رجب را نفهمیدیم
شعبان را تقدیم کردی
شعبان را رها کردیم
به رمضان میهمانمان کردی
تو بگو این همه دوست داشتن
برای چه؟ ...
4_5994815845954488004.mp3
7.9M
@salambarebrahimm
#تلنگر
چطور میشود شبیه #حضرت_زینب شد؟
آنقدر مقاوم در بلایا و مصیبتها،
که آرامش و سکونمان، دستخوش تغییر نگردد ...
#استاد_شجاعی
#سیره_شهدا
🌸جلسه خواستگاری گفت دوست دارم همسر آینده من راضی و راز دار باشد، اگر گاهی نان شب نداشتیم بخوریم، کسی نباید بفهمد و اگر برایمان مائده آسمانی از آسمان آمد هم کسی نباید بداند و باید به آن چیزهایی که داریم راضی باشیم و همیشه شکر گذار...
روی چشم و هم چشمی و سنتهای غلط حساس بود، اگر مهمانی میرفتیم که چند نوع غذا داشتند، ناراحت میشد و میگفتند: با یک نوع غذا هم سیر میشدیم.
وقتی چیزی میخرید توجه میکرد که فروشنده فرد مومن و حلال خور باشد، از فروشنده بیحجاب خرید نمیکرد، حتی اگر ارزانتر هم میفروختند
هر وقت شهیدی می آوردند، دوست داشت باهم و همراه محمد رسول در مراسمات شرکت کنیم، و به شوخی میگفت: دفعه بعدی دیگه نوبت من هست که بروم.
"شهید روحالله صحرایی"
#یـا_زهـــرا
🍁در خط مقدم، کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پـرپـر شده بودند خیلی مجروح شده بودند .
🍁حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باورمیکردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد.
🍁حاجی گفت هر جور شده با بی سیم تورجی زاده را پیدا کن،(شهیدتورجی زاده فرمانده گردان یازهرا مداح با اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا بود
🍁خلاصه تورجی را پیدا کردند حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت تورجی چند خط #روضه_حضرت_زهرا برام بخون.
🍁تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت ،صدا را روی تمام بیسیم ها انداخته بودند،خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند #تڪبیر میگند خط را گرفته بودند عراقی ها را تارو مار کردند
🍁تورجی زاده خونده بود :
در بین آن دیوار و در.....
زهرا صدا میزد پدر.....
دنبال حیدر می دوید.....
از پهلویش خـون می چکید......
✨زهرای من...زهرای من...✨
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#شهادت:5 اردیبهشت سال 66
اگر خدا بخواهد ...
از کارهای خراب ما
با توبه
نتیجه و عمل نیک
در میآورد ...
یا مبدّل السَیّئات بالحَسَنات است ...
پس دم غروب #شعبان
اِغفِر لِهذا بحقِّ المهدی ...
همدیگر را حلال کنیم !
هر کس در این ماه رمضان به جایی رسید در راه ماندگان را هم یاد کند!
#التماس_دعا به هر قدم و به هر نفستان!
#رمضان
باراد موزیک _ دانلود آهنگ , عاشقانه , موزيك ويديو , مداحي , سخنراني , آلبوم , بي كلام , ورزشي دانلود مناجات با خدا کریمی - باراد موزیک.mp3
1.48M
@salambarebrahimm
حاج محمود کریمی
🌺 نواهنگ و مناجات بسیار زیبا
🌺 خدایا اگر بنده ای بد کارم شوق رحمت دارم...
#ماه_رمضان #رمضان
#امام_زمان
Doa_e_Eftetah_110519011832.mp3
15.71M
@salambarebrahimm
حسین حقیقی
❤️ دعای افتتاح
#رمضان
هدایت شده از کانال کمیل
جزء اول.mp3
4.13M
💠جزء اول قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی
@salambarebrahimm
✍یکی از دوستان می گفت:
درصحن جامع رضوی دیدم حاجی تشت قرمزدستشان است ودارد می رود،کنجکاوشدم وبرای این دنبالش رفتم ،دیدم رسید به پیرمردی و پای اورادرتشت گذاشت و ماساژمی داد؛رفتم نزدیک وگفتم حاجی این چه کاری است؟
گفتند"ایشان پدرم هستند"
#حاج_قاسم این طوری حاج قاسم شد.
#خاطرات_شهدا
خیلی کوچولو بود فکر میکنم شش سال و دو سه ماهه.
یه دونه ازین تیرکمون قدیمیا با فاطمه خانم براش درست کردیم و دادیم بهش که تمرین کنه.
می رفت تو بالکن و با این توپ کوچولوهای پلاستیکی تفنگ ساچمه ای تمرین تیر اندازی می کرد.
یهو اومد تو خونه و داد زد "ای واااای، فکر کنم پرنده ای چیزی بود!" و بدو بدو رفت پایین.
خیلی زود برگشت بالا، دیدم دستشو تا کرده و یه گنجشک کوچولو تو بغلشه.
احتمالا تیر بهش خورده بود و افتاده بود، یا بادی که میومد انداخته بودش، دقیق نفهمیدیم.
با کمک هم براش یه جای گرم درست کردیم و چند روزیم بهش آب و غذا دادیم. با چوب بستنی برای بالش که آسیب دیده بود آتل درست کردیم و گنجشک چند روزی مهمون حسین آقا بود.
مدام بهش سر میزد.
خیلی ازین غفلتش ناراحت بود، یه چیز عجیبی. بچه شش ساله و این درجه از مهربانی با یه پرنده کوچولو و رشد نفس لوامه ...!
بعد یه هفته که دیگه بال گنجشک خوب شده بود و حسابی پروار شده بود، با کمک بابا بردن گذاشتنش تو لونش بالای همون درخت.
چند روزی کشیک میداد ببینه بابا مامانش برمیگردن یا نه.
که بالاخره برگشتن و خیالش راحت شد.
#شهید_حاج_حسین_معز_غلامی❤️
⭕️ ماجرای خواندنی توجه حاج قاسم به وضعیت آهوها
🔹علاءالدین بروجردی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، با اشاره به ماجرای هولناک زنده به گور کردن هزاران جوجه یک روزه به بهانه تنظیم تولید، در یادداشتی نوشت:
🔹روزی یکی از همرزمان نزدیک شهید بزرگوار سرلشگر قاسمی می گفت در یکی از سفرهای سردار سليمانی در بحران داعش در عراق که در فصل زمستان صورت گرفته بود، حاج قاسم در شرايطی از عراق تماس گرفت که صدای تيراندازی ها به وضوح به گوش می رسید.
گفت: شنيدم تهران برف سنگينی آمده با اين برف آهوهايی كه در كوه نزديك پادگان مقر سپاه وجود دارد حتما برای پيداكردن غذا پايين ميی آيند. همین امروز به اندازه كافی علوفه تهيه كن و در چند جا قرار بده كه آنها از گرسنگی تلف نشوند.
من، چون آن زمان فرمانده بودم سریع اقدام کردم و تا ظهر نظرشان را عملی نمودم. با کمال تعجب بعد از ظهر مجددا زنگ زد و گفت: چه كردی؟! گفتم دستور فرمانده عملی شد و آهوها دعاگو هستند.
من از ایشان سوال کردم در شرايط سخت که با داعش درگیر هستید چگونه به فكر آهوهای نزدیک مقر هستيد؟ پاسخداد: من به شدت به دعای خير آنها اعتقاد دارم.
🔹حالا منش سردار را مقایسه کنید با #جوجه_کشی سودجویان
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
🌷 دعای روز اول
ماه مبارک رمضان 🌷
❤️ بسم الله الرحمن الرحیم ❤️
🍃اَللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ صِيَامَ الصَّائِمِينَ
وَ قِيَامِي فِيهِ قِيَامَ الْقَائِمِينَ
وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَهِ الْغَافِلِينَ
وَ هَبْ لِي جُرْمِي فِيهِ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ
وَ اعْفُ عَنِّي يَا عَافِياً عَنِ الْمُجْرِمِينَ 🍃
🌸خدايا روزه ام را در اين ماه روزه روزه داران قرار ده،
و شب زنده داری ام را شب زنده داری شب زنده داران،
و بيدارم كن در آن از خواب بی خبران،
و ببخش گناهم را در آن ای معبود جهانيان،
و از من درگذر، ای درگذرنده از گنهكاران 🌸
#التماس_دعا
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
دلم هوای ..
