🌷زندگی شهدا🌷
#مردان_بی_ادعا
همراه ابراهیم راه می رفتیم....
رسیدیم جلوی یک کوچه، بچه ها مشغول فوتبال بودند.
به محض عبور ما، پسر بچه ای محکم توپ را شوت کرد.
توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد.
به طوری که ابراهیم یک لحظه روی زمین نشست.
صورتش سرخ سرخ شده بود.
خیلی عصبانی شده بودم.
به سمت بچه ها نگاه کردم.
همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند.
ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش.
پلاستیک گردو را برداشت.
داد زد: بچه ها کجا رفتید...
بیایید گردوها رو بردارید
بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم.
توی راه با تعجب گفتم:داش ابرام این چه کاری بود!؟
گفت: بنده های خدا ترسیده بودند،از قصد که نزدند.️
بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع را عوض کرد.
اما من می دانستم انسانهای بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل می کنند....
#شهید_ابراهیم_هادی
نثار ارواح مطهر شهدا #صلوات
ناهار اشرافی داشتیم؛ ماست...
سفره را انداخته و نیانداخته، دکتر رسید.
دعوتش کردیم بماند.
دست هاش را شست و نشست سر همان سفره..
یکی می پرسید:
"این وزیر دفاع که گفتن قراره بیاد سرکشی، چی شد پس؟"
#شهید_مصطفی_چمران
#مردان_بی_ادعا
شهید حسنوند همیشه روزه بود، جبهه هم که میرفت با فرماندهاش قرار میگذاشت که 10 روز جابجایش نکنند تا بتواند قصد کند و روزه بگیرد.
جوان 21 ساله که یکی از نیروهای زبده اطلاعات عملیات لشگر 57 ابوالفضل (ع) بود، طی عملیاتی در منطقه حاج عمران مفقودالاثر شد و پس از یکسال که خانواده منتظر جنازه اش بودند، با پیکری کاملاً سالم به خرم آباد برگشت، به دستور نماینده امام و امام جمعه خرم آباد - آیه الله میانجی- پیکر شهید به مدت یک هفته در مکان مخصوصی در بیمارستان شهید مدنی خرم آباد مورد زیارت عموم مردم شهر قرار گرفت، عطر خوشبوی پیکر مطهر شهید همه زائرین را مبهوت کرده بود.
#شهید_توکل_حسنوند
#مردان_بی_ادعا
#مردان_خاکی
#جبهه
تہ صف بودم، به من آب نرسید.
بغل دستیم لیوان آبش را داد دستم.
گفت من زیاد تشنہام نیست.
نصفش را تو بخور.
فرداش شوخے شوخے به بچهها گفتم از فلانی یاد بگیرید، دیروز نصف آب لیوانش را به من داد.
یکے گفت:
لیوانها همهاش نصفہ بود...♥:)
#مردان_بی_ادعا❤️
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
ده ماه بود ازش خبری نداشتیم! مادرش میگفت: "پاشو برو ببین چی شده این بچه؟! زنده است؟ مرده است؟ "
می گفتم: "کجا برم آخه خانم؟ جبهه که یه وجب دو وجب نیست! از کجا پیداش کنم؟ "
رفته بودیم نماز جمعه. حاج آقا آخر خطبه ها گفت: "حسین خرازی را دعا کنید!"
آمدم خانه، به مادرش گفتم. پرسید: "حسین ما رو میگفت؟!"
گفتم چی شده که امام جمعه هم می شناسدش؟!!
نمی دانستیم فرمانده لشکر اصفهان است.
#مردان_بی_ادعا ...
شهید حسن باقری:
اگر از دست کسی ناراحت هستید ،دو رکعت نماز بخوانید و بگویید؛
خدایا ! این بنده تو حواسش نبود ، من از او گذشتم ، تو هم بگذر ...
#سخته_نه؟!
#امتحان_کنیم_شاید_خوب_بود...
و اینگونه بود که بعضیها عزیزِ دل خدا شدند ...
خدا خریدشون... شدن #شهید حسن باقری...
#مردان_بی_ادعا
ناهار اشرافی داشتیم؛ ماست...
سفره را انداخته و نیانداخته، دکتر رسید.
دعوتش کردیم بماند.
دست هاش را شست و نشست سر همان سفره..
یکی می پرسید:
"این وزیر دفاع که گفتن قراره بیاد سرکشی، چی شد پس؟!"
#شهید_مصطفی_چمران🌷
#مردان_بی_ادعا...
صبح که میشود
عزمت را جزم کن
بالهای عشق را بگشا
و در آسمان زندگی پرواز کن
زیبا ، آزاد و رها🍃🕊
امروز روز دیگری است...🌱
#تیر1364
#یادشهداباصلوات
#مردان_بی_ادعا ❤️
همیشه که روی دوششان آرپیجی نبود!
بعضی اوقات هم هندوانه حمل میکردند...
#مردان_بی_ادعا🌷