هدایت شده از بِه وَقْتِ شاهْ تُوتْ
📒 داستانك👇
🍃 خسته از سر كار كيف و خريد هايش را روي سكوي آشپزخانه ميگذارد. به اتاق مي رود تا لباس هايش را تعويض كند. همسرش را روي تخت در حالي كه به خوابي عميق رفته است ميبيند. غليان خون را در صورتش احساس ميكند. از اين همه بي خيالي همسرش خشمگين ميشود. نفس عميقي مي كشد تا به خود مسلط شود.
🍀 لباس هايش را عوض ميكند و به طرف آشپزخانه ميرود تا غذايي كه ديشب براي ناهار امروز آماده كرده است را گرم كند. در يخچال را باز ميكند اما قابلمه هاي غذا را نمي بيند. نگاهش به اجاق مي افتد كه قابلمه ها را با شعله هاي بسيار كم روي اجاق گاز اند. در قابلمه ي برنج را باز مي كند. هرم بخار قابلمه به صورتش ميخورد و يخ جانش را باز ميكند و قلبش را به قراري دعوت ميكند. به خود نهيب ميزند كه ممكن بود پيشماني به بار بياورد.
🌸 حالا آشپزخانه را كامل ميبيند كه چه برقي ميزند. انقدر خسته آمده بود كه چشمانش هيچ جايي را نمي ديد. حالا دليل خواب بي موقع همسرش را مي فهميد. صداي زنگ در بلند مي شود. به ساعت نگاهي مي اندازد و مطمئن مي شود دخترك كوچكش است كه از مدرسه باز ميگردد. در را برايش باز ميكند و مادرانه در آغوشش ميگيرد.
🌼 همسرش كه از صداي زنگ در بيدار شده است. به استقبال دخترش مي رود و رو به همسرش ميگويد:
-سلام عليكم. شما كي اومدي من متوجه نشدم؟
-همين يك ربع پيش خواب خواب بودي متوجه نشدي. راستي دستت درد نكنه بابت آشپزخونه خيلي تميز شده.
-قابلت رو نداره. كاري نكردم. نميتونم بي كار بشينم كه. شرمنده ام از اين كه به هر دري ميزنم كاري پيدا نميكنم ولي قول ميدم بزودي از خجالتت در بيام.
-دشمنت شرمنده.و روبه دخترش ميگويد:
-بدو مامان جان. برو اتاقت لباسات رو عوض كن تا من ناهار رو ميكشم.
همسرش در حالي كه به سمت آشپزخانه ميرود بلند ميگويد:
+اصلا حرفش رو هم نزن. خودم درخدمتم دربست. شما بشين فقط استراحت كن.
و لبخند زنان وارد آشپزخانه ميشود. ظرف ها را با سر و صداي زياد رو اپن ميچيند. به نوبت هر كدام را برميدارد و در آن غذا ميكشد.
🌹 سمانه به همسرش مهربان نگاه ميكند و به كارهاي ساده اي كه همسرش با چه مشقتي انجام ميدهد ميخندد. در دلش از خدا ميخواهد در اين مشكل ياورش باشد و صبورش گرداند تا يك وقت شرمندگي براي خودش به بار نياورد.
🌴🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: أیُّمَا امرَأَةٍ مَنَّت عَلى زَوجِها بِمالِها فَتَقولُ : «إنَّما تَأکُلُ أنتَ مِن مالی» ، لَو أنَّها تَصَدَّقَت بِذلِکَ المالِ فی سَبیلِ اللّهِ ، لا یَقبَلُ اللّهُ مِنها إلّا أن یَرضى عَنها زَوجُها؛
(مکارم الأخلاق : ج 1ص 441ح 1517 )
هر زنى که به دارایى خود بر شوهرش منّت نهد و بگوید : «تو از ثروت من مى خورى» ، اگر تمام آن ثروت را هم در راه خدا صدقه بدهد ، خداوند از او نمى پذیرد ، مگر آن که شوهرش از او راضى شود.
🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴
#همسرداري
#رضايت_همسر
@bevaghteshahtoot
💥یخچال خالی را می شود پر کرد اما دل خالی را چه!
