🍃🌹 🇮🇷 🌹🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
#سالگرد_رحلت_امام_خمینی رحمهالله
قسمت قبل؛
◀️ قسمت هشتم
🔹شما نگاه کنید شرححال شهدا و رزمندهها را؛
اینها وقتی که میآمدند در شهرهای بزرگ ــ بخصوص شهرهای بزرگ ــ احساس دلتنگی میکردند که [این] به خاطر همین پدیده بود.
🔹دههی ۶۰، دههی اوّل انقلاب، از این حوادث وجود داشت؛ این جای تعجّب ندارد.
امروز هم البتّه هستند کسانی که نه به انقلاب، نه به اسلام و حتّی نه به تعهّد ایرانی پایبند نیستند؛
بله، امّا ملّت ایران اینها نیستند.
🔹در زمان خود رسول اکرم هم؛
یک عدّهای عاشق شهادت بودند، مشتاق جهاد بودند، اگر امکانِ رفتن به جبهه نداشتند گریه میکردند،
یک عدّهای هم در مدینه بودند که «مَرَدوا عَلَی النِّفاق»؛(۱۸)
قرآن دربارهی آنها میگوید:
«مَرَدوا عَلَی النِّفاق»،
یا یک جای دیگر [میگوید:]
«لَئِن لَم یَنتَهِ المُنافِقونَ وَ الَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَضٌ وَ المُرجِفونَ فِی المَدینَة»؛(۱۹)
در خود مدینهی پیغمبر، کسانی بودند که قرآن از آنها به «مُرجِفون» تعبیر میکند؛
شایعهپراکنان، ترسپراکنان، تردیدپراکنان، شبههپراکنان؛ در زمان پیغمبر!
تازه در زمان پیغمبر نه اینترنت بود، نه شبکههای اجتماعی بودند، نه اینهمه تلویزیون بود.
🔹امروز با وجود همهی این دستگاهها، شما نگاه کنید ببینید جوان ایرانی چه عظمتی از خود نشان میدهد!
🔹ما امروز در سرتاسر کشور، هزاران هستهی مقاومت در مساجد و در هیئتها داریم؛ از این هستههای مقاومت، جوانهایی برمیخیزند به عنوان مدافع حرم، جوانهایی برمیخیزند به عنوان مدافع امنیّت، جوانهایی برمیخیزند به عنوان بسیجی دانشجو.
🔹نقطهی امیدآفرین این است که در این تلاش همهجانبهی دشمن، شما میبینید در چنین شرایطی که دشمن شمشیر را از رو بسته، دانشجوی انقلابی در فلان دانشگاه فحش ناموسی میشنود، از میدان خارج نمیشود؛
طلبهی بسیجی زیر شکنجه به شهادت میرسد،
حاضر نیست حرفی را که دشمن میخواهد بر زبان جاری کند.
🔹مجاهدان فداکار، مدافعان حرم، فعّالان سختکوش جهاد تبیین، گروههای کمک مؤمنانه، اردوهای جهادی، اینها همه جوانهای این کشورند.
با وجود اینترنت، با وجود شبکههای اجتماعی، با وجود اینهمه لغزشگاهها، جوانهای ما در این راه دارند حرکت میکنند.
🔹گاهی اوقات شما میبینید از یک روستا یک شخصیّت منوّر و نورانی برمیخیزد؛
از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفیٰ صدرزاده به وجود میآید.
ما از این مصطفیٰهای صدرزاده در تمام سرتاسر کشور بسیار داریم، هزاران داریم؛
اینها همه امیدبخش است.
🔹ما همه وظیفه داریم؛
نخبگان وظیفه دارند؛
هستههای انقلابی وظیفه دارند؛
فعّالان دانشگاهی، فعّالان حوزوی، صاحبان جایگاههای اجتماعی بویژه کسانی که حرف آنها به گوش مردم میرسد، مردم حرف آنها را میشنوند، اینها وظیفه دارند؛
وظیفه این است که ایمانها را تقویت کنند، امیدها را تقویت کنند، شبههها را برطرف کنند، شیوههای دشمن در شبههآفرینی و یأسآفرینی را خنثی کنند.
