eitaa logo
صالحه کشاورز معتمدی
6.9هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
13 فایل
کمکتون میکنم تا حال خانواده شما بهتر بشه طراح و مجری طرح سفیر و همیار خانواده ادمین : @Admiin114 ثبت نام دوره: @Sabte_name_doreh واحد مشاوره https://eitaa.com/joinchat/4035444855C167ad52bed
مشاهده در ایتا
دانلود
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱ ⚜ @salehe_keshavarz ✿○○••••••══ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان 📌 با تمام دستپاچگی که در مصاحبه داشتم و در کمال ناباوری شدم. مادرم خبر قبولی را بهم داد و از ادب آقای پشت تلفن کلی تعریف کرد. باید در هفته سه روز برای انجام کارهای دفتری به شرکت می رفتم . اولین روز کاریم مادرم هم با من آمد و کلی کرد و من بدون توجه به عمق حرفهایش فقط با سر تأیید می کردم. کارم در شرکت ساده بود . حقوق کمی داشتم اما برای من بود. از آنجایی که روابط عمومی خوبی داشتم خیلی سریع با بقیه ی کارمندان شرکت که همگی خانم بودند ارتباط برقرار کردم. همه چیز بر وفق مرادم بود به جز یک مورد و آن هم روبرو شدن با بود. کلا از طرز نگاه و رفتاری که داشت خوشم نمی آمد. سرد و مغرور به نظرم می رسید کم حرف بود و شاید بشه گفت کمی منزوی ... در بحث ها و صحبت های خودمانی شرکت نمی کرد . از هر اتاقی که می گذشت صدای خنده ی خانمها می شد . یک مرد قد بلند و لاغر اندام ، رنگ پوست او ‌سبزه بود با موهایی پر کلاغی که چندین تار موی سفید روی شقیقه اش نمایان بود . اما انصافا متبحر بود و و هوای کارمندانش را داشت ، برای همین هم کارمندانش با احترام خاصی که توأم با کمی ترس باشد با او‌ رفتار می کردند . اما من در کنارش احساس نمی کردم . کم کم رفتارش با من متغییر شد ... حدودا سه ماه از کار کردنم در شرکت می گذشت ، دیگر دستش کاملا برایم رو شده بود ، مسعود به من داشت. از رفتار گرم و مهربانش از نوع نگاهش از خیره شدن های یواشکی توجه کردنهای افراطی از لحن حرف زدنش کاملا این علاقه هویدا بود . حتی خانمها هم شده بودند ، در میان حرفهایشان گاهی تیکه می انداختند و می گفتند روزهایی که در شرکت نیستم مسعود عصبی و بهانه گیر است . با همه ی این اوصافی که می گذشت اما من از خودم خبر داشتم ، هیچ‌ به او نداشتم ، در فرهنگ ما مردی که خانمها را به اسم کوچکشان صدا می زند و به راحتی و با صدای بلند تذکر بدهد و یا گاهی کند و تیکه بیندازد مرد مقبولی نبود. مرد باید مثل پدرم می بود ... آقا و متین ... هفته آخر اسفند بود در یک روز برفی و سرد مثل همیشه سر وقت به شرکت رسیدم ، در بسته بود ، زنگ زدم و در کمال تعجب مسعود در را برویم باز کرد ، او با لبخند و اما هر دو دستپاچه سلام علیک کردیم . با تعجب گفت : مگه نمی دونستی امروز شرکت تعطیله ؟ _ نه ... متوجه نشدم _ می خوام شرکتو جمع و جور کنم که تو تعطیلات عید نقاشی بشه . _ به سلامتی ان شاالله ... پس با اجازتون ... _ حالا که تا اینجا اومدی بیا یه کمکی به ما کن ، خانم اسفندیاری هم حضور دارند ؛ کارگرها هم یکی دو ساعت دیگه می رسند. نمی دانم چرا پذیرفتم . رفتم داخل و مشغول کار شدم . هر چی که شد همون روز افتاد ... هیچ وقت به یک پسر نامحرم اینهمه نزدیک نشده بودم پسری که هر حرکتش نشانه ی علاقه و توجه بود . تا آخر وقت با هم کار کردیم انقدر محبت کرد