#همه_وجودم_فدای_آقا_ريش_چه_ارزشى_دارد....!
🌷در عملیات بدر حاج بصیر فرمانده گردان یا رسول (ص) بود، من هم مسؤول تبلیغات گردان بودم، یکی دو شب قبل از عملیات، حاج بصیر به من گفت: منصور جان! برو از طرف من به بچه های گردان سلام برسان و بگو همه ریش هایشان را بزنند، چون احتمال این که دشمن از مواد شیمیایی استفاده کند زیاد است.
🌷من چند نفر از بچه هایی که لوازم سلمانی داشتند را آماده کردم و دستور حاجی را به همه اعلام کردم، پیرمردی بود اهل آمل که فامیلی اش دنکوب بود، وقتی به او گفتیم؛ ریشت را باید بزنی ناراحت شد و گفت: من تو عمرم ریشم را نزدم، حالا بیایم بعد عمری ریشم را از ته بزنم؟ اگر گردنم را قطع کنید، من تن به این فعل حرام نمی دهم.
🌷من ماجرا را به اطلاع حاج بصیر رساندم، حاجی پابرهنه به سمت چادر آقای دنکوب رفت و من هم او را همراهی کردم، وقتی به چادر رسید با تبسم همیشگی اش به آقای دنکوب گفت: حاج آقا! اگر بگویم این دستور از جانب من نبود و از سوی آقا و مولایمان امام عصر (عج) صادر شد، شما باز هم ریش تان را نمی زنید؟
🌷آقای دنکوب حاجی را در آغوش گرفت و بوسید و گفت: همه وجودم فدای امام زمان (عج)، جانم را تقدیم آقا می کنم، ریش چه ارزشی دارد!
راوی: رزمنده منصور میار عباسی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات