آتیش، چای و قصه... پنجشنبه بود و مدارس تعطیل؛ با بچه‌های پایگاه مرحوم احمد خمینی #درگز قرارمون این بود یک ساعت قبل اذان ظهر بیان مسجد. 🏆 آخه قول داده بودم داستان یه قهرمان‌رو براشون بگم، قهرمانی که بچه‌ها خیلی دوستش داشتن... 🥶 هوا سرد بود و من زودتر اومده بودم. یهو چشمم خورد به چندتا از پدر بزرگ‌ها که تو اون هوا کنار آتیش جمع بودن و بساط چایی‌شونم به راه... بچه‌ها هم یکی یکی سر و کلشون داشت پیدا می‌شد که یهو چیزی به ذهنم زد! بچه‌ها که جمع شدن بیسکوییت و خرمایی که واسه پذیرایی گرفته بودم رو بردیم کنار پدر بزرگا که همه شونم رزمنده و جنگ دیده بودن و با هم چایی خوردیم و بچه‌ها از زبون هم‌رزم‌های حاج قاسم قهرمان روایت دلاوری‌های بسیجی‌هارو شنیدن... #وَ_ما_یَسطُرون #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

🎈جشن بادکنک‌ها میلاد امام جواد علیه‌السلام بود و روز پسر! بچه‌های پایگاه مرحوم احمد خمینی روستای خادمانلو شهرستان #درگز منتظر بادکنک‌های آرزو بودند که قرار بود حاج آقا براشون بیاره... بادکنک‌هایی که سرگروه گفته بود قراره دلاشون رو گره بزنند بهش و بفرستن آسمون تا از باب الجواد حرم امام رضا علیه‌السلام بره سمت پنجره فولاد و به نیابت از بچه‌ها ضریح رو ببوسه... وقتی حجت.الاسلام بیگلری از راه رسید همه بچه‌ها با ذوق و هیجان دویدن به سمتش و بادکنک‌های آرزو رو گرفتن؛ هرکسی یه رنگی رو سوا می‌کرد. با دل‌های پاکشون آرزوهاشون رو به بادکنک‌ها سپردن و به امید اجابت، توی آسمون رهاشون کردن... و عجیب این‌که اومدن امام زمان عجل‌الله‌فرجه و نجات بچه‌های لبنان و فلسطین آرزوی مشترک اکثر اون‌ها بود. جشن بادکنک‌ها یک فرصت برای جذب بچه‌ها به مسجد و ماندگاری یه خاطره‌ای جذاب و شاد از روز پسر و ولادت امام جواد علیه‌السلام در ذهن‌ها بود. #خراسان_رضوی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••