🔸سگرمه هایش در هم رفته بود. چند روزی بود یخچال خالی شده بود و شوهرش هم، چیزی نمی خرید. روز اول را صبر کرد و فقط با پیامک، برایش موارد لازم را نوشت. با همان نخودهایی که ته بطری مانده بود، ناهار درست کرد.
🔻 روز دوم، به هم ریخته بود اما باز هم تحمل کرد که بدخلقی نکند. تمام تلاشش را کرد که با لحنی آرامی به شوهرش برساند که یخچال خالی است و نیاز به میوه و .. دارد. با لوبیا هایی که ته ظرف بود، خوراک لوبیایی درست کرد و سفره شان خالی از ناهار نماند اما شوهرش، باز هم دست خالی به خانه آمده بود.
▪️ روز سوم دیگر تحملش تمام شده بود. این همه بی تفاوتی و بی خیالی! آخر مرد، یک خریدی بکن. ناسلامتی تو زن و بچه داری. حالا من هر چه غذا سر هم می کنم که گشنه نمانیم باز تو هیچ کاری نمی کنی؟ این دست جملات و بدتر از آن مدام از ذهنش می گذشت و روانش را به هم ریخته بود. ذهنش قفل شده بود که هیچ چیز نداریم و ما گرسنه ایم. به شکمش که رجوع کرد دید خیلی هم گرسنه نیست. بالاخره صبح، با بلغورهای گندمی که باقی مانده بود حلیمی پخته بود و با له کردن قندها و ریختن خاک قند، آن را شیرین کرده بود و با نان خشک هایی که شاید آن ها را قرار بود دور بریزد، حلیم را با بچه اش خورده بود.
🔹 شوهرش از صبح بیرون رفته بود و ظهر که برای ناهار به خانه برگشت، باز هم دستش خالی بود. دیگر صدایش در آمد:
-بابا هیچی نداریم. من چی بدم به این بچه بخوره؟ حالا من هیچی. کارد بخوره به شکمم. اما این بچه چی؟
+ راست می گی. حق داری. حقوقم رو هنوز ندادن. هر چه هم این در و آن در زدم فایده نداشت. یکی دو روز دیگه هم ..
- یعنی چی یکی دو روز دیگه! بیا این کارت من. برو از حقوق من ی چیزی بخر.
+ نمی خاد خانوم. ی کم صبر کنیم..
- صبر چی؟ هر ماه همین بساطه. صبر کودومه. من که همه حقوقم داره برای زندگی خرج می شه اینم روش.
🔸همان طور که سگرمه هایش در هم بود به اتاق رفت. شوهرش از خانه بیرون رفت. پشت در ایستاد. چهره اش از غم، فرو ریخته بود. دلش از حرفهای همسرش گرفته بود اما به خود می گفت حق دارد اینطور حرف بزند. قرض هایش به همسرش زیاد شده بود . آخر هر بار هر مقداری که از حقوق همسرش مجبور می شد بردارد را به حساب قرض گذاشته بود که برگرداند و آن ها را یادداشت می کرد. دستی به صورت و ریش هایش کشید و چهره اش را به اجبار از هم باز کرد که در نگاه دیگران، افسرده و ناراحت نباشد و باعث ناراحتی دیگران نشود. در حد ضرورت، خریدی کرد و به خانه آورد.
🔻شرمگین، کارت را به همسرش پس داد و تشکر کرد و گفت: حتما برمی گردونم. ممنونم. به بهانه گرما، برای دوش گرفتن به حمام رفت و زیر دوش آب، با خدا درد و دل کرد.
🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: أيُّمَا امرَأَةٍ مَنَّت عَلى زَوجِها بِمالِها فَتَقولُ : «إنَّما تَأكُلُ أنتَ مِن مالي» ، لَو أنَّها تَصَدَّقَت بِذلِكَ المالِ في سَبيلِ اللّهِ ، لا يَقبَلُ اللّهُ مِنها إلّا أن يَرضى عَنها زَوجُها . (مكارم الأخلاق : ج 1 ص 441 ح 1517)
☘️هر زنى كه به دارايى خود بر شوهرش منّت نهد و بگويد : «تو از ثروت من مى خورى» ، اگر تمام آن ثروت را هم در راه خدا صدقه بدهد ، خداوند از او نمى پذيرد ، مگر آن كه شوهرش از او راضى شود .
