eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال کمیل
🍃با من چه میکنی ای جانان...❤️ 🌸زمانی که محو چهره ی آسمانیت میشوم، آرامش در عمق وجودم نفوذ میکند! ❤
‍ ‍ ♥️ یکی از رزمندگان دلاور ک در محله ما حضور داشت و هم خیلی به او علاقه داشت سردار شهید عبدالله مسکر بود وتنها تصاویری ک با لباس سپاه انداخته ودر روی جلد کتاب دیده میشود لباسی است ک به عنوان تبرک از شهید عبدالله مسگر گرفته وپوشیده بود... یک روز در محل کار بودم ک تماس گرفت وگفت امشب مراسم شهید عبدالله مسگر برگذار میشه تشریف میاری ؟ گفتم انشاءالله میام گفت ضمنا بعد مراسم باهات کار دارم بعد مراسم مرا صدا زد آمدیم تو کوچه یکی دو نفر از بچه های محل وهمکاران فرهنگی داخل کوچه بودند من را به دوستانش معرفی کرد وگفت برای این دوستان ما شبهاتی پیش آمده اینها به خاطر جوّ بدی در مدرسه در موردشخص آیت الله بهشتی وجود دارد سوالاتی دارند من گفتم شما که اطلاعات بیشتری دارید در این موضوع صحبت کنی من مشغول صحبت شدم🤔 تا ساعتها برای آنها دلیل ومدرک ارائه کردم تا شبهات آنها برطرف شد وقتی خواستم به خانه بروم خوشحال😊 بودم از اینکه توانستم مشکل فکری برخی از جوانان مذهبی را رفع کنم اما بیشتر از من خوشحال بود 😄 او همینطور از من تشکر میکرد ومیگفت نمیدانی چه کمک بزرگی به من کردی چند روز بعد به من گفت وقتش رو داری به یکی از مغازه های خیابان ناصر خسرو برویم گفتم باشه بریم سوار موتور شدیم ورفتیم جلوی یکی از مغازه های ناصر خسرو ایستادیم داخل یک مغازه رفت وخودش شروع به صحبت کرد من بیرون ایستاده بودم ومیدیدم مودبانه با مغازه دار صحبت میکند🤔 وبعد با مشایعت مغازه دار بیرون آمد آنها خدا حافظی کردند و خوشحال سوار موتور🏍 شد طی مسیر از سوال کردم اینجا چه کار داشتی ؟ یه بنده خدا دیروز آمده بود توی محل میگفت من شاگرد یه مغازه توی ناصر خسرو بودم صاحبکار من مرا اخراج کرده😕 وحق وحقوق من رو نمیده من هم آدرس مغازه را گرفتم گفتم با صاحبکار شما صحبت میکنم انشاءالله مشکل شما حل میشه... گفتم جون توهم بیکاری ها ول کن بابا.. ادامه داد آدم هرکاری از دستش بر میاد باید برای بندگان خدا انجام بده🤗 من همین الان با صاحبکارش صحبت کردم سعی کردم با اخلاق خوش با او برخورد کنم الحمد لله خدا کمک کرد ومشکل این آقا هم حل شد ♥️😻 وچه زیبا فرمودند امام کاظم علیه السلام همانا مهر قبول اعمال شما بر آوردن نیاز برادرانتان ونیکی کردن آنها در حد توانتان است والا اگر چنین کنید هیچ عملی از شما پذیرفته نمیشود... @SALAMbarEbrahimm
💠 🔰 ناصری نوه دایی ام بود، کم و بیش رفت و آمد داشتیم. خواستگاری ام که آمد، پدر و مادرم بی چون و چرا کردند!! ولی خودم تردید داشتم؛ دو سه بار آمدند و رفتند، جواب مثبت ندادم! همان ایام مریض شدم و افتادم توی بستر... نزدیک ظهر آمد خانه مان، از پشت در احوالم را پرسید و بعد آماده شد برای نماز... آنقدر قشنگ و اقامه گفت و نماز خواند، که یادم رفت مریضم... همان نماز کار خودش را کرد! شدم خانه محمدناصر ناصری... به روایت شهید @salambarebrahimm 🌹امام رضا علیه السلام: هنگامی که مردی از شما کرد که از و او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید... مبادا فقر او تو را از این رضایت باز دارد! میزان الحکمه، ج۴، ص۲۸۰
