#تلنگر
اگر دیدی "صوتِ قرآن" اذیتت میکند؛
بدان مردهای!!!
بدان آنقدر #غرقِ_صدای_دنیا شدهای
که دیگر "ضربان قلبت" با "سخن خدا"
کوک نمی شود!
💠شرح حال شهدا را بنویسید؛
گاهی شهیدی نه فرمانده بوده و نه معروف ولی شرح حالش دلها را منقلب می کند🌷
شرح حال این شهدا را بنویسید. ما میبینیم که یک شهید گمنام، یک شهیدی که نه سردار بوده، نه فرمانده بوده، نه شخصیّت معروفی بوده، وقتی شرح حالش نوشته میشود و میآید در اختیار افکار عمومی، دلها را در موارد زیادی منقلب میکند؛ [البتّه] وقتیکه درست و با رعایت جوانب گوناگون، این شرح حالها نوشته بشود؛ این کار را بکنید.
بیانات رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان خراسان جنوبی ۱۳۹۷/۰۸/۱۴
#فرمانده_اى_كه_انگار_فرمانده_نبود!
🌷آن شب به سنگر ما آمده بود تا شب را در سنگر بگذراند ولی ما او را نمى شناختيم. هنگام خواب گفتیم: پتو نداریم! گفت: ایرادی نداره. یک برزنت زیر خود انداخت و خوابید.
🌷....صبح وقت نماز فرمانده گردانمان آمد و گفت: برادر خرازی شما جلو بایستید. و ما آنوقت تازه او را شناختیم....
🌹 به ياد سردار شهيد حاج حسين خرازى
❌ مسئول يعنى مثل مردم بودن، مردمى بودن....!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
ماجرای این عکس چیست؟
سمت راست: شهید حجت مقدم
نفر وسط: آقا عطا
سمت چپ: شهید مالک اوزمچلویی
شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱؛ عملیات بیت المقدس ۲
اما ماجرای عکس:
زمستان سال شصت وشش عملیاتی به نام بیت المقدس دو در منطقه غرب کشور در کردستان صورت می گیرد در ساعات ابتدایی بامداد اول بهمن طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی #ماووت عراق و در جنگ روبرو توسط تیر بار عراقی در تاریکی شب این دو شهید بزرگوار به شهادت میرسند همرزمان این شهدا این عزیزان رو زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا و چند نفر دیگه می مانند تا حتما دوستانشون رو برگردونن...
روزها به خاطر داشتن دید توسط دشمن حرکتی نداشتن و در تاریکی شب و در اون برف و سرما و کوهستان، شهدا رو روی دوششون حمل میکردن...
سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن که اونجا این عکس و چند تا عکس دیگه به یادگار می مونه...
دعای مادران شهدا همیشه پشت سر عزیزانی ست که نگذاشتند مادرها چشم انتظار بمانند...
4_5789630376162889373.mp3
4.95M
@salambarebrahimm
حاج آقا دانشمند
ترس از مرگ و روز قیامت
هدایت شده از 💢 بصیرت سایبری 💢
#کف_خیابون
💢به بررسی رویدادهای خاصی پرداخته که حاصل #اطلاعات_سوخته و جمع آوری شده به شکل داستان برای شما عزیزان قابل مطالعه می باشد
موضوع :کاملا امنیتی و اطلاعاتی
ضمن بصیرت افزایی برای عزیزان ، این کتاب از جذابیت فوق العاده ای هم برخوردار هست که خواننده رو درجای خودش میخکوب میکنه تا پایان کتاب...
#پیشنهادمطالعه👌
💢 @BASIRAT_CYBERI
✅دانشجو بودی، #جوان بودی و بسيجي...
اما چرا فقط تو #آسماني شدي و ما اسير زمينيم😔؟؟؟؟
ما هم مثل تو شيداييم اما تو طعم #شيدايي را چشيدي؛ غرق شدي در #شهدا و شهدا چون #مرواريدي در برت گرفتند
#عكست را بر ديوار دلمـ آويختم تا هيچ وقت فراموشت نكنم؛ به تو مينگرم و #لبخندي كه هميشه بر صورتت نقش ميبست
حالا كه در بهشتي #دعايم_كن
تا شاید من هم #شبیه_تو
عاقبت به خیر بشم✅
که شاید ...
#شـهـید_شوم_شبیه_تو!
#شهید_عباس_دانشگر
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
YEKNET.IR - shoor - ayam shahdat imam sadegh98 - javad moghaddam.mp3
4.28M
⏯ #شور احساسی
🍃من که برات خیسه چشام
🍃میگیره تو روضه ات صدام
💔میدونم میشنوی صدامو ، میبینی اشک و گریه هامو...
🎤 #جوادمقدم
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
💔روایت غم 😔
حمید زنده است ٬ خواهش می کنم حمید رو داخل قبر نذارید »
می خواستم تلاش های آخر خودم را بکنم که به خودم بقبولانم حمید هنوز نفس می کشد ٬ ولی انگار کسی صدای من را نمی شنید .
خواهرها و مادر حمید حالشان بد شده بود به عقب رفته بودند ٬ از خانم ها فقط من بودم که از اول تا آخر بالای سرش ایستادم ٬ دلم می خواست تا لحظه آخر چشمم به صورت و چشم های حمید باشد٬ طاقت دوری حمید را نداشتم ٬ چهره اش را که می دیدم فکر می کردم هنوز هست ٬ خاک ها را بوسیدم و روی پیکر حمید ریختم ٬ گفتم :« تا ابد به جای من با حمید باشید .»😔
وقتی خاک ها را ریختند خرد شدن احساسم ٬ عشقم ٬ امیدم ٬ آینده ام و همه چیزم را با تمام وجود حس کردم ٬ بلند بلند گریه کردم ٬ مسئول تدفین گفت :« خانم مرادی آروم باشید ٬ ببینید حمید حتی داخل قبر داره می خنده »٬ چهره اش را نگاه کردم ٬ تبسم بر لب داشت ٬ این خنده دلم را بیشتر سوزاند ٬ می دانستم الان چیزهایی را می بیند که من نمی توانم ببینم ٬ چیزی را حس می کند که من نمی فهمم ٬ دلم بیشتر شکست از این جا ماندگی !😔
یک طرف بابا بود یک طرف عمو نقی ٬ من را گرفته بودند که داخل قبر نیفتم ٬ سنگ های لحد را چیدند ٬ وقتی سنگ ها را می گذارند یعنی همه چیز تمام شد ٬ یعنی دیگر حتی نمی توانستم چهره حمید را ببینم ٬ به سنگ سوم که رسیدند جا نشد ٬ مجبور شدند دوباره سنگ ها را بردارند تا جا به جا کنند..
🌷شهید حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسرشهید
📚 #یادت_باشد
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
🌷 شهید #عبدالحسین_برونسی 🌷
خانومش نذر کرد اگه زنده از جبهه برگشت گوسفند قربانی کنند
عبدالحسین هم وقتی اومد همین کارو کرد و خودش همه قسمتهای گوسفند تا پوست و جگرش را بسته بندی کرد و توی گونی گذاشت پشت موتورش.
خانومش گفت من به فامیل و همسایه ها می دم
_مگه نذرت فی سبیل الله نبوده؟
_آره
_اونا به نون شبشون محتاج نیستند.
همه رو با خودش برد
شادی روحش #صلوات
📚 خاکهای نرم کوشک
#شهیدعباس_بابایی 🌷
اوایل ازدواج به خانومش می گفت؛ آدم مگه روی زمین نمی تونه بشینه، حتما مبل می خواد؟ آدم مگه حتما باید تو لیوان کریستال آب بخوره؟
آخرش خانومش برگشت گفت تو منو دوست داری منم تو رو، چه مبل و ... داشته باشیم یا نداشته باشیم.
بعد از مدتی خونه ای که همکاراشون می گفتند باید بیایم وسایلاشو کش بریم به خانه ای ساده تبدیل شد.
شادی روحش #صلوات
📚 نیمه پنهان ماه5
شهید #علی_چیت_سازیان🌷
آلبومشو نگاه می کرد. آه می کشید و اشک می ریخت می گفت فرشته اینا همه عاشق اباعبدالله (ع) بودند به خاطر آقا خیلی عرق ریختند، خیلی زخمی شدند، خیلی بی خوابی کشیدن، خیلی تشنگی و گرسنگی کشیدن، خیلی زیر آفتاب سوختن، اما یه بار نگفتن خسته شدیم، به اینا نگاه می کنم تا یادم نره الان زمان آرزو و حرف نیست وقت عمل کردنه.
📚گلستان یازدهم
#پای_درس_شهید ❣
جنگیدن در راه خدا
خستگی نمیاره ...
اگه داریم خستہ مےشیم ،
ایراد اینہ ڪه
یہ چیز #غیرخدایی
قاطی قضیہ هست ...
#شهید_حسن_باقری🕊
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
4_5848445181572941612.mp3
4.11M
@salambarebrahimm
امام زمان تو روضه بخوان
از این غم هجران نمانده توان
🎤مهدی اکبری
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 #التماس_دعا
4_5996885839802532631.mp3
1.85M
@salambarebrahimm
💠چرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه را نمی بینیم؟
🎤حجت الاسلام #دارستانی
#قرعه_اول_فدائيان_حاجى!
🌷به قول امروزی ها، حاجی خیلی «فدایی» داشت. بچه ها صف کشیده بودند جلوی بیمارستان و سر اهدای کلیه به حاجی، جر و بحث می کردند. هر کسی می خواست قرعه به نام او بیفتد. بچه ها سر از پا نمی شناختند. هر لحظه به تعداد بچه ها اضافه می شد.