@salamfereshte
#داستانک
#تولیدی
#همسرداری
#منت
🌲قوی خواهم بود
🌸با نگاه های شیرینش، هر چه غم بود را از دلم می برد. غم اینکه مجبورم ساعت ها بدون اینکه با کسی همکلام شوم، روی تخت بخوابم. ماسک اکسیژن به دهانم باشد. به سختی نفس بکشم. نه پدری داشته باشم نه مادری. و حالا شاید نه حتی بچه ای. غم اینکه در طول روز بارها پرستار بالای سرم بیاید و دمای بدنم را بگیرد و حرفی نزند و یا نگاهی از سر خستگی بکند و حال خرابم خراب تر شود و یا لبخند بزند و دلم برای لبخند مادرم تنگ شود و .. هر چه اطرافم است را غم می بینم. اما وقتی او تماس می گیرد، دوربین را روبروی صورتش می گیرد، چنان با حرارت و عاشقانه و شیرین مرا نگاه می کند که هر چه غم است، از دلم می برد.
☘️گاهی فقط می گویم نگاهم کن. هیچ نگو. همان لبخند شیرینش را روی لب هایش ثابت می گذارد و نگاهم می کند. نگاهی که از پس دوربین های تماس تصویری است اما حرارتش، کم از نگاه های حقیقی اش ندارد. و آنوقت می شود که قلبم گُر می گیرد. بدن سردم داغ می شود و خون به صورتم، رنگ سرخ تزریق می کند و نفسم بهتر بالا می آید.
🌺دستم را روش شکمم که کمی بزرگ و سفت شده است می گذارم. هر دویمان برای بچه، سوره حمد می خوانیم و صلوات. تا در این بیماری کرونایی که چند روزی است، تمام توانم را گرفته، او، قوی و سالم بماند. مطمئنم قوی و سالم خواهد ماند. مثل پدرش. من هم قوی خواهم بود ...
@salamfereshte
#داستانک
#کرونا
#تولیدی
#همسرداری
🌹مشتاق حضور
🍃روزهایی که چند ساعتی با خودش نبود، اخلاقش با روزهای دیگر فرق داشت. می رفت در اتاق و در را می بست و چند ساعتی بیرون نمی آمد. من و بچه ها بیرون از اتاق بازی می کردیم و ورزش و خوراکی می خوردیم و خلاصه همه کاری. بعد که او، از اتاق بیرون می آمد، آرام و شاداب و پر انرژی شده بود. آنقدر کلمات زیبا استفاده می کرد که همه مشتاق بودن در کنارش می شدیم. آنقدر احترام می گذاشت که ما را شرمنده می کرد. دلمان می خواست همیشه همین طور باشد.
🌸برایم سوال شده بود که در اتاق چه اتفاقی می افتاد که او را از این رو به آن رو می کرد؟ امروز هم از آن روزهایی بود که در اتاق رفته بود. نیم ساعتی گذشته بود. بشقاب میوه های برش خورده را جلوی بچه ها گذاشتم. یک بشقاب هم برای او آماده کردم و به اتاق رفتم. آرام در زدم. جوابی نداد. در را باز کردم. به محض دیدن من، سرش را بالا آورد و لبخند زد. بشقاب را کنار دستش گذاشتم. خداقوت گفتم و از اتاق بیرون آمدم. در را بستم و با خیال راحت، کنار بچه ها نشستم. او، در حال خواندن #کتاب بود.
@salamfereshte
#تولیدی
#زندگی_بهتر
#همسرداری
#کتاب
#مطالعه
#خلوت
#داستانک
🔸تلافی
💥حرصم را در آورده بود . می خواستم هر طور شده تلافی کنم. دنبال موقعیت می گشتم که اعصابش را به هم بریزم. البته بعید می دانستم که او اعصابش به هم بریزد اینقدر که بی خیال و بی توجه به حرفهایم است. بالاخره موقعیش پیش آمد. دوستش زنگ زد و بلافاصه حاضر شدکه از خانه بیرون برود. البته به من نگفت که برای چه می رود اما بعد از آن تماس تلفنی بود که خواندن روزنامه را رها کرد و بست. آن را کنارش روی مبل گذاشت. از جا بلند شد.
🔻تند تند اقلامی را نوشتم که بخرد. سعی کردم چیزهایی را بنویسم که مجبور شود از این مغازه به آن مغازه برود. البته واقعا هم نیاز داشتیم و یخچال و کمدها نیمه خالی بود. می شد حالا امشب یک سری اش را ننویسم اما این کار را نکردم. همه را نوشتم. موقع رفتن به سمتش دراز کردم و گفتم: قربون دستت این ها رو هم بگیر. می دونم که خیلی خوبی و دست خالی برنمی گردی. ممنونم. و اصلا به روی خودم نیاوردم که ساعت 8 شب است و ناسلامتی با کسی قرار دارد.
🔹ساعت ده شب برگشت. سرخوش از این که تحت فشار گذاشته بودمش، خریدهایش را داخل یخچال گذاشتم. او هم چیزی نگفت اما حالم خوب نبود. شاد نبودم. فکر می کردم تلافی که بکنم خوشحال بشوم اما حالا که خستگی مفرطش را می دیدم، دلم برایش می سوخت. با خودم عهد بستم که هر چیزی هم که شد، او را تحت فشار نگذارم.
☘️"زن باید ضرورت های مرد را درک کند و بر او فشار روحی و اخلافی وارد نسازد. کاری نکند که او در امر زندگی مستاصل شود. "🍀
📚 مطلع عشق، بیانات مقام معظم رهبری به زوج های جوان، ص 99
@salamfereshte
#تولیدی
#زندگی_بهتر
#ارتباط
#همسرداری
#داستانک
💎ذخیره
🍃نگاهم به توست.
🌺به قلبم رجوع می کنم. دوستت دارم.
🔸با همه این بلاهایی که سرم آورده ای، باز هم دوستت دارم.
💥فکر نکن خودآزاری دارم و یا تو را عاشقم. نه. آن خدایی که در تو دمیده است را دوست دارم زمانی که در رفتارت نمایان می شود. آن زمان که دست به جیب می بری و برای فرزندانمان میوه می خری. آن زمانی که دو دستت را به کمر فرزندانمان می گیری و می چرخانی و آن ها از #شادی، پرواز می کنند. همان زمان ها بیشتر #دوستت_دارم.
🌹آن دوست داشتن را ذخیره این ساعاتی کرده ام که مُهر بی مِهری بر لب می زنی و سرزنشم می کنی. بکن. هر چقدر می خواهی سرزنشم کن. من اما، آن روح #لطیف و پر #نور خدایی درونت را دوست می دارم.
@salamfereshte
#محبت
#همسرداری
#زندگی_بهتر
#خانواده
هدایت شده از مسار
⚫️رضایت
🔘چند بار از هوش رفته بود! ديگر رمقي در بدن بي جانش نبود.
رو كرد به سمت من و فرمود: اسماء! علي كجاست؟
گفتم از بچه ها نگهداري مي كند.
فرمود: بگو بيايد.
▫️صدايشان كردم.مولا سريع خود را بر بالين زهرايش رساند.
اشك در چشمان خسته خانم حلقه زد و فرمود:
اي پسرعموي پيامبرخدا! من هرگز در زندگي مان دروغي نگفته ام، خيانت نكرده ام و به مخالفت با تو برنخاستم، از من راضي هستي؟
▪️علي (علیه السلام) با چشماني گريان پيشاني زهرايش را بوسيد و فرمود: «پناه بر خدا! قطعا تو نسبت به اموراتت آگاه بودي.»
آنگاه بود كه آرامشي عجيب در چشمان زهرا(عليها السلام) مشاهده كردم.
📚جلاءالعيون شبر.ج1.ص217.