❤️رفیق خدایی #سلام_برابراهیم 🌹 🌹با شما رفاقت کردیم تا همرنگ شماها باشیم و شما دعا کنید که در این دنیای رنگارنگ #همرنگ_شماباقی_بمونیم... رنگ شهدا: 🌷 #اخلاص 🌷 #صداقت 🌷 #اخلاق 🌷 #دستگیری 🌷 #تواضع 🌷 #بصیرت_و_آینده_اندیشی 🌷 #حیا_غیرت_شجاعت 🌷 #و... @SALAMbarEbrahimm
🌹 یکی از رزمندگان دلاور ک در محله ما حضور داشت و هم خیلی به او علاقه داشت سردار شهید عبدالله مسکر بود وتنها تصاویری ک با لباس سپاه انداخته ودر روی جلد کتاب دیده میشود لباسی است ک به عنوان تبرک از شهید عبدالله مسگر گرفته وپوشیده بود... یک روز در محل کار بودم ک تماس گرفت وگفت امشب مراسم شهید عبدالله مسگر برگذار میشه تشریف میاری ؟ گفتم انشاءالله میام گفت ضمنا بعد مراسم باهات کار دارم بعد مراسم مرا صدا زد آمدیم تو کوچه یکی دو نفر از بچه های محل وهمکاران فرهنگی داخل کوچه بودند من را به دوستانش معرفی کرد وگفت برای این دوستان ما شبهاتی پیش آمده اینها به خاطر جوّ بدی در مدرسه در موردشخص آیت الله بهشتی وجود دارد سوالاتی دارند من گفتم شما که اطلاعات بیشتری دارید در این موضوع صحبت کنی من مشغول صحبت شدم🤔 تا ساعتها برای آنها دلیل ومدرک ارائه کردم تا شبهات آنها برطرف شد وقتی خواستم به خانه بروم خوشحال😊 بودم از اینکه توانستم مشکل فکری برخی از جوانان مذهبی را رفع کنم اما بیشتر از من خوشحال بود 😄 او همینطور از من تشکر میکرد ومیگفت نمیدانی چه کمک بزرگی به من کردی چند روز بعد به من گفت وقتش رو داری به یکی از مغازه های خیابان ناصر خسرو برویم گفتم باشه بریم سوار موتور شدیم ورفتیم جلوی یکی از مغازه های ناصر خسرو ایستادیم داخل یک مغازه رفت وخودش شروع به صحبت کرد من بیرون ایستاده بودم ومیدیدم مودبانه با مغازه دار صحبت میکند🤔 وبعد با مشایعت مغازه دار بیرون آمد آنها خدا حافظی کردند و خوشحال سوار موتور🏍 شد طی مسیر از سوال کردم اینجا چه کار داشتی ؟ یه بنده خدا دیروز آمده بود توی محل میگفت من شاگرد یه مغازه توی ناصر خسرو بودم صاحبکار من مرا اخراج کرده😕 وحق وحقوق من رو نمیده من هم آدرس مغازه را گرفتم گفتم با صاحبکار شما صحبت میکنم انشاءالله مشکل شما حل میشه... گفتم جون توهم بیکاری ها ول کن بابا.. ادامه داد آدم هرکاری از دستش بر میاد باید برای بندگان خدا انجام بده🤗 من همین الان با صاحبکارش صحبت کردم سعی کردم با اخلاق خوش با او برخورد کنم الحمد لله خدا کمک کرد ومشکل این آقا هم حل شد وچه زیبا فرمودند امام کاظم علیه السلام همانا مهر قبول اعمال شما بر آوردن نیاز برادرانتان ونیکی کردن آنها در حد توانتان است والا اگر چنین کنید هیچ عملی از شما پذیرفته نمیشود... @SALAMbarEbrahimm
اون شب بہ سنگر ما آمده بود تا شب را در سنگر بگذراند . 😴 ولی ما او را نمی شناختیم . هنگام خواب گفتیم : « پتو نداریم برادر !!! » 🙂 گفت : « ایرادی نداره ... » یڪ برزنت زیر خود انداخت و خوابید . صبح وقت نماز فرمانده گردانمان آمد و گفت : « برادر خرازی شما جلو بایستید . » و ما تازه فهمیدیم 😥 ڪه او فرمانده لشگر حاج حسین خرازی بود ... 👈 سردار شهید حاج حسین خرازی– فرمانده لشگر امام حسین (ع) ♥️
کانال کمیل
#شهید‌_محسن‌_حججی #قسمت_پنجم (بخش اول) از زبان دایی‌ همسر‌ شهید تازه خواهرزاده ام را عقد کرده بود
