★چون نگاهت می کنمـ👀
°•❣گم می شوم در #چشمانت
★گم شدن در
°•❣ #شبِ چشمان تو
★خود پیدا شدن است😍
#شهید_سعید_علیزاده🌷
#شبتون_شهدایی🌙
⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان
@yavarane_velayat_damghan
#روزم چون
روزِ ديگران مى گذرد
💥اما #شب كه مےرسد
يادها پريشانم مےڪنند ...😔
#شهیدعلیرضابهرامیان 🌷
#شبتون_شهدایی🌙✨
⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان
@yavarane_velayat_damghan
🔸ببینید چه زیرکانه و بی سر و صدا سبک زندگیتان را با رسانه تغییر میدهند...
● آن چیزی که در این پست به عنوان پژوهش( کسب اعتبار برای حرف خود) به اذهان مردم تزریق میشود، چیزی جز #زیست_شبانه نیست که خداوند به عنوان آفریننده انسان، آن را رد میکند:
سوره نمل آیه ۸۶ :
● آيا نديده اند كه ما #شب را قرار دادهایم تا در آن #بياسايند و روز را روشنى بخش گردانيديم قطعاً در اين امر براى مردمى كه ايمان مى آورند مايه هاى عبرت است...
● #زیست_شبانه یک سبک زندگی غربی و فقط برای پر کردن جیب سرمایه داران یک جامعه است و تنها غربگرایان سرمایه طلب به دنبال آن هستند...
آیا شما میدانید ولی خدا به عنوان خالق انسان نمیداند؟؟؟
#جنگ_نرم
#فریب_نخوریم
#جنگ_رسانه_ای
#آگاهانه_دنبال_کنیم
⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان
@yavarane_velayat_damghan
#لبخند_بزن_بسیجی😅
طلبه های جوان👳 آمده بودند برای #بازدید 👀 از جبهه.
0⃣3⃣ نفری بودند.
#شب که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی!😜
مثلاً میگفتند:
#آبی چه رنگیه برادر؟!🤔
#عصبی 😤 شده بودم.
گفتند:
بابا بی خیال!😏
تو که بیدار شدی، #حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند!🤔🤗😂
خلاصه همینطوری سی نفر را بیدار کردیم!😉
👨👨👦👦بیدار شدهایم و همهمان دنبال شلوغ کاری هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه #قرارگاه تشییعش کنند!
فوری #پارچه سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و #قول گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش 🚿بچهها و راه افتادیم🚶.
#گریه و زاری!😭
یکی میگفت:
ممد رضا!
#نامرد! 😩
چرا تنها رفتی؟ 😱
یکی میگفت:
تو قرار نبود #شهید شی!
دیگری داد میزد:
شهیده دیگه چی میگی؟
مگه تو جبهه نمرده؟
یکی #عربده میکشید! 😫
یکی #غش میکرد! 😑
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه➕ میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و #شیون راه میانداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبهها!
#جنازه را بردیم داخل اتاق.
این بندگان خدا📿 که فکر میکردند قضیه جدیه،
رفتند #وضو گرفتند و نشستند به #قرآن 📖خواندن بالای سر #میت!
در همین بین من به یکی از بچهها گفتم:
برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک #نیشگون محکم بگیر!😜😂
رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت:
محمدرضا!
این قرارمون نبود!😭
منم میخوام باهات بیام!😖
بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان #جیغی کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند!
ما هم قاه قاه میخندیدیم.😂😂😂
خلاصه آن شب #تنبیه 👊 سختی شدیم.
🌷
🌹#سردلبران
#شب زیارتی آقا امام حسین #وخواندن زیارت عاشورا ب همراه اعضای خانواده
#بسیج_جامعه_زنان
#حوزه_حضرت_زینب_س
#پایگاه_راضیه (س)