه تا تاریکی هوا تپه رو نگه دارین ...حسین برهانی فریاد میزنه...آقای خرازی به همت قسم به غیرت قسم به مردانگی قسم به خداوندی خدا قسم تا زنده ام نمیزارم این تپه سقوط کنه...عزیز جعفری (فرمانده فعلی سپاه)میاد به خط بی سیم میگه آقای برهانی تا تاریکی هوا تپه رو نگه دارین ...حسین برهانی فریاد میزنه...آقای خرازی به همت قسم به غیرت قسم به مردانگی قسم به خداوندی خدا قسم تا زنده ام نمیزارم این تپه سقوط کنه..
#عاشق_شهید_همت_بود.
یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در #مقابل خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند.
می گفت: نمیخوام رودرروی #خانمها باشم.
طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه.
حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد حاج همت می انداخت.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
شادی روحش #صلوات
#حلال_و_حرام
🌷یه روز من و حسن از خیابون عبور مى كرديم. کنار خیابون عده ای بساط میوه فروشی پهن کرده بودند. به میوه ها که نگاه کردم چشمم به جعبه های انگور افتاد. درشت و خوش رنگ بودند. به حسن گفتم: اجازه میدی کمی انگور بخرم؟ گفت: اگه دوست داری عیبی نداره بخر.
🌷من رفتم و قیمت انگورها رو پرسیدم. کمی گران به نظر می رسيد. از فروشنده نایلونی گرفتم، اما با خودم گفتم: بهتر است اول ببینم انگورش خوب است یا نه! یه دونه انگور گذاشتم توی دهنم. دیدم بی مزه است. گفتم: شاید این یکی اینطور بوده. چند دونه دیگه خوردم، وقتی دیدم انگورها تعریفی ندارن، نایلون رو گذاشتم سرجاش و اومدم پیش حسن.
🌷....به من گفت: پولشو دادی؟ گفتم: پول چی رو؟ گفت: پول اون چند دونه انگور رو که خوردی. همون جا بود که به خودم اومدم و از دقت و توجه او تشکر کردم.
🌹خاطره ای از زندگی سردار شهید حسن شوکت پور
📚 کتاب "کوله پشتی" به نقل از حدیث آرزومندی ص ٨٦
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات