eitaa logo
صالحه کشاورز معتمدی
6.2هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
9 فایل
کمکتون میکنم تا حال خانواده شما بهتر بشه دبیر خانواده استان البرز در جبهه فرهنگی و قرارگاه تحول ادمین : @Admiin114 ثبت نام دوره: @Sabte_name_doreh واحد مشاوره https://eitaa.com/joinchat/4035444855C167ad52bed
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
record20210825175436.mp3
15.83M
🖥چهارشنبه های وبیناری 🎓 صالحه کشاورز معتمدی 🎓 مباحث⤵️ 💬مبحث ثروت و کسب درآمد 💬 ما زن ها چرا به پول نیاز داریم ؟!! 💬 چرا پول نداریم ؟!! 💬تحقیق مستر همفر 💬نظریه ناپلئون هیل 🔅هدف نداریم 🔅قناعت نداریم 🔅عدم نظم 🔅موکول کردن کار امروز به فردا 🔅عدم ممارست حتما این لایو رو برای دوستانتون ارسال کنید📤💯 ارسال نظر و تجربه به ادمین⤵️ ↪️ @Admiin114 🌐 @salehe_keshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏖 @salehe_keshavarz ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 پدرم به‌همین سادگی از بین ما پر کشید و رفت و خاطره‌ی آن شبی که من و مرتضی را به هم محرم کرد تا ابد در ذهن ما دونفر هک شد. محرمیتی که عاقد و تنها شاهدش ، بابا و پشت‌ و پناهم حالا آرام و بی‌صدا رفته بود. نزدیک ظهر جسم بی‌جان پدرم را وارد حیاط کردند معصومه خانوم و عمه فاطمه ، عموها و بقیه فامیل شیون می‌کردند ، کسی نبود که داغش کمتر از دیگری باشد ، من اما به مانند مسخ شده‌ها توان گریه نداشتم انگار عصبانی بودم از بابایم. همه را کنار زدم و خودم را روی پدرم انداختم پتویی رویش بود سریع پس زدم رسیدم به جسم کفن شده‌ی بابا ماتم برده بود صدای جیغ و فریاد مردم در گوشم می‌پیچید اما گویا دنیا ایستاده بود ، آرام صورت پدرم را از روی کفن نوازش کردم و بندهای سر کفن را کشیدم نمی‌توانستم گره‌ها را باز کنم، یک نفر داد میزد: _ نکن طیبه ... بازنکن ... دونفر دست‌هایم را گرفتند و کشیدند ... جلویم نشست ... مرتضی بود ... از دوردست‌ها صدایم می‌زد: + طیبه.. طیبه... نگاهم کن ... بده من خودم برات باز می‌کنم ... دست‌هایم را گرفته بود از لابه‌لای آن‌ها بند کفن بابا را باز کرد نگاهم به مرتضی بود از ته صدا با او حرف می‌زدم: _ مرتضی !! بابامه... نمی‌دانم چطور صدایم را می‌شنید: + طیبه جان صورت دایی رو ببینین ... خداحافظی کن باهاش ... کفن را باز کرد خدایا! بابای من بابای من با چشم‌های سبز زیبایش آرام با لبخند خوابیده بود خم شدم و پیشانی سردش را بوسیدم دست‌هایم را زیر گردنش گرفتم و سرش را بالا آوردم نمی‌دانم چند دقیقه تنگ در آغوش گرفتمش. می‌شنیدم که مرتضی دیگران را به آرامش دعوت می‌کرد : +بگذارید خداحافظی کنه... نفهمیدم کی و چطور مرا از بابا جدا کردند و با موج بردند . آخرین لحظه تصویر مرتضی را داشتم که در حال بوسیدن بابا بود و دیگر هیچ... تا روز سوم و مراسمات بعدی چیز خاصی به خاطر ندارم فقط زن‌هایی که به صورتم آب می‌پاشیدند و عمه فاطمه که گاهی در دهانم حلوا و خرما می‌گذاشت و روی لباس‌هایم گلاب می‌پاشید. و چشم‌های نگران مرتضی که همیشه دورتر از زن‌ها می‌ایستاد و نگاهم می‌کرد . چهار روز بود چیزی نخورده بودم رگ‌هایم برای سرم یاری نمی‌کرد عمه از غم من بلند بلند گریه می‌کرد و به بقیه می‌گفت : +طیبه داره خودشو از بین می‌بره... نمی‌توانستم چیزی بخورم ... وقتی دورم خلوت شد دیدم با یک بشقاب در دست آمد مرتضی آرام و بی‌صدا غذا در دهانم می‌گذاشت محبت‌های خالصانه مرتضی حالم را بهتر می‌کرد چند قاشق غذا خوردم . روز هفتم کمی به‌هوش بودم و میهمان‌ها را می‌دیدم امیر و خانواده‌اش هم آمدند آن‌ها هم در زلزله عزیز از دست داده و همه سیاه‌پوش بودند. درهمان‌حال هم از دیدن امیر مشمئز شدم . بابایم را در روستا در قبرستان جدید به خاک سپرده بودند. پدربزرگ و مادربزرگم به معنی واقعی همان روز مردند فقط جسم‌شان چند صباح دیگر روی زمین نفس کشید ، داغ عروس و چهار نوه و حالا داغ بابایم کم عذابی نبود. بعد از مراسم هفتم خانه خلوت شده بود... آن چند روز مرتضی را فقط از دور می‌دیدم از دیگران شنیدم که مرتضی فردا عازم است و باید به پادگان برود. دلم برایش پَر می‌کشید ... تنها کسی که با تمام سلول سلول وجودم می خواستمش... تنها کسی که می‌توانست مرا آرام کند ... نیمه‌های شب از بی‌خوابی بلند شدم و به حیاط رفتم و در تاریکی حیاط روی پله‌ها نشستم زانوهایم را بغل کردم و سرم را روی زانو گرفتم. _ خدایا چرا نمی‌میرم ؟؟؟.. دست‌هایش را دورم پیچید در یک لحظه میان بازوهای گرمش بودم ، به‌سختی و بی‌صدا در آغوشش اشک ریختم ، اشک‌هایم را پاک می‌کرد و سرم را می‌بوسید : +آروم باش ... آروم ... _مرتضی نرو ... به خدا جز تو کسی از پس من برنمی‌آید ... +زود برمی‌گردم عشقم قول بده مراقب خودت باشی... زود زود میام ... فردای آن روز مرتضی رفت و چند روز بعد ما هم به کرج برگشتیم. حدوداً یک ماه از فوت بابا گذشته بود که از نحوه مرگ قهرمانانه او مطلع شدم بابا در یک آواربرداری جانش را از دست داده بود تا جان یک مادر و بچه را نجات دهد. هنوز مرتضی از سربازی برنگشته بود که سرنوشت من برای همیشه تغییر کرد ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی ... ❀✤✾᪥❀ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟✤ 💌 انتشار بدون لینک کامل کانال جایز است💌 ✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀ 🏖 @salehe_keshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⚫️ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... ... ▪️ ... @Salehe_keshavarz هر چند درک کمی از زیادی غمتان کار همچو منی نیست! اما همراه شمايم این روزها و شب ها میان روضه هایی که صبح و شام برایشان خون گریه میکنید... شبی میان همین روضه ها قبولم کن.... ▪️يا رب الحسين بحق الحسين ▪️إشف صدر الحسين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜فرمول ساده موفقيت 🎓 @Salehe_keshavarz فرمول موفقيت واقعاً ساده است عاملي كه باعث می‌شود افراد موفق از افراد غير موفق متمايز شوند ... ⤵️
🎓 @Salehe_keshavarz بررسی دیدگاه⤵️
