#عاشقانه_شهدا
امین روزها وقتی در طول روز به من زنگ میزد و میپرسید چه میکنی؟ اگر میگفتم #کاری را دارم انجام میدهم میگفت: «نمیخواهد بگذار کنار وقتی آمدم #باهم انجام میدهیم.»
میگفتم: «چیزی نیست،مثلاً فقط چند تکه ظرف کوچک است» میگفت: «خب همان را بگذار وقتی #آمدم با هم میشوریم »
مادرم همیشه به او میگفت: «با این بساطی که شما پیش میروید #همسر شما حسابی تنبل میشود ها☺️ »
امین جواب میداد: «نه حاج خانم مگر زهرا #کلفت من است⁉️ زهرا #رئیس من است »
به خانه که میآمد دستهایش را به علامت #احترام نظامی کنار سرش میگرفت و میگفت:" #سلام_رئیس"
نقل از خانم حسنوند همسر شهید #شهید_امین_کریمی