( بخش دوم) از زبان . عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن خانه‌مان. گوشه اتاق پذیرایی گذاشته بودم. تا داخل شد و چشمش به مجسمه افتاد، نگاهش را قاپید. انگار که یک زن واقعی را دیده باشد!‼️ بهم گفت: "دایی جون شما دایی زنم هستید. اما مثل دایی خودم می مونید. یه پیشنهاد. اگه این مجسمه را بردارید و به جاش یه چیزه دیگه بزاری خیلی بهتره."😉 گفتم:" مثلاً چی؟" گفت:"مثلاً عکس شهید کاظمی. " با گوشه لبم لبخندی زدم که یعنی ول مان کن بابا، عکس شهید دیگر چه صیغه ای بود. نگاهم کرد و گفت: "دایی جون وقتی روبروی آدم باشه، آدم حس میکنه گناه کردن براش سخته. انگار که شهید لحظه به لحظه داره می‌بیند مون." حال و حوصله این تریپ حرف ها را نداشتم.😩 خواستم یک جوری او را از سر خودم وا کنم گفتم: "ما که عکس این بنده خدا این را نداریم." گفت: "خودم برات میارم. "😉 نخیر ول کن ماجرا نبود. یکی دو روز بعد یه قاب عکس از شهید کاظمی برایم آورد. با بی میلی و از روی رودربایستی ازش گرفتم گذاشتمش گوشه اتاق.😬 الان که نیست آن قاب عکس برایم خیلی عزیز است.خیلی. محسن است و هم حس می کنم حاج احمد با آن لبخند زیبا و نگاه مهربانش دارد لحظه به لحظه زندگی ام را می بیند حق با محسن بود انگار کردن واقعا سخت است😔 یک بار با هم رفتیم اصفهان درس . آن جلسه خیلی بهش چسبید.😍 از آن به بعد دیگر نمک گیر جلسات حاج آقا شد. جمعه ها که می رفتیم سر حاج احمد،جوری تنظیم می کرد که با درس اخلاق آیت الله ناصری هم برسیم. توی جلسات دفترچه اش را در می‌آورد و حرف ها و نکته های حاج آقا را می‌نوشت. از همان موقع بود که بیشتر شد دیگر حسابی رفت توی نخ . یادم هست آن سال ماه شعبان همه هایش را گرفت چند وقتی توی مغازه پیشم کار می‌کرد. موقع مغرب که می شد سریع جیم فنگ می شد و می رفت. می گفتم: "محسن وایسا نرو. الان تو اوج کار و تو اوج مشتری." محلی نمی‌گذاشت می گفت: "اگه میخوای از حقوقم کم کن من رفتم." می رفت من می ماندم و مشتری ها و… خم که رفته بودیم برای ، محسن وسط مراسم ول کرد و رفت توی یک اتاق شروع کرد به نماز خواندن. دیگر داشت کفرم را در می آورد😠 رفتم پیشش گفتم: "نماز تو سرت بخوره یکم آدم باش الان مراسم جشنته. این نماز رو بعداً بخون." به کی می گفتی؟ گوشش بدهکار نبود همان بود که بود☹️ ...
کانال کمیل
این بحث رو با روایتی از امام صادق (ع) به اتمام میرسونیم🌷 ❣‌امام صادق علیه السلام: ‌ ✨هرکس مجردی را همسر دهد از جمله کسانی است که خداوند در روز قیامت به او نظر می افکند. ‌ 📚 کافی، ج۵، ص۳۳۱ ‌ ✍بزرگترین مانع ازدواج بعداز و نبود هست 🍃 پسران و خصوصا دختران واقعا پاکی وجود دارن که شناخته نشدن ، معرفی نشدن و مافکر میکنیم اصلا وجود ندارن! بحث واسطه گری خیلی کمرنگ شده و یکی از دلایل بالارفتن سن ازدواج همین مورد میتونه باشه.. 🍃حضار ریش سفید ؛ اگه مواردی رو در آشنایان مشاهده کردید که احساس کردید برای هم مناسب هستن ، حتما بهم دیگه معرفیشون کنید و بانی امر خیر باشید فراموش نکنید مرد باید ؛ ، ، و داشته باشه زن باید ؛ عفیف و پاکدامن باشه ، مومن باشه ، زرنگ و باحیا باشه ✨اصالت خانوادگی مهمه ، مذهبی نماهم تادلتون بخواد زیاده... 😊 ✨انتخاب داشته باشید تا زندگیتون باشه😉 آرزوی خوشبختی تک تک شما عزیزان رو از خداوند منان خواستاریم❤️
کانال کمیل
#واکنش‌اعضاء ۱۸
