🌷 شهید مدافع حرم #عبدالله_باقری ( بادیگاردی از سپاه انصار المهدی )🌷
تو یکی از جلسات در سوریه گفت: "ما مدافع حرم نیستیم بلکه ما به خانم حضرت زینب سلام الله علیها #پناه_آوردیم و این ما هستیم که پناهنده و فدایی ایشان شده ایم".
بعد از عملیات ها با یادآوری صحبت حضرت آقا که "اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید" خستگی رو از تن و جان بچه ها بیرون می کرد.
شادی روحش #صلوات
شغلش باعث شد تا خاطرهی جالبی در مراسم عروسی ما اتفاق بیفته...
خب عبدالله محافظ بود و عادت کرده بود به دلیل حفاظت از شخصیتها که همراهش هستند در عقب رو باز کنه طرف که نشست خودش بره و جلو بشینه...
روز عروسی وقتی خواست منو از آرایشگاه به سالن ببره در عقب رو باز کرد من سوار شدم بعد خودش تا رفت جلو بشینه فیلمبردار گفت: «داری چیکار می کنی؟!»
خندید و گفت: «ببخشید حواسم نبود» 😅
#شهید_مدافع_حرم
#عبدالله_باقری
شغلش باعث شد تا خاطره ی جالبی در مراسم عروسی ما اتفاق بیفته...
خب عبدالله محافظ بود و عادت کرده بود به دلیل حفاظت از شخصیت ها که همراهش هستند در عقب رو باز کنه طرف که نشست خودش بره و جلو بشینه...
روز عروسی وقتی خواست منو از آرایشگاه به سالن ببره در عقب رو باز کرد من سوار شدم بعد خودش تا رفت جلو بشینه فیلمبردار گفت «داری چیکار می کنی؟!»
خندید و گفت: «ببخشید حواسم نبود»😅
شهید مدافع حرم
#عبدالله_باقری
شغلش باعث شد تا خاطره ی جالبی در مراسم عروسی ما اتفاق بیفته... 😅
خب عبدالله محافظ بود و عادت کرده بود به دلیل حفاظت از شخصیت ها که همراهش هستند در عقب رو باز کنه طرف که نشست خودش بره و جلو بشینه...
روز عروسی وقتی خواست منو از آرایشگاه به سالن ببره در عقب رو باز کرد من سوار شدم بعد خودش تا رفت جلو بشینه فیلمبردار گفت «داری چیکار می کنی؟!» 😐
خندید و گفت: «ببخشید حواسم نبود»😅😂
شهید مدافع حرم #عبدالله_باقری🌷
شغلش باعث شد تا خاطره ی جالبی در مراسم عروسی ما اتفاق بیفته... 😅
خب عبدالله محافظ بود و عادت کرده بود به دلیل حفاظت از شخصیت ها که همراهش هستند در عقب رو باز کنه طرف که نشست خودش بره و جلو بشینه...
روز عروسی وقتی خواست منو از آرایشگاه به سالن ببره در عقب رو باز کرد من سوار شدم بعد خودش تا رفت جلو بشینه فیلمبردار گفت «داری چیکار می کنی؟!» 😐
خندید و گفت: «ببخشید حواسم نبود»😅😂
شهید مدافع حرم #عبدالله_باقری🌷