3⃣
ایمان نسبت به عمل👇👇
ایمان یک قطره و عمل دریاست.
با این اوصاف به نظرتون⁉️🔰
اثر آگاهی در انسان بیشتر است یا اثر عمل ؟ چرا ؟
🤔🤔
ارسال پاسخ به ادمین
@Admiin114
#سبک_زندگی
#استاد_پناهیان
🎓 @salehe_keshavarz
🏖 @salehe_keshavarz
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_شانزدهم
زندگیم با امیر شروع شد ...
زندگی با تنها کسی که هیچوقت فکر همسری او را نمیکردم .
خانهام زیبا و جادار بود ، آن روزها آپارتمان صد و پنجاهمتری داشتن یعنی ثروت ، امیر ازنظر مالی برایم هیچچیزی کم نگذاشت.
اما لبخند با صورت من قهر کرده بود و تنها چیزی که خوشحالم میکرد رفتن به روستا و ساعتها نشستن بر مزار بابا بود...
امیر مرد شوخطبعی بود دنبال بهانه میگشت تا مرا بخنداند همیشه یک سوژه برای سورپرایز من پیدا میکرد .
کمکم تنفر من به دلسوزی تبدیل شد ...
دلم برایش میسوخت..
عاشق شدن بد دردی بود که خود آن را چشیده بودم دلم برای امیر میسوخت که عاشق منی بود که او را نمیخواستم ...
اما خواست زمانه با من یکی نبود...
حدود پنج ماه بعد از ازدواجم بزرگترها جمع شدند تا برای سالگرد زلزله برنامهریزی کنند قرار شد مراسم در روستا و منزل بازسازیشده پدربزرگ و مادربزرگم برقرار شود.
خبر داشتم که آن خانه را مرتضی برایشان ساخته بود ، حال عجیبی داشتم میدانستم آن روز او و عمه فاطمه را خواهم دید .
امیر قدری عصبی بود اما سعی میکرد به روی خودش نیاورد چمدان بستم و با ماشین خودمان معصومه خانم و بچهها را برداشتیم و روز قبلاز مراسم به روستا رفتیم .
وقتی وارد حیاط شدیم عمه فاطمه را دیدم ...
روی ایوان ایستاده بود و مادرانه نگاهم میکرد در آن لحظه هیچ قدرتی نمیتوانست جلوی رسیدن من به آغوش او را بگیرد ، دستهایش را صورتش را تکتک انگشتانش را با اشک میبوسیدم ، خدایا چقدر دلم برای آغوش مادرانهاش تنگ شده بود ، یکسال دوری اجباری آنهم روزهای بیپدری و تنهایی من ...
همه افراد حتی امیر با دیدن بیقراری ما دونفر متأثر شدند ، معصومه خانم هم با عمه خوشوبش کرد هرچند سردی بین شان کاملاً مشخص بود .
تا شب مثل مرغ پرکنده بیقرار بودم...
پس کجا بود ...
چرا مرتضی را نمیدیدم...
صحبتش بود...
میدانستم آنجاست اما جلوی من ظاهر نمیشد...
دخترها مشغول درست کردن خرما شدیم و بزرگترها حلوا پختند ، بوی غذای خیرات و اسفند فضا را پر کرده بود سفرهی شام انداخته شد .
دیدمش ...
با سینی بزرگ غذا از گوشه حیاط آمد ...
خدای من چرا زنده بودم ...
مرتضی بود ...
مرتضای من ...
موهایش بلند شده بود و روی پیشانیاش ریخته بود بهنظر مرد تر و پختهتر میآمد.
همینطور که مسحور او بودم سنگینی نگاه امیر را که گوشهی دیوار ایستاده بود حس کردم ، خودم را و نگاهم را جمع کردم و رفتم داخل نمیخواستم با مرتضی روبرو شوم همینکه او را دیده بودم قلبم داشت از جا کنده میشد توان صحبت و گفتگو با او را نداشتم از طرفی دلم نمیخواست امیر تحریک شود.
نیمههای شب بلند شدم تا به حیاط بروم دلم میخواست روی همان سکویی که بارها با مرتضی مینشستم بنشینم و یاد ایام کنم اما پیشاز من کس دیگری دلتنگ آن سکو شده بود هیبتش را در تاریکی تشخیص دادم به دیوار تکیه زدم و به سیاهی چشم دوختم ...
اشک گاهی درمان درد نمیکند...
بیصدا برگشتم داخل و تا صبح خواب پریشان دیدم .
فردای آن روز پیشازظهر بنا بود به مسجد رفته و آنجا را آماده مراسم کنیم ، من داوطلب شدم تا وسایل را ببرم و بچینم.
عکس زنعمو و چهار بچههایش و عکس بابا را برداشتم بهعلاوه روبان سیاه ،گل، شمع ، ترمه و گلاب مشغول چیدن وسایل داخل مسجد بودم که صدای یا الله او توجهم را جلب کرد...
جای فراری نبود هر دو دستپاچه بههم نگاه کردیم :
_سلام
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
❀✤✾᪥❀ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟✤
💌 انتشار #خاطرات_یک_مشاور بدون لینک کامل کانال#صالحه_کشاورز_معتمدی جایز است💌
✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀
🏖 @salehe_keshavarz
⚫️
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
#پدر_مهربانم_سلام ...
▪️#آجرك_الله_يا_بقية_الله ...
@Salehe_keshavarz
هر چه بدانیم!
هر چه بگوییم!
هر چه بخوانیم!
قطره ای از دریای غمی است
که
موج میزند میان سینه تان...
بیا ای روز و شب گریان به غم های اسیریَّش
بیا و خود بخوان روضه برای عمه ات زینب
سلام الله علیها
#سلام_علی_آل_یاسین
#اي_التيام_تمامي_زخم_ها_بيا
▪️يا رب الحسين بحق الحسين
▪️إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
سلام روزتون بخیر
همانطور که متوجه شدیم آگاهی خوبه اما باید مطابق آگاهی عمل باشه که مؤثر واقع بشه
اگه ما به صورت پیوسته و مدام آگاهی کسب کنیم ولی حالا مثلا صبر کنیم تا علامه بشیم بعد عمل کنیم
این ضرر داره و اصلا توصیه نمیشود❌
عزیزانم
الان کلی اطلاعات من باب👇👇
نظم
برنامه ریزی
هدف
مبارزه با نفس
راحت طلبی
و ...
کسب کردیم
اما چقدر بهشون عمل کردیم ، این هفته رو تنفس گذاشتم تا بتونید روی داشته هاتون سرمایه گذاری کنید
و این مهمه👌👌
اگر سوالی هم بود میتونید بپرسید ان شاءالله که مرتفع بشه که بتونید یه بانو بیستی عااالی باشید
🌐 @Salehe_keshavarz
ان شاءالله و تعالی🤲
👇👇
❌راحت طلبی❌
❌راحت طلبی❌
❌راحت طلبی❌
لطفا با این یه مورد همه مبارزه کنند💪💪
خیلی میبینم که راحت طلبی داره طرف ، اما اصلا متوجه اش نیست
عزیز من!
یه وقت نیاز داری به یه مطلب برو سرچ بگیر
تحقیق کن
در موردش اطلاعات کسب کن
مطالعه کن حتی اگه لازمه
🌐 @Salehe_keshavarz
❌❌نری یه وقت به کسی بگی برات بفرسته هااااا😒😒
⛔️⛔️به این میگن راحت طلبی😏😏
نبینممممم اینطوری باشید😉☝️
👇👇
ان شاءالله از هفته آینده میخواهیم بریم سراغ مبارزه با نفس هایی که خیلی هامون باهاشون درگیریم و نیاز داریم اصلاح بشه ان شاءالله
اما یادتون باشه اگه الان نتونیم با
راحت طلبی هامون
لذت های سطحی مون
بی نظمی هامون
بی برنامه گی هامون
بی هدف زندگی کردن هامون
و ....
مبارزه کنیم
متأسفانه اونجا هم کم میاریم و اصلا پیشرفتی حاصل نمیشه
🌐 @Salehe_keshavarz
پس یه یا علی نیاز داری
ببینیم کیا یا علی میگن برای تغییر👌🌺✔️
💯💯💯💯
هدایت شده از ارگانیکا|فروشگاهمحصولاتارگانیک
⚜#فروشگاه_ارگانیکا در خدمت شماست⚜
📣با حذف واسطه ها قیمتها نصف شد🙃
✔️ با #روش های جدید 🛒
✔️ با کلی #محصول جدید 🛍
✔️ با کلی #طرح های جدید 🛒
✔️ با بسته بندی های #جدید 🛍
✔️ با #تخفیف های باور نکردنی 🛒
✔️دارای #سیب_سلامت🍏 🛍
#فروشگاه_ارگانیکا ضامن سلامتی شما😍
https://eitaa.com/joinchat/1635385398C40e7e1a757
ارسال به کل کشوریک کلیک تا سلامتی👆🏻
صالحه کشاورز معتمدی
⚜#فروشگاه_ارگانیکا در خدمت شماست⚜ 📣با حذف واسطه ها قیمتها نصف شد🙃 ✔️ با #روش های جدید 🛒 ✔️ با کلی
‼️‼️‼️‼️‼️
سلام عزیزانم
نیمه شبتون بخیر
حتما این بنر رو به تمام دوستانتون ارسال کنید
این بنر برای فروشگاه خودمون هست
تعریف نباشه واقعا محصولات عاااالییه😍😍
#انتشار_حداکثری
⚫️
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
▪️#آجرك_الله_يا_بقية_الله
#بی_غیرتی_ماست_که_هستی_تک_وتنها
@Salehe_keshavarz
#مولاي_غريبم
همانقدر که با کولهباری از خطاهایم
ناامیدم از استجابت دعاهایم؛
همانقدر که با زبان پرگناهم
عاجزم برای از ته دل خواندن شما،
پا به اجابتخانهی روضه که میگذارم،
همه چیز فرق میکند...
من تمام سال را به امید
اجابت دعاهای فرجم میان روضه،
به امید آمینِ شما
دل آرام میکنم پدر...
#سلام_علی_آل_یاسین
#بخوان_دعای_فرج_را_دعا_اثر_دارد
▪️يا رب الحسين بحق الحسين
▪️إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
📣📣📣📣📣📣
🖇 #چهارشنبه_های_وبیناری
#رایگان
🎓 #صالحه_کشاورز_معتمدی
🔸هر چهارشنبه یک آموزش کاربردی
🔹موضوع این هفته :
#موانع_کسب_درآمد۲
‼️تو کسب و کارت موانعی هست و نمیدونی مشکل از کجاست‼️
برای مرتفع کردن موانع👇👇
به این وبینار عالی دعوت دارید ...
برای شرکت در لایو این هفته ⤵️
لطفا ساعت ۱۷ در پیج اینستاگرام آنلاین باشید.
🎙فایل صوتی در کانال ایتا بارگذاری خواهد شد.👌
به کانال توانمندسازی بانوان بپیوندید 👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3534356591Cdbfc9b3cb8
🏖 @salehe_keshavarz
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_هفدهم
حال عجیبی داشتم ...
حال شرمندگی و حقبهجانبی توأمان با من بود.
به اندازه هزارم ثانیه چشم در چشم شدیم سریع سرش را پایین انداخت ...
مرتضای محجوب من...
چند لحظه نگاهش کردم در این یکسال خیلی تغییر کرده بود به نظرم ده سال بزرگتر و مردتر میآمد.
_ کمک نمیخواید
با این جمله مرتضی به خودم آمدم
+ نه ممنون خوبه همهچیز
_ باشه پس من میرم
به سمت در حرکت کرد ...
من نبودم یک نفر دیگر از وجودم صدایش زد:
+ مرتضی !!!
برگشت گرهی در ابرو داشت :
_بله بفرمایید
+من ... من ... باید باهات حرف میزدم اما خوب نشد ...
با همان اخم گفت :
_ مهم نیست صحبتی نداریم دیگه...
+ اما من دارم
باید دلیل کارم رو بدونی ...
چند قدم به سمتم آمد و خیره نگاهم کرد با کمی خشونت گفت :
_علاقهای به شنیدنش ندارم...
یک لحظه از هیبتش ترسیدم ...
اما شباهت عجیبش در آن لحظه به پدرم مرا مسحور کرد...
وای خدای من مرتضی روزبهروز بیشتر شبیه پدرم میشد ...
بیاختیار گفتم :
چقدر شبیه بابام شدی مرتضی...
با این جمله من از عصبانیت سرخ شد شنیدم که زیر لب گفت:
_ لاالهالاالله ...
به سمت دررفت و برگشت از ریختن اشکهایش ابایی نداشت ، با تکان دادن انگشت اشاره به سمتم آمد...
از ترس چند قدم عقب رفتم ...
_ببین طیبه منو با اسم دایی تحریک نکن
یکبار برای همیشه بهت میگم
نه دیگه برام مهمی ...
نه میخوام دلیل خیانتت رو بدونم...
و نه میخوام که ببینمت ...
برو با همون امیر میلیونر خوش باش ...
تو ارزشت همون مرد مشروبخوار و زنباره است که...
دیگه هیچچچی نشنیدم...
چشمهایم سیاهی رفت و ...
روی صورتم آب میپاشید :
طیبه...
طیبه...
خوبی ؟؟
غلط کردم پاشو...
صورتش را از نزدیک میدیدم خدایا این مرد همین سال گذشته همسرم بود و حالا یک نامحرم به خودم آمدم چادرم را صاف کردم و روسریام را کشیدم جلو و با صدای آهسته گفتم :
+خوبم ...
با خجالت گفت :
_چیزی میخوای بیارم برات...
+ نه ممنون..
_ ببخشید ...
به خدا نمیخواستم ...
+میدونم ...
حقمه...
این حرفها رو باااید بشنوم
با حال استیصال نگاهش کردم :
+ ولی مرتضی تو از هیچی خبر نداری پس قضاوتم نکن ...
سرش پایین بود و فکر میکرد .
+حالم خوب نیست مرتضی تو دیگه داغ منو بیشتر نکن ...
مغبون گفت :
_کاری از دستم برات برنمیاد...
بلند شد ...
_اگه خوبی من برم خوبیت نداره اینجا باشم
+آره خوبم برو ...
به سمت در رفت ...
ایستاد...
برگشت...
میخواست چیزی بگوید اما پیش دستی کردم با التماس گفتم :
+حلالم کن مرتضی ...
تورو به خونِ بابای شهیدت
تورو به روح بابام حلالم کن ...
گیر افتاده بودم ، پای آبروی بابام و آینده بچه ها در میون بود ...
حلال کن منو
مستقیم نگاهم کرد ...
سکوت ...
آهی کشید و سری تکان داد و گفت :
_حلالت باشه طیبه ...
طیبه حال بدت رو با مامان فاطمه تقسیم کن اون یه مادر و معلم خوبه برات
زندگیتو درست کن...
تو حالا زن اون مرد هستی...
صاحب زندگی شدی...
پس بسازش ...
چقدر این جملات را برادرانه برایم گفت و بعد سریع رفت.
تمام شدم...
من همانجا در همان مسجد تمام شدم.
بقیه مراسم مثل همیشه برگزار شد ، یخ مرتضی هیچوقت باز نشد ، هیچوقت جاییکه من بودم حاضر نمیشد اما به توصیه او به عمه فاطمه پناه بردم و زندگیام وارد فاز جدیدی شد ...
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
❀✤✾᪥❀ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟✤
💌 انتشار #خاطرات_یک_مشاور بدون لینک کامل کانال#صالحه_کشاورز_معتمدی جایز است💌
✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀
🏖 @salehe_keshavarz
گاهی شبها مغزم بیداره
جسمم خوابش میاد
بعد التماس مغز میکنم که بخواب ۸ صبح مشاوره داری ها ... مگه گوش میکنه 😏
الان فیگور گرفته که بیا کل داستان حضرت دلبر رو بنویس تموم بشه ... دیگه نمیدونه که جسم مرکبیست بس خسته 😉
ان شاءالله شما زود و خوب خوابتون ببره به سندرم مغز و فکر بیقرار مثل من مبتلا نشید 🤲
⚫️
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
▪️#آجرك_الله_يا_بقية_الله
@Salehe_keshavarz
بياييد و استجابت دعایی باشيد
که با نهایت اضطرار
کنار گودي قتلگاه خوانده شد...
دعای عشق را زینب میان قتلگه خوانده
ظهور توست مضمون دعای عمه ات زینب
سلام الله علیها
#سلام_علی_آل_یاسین
#فدای_ظهورت_مولای_من
▪️يا رب الحسين بحق الحسين
▪️إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
هدایت شده از صالحه کشاورز معتمدی
🔊💰🔊💰🔊💰🔊💰🔊
#ثبت_نام
#دوره_زنان_ثروت_ساز_برکت_آفرین
#آغاز_شد
📌ویژه #بانوان و #دختران
🎓استاد دوره👇
⚜...صالحه کشاورز معتمدی...⚜
📑برخی از سرفصلها :
🔅ثروت و برکت
🔅پیدا کردن موانع پولدار شدن
🔅ساختار ذهنی ثروت آفرینی
🔅معرفی انواع مشاغل
🔅چگونه درآمد از شغل خود را ده برابر کنیم؟
🔅راه اندازی کسب و کار اینترنتی
🔅آموزش تولید محتوا به سبک پیجهای مطرح اینستاگرام
🔅چگونه یک پیج پول ساز داشته باشیم
🔅و ...
🖇دارای👇
🔖۱۲ جلسه لایو
🔖به همراه پاورپوینت
📚آموزش در👇
⏱روز یکشنبه رأس ساعت ۱۷🔻
📍مهلت ثبت نام👇
📂۶ شهریور الی ۱۲ شهریور 🗃
ادمین ثبت نام↙️
🆔 @Admiin114
کانال توانمندسازی بانوان↙️
🌐 @Salehe_keshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔🤔
#دوره_زنان_ثروت_ساز_برکت_آفرین
شما عضو کدام دسته هستید ؟!!
زنان ثروتمند ...
🔺👆...یا...👇🔻
زنان فقیر ...؟!!
🖇نظراتتون رو هم برامون ارسال کنید تا دوستانتون هم استفاده کنند
برای ارسال نظر ادمین اینجاست👇👇
@Admiin114
به کانال توانمندسازی بانوان دعوت دارید👇👇
🌐 @Salehe_keshavarz