#رجال_فهرستی
#طریق_شیخ_صدوق_و_کلینی_به_محمد_بن_مسلم ۱
طریق شیخ صدو!ق باقی می ماند: روی محمد بن مسلم. که مرحوم استاد این حدیث را قبول کرده اند و دقیقاً نمی دانیم چرا به این حدیث اعتماد کرده اند؟
خود محمد بن مسلم کتابی داشته که معلوم نیست در اختیار ما باشد با عنوان: «اربعه مأئه مسأله فی الحلال و الحرام». که این حدیث اربعه مأئه معروف نیست. آنچه ما از محمد بن مسلم، خوب داریم، بهترینش آن است که «العلاء بن رزین القلاء» نقل می کند. «قلاء» یعنی حلوا درست می کرده اند: «كان يقلي السويق»،[21] سویغ همان حلوا است. «صحب محمد بن مسلم و فقه عليه»[22]. یکی از شاگردان بزرگ محمد بن مسلم و ناشر آراء او است. نجاشی خیلی نسخ کتاب علاء را اسم نبرده ولی شیخ چهار نسخه نام برده ولی بیش از این است، نسخ متعددی داشته است. یکی از کتاب های اساسی شیعه است. یکی از اصول کتاب اصول سته عشر که بعد از حاجی نوری به ما رسیده، همین کتاب علاء بن رزین است. نسخه موجود به نحو وجاده است.
طریق صدوق به محمدبن مسلم چنین است:
[بيان الطريق إلى محمّد بن مسلم الثقفيّ]
و ما كان فيه عن محمّد بن مسلم الثقفيّ فقد رويته عن عليّ بن أحمد بن عبد اللّه ابن أحمد بن أبي عبد اللّه، عن أبيه، عن جدّه أحمد بن أبي عبد اللّه البرقيّ، عن أبيه محمّد بن خالد، عن العلاء بن رزين، عن محمّد بن مسلم.[23]
محمد بن خالد طیالسی: جزو اجلایی است که ما استضهار کردیم، ولی توثیق واضحی ندارد. به نظر ما جزو مشایخ حدیث است. صدوق آنچه از علاء نقل می کند بواسطه او است.
عليّ بن أحمد بن عبد اللّه ابن أحمد بن أبي عبد اللّه: «احمد» آخری، برقی پسر است.
یکی از نسخ این کتاب، در اختیار مرحوم صدوق بوده است در قم. این نسخه توسط محمد بن خالد برقی (در اختیار خاندان برقی بوده است) نقل شده که جدشون محمد بن خالد از علاء نقل کرده است. محمد بن خالد کوفه بوده به قم آمده است. علاء هم کوفی است. بنابراین اینکه علاء از محمد بن مسلم نقل می کند تاریخش واضح است؛ نسخه ای که محمد بن خالد از علاء در کوفه شنیده به قم آورده تا رسیده به صدوق. صدوق از یکی از اساتیدش (نوه نوه برقی پسر) از خاندان برقی پدر و پسر تا علاء، نقل می کند؛ احمد بن ابی عبدالله: برقی پسر است. علی بن احمد بن ... نوه پسر برقی پسر است. بنابراین این از میراث های علمی خاندان برقی است که دست به دست چرخیده تا یک نسخه اش به استاد صدوق رسیده است.
کلینی گاهی از این نسخه نقل می کند، اما بیشتر از نسخه های دیگر نقل می کند، چون خیلی نسخه معروفی نبوده است. علی ای حال آنچه مامی دانیم انفراد زیاد دارد.
محمد بن خالد: ثقه هست ولی «کان ضعیفاً فی الحدیث». در حدیث شناسی ضعیف است.[24] محمد بن خالد را نجاشی می گوید ضعیف فی الحدیث، شیخ می گوید ثقه.
چون کتاب علاء معروف بوده و نسخ متعدد دارد، - شیخ چهار نسخه نام می برد- بزرگان همچون صفوان و.. همه نسخه علا را نقل کرده اند. چون برقی پسر هم «کان یعتمد علی الضعفا»، «یروی عن المراسیل» عادتاً احتمال غلط در این نسخه هست و قابل اعتماد نیست. نقل محمد بن مسلم از این رویات به یک لحاظ مشکل تر است از نقل کلینی بخاطر وجود محمد بن خالد. یعنی منحصر است به نسخه خاندان برقی که خود برقی اصلی هم وضعیت خوبی ندارد؛ کان ضعیفاً فی الحدیث. قابل اعتماد نیست چه رسد به باقی فرزندان.
محمد بن خالد ذوق اخباری داشته به وجاده هم اعتماد می کرده است ممکن است این علاء بن سیابه بوده، نه علاء بن رزین، ایشان تبدیل کرده است، بعد گفته علاء تنها که نمی شود باید محمد بن مسلم اضافه شود. یعنی اول روایت علاء بوده، بعد محمد بن خالد که کان ضعیفاً فی الحدیث، فکر کرده علاء بن رزین بوده و با واسطه محمد بن مسلم نقل می کند و خودش اضافه کرده است. چون متن یکی است ظاهراً یک روایت بوده است.
قطعاً اگر محمد بن مسلم بود و در نسخه علاء بود، کلینی باید نقل می کرد، چون بیشتر دسترسی داشت. کلینی یک طبقه به برقی نزدیک تر است. کلینی با یک واسطه از این خاندان نقل می کند ولی صدوق با دو واسطه از احمد برقی نقل می کند. کلینی شاید قبول داشته که به تراث بنی فضال باز می گردد لذا اعتماد کرده است و محمد بن موسی هم ناقل حدیث است لذا اعتماد کرده است.
پس هردو طریق مشکل دارند. آنچه صدوق نقل کرده مشکلش بیشتر است تا آنچه کلینی نقل کرده. طریق کلینی وضعیت بهتری دارد. پس اینکه آقای خویی گفته است طریق صدوق بهتر است، خیر اینطور نیست. ما بی میل نیستیم که برقی اشتباه کرده یا نوه های برقی اشتباه کرده اند و فکر کرده اند علاء بن رزین است.
@rejalmadadi
@salmanraoofi
#رجال_فهرستی
#طریق_شیخ_صدوق_و_کلینی_به_محمد_بن_مسلم ۲
این متعارف است. این در حقیقت یک نوع اثار خاندانی است. این گونه آثار علمی اجمالاْ در عرف قبول می شود. ولی چون در فقه و احکام الهی است باید شدت نظر و دقت بیشتری کرد. صدوق عده ای از اثار را توسط فرزندان نقل می کند که ما نمی شناسیم. مثلاً آثار احمد بن ادریس را توسط فرزندش نقل می کند که ما نمی شناسیم. اینها «میراث های علمی خاندانی» است. محمد بن خالد کوفه بوده و آثار محمد بن مسلم را از کوفه به قم آورده است. مشکل این است که در مسائل دینی به این مقدار نمی توان اعتماد کرد.
@rejalemadadi
@salmanraoofi
هدایت شده از سلمان
ماه مبارک رمضان بحث نگاهی به مبانی و مکتب اصولی و فقهی آیت الله سیستانی
🔆از شنبه ۲۹ اردیبهشت ساعت ۱۲ تا ۱
🔆مکان میدان سپاه بلوار شهید اخلاقی پلاک ۱۲ موسسه فتوت مدرس روبروی آسانسور
@salmanraoofi
💠پندهای سعادت 💠
🔸 استفاده از تعطیلات🔸
ممکن است کسی از یک منظر به تعطیلات طولانی نگاه بکند و بگوید ضرر است، ولی از یک منظر دیگر، این تعطیلات برای محقق و پژوهشگر که این درس خارج برای محققان و پژوهشگران است، نه تنها مضر نیست بلکه بسیار مفید است، چون اتخاذ مبنا کردن و مسائل را عمیق بررسی کردن، فرصت می خواهد و وقتی ایام تعطیل است می تواند وقتش را صرف این کارها بکند تا در رجال، اصول، فقه و قواعد فقیهاش مبنا پیدا بکند.
بنابراین زمانی که درس تعطیل شد ما نباید کارهایمان را تعطیل کنیم [بلکه] باید کارهای مان را تعویض کنیم.
