💠 ویژگی های ابراهیم
🌷 از دیگر ویژگی های ابراهیم این بود که از «خودنمایی و جلوه کردن» جلوی دیگران بیزار بود.
🌷درمیان جوانان و نوجوانان، خودنمایی کردن یکی از ویژگی هاست. یعنی جوانان دوست دارند جلوی دیگران جلب توجه کنند. دوست دارند شغل خوب و شاید کار مدیریتی داشته باشند.
🌷 اما ابراهیم اینگونه نبود. وقتی انقلاب پیروز شد مرحوم آقای داوودی که دوست و مربی ابراهیم بود به او پیشنهاد کرد که وارد سازمان تربیت بدنی شده و کار مدیریتی قبول کند ولی ابراهیم کار مدیریتی را نپذیرفت.
🌷ابراهیم همیشه میگفت هرکسی ظرفیت مشهور شدن نداره! مهمتر از مشهور شدن اینه که، آدم بشیم!
📚سلام بر ابراهیم2
@SALAMbarEbrahimm
•| #الگو_بردارے_از_شهدا
توپ را در دستش گرفت
آمد بزند که صدائی آمد. الله اکبر...
ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین
گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت.
درفضای دبیرستان صدایش پیچید. بچه ها
رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.
او مشغول نماز شد. همانجا داخل
حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند.
جماعتی شد در حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
•| #شهید_ابراهیم_هادی
@SALAMbarEbrahimm
-------------------------------------------
کانال کمیل
#در_مسیر_ستاره 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 💠والفجر مقدماتی ...مثل اینکه دشمن با تمام قوا منتظر ما بوده .
#در_مسیر_ستاره
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
💠 کانال کمیل
یکی از مسئولین اطلاعات را دیدم و پرسیدم : یعنی چی گردان ها محاصره شدند ؟ عراق که جلو نیامده ، بچه ها هم توی کانال دوم و سوم هستند .
فرمانده گفت : کانال سومی که ما در شناسایی دیده بودیم ، با این کانال فرق داره . این کانال و چند کانال فرعی را عراق ظرف همین دو سه روز درست کرده . این کانال ها درست به موازات خط مرزی ساخته شده ، ولی کوچکتر و پر از موانع .
بعد ادامه داد : گردان های خط شکن ، برای اینکه زیر آتش نباشند رفتند داخل کانال . با روشن شدن هوا تانک های عراقی جلو آمدند و دو طرف کانال را بستند . دشمن هم کانال ها را زیر آتش گرفته . بعد کمی مکث کرد و گفت : عراق شانزده نوع مانع سر راه بچه ها چیده بود ٬ عمق موانع هم نزدیک به چهار کیلومتر بوده !
منافقین هم تمام اطلاعات این عملیات را به عراقی ها داده بودند !
خیلی حالم گرفته شد . با بغض گفتم : حالا چه باید کرد !؟
گفت : اگر بچه ها مقاومت کنند مرحله دوم عملیات را انجام می دهیم و آن ها را می آوریم عقب .
در همین حین بیسیمچی مقر گفت : یک خبر از گردان های محاصره شده ! همه ساکت شدند . بیسیم چی گفت : میگه :« برادر ثابت نیا با برادر افشردی دست داد !»
این خبر کوتاه یعنی فرمانده گردان کمیل به شهادت رسیده .
عصر همان روز خبر رسید حاج حسینی ، معاون گردان کمیل هم به شهادت رسیده و بنکدار ، دیگر معاون گردان به سختی مجروح است . همه بچه ها در قرارگاه ناراحت بودند . حال عجیبی در آنجا حاکم بود .
✳️✳️✳️
بیستم بهمن ماه ، بچه ها آماده حمله مجدد به منطقه فکه شدند . یکی از رفقا را دیدم . از قرارگاه می آمد . پرسیدم : چه خبر ؟
گفت : الان بیسیمچی گردان کمیل تماس گرفت . با حاج همت صحبت کرد و گفت : شارژ بیسیم داره تموم میشه ، خیلی از بچه ها شهید شدند ، برای ما دعا کنید . به امام سلام برسونید و بگید ما تا آخرین لحظه مقاومت می کنیم . با دلی شکسته و ناراحت گفتم : وظیفه ما چیه ، باید چه کار کنیم ؟
گفت : توکل به خدا ، برو آماده شو . امشب مرحله بعدی عملیات آغاز میشه .