🎖 @Salehe_keshavarz 🎖 بررسی واقعيت نشان می‌دهد كه بهتر است شكست يكی از گزینه‌ها باشد،زيرا چه شما آن را به‌ عنوان يك گزينه در نظر بگيريد يا آن را در نظر نگيريد،شكست اتفاق خواهد افتاد،مهم نحوه‌ی مواجه‌شدن ما با شكست است،نوع نگرش ما ميزان شكست يا موفقيت ما را تعيين می‌کند اگر شما با اين نگرش زندگی كنيد كه شكست يك گزينه نيست  و هرگز هیچ‌گونه فرصت خوبی براي پيشرفت و يادگيری به دست نمی‌آورید باهم به بررسی نگرش برخی افراد موفق در زمینه‌های مختلف می‌پردازیم كه با شکست‌ها برخورد متفاوتی داشتند. مايكل جردن👇 راز موفقيت مايكل جردن مايكل جردن كه بسياری از كارشناسان او را يكي از بزرگ‌ترین بسکتبالیست‌های تاريخ می‌دانند در سال دوم دبیرستان در تيم بسكتبال دبيرستانش پذيرفته نشد و به خانه رفت و گريه كرد،می‌گفتند او قد او بسيار كوتاه است.در طي دو سال بعدازآن ماجرا،قد مايكل جردن ده سانتی‌متر رشد كرد  و با تمرین بسيار زياد مهارت بازي كردن خود را افزايش داد و در مسير موفقيت قرار گرفت توماس اديسون👇 فرمول موفقيت سخت است كه تصور كنيم اگر  توماس اديسون اين نگرش را می‌پذیرفت كه شكست يك گزينه نيست،امروز زندگی ما چگونه بود؟ او در اختراع لامپ الكتريكي و در تلاش‌هایش برای پيدا كردن یک‌رشته‌ی پايدار،هزاران روش گوناگون را آزمود كه همگی آن ها با شكست مواجه شدند. 📝جمله‌ی معروف اديسون اين بود: من شكست نخوردم،من فقط ده‌ها هزار راهی كشف كردم كه به كار نمی‌آیند. 🎖 @Salehe_keshavarz 🎖 ⤵️
نگرشی نوین 🎓 @Salehe_keshavarz ⤵️
📚 زندگی يك دوست دوستی دارم كه در بازار از سال 80 در صنف لباس مردانه فعاليت می‌کرد و يك شريك خوب هم داشت.آن‌ها  بر اثر اشتباهات كوچك و مداومي كه انجام می‌دادند ورشكسته شدند،دوست من  بعد از ورشكستگی در كار پوشاك،شغل آزاد را رها كرد و مشغول به فعاليت در يك سازمان دولتی شد،اما شريكش در همان شغل ماند و به‌مرور شروع به فعاليت كرد و هرروز کارش را گسترش داد،چند شب گذشته با دوستی كه فعاليت در سازمان دولتی را انتخاب كرد صحبت می‌کردم،او می‌گفت که‌ای كاش شغل آزاد را رها نمی‌کرد و مثل شريكش ادامه می‌داد و مثل شريكش حالا ويلا و خانه و ماشين خوبی داشت ... دوست من از يك نكته غافل بود، نکته‌ای كه فرق  بين افراد شکست‌ خورده و افراد موفق است👇👇 برای رسيدن به هر هدفی بايد حاضر باشيم بهای آن را پرداخت كنيم،شريك دوست من كه حالا ثروتمند شده، 10 سال ريسك فعاليت در بازار آزاد و خطراتش را پذيرفت و حالا پيشرفت كرده كه است،درصورتی‌که دوست من در اين 10 سال هيچ نگرانی‌ای بابت حقوق و اجاره مغازه و ماليات نداشته و زندگی مالی بی‌دردسری را سپری كرده است. 🎓 @Salehe_keshavarz ⤵️
💯هدف کلمه فراموش شده ... 💯فوت کوزه گری آدم های موفق ... 💯و یک ویژگی شایسته ... 🎓 @Salehe_keshavarz
صالحه کشاورز معتمدی
🏖 @Salehe_keshavarz 🏖 بدون مقدمه بریم سر اصل یک نکته مهم ما متأسفانه یک خلع فرهنگی داریم به ویژه
سلام شبتون بخیر بریم سراغ قسمت دیگه ای از بحثمون منتها خوبه قبل مبحث جدید برای یادآوری یه مروری به قسمت ماقبل داشته باشید👆👆