▪️شهادت ام ابيها حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تسليت باد
#سيره
#همسرداري
#رضایت
#محبت
#معصومین
#اهل_بیت علیهم السلام
🆔 @tanha_rahe_narafte
🍀 #علت را بگویید
✨ زن و شوهر، بیش از فرزندان #مسئول آرام نگهداشتن فضای #خانه هستند. اگر #عصبانی شده اید، به جای داد و فریاد کردن و از بین بردن #حرمت ها ، در مورد دلیل #عصبانیت تان #صحبت کنید. حرف بزنید.
🌹بدون اینکه صدای خود را بلند کنید و حرف های توهین آمیز بگویید، خیلی روشن بگویید از چه چیزی #ناراحت شده اید.
👈مطمئن باشید وقتی محترمانه حرف بزنید و متلک نگویید، #گوش های شنوا برای حرفهایتان، بیشتر است تا زمانی که #پرخاشگردانه و با #تحقیر حرف بزنید.
@salamfereshte
#تولیدی
#زندگی_بهتر
#ارتباط
#همسرداری
#احترام
🌸ضعف ها را برطرف کنید
✍️گاهی اوقات شکل #پرخاشگرانه #صحبت کردن ما آدم ها، برای پنهان کردن ضعف و #حقارت و یا کوتاهی هایی است که در مسئله ای داشته ایم.
🔹به طور مثال، ممکن است قدرت #تحمل این تغییر ناگهانی را نداشته و انعطاف پذیری ضعیفی داشته باشیم و با فریاد و حرفهای توهین آمیز می خواهیم این #ضعف را بپوشانیم.
🍀راه بهتر این است که بدون بالا بردن صدا و توهین و تحقیر، #نگرانی خود را نسبت به این مسئله نشان داده و درباره اش #صحبت کنیم تا فضایی را نیز، برای #همدلی دیگر اعضا خانواده خود ایجاد کرده باشیم.
@salamfereshte
#تولیدی
#زندگی_بهتر
#ارتباط
#همسرداری
#احترام
💞دوستش دارم.
آنقدر که از صبح تا غروب، به یاد او سختی های کار و گرما را تحمل می کنم.
برایش میوه می خرم. حتی اگر بدانم غذا پختن برایش سخت است، حاضرم غذا بخرم. با همه خستگی ام، نوزاد را از آغوشش می گیرم تا کمی نفس بکشد. به خودش برسد. چرخ بزند و دراز بکشد. خیلی زحمت می کشد. شرمنده محبت هایش هستم.
💙خیلی زحمت می کشد. بچه ها را او بزرگ کرده. آن همه کارهای خوب را او یادشان داده. همین که بچه ها لبخند می زنند و با هم می خندند، یعنی او مادر خوبی برایشان بوده. کجا همچون اویی را می توانم پیدا کنم؟
❤️دلم از عشق او سرشار است. او هم این عشق را می داند. بارها به او گفته ام که چقدر دوستش دارم. چقدر دنیا بدون او برایم تنگ می شود و از همین ها، دلم برای علی علیه السلام خون می گرید وقتی فاطمه اش را از دست داد.
💚او هم فاطمه ی من است. همسر عزیزم است.
از خدا می خواهم عاقبت به خیر شود و سالهای سال در کنارش، آرام باشم.
🌺امام صادق علیه السلام : مِن أخلاقِ الأَنبِياءِ ـ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِم ـ حُبُّ النِّساءِ .
🍀از اخلاق پيامبران ـ كه درود خدا بر آنان باد ـ همسردوستى است .
📚الكافي : ج 5 ص 320 ح 1
📣کانال #سلام_فرشته در ایتا، سروش، بله
@salamfereshte
#نکته
#همسرداری
#محبت
#اخلاقی
#حدیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸زندگي ات را اينگونه باصفا کن
🌺قالَ أمیرُالمومنین عليه السلام: المَرأَةَ رَيحانَةٌ ولَيسَت بِقَهرَمانَةٍ ، فَدارِها عَلى كُلِّ حالٍ ، وأحسِنِ الصُّحبَةَ لَها لِيَصفُوَ عَيشُكَ .
🍀امام على عليه السلام : السلام : زن ، گُل است ، نه پيشكار . پس در همه حال ، با او مدارا كن ، و با وى ، به خوبى همنشينى نما تا زندگى ات باصفا شود .