🌷....لحظه شماری می کردند برای اهدای کلیه. اما هر کاری کردند حاجی زیر بار نرفت و گفت: «من شرعاً راضی نیستم که شما جان خودتان را به خطر بیندازید و به من کلیه بدهید. هر چه خدا بخواهد، همان می شود.»
🌹 به ياد فرمانده شهید يدالله کلهر
❌ مسئول خوب با ژن فوق برتر يعنى حاج يدالله
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 شهید #علیرضا_شهبازی 🌷
از روز اولی که وارد تفحص شد هر کاری می تونست انجام می داد و فقط فکر شهید پیدا کردن نبود.
سحر مناجات پخش می کرد و بعدش آبجوش می زاشت.
به قول معروف #کار_راهانداز بود؛ تدارکات، اطلاعات، شناسایی، ثبت نقشه، نگهبانی
ایام نوروز با روی خوش مدام از کاروانها پذیرایی می کرد . می گفتن رضا یه استراحتی بکن. می گفت وقت خوابیدن زیاده...
نثار ارواح طیبه شهدا #صلوات
📚معبرتنگ
4_721038705925555157.mp3
2.52M
🔥از فضیلت بی حجابی برام بگو...
💥چقدر از جوون های
ما گرفتار چشاشونند...
♻️زنه شوهر داشته
شوهر زن داشته اما..
🌷گوش کنید
🎤استاد #دارستانی
🍃 @SALAMbarEbrahimm🍃
دلـم بـہ وسعت دریاگـرفتہ آقا جان
از این زمانہ ازاینجا گـرفتہ آقاجان
بیا دوای غم وغصـہ ها تویی مولا
برای توست ڪہ دلہـا گـرفتہ آقا جان😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال کمیل
💔روایت غم 😔 حمید زنده است ٬ خواهش می کنم حمید رو داخل قبر نذارید » می خواستم تلاش های آخر خودم را ب
🍃پاییز ٬ زمستان ٬ بهار ٬ تابستان ٬ هر چهار فصل را با حمید داخل گلزار شهدا تجربه کردم .
💔و فکرهایی که هیچ وقت دست از سر آدمی بر نمی دارد: « عزیزی که به خاک سپردی استخون شده یا نشده ؟ درد کشیده یا نکشیده ؟ وقتی هوا گرمه نگرانی ٬ وقتی که برف میاد بند دلت پاره میشه نکنه سردش بشه ٬ نکنه بارون اذیتش کنه »😔
با این که میدانی همه چیز تمام شده و روح از بدن رفته است ولی تعلق خاطری که داری هیچ وقت کهنه نمی شود...
📚یادت باشد ص 319
🌷رفقا نکنه با اعمالمون شرمنده این شهدا و خانواده هاشون بشیم..!😔
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
#کلام_شهید
✦ هرخانمی که چادر به سر کند و #عفت_ورزد و هرجوانی که #نمازش را دراول وقت بخواند،سفارشش رابه مولایم امام حسین(ع)می کنم...
#شهید_حسین_محرابی
شهادت ۱۱ آذر۹۵
✍ برگی از خاطرات
🌸چند ماهی بود که جذب تشکیلات #اطلاعات شده بود و هر روز به محل کارش رفت و آمد داشت. از اینکه با سختی و به صورت #پیاده_سوار هر روز می رفت ناراحت بودم و تصمیم گرفتم با پول بازنشستگی #وسیلهای برایش تهیه کنم.
🌸تنها پسرم بود و خاطرش برایم عزیز بود لذا با او تماس گرفتم و گفتم: می خواهم ماشینی را ثبت نام کنم به نظرت چه ماشینی بهتر است؟ تصور کرد که می خواهم ماشین #خودم را بفروشم و تبدیل به احسن کنم.
🌸برای همین گفت: شنیده ام که ال نود ماشین خوبی است. حرفش را پذیرفتم و ال نود ثبت نام کردم. چند مدتی از تحویل گرفتن آن نگذشته بود که حسن به #مرخصی آمد و در یک فرصت مناسب و بعد از ناهار بود که سوئیچ ال نود را آوردم و گفتم این #هدیه من به شماست.
🌸ابتدا تعجب کرد و بعد سراغ سوئیچ سمند #قدیمی ام را گرفت. و هر دو سوئیچ را در دستانم گذاشت و گفت: حالا اگر یکی از ماشین هایت را به من تعارف کنی سمند را قبول می کنم.
🌸با اینکه جوان بود و ماشین نو برایش مناسب تر بود ولی روحیه #مراعات پدر و مادر در حسن بسیار زیاد بود
سوئیچ سمند را از من تحویل گرفت و تا ابد #مهرش را در دلمان ماندگار کرد.
#راوی_پدر_شهید
#شهید_حسن_عشوری🌷
#شهید_وزارت_اطلاعات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