✍در پایان این بحث شاید نکاتی لازم ب ذکر باشه که دونستن و فکر کردن بهش بد نیس 🍃اکثرا از ساده زیستی گفتید و خودتون رو عامل به این موضوع میدونستید ✨آیا واقعا همینطوره!؟ ✨حاضرید بدون مهریه و جهیزیه یا باکمترین مقدارش کنار بیایید! ✨حاضرید شروع زندگیتون تو خونه ی اجاره ای (یا یکی اتاق های خونه ی پدری ) باشه و غذاهای خونه پدری تو شروع زندگیتون لاکچری محسوب بشه! گاهی اوقات شب رو با نون و تخم مرغ سرکنی و... ✨حاضری با کسی ازدواج کنی که خونه ، ماشین ، خانواده پولدار یا حتی متوسط نداره اما صداقت ، نجابت و جربزه کار و داره! ✨حاضری باکسی ازدواج کنی که از خانواده ای متوسط به پایین که توانایی خرید جهیزیه رو نداره و از نظر جایگاه اجتماعی هم جایگاه خاصی رو ندارن چهره ای متوسط داره اما اخلاق ،نجابت ، پاکی ، صداقت و حجب حیا داره ازدواج کنی! (نمیگم هم کفو بودن رو نادیده بگیر ، اما سطح انتظارات رو بیار پایین و اینقدر از خود راضی و خودبرتر بین نباش ) ✨اگه واقعا اینطوره پ این همه چرا!! همتونم میگید اون یکی مقصره! نه عزیز من همتون مقصرید هر کدومتون به اندازه ای تو این بحران سهم دارید یکی با تبرج و خودنمایی سطح انتظار از ظاهر همسر اینده رو برده بالا اونیکی با ظاهرسازی و... اعتماد رو کمرنگ کرده و اشتباه رو انداخته تو دل بقیه توهم اون وسط گم کردی خودتو 😒 عقلتون رو به کار بندازید و انتخاب کنید تا بتونید زندگی کنید به فکر مجردا باشید و این افراد هم کفو رو که میشناسید بهم دیگه معرفی کنید به فکر بچه هاتون باشید و رو بهشون هدیه بدید نه آسایش... خونه و ماشین و... آسایش رو شاید تا حدودی تامین کنه اما آرامش به این چیزا نیست... (از مراسمات بیخود و هزینه بردار هم که نگم ، طرف چند سال نامزده چون نمیتونه عروسی فلان... بگیره هنوز خونه بابا ننه هاشون و جدا از هم هستن😒) ✍بخدا درک نمیکنم این تجمل گرایی و چشم و هم چشمی های بیخود رو 😞 🚫این وسط مراقب حیله ی یاعلی
کانال کمیل
یوسف یه #تسبیح هزارتایی داشت و هرشب ذکر می گفت، به دلیل #صلوات های زیادی که ایشون تو یک روز می فرستا
🌷بعضی دوستان به ایشون میگفتن یوسف زهرا که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا یوسف به مادرمون خانم (سلام الله علیها) بود... ✨ نوای ملکوتی در تلاوت کریم داشت و هرکسی رو باصداش تحت تاثیر قرار میداد. آقا یوسف از بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد، طرف رو مجذوب خودش میکرد. 🌱یوسف بمب روحیه بود. همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض میرسوند. می گفت یوسف با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد. می گفت بابا اول وقت رو نباید فراموش کنیم. یادمه بعد شهادتش افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و میگفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم. یوسف همیشه دست بوس و بود و به خانواده می گفت : چطوری ! چطوری ! مادرش ناراحت می شد و میگفت من می خوام دامادیتو ببینم . یوسف می گفت نه مامان حالا زوده...
مثلا دختر خانم مذهبی تو خواستگاری میگه آقا باید حتماً نظامی و بسیجی باشه!! جدیدا هم مد شده میگن باید سیکس پک داشته باشه ! به نظرت نظامی که اخلاق نداشته باشه، یا خانواده اش مشکل داشته باشن به چه دردی میخوره؟! چرا تو ظواهر گیر کردید...!؟ درسته خوبه آدم بسیجی باشه ، ورزشکار باشه ولی هستن آدم هایی که مشکل دارن... از نظامی ، بسیجی و ورزشکار بودن مهم تر ، ادب ، فهم ، و شعوره و.... ممکنه طرف نظامی باشه همه اینا روهم داشته باشه ممکنه نظامی باشه و هیچکدوم اینا روهم نداشته باشه اما دختر خانم هیکل و شغل آقا رو دیده چشم و گوشش بسته شده... میگه مثل این دیگه وجود نداره... بیخیال تحقیق بدون جدی گرفتن مسائل مهم تر تن به ازدواجی غلط میده و...