📙من لا يحضره الفقيه ، ج 3 ، ص 556 .
🎙 #استاد_عالي
📣کانال #سلام_فرشته در ایتا، سروش، بله
@salamfereshte
#حديث #زن #همسرداري #خانواده #سبک_زندگي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️چشم انتظاری همسر ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
قالَ الاِمام زِینُ العٰابِدین (علیه السلام) : الدُّعاءُ یَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وَما لَم یَنزِلْ .
دعا، بلاى نازل شده و نازل نشده را دفع میکند .
📙الکافی ، ج 2 ، ص 469 .
📣کانال #سلام_فرشته در ایتا، سروش، بله
@salamfereshte
#اخلاقی #همسرداری #استغفار #کفاره
🔴 #رفتارهای_سوپاپی
💠 درب دیگ زودپز بهگونهای است که وقتی بسته میشود منفذی برای خارج شدن حرارت و بخار در اطراف آن وجود ندارد امّا روی درب آن #سوپاپی وجود دارد که برای جلوگیری از انفجار دیگ، در وقت لازم به کار میافتد و باعث خروج حرارت و بخار اضافهی دیگ میشود.
💠 در زندگی مشترک، رفتارهایی وجود دارد که نقش #سوپاپ دارند و اگر به موقع انجام نشوند باعث تشنّج شدید، فتنه، کینههای طولانی، #دعوا و مشاجرهی جدّی بین زن و شوهر میگردد.
💠 به ویژه در حال #عصبانیّت و خشم همسر استفاده از رفتارهای سوپاپی ضروری است. به طور مثال استفاده از جملات مهربانانه، عذرخواهی، بگو مگو نکردن، گفتن چشم به همسر، #سکوت به موقع، مقصّر دانستن خود ولو ظاهری، تشویق وی به بخشش و بزرگواری، ذکر این نکته که تو را #درک میکنم، زبان تشکّر، محبّت کردن، تغییر موضوع دعوا و ایجاد گفتگوی #جدید، توجّه به حسّاسیتهای همسر و دهها رفتار دیگر که میتواند عصبانیّت همسر را به شدّت #کاهش دهد تا از ایجاد سر و صدا، بددهنی و انفجار او جلوگیری گردد.
📣کانال #سلام_فرشته در ایتا، سروش، بله
@salamfereshte
#بازنشر #خانوادگی #همسرداری #اخلاقی
🔥عذاب زن و مرد ظالم
☀️ پيامبر صلى الله عليه و آله:مَنْ كانَ لَهُ امْرَاَةٌ تُؤذيهِ لَمْ يَقْبَلِ اللّهُ صَلاتَها وَ لا حَسَنةً مِنْ عَمَلِها حَتّى تُعينَهُ وَ تُرضيَهُ وَ اِنْ صامَتِ الدَّهرَ وَ قامَتِ اللَّيْلَ وَ اَعْتَقَتِ الرِّقابَ وَ اَ نْفَقَتِ الاَْمْوالَ فىسَبيلِ اللّهِ وَ كانَتْ اَوَّلَ مَنْ يَرِدُ النّارَ ثُمَّ قالَ و عَلَى الرَّجُلِ مِثْلُ ذلِكَ الوِزْرِ وَ الْعَذابِ اِذاكانَ لَها مُؤذيا ظالِما ؛
📖هر زنى، كه شوهرش را آزار دهد، اگر تمام عمرش را روزه بگيرد و شبها عبادت كندو بندهها آزاد نمايد و مالها در راه خدا انفاق كند، خداوند هيچ نماز و كار نيكى را از اونمىپذيرد، تا آنگاه كه به شوهرش كمك كند و او را از خود راضى نمايد وگرنه آن زن اولين كسى است كه به جهنم مىرود. سپس فرمودند: مرد، هم اگر همسر خود را اذيت كند يا به او ظلم نمايد، چنين گناه و عذابى خواهد داشت.
📕کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق ، صفحه ۳۳۵
📣کانال #سلام_فرشته در ایتا، سروش، بله
@salamfereshte
#روایت #همسرداری #ظلم