شلمچه کردہ
سرزمین عشق
سنگرهای نور..
لاله های خونین🌹
خاک مقدس جبهه
که..
بوی بهشت میدهد..
دلم قدم گذاشتن به آسمان را میخواهد،
اما!...
حیف از زمان ها...
حیف از محروم شدن ها...💔
گاهی یک تلنگر میتواند همین باشد ...
که شهیدی بگوید :
ما از حلالش گذشتیتم شما از حرامش نمیتوانید بگذرید ؟
#دنیا_برای_دنیا_دارها...
شهید مدافع حرم کربلایی
🌹 #حسین_معزغلامی 🌹
که در جریان فتنه ۸۸ مجروح میشود، بعد از حضور در عراق و سوریه در #وصیت_نامه اش می نویسد:
در کفنم یک سربند یاحسین(ع) و تربت کربلا قرار بدهید.تا می توانید برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست.
هم به خانواده و هم به دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و… پیرو ولایت فقیه باشید. #امر_به_معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود...
جوانی_که_حاجت_میدهد_1395-11-13-12-02.mp3
9.17M
روایتگری
@salambarebrahimm
یه جوون طلبه ای رفت خواستگاری جوابش کردن دلش میگیره ؛ از طریق یکی از دوستاش میره خادم الشهدا میشه...
راوی، روایتگر_شهدا
التماس دعای مخصوص دارم
هدایت شده از کانال کمیل
4_191885287515750608.mp3
3.97M
💠جز دوم قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی
@salambarebrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃روایتگری سردار مهدی رمضانی درباره کرامات شهدای کانال_کمیل
ایشان از بازماندگان کانال و همرزم شهید ابراهیم_هادی بودند
#طنز_جبهه
مثل مأموران سرشماری، چند نفر از بچه های گردان با دفتر و دستک، راه افتاده بودند سنگر به سنگر از سایر رزمنده ها راجع به تعداد خانوار و اهل و عیالشان می پرسیدند، فرق نمی کرد چه سن و سالی داشته باشد، پدر باشد یا پسر. همه کنجکاو بودند بدانند قضیه از چه قرار است.
نام، نام خانوادگی، شغل، محل سکونت، تعداد افراد خانواده، پسر یا دختر و به این ترتیب تا آخر.
مدتها این روشی بود مثل خیلی از روشهای دیگر برای وقت خوش کردن و مشغول کردن ذهن و دل تازه واردها و در نهایت وقتی از این مأموران قلابی!
سؤال می شد این اطلاعات را برای چه می خواهید می گفتند: هر خانواده که پنج پسر یا مرد داشته باشد، خمس بدهد.
خمس اولادش را و از هر پنج نفر یک نفر باید چهار چرخش برود هوا و شهید بشود!😂
۲۷ سال سن؛ ۲۵ سفر کربلا 🧡❤️
حسین آقا به گفته مادرش، وقتی دلش میگرفت، تنها چیزی که حالش را خوب میکرد کربلا رفتن بود؛ در ۲۷ سال سنش، ۲۵ بار زیارت رفته بود؛
سالی چهار پنج بار زمینی با دوستانش میرفت کربلا، همسرش را هم در چهار ماهی که عقد بودند، برد کربلا؛ یکبار زیارت سهروزه رفته بود و یک عرب به او گفته بود أنت مجنون؟ پرسیده بود مگر دیوانهای که هنوز نیامده برمیگردی؟ حسین پاسخ داده بود:ٱنا المجنون الحسین!
#حال_خوب
يَا حَبِيبَ مَنْ لاَ حَبِيبَ لَهُ ...
ای کسی که وقتی
دوست های جدید پیدا میکنی
دوستهای قدیمی را فراموش نمیکنی...
#جوشن_کبیر
هدایت شده از کانال کمیل
جزء سوم(@Iran_Iran).mp3
4.16M
@salambarebrahimm
💠جز سوم قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی
🍃🌸
گناهکارم قبول
ولی من بنده توام ، بنده پیشمانِ تو !
فقـط رو تو از من بر نگردون !