🔹و من به شما عرض بکنم یکی از این شیوهها بدبین کردن جوانان به مسئولان کشور، به حرکت کشور، به حرکت سیاسی کشور، به حرکت اقتصادی کشور و بدبین کردن افراد به یکدیگر است؛
این از شیوههای دشمن است؛
با این مقابله کنید.
🔹یکی از شیوههای دشمن هم بدبین کردن به انتخابات است که من دربارهی انتخابات آخر سال انشاءالله اگر زنده بودم و توفیق داشتم بعداً عرایضی خواهم کرد.
اینجا همین اندازه بگویم که این انتخابات، انتخابات بسیار مهمّی است و دشمن از همین حالا توپخانههای خودش را به طرف این انتخابات روشن کرده، مشغول بمبارانِ انتخاباتی است که هنوز حدّاقل نُه ماه فاصله داریم تا آن انتخابات.
باید انشاءالله ملّت ایران، جوانان عزیز این بیداری را، این هشیاری را، این انگیزه را، این ایمان و امید را روزبهروز افزایش بدهند و دشمن را ناکام کنند.
🔶🔸پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، رحمت خود، برکت خود، هدایت خود و پیروزی کامل را به این ملّت عنایت بفرما. پروردگارا!
روح مطهّر امام بزرگوار را با پیغمبر محشور کن.
پروردگارا! ما را جزو سربازان امام زمان قرار بده.
پروردگارا! قلب مقدّس آن بزرگوار را از ما راضی کن؛
دعای امام زمان را شامل حال ما، بخصوص شامل حال جوانان ما قرار بده.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد مشکلات کشور را به دستِ عزم و اراده و همّت مسئولان برطرف بفرما.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
🔶🔸برای بنده خیلی شیرین و لذّتبخش است، بودن در بین این جمع محترم و معزّز از طلّاب و فضلای عزیز.
همیشه یکی از آرزوهای ما همین بوده که در جمع حوزه و در جمع طلّاب و مجموعهی مسئولان قلبی و دلیِ دین در حوزههای علمیّه تنفّس کنیم، زندگی کنیم.
🔹من یک وقتی خدمت امام که به بنده تکلیف میکردند برای ریاست جمهوری دورهی دوّم، عرض کردم؛
"آقا! من میخواهم بعد از این دورهی اوّل بروم قم و آنجا بمانم."
ایشان گفتند که:
"من هم دلم میخواهد بروم قم، ولی خب نمیشود."
🔹این آرزوی ما است که بتوانیم در جمع شماها باشیم، با شما باشیم، با شما کار کنیم؛ شما برادران عزیز و خواهران عزیز طلبه جزو بهترین قشرهای مورد اعتماد هستید که انسان میتواند با خیال راحت با آنها کار کند، تلاش کند.
🔶🔸خب، مطالبی که جناب آقای اعرافی بیان کردند، مطالب بسیار خوبی بود.
قبل از آمدن اینجا هم داخل این راهرو، یک نمایشگاهگونهای تنظیم کرده بودند و بعضی از فعّالیّتها و کارها را در آن ذکر کردند که آنها هم برای من بسیار خرسندکننده بود.
🔹آن چیزی که به عنوان وظایف حوزههای علمیّه اینجا گفته شد و در آن نمایشگاه تصویر شد، صد درصد مورد تأیید این حقیر است.
🔶🔸دربارهی حوزه و حوزویان خیلی حرف میشود زد؛ در جهتهای مختلف میشود صحبت کرد.
آن نقطهای را که من امروز انتخاب کردهام تا روی آن صحبت کنیم، مسئلهی تبلیغ است.
🔹واقعاً با اطّلاعاتی که به من میرسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم!
بله، همهی این فعّالیّتهایی که ذکر شده، بیان شده، گزارش شده، واقعی است، درست است، میدانیم؛
در عین حال نیاز ما بیش از اینها است!
🔹اینقدر ظرفیّت تبلیغ در این کشور انبوه و متراکم و گسترده است که اگر ما چندین برابر آن مقداری هم که کار میکنیم، کار کنیم، به نظرم این ظرفیّت پُر نمیشود.
هم به تبلیغ احتیاج داریم، هم به موعظه احتیاج داریم، هم به تحقیق احتیاج داریم؛
اگر تبلیغ ما متّکی به تحقیق نباشد، خنثیٰ و ابتر خواهد شد.
حالا من یک مطلبی را در پایان عرایضم عرض میکنم.
🔶🔸لذا امروز من چند مطلب دربارهی تبلیغ را آماده کردهام که به شما عزیزان عرض میکنم.
🔶 امروز نگاه رایج در حوزههای علمیّه این است که تبلیغ در مرتبهی دوّم قرار دارد.
مرتبهی اوّل چیزهای دیگر است [مانند] مقامات علمی و امثال اینها؛
«تبلیغ» در مرتبهی دوّم است.
ما از این نگاه باید عبور کنیم.
تبلیغ، مرتبهی اوّل است؛
من این را میخواهم عرض بکنم.
🔹چرا این را میگوییم؟
برای اینکه ما هدف دین را چه میدانیم؟
دین خدا آمده است با ما انسانها چه بکند؟
👈 خب یک هدف نهایی داریم که عبارت است از اینکه ما را در مسیر خلیفةاللهی، در مسیر انسان کامل ارتقاء بدهد، بالا ببرد ــ حالا هر چه ظرفیّت داشته باشیم ــ این هدف نهایی دین است.
👈 هدفهای میانی و ابتدائی هم وجود دارد؛
مثلاً اقامهی قسط: لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(۲)
یا تشکیل نظام اسلامی: وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللَه؛(۳) مرکز اطاعت، دین است؛
این یعنی تشکیل نظام اسلامی؛ این جزو اهداف دین است؛ هدف میانی است.
یا فرض کنید که اقامهی معروف، اشاعهی معروف، ازالهی منکر، ترویج کَلِم طیّب و عمل صالح: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصَّالِحُ یَرفَعُه.(۴)
خب اینها اهداف دین است؛
🔹هر کدام از اینها را که شما نگاه کنید، وسیله و ابزار رسیدن به آن، تبلیغ است؛
بدون تبلیغ نمیشود.
حالا بله؛ یک وقتی استثنائاً یک نفری با یک اشارهی الهی، یک نوری در دلش وارد بشود، آن یک حرف دیگر است، یک چیز استثنا است،
امّا دین خدا با این هدفها و امثال این هدفها برای مردم، جز با تبلیغ تحقّق پیدا نمیکند؛
پس تبلیغ شد مرتبهی اوّل، درجهی اوّل.
لذا شما در قرآن میبینید روی مسئلهی تبلیغ تکیه شده.
🔹من برای همین صحبتِ حالا، به همین فهرستهای قرآنی مراجعه کردم؛
کلمهی «بلاغ» یا «بلاغ مبین» در قرآن حدود دوازده سیزده جا آمده.
«بلاغ مبین» یعنی آن رساندنی که جای شبههای باقی نگذارد: وَ ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین؛(۵) باید جای شبهه باقی نگذارد.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13031
◀️ قسمت دوم؛
🔹من برای همین صحبتِ حالا، به همین فهرستهای قرآنی مراجعه کردم؛
کلمهی «بلاغ» یا «بلاغ مبین» در قرآن حدود دوازده سیزده جا آمده.
«بلاغ مبین» یعنی آن رساندنی که جای شبههای باقی نگذارد:
وَ ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین؛(۵) باید جای شبهه باقی نگذارد.
بلاغ، [یعنی] رساندن، رساندن پیام به گوشها و به دلها،
این در قرآن بارها تکرار شده؛ دوازده سیزده مورد تکرار شده؛
از قول پیغمبران تکرار شده:
"ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین"؛
از قول خدای متعال خطاب به پیغمبر تکرار شده:
"فَاِنَّما عَلَیکَ البَلاغ"؛(۶)
از همین مادّهی بلاغ،
«اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَهِ وَ یَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَداً اِلَّا اللَه»(۷) [هم هست] ــ آیهای که [قاری محترم] تلاوت کرد ــ
و آیات متعدّد دیگری هم در این زمینه هست: "اُبَلِّغُکُم رِسالاتِ رَبِّی"،(۸)
"بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک".(۹)
تعبیرات موازی و هممعنای با «بلاغ» هم در قرآن الیٰماشاءالله [هست]:
🔹تبلیغِ «دعوت» چقدر در قرآن تکرار [شده]:
"اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَة"؛(۱۰)
"اِستَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم"،(۱۱)
و همینطور آیات متعدّد دیگری با تعبیرِ عنوان «دعوت».
