eitaa logo
کانال کمیل 🇮🇷
6.4هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
123 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️صرفا جهت 🔹گاهی از من "مذهبی"؛ تنها یک تیپ مذهبی باقی می ماند؛ 🔹گاهی من "مذهبی" آنقدر درگیر پست ها و متن هایم در صفحات مجازی می شوم؛ که از خواندن روزانه چند خط قرآن یا کتب روایی،غافل میشوم؛ 🔹و در پایان روز،میبینم که حتی یک دهم وقتی که در فضای مجازی بودیم،در فضای قرآن و حدیث نفس نکشیدم.... 🔹آنقدر که آنلاین بودم و اولین نفر پست های دیگران را تائید کردم؛ به فکر نماز اول وقت نبودم... 🔹آنقدر درگیر جذب حداکثری شدم که فراموش کردم "اخلاص" و "عبودیت" رمز برکت در کارهایمان است... 🔹آنقدر که به فکر آبروی خود، و برانگیختن تشویق دیگران و تائید کردن هایشان بودم، به فکر رضایت صاحب زمانمان نبودم ...
حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه مال شوهر و نه ویژه برادران و فرزندانش می باشد همه ی اینها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است . حجاب زن حقی است الهی عصمت زن "حق الله" است زن به عنوان امین حق الله از نظر قران مطرح است. زن باید این مسئله را درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم حجاب زن مال خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند . حجاب زن حقی الهی است ... و مانند دوره ی جاهلیت پیشین آرایش و خودآرایی نکنید (احزاب ۳۳) یاد شهدا با
در این کوچه های بن بست نَفْس ، پرواز ممکن نیست باید چگونه زیستن بیاموزیم از آنان که گمنام رفتند . . .
....!! 🌷بسیار مهربان و شوخ طبع بود. مشکلات کاری را به خانه نمی آورد. خیلی به مشورت اهمیت می داد. برای نظر زن ارزش زیادی قائل بود. بیشتر وقتها از رفتار بعضی مردها که با زنان خودشان رفتار خوبی نداشتند اظهار بیزاری می کرد، روحیه همکاری خوبی داشت. اما خودم راضی نمی شدم با آن همه کار طاقت فرسایی که داشت، وقتی به خانه می آید.... 🌷....وقتى به خانه مى آيد دست به سیاه و سفید بزند. واقعاً به زحمتشان راضی نبودم. ولی با این همه به من اجازه نمی داد لباسهایش را بشویم. خودش می شست و می گفت: نمی خواهم شما را به زحمت بیندازم. من هم اصرار می کردم که وظیفه منه و باید لباسهای شما را بشویم و به این کار افتخار می کنم. 🌷یادم هست بعد از عملیات خیبر ایشان دیر وقت آمد خانه؛ سر تا پایش شنی و خاکی بود. خیلی خسته بود. آنقدر خسته که با پوتین سر سفره نشست. تا من غذا را آماده کنم، ایشان سر سفره خوابش برد. آمدم و آرام پوتینهایش را در آوردم که بیدار شد و با لحن خاصی گفت:.... 🌷گفت: این وظیفه شما نیست. زن که برده نیست. من خودم این کار را می کنم. وقتی پوتینهایش را درآورد گفتم: پس لااقل جورابهایت را در بیاورم. گفت: من هر حرفی را یکبار می زنم. بعد با آن حال خستگی خندید.... 🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهید مهدى زین الدین
تفسیر نور《سوره مرسلات 》.pdf
حجم: 236.4K
فایل pdf تفسیر نور سوره مرسلات