غروب بود . بچه های توپخانه ارتش با دقت تمام ، خاکریزهای دشمن را زیر آتش گرفتند .
گردان حنظله و چند گردان دیگر حرکتشان را آغاز کردند . آن ها تا نزدیکی کانال کمیل پیش رفتند . حتی با عبور از موانع به کانال سوم هم رسیدند ، اما به علت حجم آتش دشمن ، فقط تعداد کمی از بچه های محاصره شده توانستند در تاریکی شب از کانال خارج شوند و خودشان را به عقب برسانند .
این حمله هم ناموفق بود ، تا قبل از صبح به خاکریز خودمان برگشتیم . اما بیشتر نیروهای گردان حنظله در همان کانال های مرزی ماندند . در این حمله و با آتش خوب بچه ها ، بسیاری از ادوات زرهی دشمن منهدم شد .
@salambarebrahimm
ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۱ ص ۲۰۸ و ۲۰۹
هدایت شده از کانال کمیل
جزء سوم(@Iran_Iran).mp3
4.16M
@salambarebrahimm
💠جز سوم قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی
#سیره_شهدا
@salambarebrahimm
گفتــــه بودی دعا کن در ماه رمضان شهید نشوم...
گفته بودی اگر هم شهــــید شدی کاش پیکــــرت را بعد از ماه رمضان بیاورند...
گفته بودی نمی خواهی مردم در گرما اذیّــت شوند...
به شوخی گفتــه بودی...
چه شوخی ات
" شوخی شوخی، جدی شد"....!
#شهید_جواد_محمدی
کانال کمیل
دوست شهید که داشته باشی ، نیازی به عشقهای بیخودی نداری؛ میدونی یکی حواسش بهت هست 😔 ، یکی که اومده ت
هادی دل ها...؟!
نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم... در هیاهوی بازار ... در وسوسه های نفس ام...
@salambarebrahimm
نمیدانم....
اما ،گاهی تو را گم میکنم؛ مثل کودکی که در بازار دستان مهربان مادرش را رها کرده به تماشای عروسکی مشغول است...! بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند...!
به کودکی ام بنگر...
هرچند خودم، تو را گم میکنم
اما تو پیدایم کن...
#دوست_دارم_مثل_تو_باشم
#شهید_ابراهیم_هادی
کانال کمیل
برگرد که زمین٬ زمان تو را میخواهد هر کشور این جهان تو را میخواهد اینها همه یک طرف بدان آقا جان؛ یک
@Salambarebrahimm
ای منتظران
یک نفر..
یک خبر ازعشق
ندارد بدهد⁉️
دل ما..
خیلی از این
بی خبری سوخته است..😔
میشود ک...
بزند شنبه بیایی و...
دل جمعه بسوزد آقا...😔
#سیره_شھدا
@salambarebrahimm
تعریفش را از برادرم که همرزم او بود زیاد شنیده بودم، یکبار یکی از نوارهایش را گوش دادم ؛ حالت عجیبی داشت، از آنچه فکر میکردم زیباتر بود؛ نوایی ملکوتی داشت.
شب بود به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، دعای توسل شهیـد تورجی زاده در حال پخش بود، هر کس در حال خودش بود....
صدای در آمد ،بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت الله جوادی آملی پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید، البته قبلا هم به حجره ها و طلبه هایشان سر می زدند .ایشان هم درنهایت ادب قبول کردند و وارد شدند.
سریع ضبط را خاموش کردیم،
استاد در گوشهای از اتاق نشستند، بعد گفتند: اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید. صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود.
استاد پرسیدند: اسم ایشان چیست؟
گفتم : محمد رضا تورجی زاده.
استاد پس از کمی مکث فرمودند :
ایشان (در عشق خدا) سوخته است.
گفتم : ایشان شهــید شده
فرمانده گردان یا زهرا (س)هم بوده.
استاد ادامه داد:
ایشان قبل از شهادت سوخته بوده ...
✍راوی :شهید سیدمحمدحسین نواب
🌹ولادت ۱۳۴۳/۰۴/۲۳ اصفهان
🌹شهادت ۱۳۶۶/۰۲/۰۵ بانه
🌹عملیات کربلای ۱۰
🌹 فرمانده گردان یازهرا (س)
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#ذاکر_اهل_بیت