آیات متعدّد فراوان با عنوان «انذار و تبشیر»؛ ترساندن و بشارت دادن.
همهی اینها دعوت است دیگر، همهی اینها تبلیغ است.
🔹سطح گستردهی قرآن کریم را که شما نگاه کنید، میبینید تکیه روی تبلیغ است.
اصلاً قرآن کریم، پیغمبران را مسئول تبلیغ میداند؛
🔹ورثهی پیغمبران چطور؟
«اِنَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الاَنبیاء»؛(۱۲)
شماها هم که ورثهی انبیا هستید، اُسّ و اساس وظیفهی شما عبارت است از تبلیغ؛
باید تبلیغ کنید؛
باید پیام دین را، پیام خدا را به دلها و گوشها برسانید؛
دل و گوش چه کسی؟
همهی بشر. البتّه اولویّتهایی وجود دارد؛
طبعاً جامعهی خودتان اولویّت بیشتری دارد،
یک جاهایی اولویّت دارد، یک جاهایی کمتر اولویّت دارد،
ولی باید به همه برسد.
ما به اهمّیّت تبلیغ اینجوری نگاه کنیم.
🔶🔸لذاست که شما میبینید در حوزههای علمیّه از اوّل، از هزار سال پیش، سنّت تبلیغ وجود داشت.
🔹البتّه من فرصت نکردم که یک قدری بیشتر فحص کنم و مراجعه [کنم] یعنی وقت نکردم مراجعه کنم. آن مقداری که حالا در ذهن من بود،
👈 فرض کنید از زمان مثلاً شیخ صدوق، این کتابهای متعدّد شیخ صدوق (رضواناللهعلیه) همه تبلیغات است:
امالی تبلیغ است،
خصال تبلیغ است،
عیون اخبار الرّضا تبلیغ است؛
همهی اینها تبلیغات است.
فقط هم تبلیغِ مذهب نیست؛ تبلیغِ اخلاق است، تبلیغِ دین است، تبلیغِ توحید است؛
همینهایی که ما باید انجام بدهیم.
👈 تعدادی از رسالههای شیخ مفید (رضواناللهعلیه) در جواب سؤالات بلاد مختلف که اینها چند سال پیش در کنگرهی شیخ مفید(۱۳) چاپ شد تبلیغات است.
👈 شیخ طوسی، در کنار آن فقهِ عمیقِ عریقِ آنچنانی، امالی دارد؛ امالیِ شیخ، تبلیغ است، امالیِ سیّد مرتضیٰ، تبلیغ است.
عرض کردم، حالا من مجال نکردم مراجعه کنم ببینم شماها بیشتر وقت دارید و بیشتر حوصله دارید [میتوانید مراجعه کنید] که در قرون بعدی در حوزههای علمیّه تبلیغ چه جوری انجام میگرفته؛
🔹لکن مثلاً در قرون اخیر،
👈 مجلسی (رضواناللهعلیه) مجلسی آدم باعظمتی است؛ مجلسی را دستِکم نباید گرفت، خیلی آدم باعظمتی است؛ در کنار کتاب بحار و کتب متعدّدی که ایشان در مسئلهی حدیث و تبیین حدیث و بیان حدیث و مانند اینها دارد؛
مثلاً کتاب حقّالیقین و حیاتالقلوب که کتابهای فارسی [است دارد]؛
اینها برای چیست؟
تبلیغ است دیگر.