زمانیکه مرحوم شیخنا الاستاد آقای آشیخ کاظم «قدس سره» حیات داشتند و درس می فرمودند و ما درس ایشان را می نوشتیم و برای ایشان می خواندیم، من از تعطیلاتی که پیش می آمد بسیار استفاده می کردم چون می خواستم به منابع مراجعه کنم یا اگر صغریاتی بود کبریاتش را بروم و پیدا کنم، و این ایام تعطیلی خیلی به درد من می خورد و شاید برای مطالعه، نوشتن و فکر کردن در این ایام تعطیلی بیشتر از ایام تحصیلی وقت صرف می شد. و آن چه که آدم را خیلی رشد می دهد این است که در کنار درس رفتن، کار جدی بکند تا به مواقف اشکال، به ظرائف کار واقف بشود، برایش سوال پیدا شود و این سوالات مطرح بشود و جوابش را بگیرد. بنابراین از این تعطیلات این استفاده ها بشود.
🔹بیانات حضرت استاد شب زنده دار (دام ظله)
📚 درس خارج فقه
۱۳۹۵/۱۲/۲۴
@salmanraoofi
سلمان رئوفی
وزارت بهداشت یا تجارتخانه! 🔹باعث تاسف است که مسائل بهداشتی پزشکی که بایستی در راستای بهبود سلامت جا
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔰 در دیدارهای جداگانه سردبیر خبرگزاریحوزه با مسئولان روزنامهها مطرح شد؛
💬 رضا دهکی سردبیر روزنامه ابتکار:
➖خبرگزاری حوزه فقط رابط حوزه با مردم نباشد بلکه #رابط_مردم با حوزه هم باشد
➖وی با اشاره به اهمیت فراگیر بودن رسانه خبری حوزه، تکثرگرائی و توجه به همه بخش ها و شخصیت های حوزوی را مورد تاکید قرار داد.
💬محمد قادری سردبیر روزنامه تهران تایمز:
➖مهارت ورزی طلاب در شبکه های اجتماعی ضروری است
در شرایط کنونی بیش از آنکه آموزش خبرنویسی به شکل سنتی مورد نیاز باشد، #مهارتورزی طلاب در شبکههای اجتماعی مورد نیاز است
➖برای فراگیر شدن محتوای تخصصی باید #تولید_ادبیات داشته باشیم
💬 یوسف زمانی دبیر تحریریه روزنامه جوان:
➖برای مخالفان هم تولید محتوا داشته باشیم
صداهای مختلف از حوزه شنیده می شود و خوب است که رسانه حوزه به #طیفهای_مختلف توجه داشته باشد.
💬 آرش خوشخو مدیرمسئول و سردبیر روزنامه هفت صبح:
➖ قم، پرجاذبه و مرموز است
اتفاقاتی که در قم شکل می گیرد، صفبندی ها و فعالیتهایی که حوزویان دارند میتواند برای مخاطبان پرجاذبه باشد اما در عین حال بخشهایی از قم، #مرموز است و ما هیچ اطلاعی از آن نداریم.
💬 صدرایی عارف سردبیر خبرگزاری حوزه:
➖ جای خالی #خدمات_اجتماعی_روحانیت در رسانهها
روحانیت بر اساس رسالت ذاتی خودش به فعالیت علمی، تبلیغی و اجتماعی اشتغال دارد و تمام این فعالیتها بدون هیچ توقعی انجام می شود اما شایسته است که رسانه ها نیز بر اساس رسالت ذاتی خودشان و در راستای اطلاع رسانی و شفاف سازی برای مخاطبان، به انعکاس این فعالیت ها بپردازند.
متنکاملخبر:
http://hawzahnews.com/detail/News/451486
➖➖
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
#معرفی_کتاب
🔆الان وقت خواندن، معرفی و تبلیغ این کتاب است
🔆بسیار کتاب خوبیست
@salmanraoofi
باسمه تعالی
نفیا و اثباتا درباره مطلب زیر نظری ندارم
اما اطلاع از نظرات اهل فن خوب است.
#محمدباقر_ملکیان
🗒 چند نکته درباره ادعیه مخصوص هر روز ماه مبارک رمضان
1. این دعاها در هیچ یک از مصادر شیعی و بلکه مصادر درجه اول و دوم اهل سنت هم نیامده است. عبارت مرحوم شیخ عباس قمی گویای بی اعتمادی ایشان به این دعا است و به نظر می رسد ایشان بیشتر برای خالی نبودن عریضه این دعا را ذکر کرده اند.
2. از سوی دیگر تعابیر رکیکی در این دعا وجود دارد مثل هادی المضلین ( که نقش انگشتر مرحوم ملا هادی سبزواری هم شده!).
مقصودم از رکاکت یعنی الفاظ غیر بلیغ و فصیح که معمولا در ادعیه معصومین از این الفاظ استفاده نمی شود و به نظر می رسد نه یک عرب زبان آشنا بلکه جاعلی نا آشنا به اسلوب های زبانی و ادبیات دعایی شیعی انها را انشا کرده است.
3. آنچه پیرامون شب قدر و تعیین آن هم در این دعا با اعتقادات شیعی ناسازگار است.
4. این که فقره یا فقراتی از این دعا در ادعیه دیگر هم آمده باشد دلیل صحت نیست. مگر این که کسی گمان کند جعالان از پشت کوه آمده اند؟! نخیر اتفاقا بسیاری از جعالان، خود دانشمندان باسوادی بودهاند و برای جعل حدیث هم زحماتی طاقت فرسا متحمل شده اند. مثلا در تاریخ بغداد در ذیل عنوان ابو البختری آمده است که او گاه برای جعل حدیث تمام شب را بیدار می نشست!
5. عمل عوام شیعه وحتی علما و فقهای شیعه هم تصحیح کننده این دعا نیست، چرا که عمل متاخرین امامیه در مورد ادعیه بیشتر بر اساس قاعده تسامح در ادله سنن است نه چیزی بیشتر.
@derasatfielmrejal
@salmanraoofi
آخرین پیام متفکر و استراتژیست نظامی، سیاسی و فرهنگی
سردار سرافراز اسلام سرلشکر قاسم سلیمانی حفظه الله
🔆فضا برای همه تفکرها باز شود
@salmanraoofi
7.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علامه #جوادی_آملی: در حوزه علمیه، قرآن که هیچ... روایات حداکثر۱۰%آنها بررسی می شوند
روایات عقلی(فلسفه و عرفان)، دارند خاک می خورند
صاحب کفایه در اول بحث و جبر و اختیار مانده
@feghheakbar
@salmanraoofi
🔆امروزه فقه و اصول برای تبلیغ دین کافی نیست!
🔆 امروزه این جور نیست که اگر فقه و اصول بخوانیم از همه زورمان بیشتر باشد!
رهبر معظم انقلاب حفظه الله:
🔆آن روز يك طلبه اى مى آمد نجف درس ميخواند، فقه و اصول مى خواند، رجال مى خواند و بعضى چيزهاى ديگر مى خواند، ملا مى شد، فاضل مى شد؛ اگر در نجف مى ماند، مى شد
بحرالعلوم و كاشف الغطاء؛ اگر از نجف خارج مى شد، مى شد ميرزاى قمى
🔆آن وقت عوامل گمراه كننده و لغزاننده ى مردم زياد نبود؛... آن روز ديگر تلويزيون نبود، اينترنت نبود، اين همه كتاب و مجله و افکار جدید نبود، شبكه ى فيلمهاى خانگى نبود، ماهواره نبود.
🔆آن روز وقتى عالم وارد يك شهرى مى شد از همه ى مردم آن شهر فاضل تر بود. در مقام برخورد و زورآزمائى علمى، كسى از عهده ى آنها برنمى آمد؛ اما امروز اين جورى نيست.
امروز ما فقه و اصول كه مى خوانيم، اگر توى يك شهرى برويم، اينجور نيست كه از همه زورمان بيشتر باشد؛ در رشته هاى مختلف، در افكار مختلف كسانى هستند كه مسلطند، فنّانند، متبحرند!
امروز فقه و اصول كافى نيست براى اينكه انسان بتواند تبليغ دين را بكند!
۲ آبان ۸۹
@salmanraoofi
#رجال
🔆 نکاتی پیرامون بحث دلالت اکثار بر وثاقت ۱
🔆 از دروس خارج استاد محقق سیدمحمد جواد شبیری
🔆تقسیم راویان از جهت نقل از ضعفاء
با تتبع در منابع، روشن می شود که راویان، از جهت نقل از افراد ضعیف بر سه قسم اند:
۱- دسته ای از راویان، اصلا از افراد ضعیف نقل نمی کنند. ابن ابی عمیر، صفوان و بزنطی از این قسم اند. در مورد این دسته از روات، تنها با نقل یک روایت از شخص، وثاقت آن شخص در نزد راوی اثبات می شود.
۲- دسته ای، اگرچه گاهی از ضعفاء نقل می کنند، اما بناء و دأب آنها نقل از ضعفاء نیست و در نقل از ضعفاء اکثار نمی کنند. غالب محدثین، در این قسم قرار می گیرند؛ بر خلاف مورخین که چنین بنائی نداشته اند و نسبت به این که از چه کسی نقل بکنند، به مانند محدثین دقت نمی کرده اند. چنانکه ابن غضائری در مورد احمد بن محمد بن خالد می نویسد: «...فإنه کان لا يبالي عمن يأخذ علی طريقة أهل الأخبار» که منظور از أهل الأخبار، مورخین است.
۳- دسته ای، هیچ تقیدی به نقل از ثقات ندارند و برایشان اهمیتی ندارد که کسی که از او نقل می کنند، ثقه باشد و یا نه. این امر، نقطهی ضعفی محسوب می شده که در مورد برخی راویان، در منابع رجالی به آن تذکر داده شده است. مثلا: «...كان ثقة في نفسه يروي عن الضعفاء و اعتمد المراسيل" (رجال نجاشی در مورد احمد بن محمد بن خالد)، «...و كان ثقة في حديثه مسكونا إلى روايته غير أنه قيل: إنه يروي عن الضعفاء» (همان، در مورد احمد بن محمد بن جعفر الصولی)، «...ثقة من أصحابنا في نفسه يروي عن الضعفاء» (همان، در مورد علی بن ابی سهل)، «...ثقة في الحديث إلا أن أصحابنا قالوا: كان يروي عن الضعفاء و يعتمد المراسيل و لا يبالي عمن أخذ و ما عليه في نفسه مطعن في شيء» (همان، در مورد محمد بن احمد بن یحیی) و ...
در بحث توثیق به جهت اکثار روایت اجلاء، مراد از اجلاء، همان افراد قسم دوم اند و نیازی نیست که شخص، در مرتبه ی بالایی از فضل و علم باشد؛ اگرچه در این صورت، اکثار، دلالت قوی تری دارد.
۹۶/۸/۱
@Taraaif
@salmanraoofi
#رجال
🔆 نکاتی پیرامون بحث دلالت اکثار بر وثاقت ۲
🔆بر گرفته از دروس خارج استاد محقق سیدمحمدجواد شبیری
برای اثبات این که شخص، اکثار روایت از ضعفاء ندارد، همین که در منابع رجالی، وثاقت او بیان شده باشد و نکته ای در مورد نقل او از ضعفاء بیان نشده باشد، کافیست. (البته این مطلب، در بعض موارد، تمام نیست)
اما اگر شخصی در منابع رجالی، تضعیف شده باشد، ولو ما از خارج، وثاقت او را اثبات کرده باشیم، نمی توانیم به صرف این وثاقت، به اکثار او استناد کنیم؛ چرا که ممکن است وجه تضعیف او در منابع رجالی، همین اکثار نقل از ضعفاء باشد. گاهی صرف اکثار نقل از ضعفاء باعث تضعیف فرد می شده است. یعنی نقل زیاد از ضعفاء زمینهی ذهنی ای را ایجاد می کرده که از باب کبوتر با کبوتر، باز با باز و به قول عرب ها الجنس مع الجنس یمیل، خود فرد ضعیف انگاشته می شده است. چنانکه ابن غضائری در مورد احمد بن أبی عبد الله می نویسد: «طعن القميون عليه و ليس الطعن فيه. إنما الطعن فى من يروي عنه فإنه كان لا يبالي عمن يأخذ على طريقة أهل الأخبار»؛ گویی منشا طعن قمیین بر احمد بن ابی عبد الله، ضعف مشایخ او بوده است.
با توجه به این مطالب، نمی توان با استناد به اکثار نقل سهل بن زیاد از أبی سمینه، وثاقت أبی سمینه را اثبات کرد، چرا که سهل در منابع رجالی تضعیف شده است؛ گر چه ما ضعف او را قبول نداریم و قائل به وثاقت او هستیم.
۹۶/۸/۱
@Taraaif
@salmanraoofi