#اجتهاد
#شیعه
#علم_رجال
#ترابی
#واکاوی_علم_رجال3
🔅🔅🔅
📝 اجتهاد: آیا این تهذیب کتبی که اشاره به آن کردید باعث میشود اعتنا به علم رجال نشود؟
▫ ترابی: در تاریخ شیعه تازمان علامه حلی و سید بن طاووس چندان بهاء به علم رجال داده نمیشد. شیعه کتاب رجالی ندارد. کتابهایی هم که از گذشتگان به ما رسیده هیچ رنگ و بوی رجالی در آنها نیست؛ اما سنیان کتابهای رجالی بیشماری دارند مانند لسان المیزان و تهذیب التهذیب ابن حجر عسقلانی یا کتاب ذهبی میزان الاعتدال و نمونه هایی مثل سیر الاعلام النبلاء ذهبی که بیش از سی جلد و هر جلد نزدیک هزار صفحه است.
🔹 کتاب رجال باید این خصوصیات را داشته باشد: راوی را معرفی کرده، محل تولد، محل وفات، سال تولد، سال وفات، اساتیدی که در محضر آنها بوده و شاگردانشان، مسافرتها و رحله هایی که داشتهاند، کتابهایی که به دست ایشان نوشته شده و خصوصیات و محتوای آنها، تاریخ آغاز و پایان نگارش، و از این دست مسائل. در کتاب رجال اهل سنت همه اینها در مورد راویان مشخص است. شیعیان کتاب رجال بلخی را دارند که ۱۷۰۰ راوی را فقط نام برده و اصحاب رسول(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و ائمه را معرفی کرده است؛ اما هیچ خصوصیاتی از راویان در آن نیست؛ رجال کشی که نام تقریبا ۵۰۰ راوی در آن آمده مقداری رنگ و بوی رجال می دهد. او درصدد بوده عین عبارت و مطالبی را که گذشتگان راجع به روات از ائمه یا رجالیین زمان ائمه مطرح کردهاند را با سند بیاورد. توسیعات و تضییقاتش هم مستند هست؛ چون عبارات را به زمان خود معصومین(ع) میبرد تا میرسیم به آقای نجاشی که علت نوشتن کتاب را اینگونه بیان میکند که یکی از علماء سنی به شیعه توهین کرده و سید مرتضی آن را سر کلاس درس مطرح میکند که: «بعضی از مخالفین ما را سرزنش میکنند و بر ما ایراد وارد کردهاند که شما اصل و ریشه ندارید و آدمهای بیبته و بیریشهای هستید نه مصنَّفی دارید نه مصنِّفی نه نویسنده ای نه کتابی»؛ این را که از سید مرتضی شنیدم تصمیم گرفتم این کتاب را بنویسم.
🔹 او کتاب خود فُهرُسُ المؤلّفین عنوان کرده و هدف آن را معرفی مؤلّفین شیعه در هر زمینهای خواه حدیثی، خواه فقهی، کلامی، تاریخی میداند و تصمیم دارد بگوید شیعه بته دار است و مؤلَّف و مؤلِّف دارد لذا طرف را نام برده و اسامی کتب ایشان را بیان میکند و این اختصاصی علم رجال و رواة نیست.
🔹 مرحوم شیخ رحمة الله علیه دو کتاب رجالی دارد: یکی کتب فهرست است که مثل کتاب نجاشی است. او میگوید شیخ فاضل-که نامی از آن نمیبرد-از من خواست که مؤلّفین مؤلّفات شیعه را جمع آوری کنم؛ او ۹۱۲ مؤلف را نام میبرد و خیلیها را هم مینویسد له کتاب، حتی نام کتاب را هم نمیبرد، از این ۹۱۲ مؤلف ۸۰ نفر را توثیق کرده و ۶ نفر را هم تضعیف میکند. در کتاب رجال هم نزدیک ۶۴۲۹ راوی را نام برده که اسامی تکراری خیلی دارد و گاهی یک راوی را در سه جا آورده، وی در صدد این است که اصحاب معصومین(ع) را نام ببرد والسلام. هیچ تاریخ تولد و وفات و… در آنها نیست و حدود ۱۷۱نفر، توثیق ۴۰ نفر، مجهول و ۲۰ نفر هم تضعیف شدهاند.
🔹 بحثهای سندی تا زمان مرحوم محقق و شاگردش علامه حلی برای شیعیان اصلا مطرح نیست، چون کتب تهذیب شده بود و اصول اربعمأة مستقیما از امام گرفته شده و در اختیار اینها بود. آنها فکر نمیکردند که غیبت اینقدر طولانی شود و در روز حادثه، شیعه گرفتار این بحثها شود. در کتابهای استدلالی که از زمان شیخ تا زمان مرحوم محقق حلی-صاحب الشرایع-داریم کمتر بحثهای رجالی مطرح است مثلا در یک تصنیف ده جلدی شاید ۲۰ مورد بحث رجالی دیده میشود که آن هم در مواقعی هست که مؤلّف مواجه با تعارضی شده و ناچار از بحث رجالی گشته است. مرحوم نجاشی که ما امروز او را بالاتر از مرحوم شیخ میدانیم تا زمان مرحوم محقق مطرح نبوده، اول کسی که او را مطرح میکند سید احمد بن طاووس هست که هم دوره مرحوم محقق حلی هست و وفات آنها دو سال با هم تفاوت دارد؛ مرحوم سید احمد بن طاووس کسی است که بحثهای رجالی را در حوزه شیعه آورد و بعدها علامه حلی و ابن داوود که دو شاگرد سید بودند، مقداری به آن دامن زدند. مرحوم محقق در معتبر که شرح مختصر هست برای اولین بار نام نجاشی را میآورد و او را مشهور میکند وگرنه نجاشی فردی منزوی و غیر مشهور بوده و در وقت آشوب حنبلیان بغداد از آنجا به مطیرآباد رفته و نزدیک قبر سید محمد سامراء در گمنامی رحلت میکند.
@salmanraoofi