👈 مرحوم نراقی [هم] کتاب فارسی دارد،
بعدها هم البتّه بوده که حالا مواردی در ذهنم هست؛
👈 مثلاً فرض کنید تفسیر منهجالصّادقین(۱۴) و امثال اینها فارسی است؛
فارسی برای کیست؟
فارسی برای علما و فضلا و مانند اینها نیست؛
تبلیغ است برای آحاد مردم؛
یعنی علما به سنّت تبلیغ اهمّیّت میدادند.
🔹حالا این را هم که منبر و شکل تبلیغی منبر از کِی بوده، بنده مجال نکردم [ببینم]؛
دلم میخواست اگر بتوانم مراجعه کنم،
👈 امّا مثلاً همین ملّاحسین کاشفی سبزواری در قرن نهم و دهم
👈 یا مثلاً واعظ قزوینی در قرن دهم که شاعر بزرگی هم هست
در ذهن من [اینجور] هست که اینها اهل منبر بودند و میرفتند صحبت میکردند و از آن وقتها این سنّتِ منبر وجود داشته.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13075
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13049
◀️ قسمت سوم؛
🔹حالا این را هم که منبر و شکل تبلیغی منبر از کِی بوده، بنده مجال نکردم [ببینم]؛
دلم میخواست اگر بتوانم مراجعه کنم،
👈 امّا مثلاً همین ملّاحسین کاشفی سبزواری در قرن نهم و دهم
👈 یا مثلاً واعظ قزوینی در قرن دهم ــ که شاعر بزرگی هم هست ــ در ذهن من [اینجور] هست که اینها اهل منبر بودند و میرفتند صحبت میکردند و از آن وقتها این سنّتِ منبر وجود داشته.
🔹ملّا حسین کاشفی صاحب روضة الشّهدا است، و ما که روضهخوانی میکنیم، در واقع گرفتهشدهی از کتاب آن بزرگوار است.
و همچنین بعداً علمای بزرگی
👈 مثل شیخ جعفر شوشتری [اهل منبر بودند].
شیخ جعفر شوشتری معروف به وعظ است؛ ملّا است، فقیه بزرگی است امّا خب اهل منبر بوده؛ که البتّه با شیخ جعفر کاشفالغطاء اشتباه نشود.
👈 یا مرحوم حاج آقا رضای همدانی واعظ، ملّای بزرگ ــ که باز با حاج آقا رضای همدانی صاحب مصباحالفقیه اشتباه نشود؛ او کس دیگری است ــ صاحب هدیّة النّملة الی رئیس الملّة، واعظ بوده است.
👈 در زمان خود ما مرحوم آمیرزا ابوالحسن قزوینی فیلسوف، که امام در دورهی جوانیاش پیش ایشان یک مقدار فلسفه خوانده بود، ملّای بزرگی بود.
ایشان را خود من دیده بودم.
در همین مسجد جامع تهران، در یک شبستانی نماز میخواند، منبر میرفت و مردم مینشستند منبر ایشان را گوش میکردند.
👈 قبل از ایشان، مرحوم شاهآبادی، استاد امام ــ که خب ما ایشان را درک نکردیم ــ در همین مسجد جامع منبر میرفتند.
اینها کسر شأن نمیدانستند منبر رفتن را.
در مشهد خود ما،
👈 مرحوم حاج میرزا حسین سبزواری، مرحوم حاج آقا حسن قمی منبر میرفتند.
یعنی سنّت تبلیغ، حالا چه به شکل نگارش، چه به شکل منبر رفتن، چه به شکل شعر گفتن، در حوزههای علمیّه وجود داشته؛ این اهمّیّت این را نشان میدهد.
🔶🔸خب، حالا عرض کردیم اولویّت حوزهها تبلیغ است.
در همهی دورهها اینجور بوده امّا در دورهی ما بالخصوص این اهمّیّت مضاعف است؛
برای اینکه در دورهی ما یک اتّفاقی افتاده است که در طول بیش از هزار سال از صدر اسلام چنین اتّفاقی نیفتاده بود؛ و آن حاکمیّت اسلام بود.
🔹تشکیل سازمانِ سیاسیِ مدیریّتِ کشور در شکل محتوای اسلامی سابقه ندارد.
وقتی که یک چنین وضعی هست، طبعاً دشمنیهای با اسلام شدّت پیدا میکند؛ که حالا میدانید و میبینید و مشاهده میکنید.
🔹این قدر هم این دشمنیها زیاد شده که اصلاً همهی ما عادت کردهایم و انواع و اقسام دشمنیهای دشمن، خیلی به چشممان نمیآید.
خب، پس تبلیغ در دورهی ما اهمّیّت مضاعف پیدا میکند؛
👈 هم از جهت اینکه در نظام اسلامی پایه و قوام نظام، مردمند، ایمان مردم است و اگر چنانچه ایمان مردم نباشد، نظام نخواهد بود ــ
فرمودند:
حفظ نظام از اوجب واجبات است؛(۱۵)
گاهی انسان فکر میکند که اوجب واجبات است؛
پس حفظ ایمان مردم میشود واجب؛
تبلیغ از این جهت اهمّیّت مضاعف پیدا میکند ــ
👈 ثانیاً از این جهت که دوره، دورهی تطوّر(۱۶) علمی است.
امروز انواع و اقسام شیوههای پراکندن پیام وجود دارد که در گذشته حتّی فکرش را هم نمیکردند؛
از تلویزیون و ماهواره بگیرید تا اینترنت و پسااینترنت؛ این چیزهای جدیدی که پیش آمده، هوش مصنوعی و امثال اینها. حالا چیزهای دیگر هم در راه است.
🔹خب، با یک چنین شرایطی، با یک چنین وضعیّتی که در دست دشمن شمشیرهای آختهی(۱۷) برّانِ خونریز وجود دارد، ما چه کار میخواهیم بکنیم؟
تبلیغ، اینجا اهمّیّتِ مضاعف پیدا میکند.
🔹امروز، هم سختافزارهای مخالف، معارض و معاند تطوّر پیدا کرده، پیشرفت پیدا کرده که اشاره کردم، هم نرمافزارها؛
شیوههای باورپذیر کردن پیام را ــ چیزهایی که در گذشته، هیچ کس بلد نبود ــ با پشتیبانی علمیِ روانشناسی و امثال اینها رایج کردند؛
اینها ابزارهای نرمافزاری است، اینها خیلی مهم است.
🔹جوری حرف میزند، جوری فیلم درست میکند، جوری صحنهسازی میکند، جوری در روزنامه تیتر میزند که کسی که ملاحظه میکند، تردید نمیکند که این درست است؛
در حالی که صددرصد غلط است.
🔹ما امروز با اینها مواجهیم.
اگر از این چیزها غفلت کردیم، اگر امروز حوزهی علمیّه از اهمّیّت تبلیغ و حسّاسیّت تبلیغ و مضاعف بودن وظیفهی تبلیغ غفلت بکند، دچار عارضهای میشویم که جبرانش بهآسانی ممکن نیست؛
نمیگویم محال است امّا بهآسانی ممکن [نیست] و دچار استحالهی فرهنگی میشویم.
🔹اگر لاسمحالله(۱۸) استحالهی فرهنگی پیش بیاید، درست کردنش، جبران کردنش دیگر کار یک ذرّه و دو ذرّه نیست.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13120
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13075
◀️ قسمت چهارم؛
🔹اگر لاسمحالله(۱۸) استحالهی فرهنگی پیش بیاید، درست کردنش، جبران کردنش دیگر کار یک ذرّه و دو ذرّه نیست.
امام در یک مواردی مکرّر میفرمودند که اگر چنین اتّفاقی بیفتد، اسلام یک سیلیای خواهد خورد که تا سالهای متمادی اثرش بر روی او باقی خواهد ماند؛(۱۹)
قضیّه این است.
🔹اگر چنانچه ما غفلت بکنیم این پیش میآید.
اگر غفلت بکنیم، از گناهان بزرگ قبحزدایی میشود، از کبائر قبحزدایی میشود، عادی میشود.
میبینید که در غرب شده؛ در غرب همینطور قدم به قدم دارند پیش میروند.
آدم دوست ندارد تعبیرات رایج اینها را تکرار بکند،
یعنی واقعاً شأن حرف زدن انسان و زبان انسان بالاتر از این است که اینها را تکرار کند؛
امّا هست دیگر.