به این پدیده ها علم زدگی می گوییم علم زدگی ۳ معنا داره: 1⃣ زیاد ، زیاد تر از حدی که علم مؤثر هست آگاهی بدهید. (فکر نکنید مشکلات با آگاهی دادن از بین می رود.) 2⃣ اینکه فکر کنید علم بیش از عمل مؤثر است. 3⃣ همیشه باید از علم شروع کنیم. در خیلی از مسائل نباید ابتدا آگاهی بدهیم.( بعداً به طور مفصل توضیح خواهیم داد.) حاج آقا یک سوأل 👇👇 چرا نباید از آگاهی شروع کنیم ؟ زیرا در برخی موارد ظرفیت پذیرش آگاهی وجود ندارد و در این مواقع باید با عمل و رفتار مشکل را برطرف کرد. حتی باید توجه داشت که ما ایمان زدگی ، محبت زدگی هم داریم. خب اینها یعنی چه ؟ اینکه بخواهیم بدون اصلاح رفتار افزایش ایمان و علاقه را داشته باشیم ، این مورد می شود ... « ایمان زدگی » ایمان زدگی یعنی چی⁉️🤔 ارسال پاسخ به ادمین @Admiin114 🌐 @salehe_keshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... ▪️ @Salehe_keshavarz ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ‍‍ اگر زمین مصیبت کربلا را دید و از هم نپاشید اگر آسمان، آن صحنه های جانسوز را دید و بر زمین فرود نیامد ، همه به امید روز آمدن شما بود كه خود را آرام کردند به امید اینکه مي آييد و انتقام میستانید ؛ انتقام دانه‌دانه‌ی اشک‌های رقیه انتقامِ همه‌ی لحظه‌های تشنگی اصغر، انتقامِ قطره‌های امیدی که از مشک عمو ریخت، انتقامِ گودالی که قامت زینب را خم کرد انتقام نگاه های پر طعنه اهل کوفه به کاروان اسیران کربلا بيا و پایان ببخش به این صبر جانکاه ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ▪️يا رب الحسين بحق الحسين ▪️إشف صدر الحسين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 @Salehe_keshavarz 💫 ↩️موفقیت موفقیت از آن کلمه هایی است که گستره ی زیادی از تعارف شامل آن می شوند. برخی موفقیت را با پول می سنجند، برخی موفقیت را احساس آرامش و شهرت می سنجند. برخی موفقیت را داشتن زندگی ساده و بی دردسر تعریف می کنند. منظور ما از موفقیت در اینجا یعنی: افراد چقدر در راه رسیدن به اهداف خود کامیاب بوده اند و چقدر از زندگی خود رضایت دارند.  موفق شدن آسان، موفق ماندن دشوار👌 برخی فکر می کنند موفقیت آخر مسیر است، در حالی که موفقیت تازه شروع راه است. وقتی شما در زمنیه ای موفق می شوید، تازه سر و کله ی رقبا پیدا می شود. تازه باید از موفقیتی که به دست آورده اید دفاع کنید. وقتی موفق می شوید که کارهای زیادی برای حفظ موفقیت خود انجام دهید که اگر عاشق مسیرتان نباشید دیگر لذتی از مسیر خود در راه رسیدن به اهدافتان نمی برید. ✅مسیر موفق ماندن  اگر در مسیر موفق شدن باشید می توانید برای مدت کوتاهی تلاش کنید و با پشت کار بسیار به موفقیت برسید، البته برای رسیدن به هر موفقیتی باید بهای آن را پرداخت کنید. اما بهای موفق ماندن بسیار بیشتر و سنگین تر از بهای موفق شدن، این ها صرفا بازی با کلمات نیست. و‌ ملزم کسب اطلاعات و آگاهی در زمینه هدف ، برنامه ریزی معقول و منعطف و تلاش تلاش تلاش ... به محض این که موفق می شوید سر و کله ی رقبا پیدا می شود، تا وقتی ضعیف هستید کسی با شما کاری ندارد اما به محض این که موفق می شوید باید از جایگاه و رتبه ی خودتان یا شرکتتان دفاع کنید. دقیقا وقتی موفق می شوید باید تلاش خودتان را چندین برابر کنید تا بتوانید از موفقیت خودتان دفاع کنید.😊✅ 💫 @Salehe_keshavarz 💫
