eitaa logo
سالن مطالعه
212 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
1.2هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن مطالعه
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت هفتاد و هفتم؛ یکی دوبار بغض کردم اما پیش پیرمرد که هر از گاهی به عقب سر می‌چرخاند، بغضم را خوردم نزدیک خانه یک دفعه ماشین «آریا» کنارم ترمز زد. حاج‌آقا سماوات بود که برای سرکشی به خانواده رزمنده‌ها به محله ما می‌آمد. وقتی صحنه را دید فرو ریخت پیرمرد؛ حاج‌آقا سماوات را شناخت از سر دلسوزی گفت: "احتمالاً شوهر این خانم رزمنده‌س. اما خُب باید کسی یا کسانی باشن که نگذارن این ضعیفه توی این سرما با دو بچه بیاد، سر صف نفت!؟" حاج‌آقا صبورانه از او تشکر کرد و پیر مرد رفت. حاج‌آقا گفت: «من و امثال من باید بمیریم که شماها...» و پیت‌ها را از سرپله‌ها بالا آورد فردا برگشت با یک تانکر بزرگ نفت که دویست لیتر ظرفیت داشت دو تا کارگر تانکر را گوشه حیاط گذاشتند. گفتم: "حاج‌آقا نه من راضی‌ام و نه حسین‌آقا." گفت: "نگران نباش برای همه همسایه‌ها تانکر سفارش دادم." آرام شدم و دعایش کردم. زمستان نفس‌های آخرش را می‌کشید که حسین آمد. دم نزدم و از کمبودها و سختی زندگی گلایه نکردم؛ گفت: "پروانه جان! ساکت رو ببند. بچه‌ها رو حاضر کن بریم یه خونه دیگه!!" گفتم: "از دربه‌دری و خونه‌به‌دوشی خسته شدم! همین امسال اومدیم توی این خونه! کجا بریم؟!" -- "خونه‌ای که به جای چند ماه یه بار حداقل هفته‌ای یه بار به شما سر می‌زنم. خونه‌ای نزدیک جبههٔ سرپل‌ذهاب." دید که رفتم توی فکر پرسید: -- «هستی؟!» محکم گفتم: -- "آره تا هرجا که بخوای با تو میام." دستش را به شانه‌ام زد و گفت: -- "پروانه! سالار حسین؛ یعنی همین!!" ساک را بستم با کلی لباس پشمی و زمستانی حسین خندید: -- "اینجا زمستونه و سرپل‌ذهاب بهاره. خبری از برف و یخ .نیست. هوا اون قدر لطیفه که فکر می‌کنی آخر اردیبهشته و توی باغ‌های فخرآباد، قدم می‌زنی." اسم قدم را که آورد یاد همسایه توی کوچه‌مان قدم‌خیر خانم افتادم همسر یکی از فرمانده گردان‌ها به اسم ستار ابراهیمی از او هم چند روز پیش شنیده بودم که همسرش بهش گفته که می‌خواهد او را به سرپل‌ذهاب ببرد از این موضوع به حسین چیزی نگفتم و پرسیدم: «فقط ما می‌ریم!؟» گفت: "فعلاً، بله. من باید از خودم و خونواده‌ام شروع کنم تا از بقیه هم بخوام خونواده‌هاشون رو به منطقهٔ جنگی بیارن" خندیدم و خنده‌ام کش آمد: "پس چندان هم باغ و بستان نیست. منطقه جنگی، یعنی توپ و تانک و بمباران" پرسید: "پس نیستی!؟" گفتم: "ساکم رو بستم! فقط پوتین نپوشیدم" اگر این گفت‌و گوها هم نبود، حسین واقف به فکر درونی من بود و می‌دانست که حاضرم هرجا همراه او بروم؛ حتی خط مقدم! ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۱۴ دی ۱۴۰۱ قسمت دوازدهم؛ یک مسئله که متأسّفانه وقت نیست من در این زمینه صحبت کنم، خدمت جمهوری اسلامی به زنان است؛ این نباید فراموش بشود. ببینید، به نظرم هیچ کدام از شماها دوره‌ی پیش از انقلاب را ندیده‌اید؛ ما نصف عمرمان را تقریباً در دوره‌ی قبل از انقلاب گذراندیم. در دوره‌ی پیش از انقلاب، زنان فرزانه، فهمیده، دانشمند، تحصیل‌کرده، اهل تحقیق و صاحب پژوهش در زمینه‌های مختلف، انگشت‌شمار بودند؛ این‌‌همه استاد دانشگاه زن، این‌‌همه پزشک متخصّص و فوق تخصّص زن، این‌همه دانشمند محقّق در بخشهای مختلف ــ اینکه میگویم بخشهای مختلف واقعاً جاهایی است که خودم رفته‌ام، دیده‌ام، بازدید کرده‌ام ــ دانشهای پیشرفته، فنّاوری‌های پیشرفته، زنان دانشمند، زنان فرهیخته آنجا مشغول کار هستند. این در پیش از انقلاب سابقه نداشت؛ این کاری است که انقلاب کرد. این‌‌همه دانشجوی دختر، که در بعضی از سالها شما می‌بینید دانشجوهای دختر در آمارها بیشتر از دانشجوهای پسرند. [این] خیلی معنی دارد؛ این‌‌همه میل به تحصیل علم. بعد در میدان‌های ورزشی؛ شما ببینید، دخترهای ما می‌روند در میدان‌های ورزشی، قهرمان می‌شوند، طلا می‌گیرند با حجاب اسلامی؛ کدام تبلیغ برای حجاب بهتر از این است؟ تعدادی از این خانم‌ها آمدند آن طلاهای‌شان را به بنده اهدا کردند. من البتّه برمی‌گردانم به خودشان که نگه دارند؛ امّا واقعاً من افتخار می‌کنم به این‌ جور خانم‌ها. در یک میدان بین‌المللی که میلیون‌ها انسان از پشت دوربین‌ها دارند می‌بینند، این دختر ایرانی می‌رود آنجا، مدال طلا را می‌گیرد، پرچم کشورش را بالا می‌برد و آن وقت با حجاب ایستاده؛ تبلیغی برای حجاب بهتر از این، بیشتر از این؟ در بخشهای مختلف، در المپیادهای علمی، در جاهای مختلف، همه جا خانمها پیشرفت کرده‌اند؛ یعنی واقعاً این ‌جوری است. خب حالا این‌که چند نفر از این خانم‌ها گفتند که [خانمها] به کار گرفته نمی‌شوند، از آنها استفاده‌ی عملی در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها نمی‌شود، بله، این یک عیب است، در این تردیدی نیست، این عیب باید برطرف بشود امّا وجود این‌‌همه زن فهمیده، فرزانه، دانشمند، محقّق، صاحب‌نظر، نویسنده [قابل توجّه است]. از این کتابهایی که در شرح‌حال شهدا و زنان شهدا و خانواده‌ی شهدا است و پیش من می‌آورند، واقعاً من لذّت می‌برم، نویسنده‌های این‌ها غالباً خانم‌ها هستند که از مردها جلوتر رفته‌اند. چه قلم‌هایی، چه نگارشهایی! شعرای زن، شعرای خیلی خوب. همین شعری که این خانم مجری(۱۹) خواندند، شعر خیلی خوبی بود که مال خودشان هم هست. این هم یک نکته. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
12.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 روزی که تصمیم به نابودی زن ایرانی گرفته شد! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🇮🇷پیش بینی زمان سقوط محمدرضا پهلوی توسط آیت الله العظمی صافی گلپایگانی 🔸حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (ره) فرمودند: در ایام سقوط رضاشاه در سال ۱۳۶۰ هجري قمري برابر با ۱۳۲۰ شمسي که بساط استبداد و ديکتاتوري او به دست همان استعمارگرانی که او را روي کار آورده بودند برچيده شد، امیر حشمت از رجال علم و ادب دوست، خوابی دیده که برای ایشان اینگونه نقل کرده بود: «در خواب از بعضی بزرگان، از در هم پيچيده شدن آن طومار ظالمانه سؤال کردم. به من گفتند: (رضا شاه پهلوي)» وقتی از خواب بیدار شده و حساب کرده بود به حساب ابجد مطابق با ۱۳۶۰ هجری قمري یعنی همان سال سقوط رضاشاه می‌شد. 🔸آیت الله صافی (ره) فرمودند: همان وقت که امیر حشمت این خواب را نقل می‌کرد، به ذهن حقير آمد که بايد تمام شدن کار محمدرضا نيز از اين حروف استفاده شود، فلذا به اين نتيجه رسيدم که پايان کار مرارت بار و پر از ننگ و ابتذال او نيز مطابق با حروف ابجدي (محمّد رضا شاه) است؛ 😳 یعنی ۱۳۹۹ هجری قمري. از اين جهت، همیشه منتظر آن تاريخ بوده و به بعضي هم فرموده بودند که منتظر سال ۱۳۹۹ باشيد 🔸الحمدلله این استکشاف آقا درست بود و در همان سال، محمدرضا شاه دیکتاتور، ساقط شد و نظام اسلامی با آن اهداف والا و مقدّس روی کار آمد. 🔸 ایشان می‌فرمودند که بعد از فرار محمدرضا شاه از کشور، این استکشاف را به یک شاعر گفته بودند و آن شخص این دو بیت پر معنا را سروده بود: 🔸چو فوّاره ظلم شد سربلند 🔸سقوط و زوال است او را ز پي 🔸بگفتم که تاريخ آن چيست؟گفت 🔸(محمد رضا شاه) تاريخ وي 📚 منبع: کتاب (محضرِ آفتاب) نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی قدس سره/محسن اکبری شاهرودی 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
مریم نقاشان1_2792249243.mp3
زمان: حجم: 4.52M
۷۶ 🎙 بیان تجربه های عینی سرکار خانم مریم نقاشان از زندگی در اروپا و کار در نظام قضایی آلمان 👇👇 ✅ در بازگشت به میهن، آمده ام شهادت دهم که حقیقت غرب آنچه از رسانه های بیگانه به مردم ما القاء میشود نیست. ✅ آمده ام از توهم اعتلای زن غربی در سایه ی برابری جنیستی که بزرگترین ظلم به زن است پرده بردارم. ✅ قضات اروپایی در مواجهه با قانون خانواده در ایران گفتند : زن ایرانی بیش از آنکه تکلیف داشته باشد، حق دارد. ✅ در مواجهه با قوانین اسلامی در مورد زن، با نگاهشان بیان میکردند که زن در ایران ریحانه است. ✅ آیا این حمایت از زن است که به او بگوییم : تلاش کن تا قوانین به گونه ای شود که اگر فوت کردی، مردی از مرگ تو بیشتر از آن سهمی که به تو به سبب مرگ شوهرت میرسد، کسب کند ؟ 🖋 سرکار خانم مریم نقاشان، حقوقدان فعال در محاکم قضایی آلمان در ابتدای دیدار بانوان با رهبر انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۴ دی ۱۴۰۱ مطالبی رو در باب" تفاوت جایگاه زن در فرهنگ اسلامی-ایرانی و فرهنگ غربی " بیان کردند. ⏰ مدت زمان صوت : ۸ دقیقه ۴۲ ثانیه 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گفتگوی شبکه دی‎بی‎سی فارسی با جوبایدن درباره اظهاراتش در مورد اینکه «کشورهای دنیا در حد لکه روی شلوار جین آمریکایی‎ها هم نیستند!» 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۲   قسمت ششم؛ دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد: «اگه رافضی بود که من عقدش نمی‌کردم!» انگار گناه ایرانی و رافضی بودن با هیچ آبی از دامنم پاک نمی‌شد خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد: «من قبلاً با ولید حرف زدم!» با لحنی چندش‌آور پرخاش کرد: «هر وقت این رافضیه رو طلاق دادی، برگرد!» در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر می‌شد، سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین می‌کوبید. نگاهم به درِ بسته ماند در همین اولین قدم، از مبارزه پشیمان شده بودم لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید. سعد زیر لب به ولید ناسزا می‌گفت و من نمی‌دانستم چرا در ایام نوروز آواره اینجا شده‌ایم سرم را بالا گرفتم با گریه اعتراض کردم: «این ولید کیه که تو به امیدش اومدی اینجا؟ چرا منو نمی‌بری خونه خودتون؟ این چرا از من بدش اومد؟» صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل‌انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود انگار او هم مرا مقصر می‌دانست به‌جای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد: «چون ولید بهش گفته بود زن من ایرانیه، فهمید شیعه هستی! اینام وهابی هستن و شیعه رو کافر می‌دونن!» از روز نخست می‌دانستم سعد سنی است، او هم از تشیّع من باخبر بود برای هیچ‌کدام این تفاوت مطرح نبود اصلاً پابند مذهب‌مان نبودیم و تنها برای آزادی و انسانیت مبارزه می‌کردیم. حالا باور نمی‌کردم؛ وقتی برای آزادی سوریه به این کشور آمده‌ام به جرم مذهبی که خودم هم قبولش ندارم، تحریم شوم حیرت‌زده پرسیدم: «تو چرا با همچین آدم‌های احمقی کار می‌کنی؟» جواب سوالم در آستینش بود با پوزخندی سادگی‌ام را به تمسخر گرفت: «ما با اینا همکاری نمی‌کنیم! ما فقط از این احمق‌ها استفاده می‌کنیم!» همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم می‌رسید همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود باز مستانه خندید و گفت: «همین احمق‌ها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه!» سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد: «فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمق‌های وحشی می‌تونیم حکومت بشار اسد رو به زانو دربیاریم!» او می‌گفت و من تازه می‌فهمیدم تمام شب‌هایی که خانه نوعروسانه‌ام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا می‌کردم و او فقط در شبکه‌های العریبه و الجزیره می‌چرخید، چه خوابی برای نوروزمان می‌دیده این جنگ بود، نه مبارزه! ترسیده بودم، از نگاه مرد وهابی که تشنه به خونم بود، از بوی دود، از فریاد اعتراض مردم و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود مقابل چشمانش به التماس افتادم: «بیا برگردیم سعد! من می‌ترسم!» ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7510 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
است؛ شادی روح پاکِ ؛ شهدای عزیزمون؛ جمیعِ اموات صلواتی همراه با سوره حمد قرائت کنیم... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
خطبه ۵۱.mp3
زمان: حجم: 4.45M
شرح و تفسیر خطبه ۵۱ نهج‌البلاغه درخدمت حجةالاسلام یک‌شنبه‌ ۲۰ آذر مسجد حضرت زینب علیهاالسلام/شهرک شهید زین‌الدین 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
آیت الله جاودان: تمام دستورات آیت الله حق شناس در سه چیز خلاصه می شد: 1⃣ ترک گناه 2⃣ نماز اول وقت 3⃣ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee