eitaa logo
سلام بر آل یاسین
23.1هزار دنبال‌کننده
858 عکس
1.4هزار ویدیو
5 فایل
🌾﴿خدایا مرا خرج کارۍ کن که بخاطرش مرا آفریدۍ﴾🌾 رمان آنلاین💫«رنج عشق»💫 هر رۅز دو پاࢪت تقدیم نگاھ مھربونتون میکنیم جمعه ها و روزهاۍ تعطیل پارت نداریم🤗 کانال دوم : @hanakhanum
مشاهده در ایتا
دانلود
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍 ❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍 🔹﷽🔹 💞 بہ قلم ✍ : _ از یه طرف به خاطر زینب و امیر محمد دستم بسته است ، نمی‌تونم از رضوان اینا دور بشم ، هر طوری که شده میان بچه ها رو ببینند یا با خودشون ببرنشون بیرون ؛ سه قلوهام بچه‌ هستند ، بالاخره دلشون می‌خواد بیرون برن دنبالشون راه میفتند ؛ طفلیا تموم تفریحشون شده تو خونه فوتبال بازی کردن یا مسجد یا پارک سر کوچه چند وقته امیرمحمد و امیرعلی باشگاه و کلاس زبان نمیرند ، میگن نمی‌خوایم بریم خسته شدیم اما من می‌فهمم ، دیگه بزرگ شدند خیلی چیزا رو متوجه میشن ، نمی‌خوان بهم فشار بیارند ترنم از بچه‌هام خجالت می‌کشم ... خجالت می‌کشم بعضی شبا شام بهشون نون و ماست میدم ، خجالت می‌کشم وقتی یه دونه رون مرغ میخرم میبرم خونه که خاله باهاش برای همه مون آبگوشت مرغ درست کنه ؛ خسته شدم که اغلب اوقات دست خالی میرم خونه و بچه‌هام چشمشون همیشه به مشماهای خرید میثم و علی و وحیده مدام چشمشون به دره که یکی بیاد و محض رضای خدا ببرتشون بیرون ! ترنم خسته شدم از تهمت‌ها و قضاوت‌های منیژه ، و حالا هم رضوان ... خسته شدم ... مات زده اومد جلو و بغلم کرد ، و دیگه بغضم شکست و زدم زیر گریه _ چ ... چرا اینا رو بهم نگفتی قربونت بشم من ، مگه من مرده بودم ؟ چرا اینقدر تو داری آخه ؟ _ حرف اضافه‌ای بزنی یا بعدها بخوای با دلسوزیات سوهان مغزم بشی دیگه هیچی بهت نمیگم _ چیزی نمیگم عزیزم ... قول میدم ، حرفاتو بزن _ حرفم اینه که دلم می‌خواد با بچه‌هام برم ی گوشه‌ای که دست هیچ کسی بهمون نرسه میدونی ... باید یه ماشین بخرم _ می‌خری آجیه مهربونم ، خودم کمکت می‌کنم ، خودم برات ... میون حرفاش و دلداری‌هاش با املاک بزرگی که سر چهارراه نزدیک خونمون بود تماس گرفتم گوشی رو که برداشتند اشاره کردم ساکت بشه _ سلام با آقای صولتی کار داشتم 🔹 🔹اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه 🔹 ⛔️کپےحࢪام ونویسنده به هیچ وجه راضی نیست. ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401