وقتی مایکل جردن بارها تلاش می کرد و شکست می خورد، این شکست ها برایش لذت بخش نبودند ... بلکه درد داشتند ... درد واقعی😏👇 اما او آن ها را تحمل کرد و به تلاش کردن ادامه داد تا توانست تبدیل به اسطوره ای ماندگار شود. 🌐 @salehe_keshavarz
به این داستان موفقیت واقعی دقت کنید👇👇 در سال 2008 دکستر جکسون برای اولین بار در طول زندگی اش قهرمان مهم ترین مسابقه ی ورزشی رشته ی خودش شد. با قهرمان شدن در این مسابقه نامش را در تاریخ این ورزش در جهان به ثبت رساند و ماندگار شد.  دکستر جکسون یک بدنساز حرفه ای است. او در مستر اولمپیای سال 2008 در رقابت با جی کاتلر که سال قبل مستر اولمپیا بود پیروز شد. دکستر جکسون پیروز شد و بر جایگاه اول تکه زد،مسابقات مستر اولمپیا در سال یک بار برگذار می شود و افراد حرفه ای از سراسر جهان با هم به رقابت می پردازند. دکستر جکسون در راه رسیدن به موفقیت خود بسیار زحمت کشید. بعد از بیش از ده سال تمرین بدن سازی او توانست قهرمان جهان شود. اما موفق شدن شاید برایش آسان تر از موفق ماندن بود. او در سال بعد جایگاه خود را به قهرمان قبلی جی کاتلر واگذار کرد و تنها مستر اولمپایی است که برای یک سال فقط قهرمان شد. قهرمان های قبل از او افرادی مانند رونی کلمن، دوریان یتس، آرنولد شوارتزنگر بودند که هر کدام برای چندین سال پیاپی قهرمان جهان بودند.  دکستر جکسون برای رسیدن به موفقیت بسیار تلاش کرد و وقتی موفق شد لذت بسیار زیادی را تجربه کرد، اما برای حفظ موفقیت خود باید چندین برابر قبل تلاش می کرد، زیرا در رقابتی که پیش رو داشت، رقیب او برای برنده شدن آمده بود و او برای دفاع از قهرمانی خود. 📍دکستر جکسون در سال 2009 از جی کاتلر شکست خورد.  درد شکست بسیار زیاد است، اما باید با واقعیت ها کنار بیایم که موفق شدن و موفق ماندن دو مقوله ی جدا از هم هستند، موفق شدن مقطعی و موفق ماندن یک روند است.  📍🔍تصمیم با ما است که برای موفق شدن تلاش کنیم یا برای موفقیت مستمر ... 🖇موفقیت مستمر نیاز به تلاش مستمر دارد و باید عاشق مسیری که در آن هستی باشی.  داشتن انگیزه سوزان و علاقه ی بسیار از عوامل موفقیت است که باید در راهی که انتخاب می کنیم حواسمان باشد که در راستای علاقه ی و عشق ما به آن مسیر باشد. استیو جابز می گوید: تنها راه انجام کار بزرگ این است که عاشق کاری باشید که انجام می دهید.👌👌 🎯 @salehe_keshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⚫️ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... ... ▪️ ... @Salehe_keshavarz چگونه همراه دلتان باشم در مصیبتی که چشمانتان را صبح و شام به خون نشانده ! بار دگر مصیبت کبری شروع شد دارند سوی شام بلا میروند وای... ▪️يا رب الحسين بحق الحسين ▪️إشف صدر الحسين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا