هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
بسم الله
🔸نجات با غبار پای زائرین کربلا
🚩 در این کلیپ، در حال بیان قصهی شیعهشدن ابوالحسن خلیعی شاعر (خِلَعی موصلی، متوفای ٧۵۰ق) بودم به نقل علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر ج۶ ص١٣و٢٣، و ج١١ ص٢۰ 👇
🏴 شاعری متولد از پدر و مادری ناصبی، که مادرش نذر کرده بود اگر بچهدار شود او را قاتل زائران کربلای امام حسین (علیه السلام) کند!!، و اما وقتی او به سن جوانی رسید و بهدستور پدر و مادر برای نذرشان رفت و بر سر راه زائرین (در نواحی مسیّب که در نزدیکی کربلاست) برای قتل ایشان کمین کرد، خوابش برد، در خواب دید که قیامت برپا شده، هنگامی که فرمان داده شد وی را به آتش ببرند، به دلیل اینکه خاک پای زائران امام حسین (علیهالسّلام) بر بدن وی نشسته، آتش او را نمیسوزاند.
از خواب بیدار شد، متوجه شد که قافله زائران امام حسین (ع) از راه رسیده بودند اما علیرغم سر و صدای کاروان و گرد و غباری که از آمدن آنها به پا شده بود، او از خواب بیدار نشده بود و گرد و غبار پای آن زائران، بر صورت و لباس و بدن او نشسته بود.
آنجا بود که متوجه اشتباه خود شد و پشیمان از کرده خود، همانجا توبه کرد و تصمیم گرفت برای عرض پوزش به کربلا برود.
با دلی پر از اضطراب و نگرانی به کربلا رفت و به حرم مقدس امام حسین (ع) وارد شد و عرض ادب نمود و به خاطر قصد گذشته خود، از درگاه آن حضرت پوزش طلبید و دو بیت شعر بدین مضمون سرود:
⚡ « ... پس دلت را پاك و چشمت را با استعانت از خدا بر حقایق عالم روشن نما و اگر نجات رستگاري می خواهی پس زیارت کن حسین (علیه السلام) را تا آنکه خدا را با روشنی چشم دیدار کنی؛ و بدان و آگاه باش که آتش دوزخ حتماً بر تو حرام می شود، زیرا که آتش نمی رسد و نمی سوزاند جسمی را که بر او غبار زائرین حسین (علیه السلام) باشد ... ».
🔻و اینگونه شد که وی مورد عنایت ویژه اهلبیت (علیهم السلام) قرار گرفت و از دوستان خالص و پاک این خاندان مطهّر شد.
🔻 بله، *خدای سبحان او را به برکت غبار پای زائرین پیادهی کربلا، نجات و هدایت بخشید و او شیعه شد* و از شاعران مشهور تاریخ در ذکر مدح و مناقب اهل البیت (علیهم السلام) گردید.
🏴
🔻به نقلی، او از آنرو لقب خِلَعی (خلیعی) را دریافت کرد که پس از سرودن شعری برای حضرت سیدالشهدا (علیهالسّلام)، به کربلا و حرم مطهر آن حضرت رفت و شعرش را خواند و در همین هنگام، پرده گرانبهای آستان حسینی، بر روی شانهاش افتاد و نزد مردم این افتادن پرده، بعنوان خلعت امام حسین (علیهالسّلام) برای وی دانسته شد.
🏴
🔻خِلَعی در رقابت شعری با شاعر شیعهی دیگر جناب ابنحماد حلی، شعری در مدح امیرمؤمنان (علیهالسّلام) گفت و هر دوی ایشان، شعر خود را به داخل ضریح مطهر انداختند و آن حضرت را به داوری طلبیدند. پس شعر هردویشان از ضریح بیرون افتاد، در حالیکه روی برگه شعر خِلَعی با آبطلا و روی برگه شعر ابن حماد، با آبنقره نوشتهشده است: «احسنت».
🔻ابنحماد اندوهگین شد که با وجود سابقهاش در حب اهلبیت (علیهمالسّلام) و تشیع، امام، شعر خلیعی را که قبلًا از دشمنان اهلبیت (علیهمالسّلام) بوده، ترجیح داد. امیرمؤمنان (علیهالسّلام) برای رفع این شبهه، به خواب وی آمد و فرمود که بهسبب تازه شیعهشدن خلیعی، به او توجه ویژه نموده است. در آن رؤیا مولا به او فرمود:
⚡ «به راستی که تو از دوستان قدیمی ما هستی ولی او تازه به ما رسیده است و تازه ولایت ما را پذیرفته است پس بر ما واجب است که او را بیشتر رعایت کنیم».
🏴
👌 متن داستان و برخی اشعارش را میتوانید اینجا👇بخوانید.
🌐 www.sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=81130:ghatel-zowar-emam-hosein&catid=2279
🌐 https://tahlilirani.ir/شعرای-غدیر-در-قرن-هشتم/
🔸
@Salehy