که یخ من هم کم کم آب شد . نمی دانم چرا آن روز به شوخیهایش می خندیدم ، خیلی حرف نمی زد اما آن روز به نظرم جذاب و خنده دار می آمد . من می خندیدم و او گل از گلش می شکفت . ته دلم برای همین خنده هایم احساس داشتم . وقت نماز یک گوشه ی شرکت قامت بستم ، از رکعت دوم سنگینی نگاهش را احساس کردم ، دیگر از نمازم چیزی نفهمیدم... افتاده بود. مسعود از حصار سختی که به دورم تنیده بودم رد شده و مرا جذب محبت خودش کرده بود . °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• شیرین وقتی که این جملات را می گفت برق عجیبی در نگاهش بود. کنجکاو بودم که از بقیه ی ماجرا سر در بیاورم . می دانستم اگر این رابطه به ازدواج ختم شده باشد چالشهای فراوانی همراه خود خواهد داشت ... ... ✍صالحه کشاورز معتمدی 📤( انتشار بدون لینک کامل کانال جایز است ) ═══••••••○○✿
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این یک قانون هست👌📍 ⚜صالحه کشاورز معتمدی⚜ 🌊 @Salehe_keshavarz 💥
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چقدر به خدا اعتماد داری‼️ ⚜صالحه کشاورز معتمدی⚜ 🌺 @Salehe_keshavarz 🍃
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من ردپای خدا را دیدم ... برای رسیدن به آرامش واقعی لازم داریم که دنبال رد پای خدا بگردیم. @salehe_keshavarz @salehe_keshavarz @salehe_keshavarz تو کجای زندگیت دست مهربانی و حضور خدا رو حس کردی ؟
4.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ رو مواقعی که تو فشارهای روزمرگی هستی ببین ... @Salehe_keshavarz
از عاداتى که انرژى رو از بين مى‌بره، دست بکشيد تا هميشه سرحال و پرانرژى باشيد😉👇 ۱- به هر کارى ” “ نگو. خوب فکر کن و از خودت بپرس: ”آيا واقعاً دوس دارم اين کار رو انجام بدم؟ چقدر بايد تلاش کنم؟“ 📌هر قدر بيشتر تمرين کنی ” گفتن“ راحت‌تر میشه . ۲- خصوصيات شخصیتی خودت رو کن، نيازاى خودت رو مطرح کن و هنگام احتياج، کمک بگير. تو انسانى مافوق طبيعى نيستی و مردم واقعاً دوست دارند به شما و به يکديگر کمک کنند. ۳- تو زندگى خودت تعادل رو ايجاد کن. کار مداوم و بدون تفريح، مشکلات جسمانى و عاطفى ايجاد مى‌کنه. و دو عامل افزايش هستند. ۴- ، زمانى رو براى خودت اختصاص بده. همهٔ فعاليت‌ هات رو کنار بگذا و طعم سکوت رو بچش. @Salehe_keshavarz
2.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🌸بهترین ، و بقیه چیزا واسه رسیدن به این دوتاست.
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
 یک جرعه 😌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. √ با دردِ که برآورده نمیشن، و غمِ چیزها یا کسانی که از دستشون میدیم، چجوری میشه و شادی‌مون رو حفظ کنیم؟ .
وقتی با زور لباس تن کودک میکنیم با زورسوار ماشینش میکنیم، با زور و تهدید به او غذا میدیم👇 کودک تصورش اینگونه میشه که روابط برپایه جنگ و زور هست و به مرور با شما مخالفت میکنه👈 در غذا خوردن ؛ تکلیف نوشتن ؛ دستشویی رفتن و ... 🔰او با شما همکاری نمیکنه چون همکاری رو نیاموخته👌👌👌 ☘باید در مسیر و داشته باشید و باشید.😍
⭕️"آیا خشم زندگی شما رو کنترل می‌کنه؟" 😡 آیا خشم، سکان زندگی شما رو به دست گرفته؟ 🤔 شده از کوره در برید و بعدش پشیمون بشید؟ 💥 آیا خشم، روابطتون رو خراب میکنه؟ 😉برای مدیریت خشم، یه راه حل داریم!