eitaa logo
صالحین دامغان
336 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
603 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 اهمیت قصه گویی برای کودکان 🔸آیت الله حائری شیرازی: من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب می‌رفتند، آخر شب می‌آمدم خدمت پدر. پدرم این قصه‌های پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل می‌کرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول می‌کشید و همین‌طور مقید بودم و گوش می‌کردم. 🔸وقتی این برنامه‌اش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل می‌کرد. 🔸اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند می‌کنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر می‌گذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر می‌گذارد و همهٔ اینها را اصلاح می‌کند. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸 کسی در زد. می دانستم صمد است. خدیجه، زن داداشم، توی حیاط بود. در را برایش باز کرد. صمد تا خدیجه را دید. شستش خبردار شده بود، پرسیده بود: «چه خبر! قدم راحت شد؟» خدیجه گفته بود بچه به دنیا آمده، اما از دختر یا پسر بودنش چیزی نگفته بود. حوری توی اتاق بود. از پشت پنجره صمد را دید. رو کرد به من و با خنده گفت: «قدم! چشمت روشن، شوهرت آمد.» و قبل از اینکه صمد به اتاق بیاید، رفت بیرون. بالای کرسی خوابیده بودم. صمد تا وارد شد، خندید و گفت: «به به، سلام قدم خانم. قدم نو رسیده مبارک. کو این دختر قشنگ من!» از دستش ناراحت بودم. خودش هم می دانست. با این حال پرسیدم: «کی به تو گفت؟! خدیجه؟!» نشست کنارم. بچه را خوابانده بودم پیش خودم. خم شد و پیشانی بچه را بوسید و گفت: «خودم فهمیدم! چه دختر نازی. قدم به جان خودم از خوشگلی به تو برده. ببین چه چشم و ابروی مشکی ای دارد. نکند به خاطر اینکه توی ماه محرم به دنیا آمده این طور چشم و ابرو مشکی شده.» بعد برگشت و به من نگاه کرد و گفت: «می خواستم به زن داداشت مژدگانی خوبی بدهم.
🌹🌹
🌸 حیف که نگفت بچه دختر است. فکر کرد من ناراحت می شوم.» بلند شد و رفت بالای سر خدیجه که پایین کرسی خوابیده بود. گفت: «خدیجه من حالش چطور است؟!» گفتم: «کمی سرما خورده. دارویش را دادم. تازه خوابیده.» صمد نشست بالای سر خدیجه و یک ربعِ تمام، موهای خدیجه را نوازش کرد و آرام آرام برایش لالایی خواند. فردا صبح زود صمد از خواب بیدار شد و گفت: «می خواهم امروز برای دخترم مهمانی بگیرم.» خودش رفت و پدر و مادر، خواهرها و برادرها، و چند تا از فامیل های نزدیک را دعوت کرد. بعد آمد و آستین ها را بالا زد. وسط حیاط اجاقی به پا کرد. مادر و خواهرها و زن برادرهایم به کمکش رفتند. هر چند، یک وقت می آمد توی اتاق تا سری به من بزند می گفت: «قدم! کاش حالت خوب بود و می آمدی کنار دستم می ایستادی. بدون تو آشپزی صفایی ندارد.» هوا سرد بود. دورتادور حیاط کوچکمان پر از برف شده بود. پارو را برداشت و برف ها را پارو کرد یک گوشه. برف ها کومه شد کنار دستشویی، گوشه حیاط.
Rafiei-26.mp3
3.51M
🔰هفت قدم تا رهایی از گناه 🎙حجت الاسلام و المسلمین ┄┅═✧◾️یازهرا◾️✧═┅┄ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🕊 🥀محمد حسین زیارت عاشورا را زیاد می‌خواند و قرائت آن را از کودکی ترک نمی‌کرد و در کودکی سر خواندن زیارت عاشورا بعد از نماز جماعت به امامت پدرش با خواهرش دعوا می‌کرد. 🥀از او می پرسیدم که: محمد حسین چرا زیارت عاشورا می‌خوانی؟ در جوابم گفت که: هرکس زیارت عاشورا بخواند شهید می‌شود! من گفتم: باب شهادت دیگر بسته شده چه‌جوری شهید می‌شوی؟ گفت: بالاخره شهید می‌شوم... 🥀 وقتی در روز عاشورا خبر شهادتش را به‌من دادند، به یاد حرفش افتادم که گفت شهید می‌شوم.....😔 📝 راوی: مادر شهید سید محمد حسین میردوستی🌷 📲 ارسالی خانم خراسانی از پایگاه عطیه 🌷 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸طلوع خورشید 🍎آغاز زندگی‌ست 🌸با طلوع خورشید،هستی 🍎به تو خوش آمد می گوید 🌸تو نیز با خورشید طلوع کن 🍎سلام صبحتون بخیر 🌸روزتـون پر از شـادی 🍎دلتون لبريز از عشق و اميد بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو ❤️ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
💠 آیه ۱۵ سوره هود 🍃مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَلَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ🍃 🔹ترجمه ♻️کسانى که زندگانى دنیا و زیبایى‏ هاى آن را بخواهند، ما در همین دنیا (نتیجه‏) اعمالشان را به طور کامل مى ‏دهیم، و در آن هیچ کم و کاستى نخواهد بود. ⁉️سؤال: این آیه مى ‏فرماید: ما به دنیاطلبان بدون کم و کاست و به طور کامل نتیجه‏ اعمال شان را در دنیا خواهیم داد، امّا در موارد دیگرى مى‏ فرماید: «من کان یرید العاجلة عجّلنا له فیها ما نشاء لمن نرید» به هر کس و به هر مقدار که بخواهیم عطا مى‏ کنیم. جمع میان این آیات چگونه است؟ ✅پاسخ: در این آیه مى‏ فرماید: نتیجه‏ کارشان را مى‏ دهیم، «اعمالهم» ولى در آن آیه مسئله‏ کار مطرح نیست، بلکه آرزو مطرح است که خداوند مى‏ فرماید: بعضى به گوشه ه‏ایی از آرزوهاى خود مى‏ رسند. ♻️کسانى که ایمان به معاد ندارند و یا براى خداوند کار نمى‏ کنند، طلبى از پروردگار ندارند و در برابر خدمات و اختراعات و اکتشافات خود در همین دنیا به نام و نانى مى‏ رسند. کسى مى‏ تواند به پاداش اخروى انتظار داشته باشد که به آن ایمان داشته باشد و الاّ کسى که نه خدا را قبول دارد و نه معاد را، چه توقّعى از خداوند دارد؟ ♻️انسان اگر به جاى آخرت، دنیا، به جاى باقى، فانى و به جاى نامحدود، هدف محدود را دنبال کند، نتیجه‏ى عملش نیز محدود به همین دنیاى فانى خواهد بود. 📝پیام ها ۱- انگیزه و هدف مهمّ است، نه فقط خود عمل. «من کان یرید الحیاة الدنیا» ۲- انسان اختیار دارد و مى‏ تواند آن گونه که مى‏ خواهد اراده کند. «من کان یرید» ۳- خداوند عادل است، حتّى کسانى که براى او کار نکنند، پاداش آنها را بدون کم و کاست در دنیا مى‏ دهد. «نوفّ الیهم ... لایبخسون» ۴- دلیل نپذیرفتن حقّ، دنیاطلبى است. «فان لم یستجیبوا... من کان یرید الحیاةالدنیا» 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ ❣️ دوباره جمعه و ما رهروان راه عشقیم سر راهت نشستیم تا بیایی بیایی عقده از دلها گشایی 🌸 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
من که دائم پای دل خود را به دریا می زنم پیش تو پایش بیفتد قید خود را می زنم...