اگر تبلیغ را دستِکم بگیریم، اینها دامن جامعهی ما را خواهد گرفت.
خب، حالا این مطالبی بود که عرض کردم؛
این ذهنیّاتی که عرض شد، مسلّمات است،
جای تردید در اینها نیست؛
لکن حالا برای اینکه یک مقداری بحث را کاربردیتر بکنیم، چند نکته را من یادداشت کردهام که عرض بکنم.
🔶🔸اوّلین نکته در تبلیغ، شناخت مخاطب است.
اگر ما بخواهیم درست تبلیغ بکنیم باید مخاطب خودمان را بشناسیم.
حالا مِنباب مثال عرض بکنیم که امروز سطح آگاهی عمومی ــ جوان و غیر جوان ــ با گذشته قابل مقایسه نیست؛
واقعاً قابل مقایسه نیست.
🔹تقریباً همهی عمر تبلیغی بنده ــ شصت سال، بیشتر ــ با جوانها گذشته؛
من از دورهی جوانی در مشهد، جلسات داشتم که جوانها میآمدند، دانشگاهیها میآمدند، دانشجوها میآمدند، دانشآموزهای دبیرستان [میآمدند].
آن روز هم فکر بچّهها خوب بود، جوانها خوشفکر بودند امّا با امروز قابل مقایسه نبود؛ سطح فکر بالا رفته.
🔹تبلیغ بدون توجّه به این واقعیّت خنثیٰ خواهد شد؛
باید بدانیم طرف مقابلمان در چه مرحلهی فکری قرار دارد تا محتوا را، مادّه را و صورت را ــ هیئت را ــ بر طبق نیاز او تنظیم کنیم؛
بدون این فایدهای ندارد.
🔹علاوه بر اینکه سطح فکر جوان ما، نوجوان ما، مخاطب ما، بالا رفته، یک آفتی هم وجود دارد و آن اینکه در این آشفتهبازار صداهای مختلفِ فضای مجازی و تکثّر رسانهای که وجود دارد، در این صداهای گوناگون، یک صدا در انزوا قرار گرفته و آن، صدای انتقال معارفِ نسلی و خانوادگی است.
پدرها، مادرها خیلی چیزها را به بچّههایشان یاد میدادند؛ خیلی از این مردم ما، یعنی شاید بشود گفت اکثر [آنها]، معلومات دینیشان، دانستههای دینیشان، از زبان و رفتار پدر و مادر به اینها منتقل شده بود؛
این صدا امروز ضعیف شده؛
در این غوغای تکثّر رسانهای این صدا ضعیف شده؛
این هم یک نکته است که مخاطب ما، هم مخاطب بسیاری از حرفها است، هم انواع و اقسام مطالب به ذهن او رجوع میکند، هم از این طرف دچار مشکل است.
🔹سابق ما نصیحت میکردیم جوانها را و برحذر میداشتیم از رفیق بد، مصاحب بد؛
حالا مصاحب بد داخل جیبش است،
صفحهی مصاحبِ بد جلوی چشمش است،
همه چیز در آن هست.
🔹این مخاطب را بشناسید.
اگر چنانچه ما موادّ تبلیغیمان و شیوهی تبلیغمان متناسب با این وضعیّت مخاطب نباشد، ناموفّق خواهیم بود.
این نکتهی اوّل.
🔹احتمال دارد که یکی از مصادیق یا یکی از معانی این آیهی شریفهی؛
«وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا بِلِسانِ قَومِه»(۲۰)
همین باشد.
اینکه حالا مثلاً اگر برای مردم ترکزبان پیغمبری فرستادند او بایست ترکزبان باشد، خب اینکه بدیهی است،
بدون این که معنی ندارد؛
احتمال میدهم که این «ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا بِلِسانِ قَومِه» یعنی با همان ترکیب فکری و ذهنیِ قوم باید حرف بزند، صحبت کند، تبیین کند.
حالا این نکتهی اوّل.
پس نکتهی اوّل شد شناخت مخاطب.
🔶🔸نکتهی دوّم اینکه؛
تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست،
موضع دفاعی نیست؛
اینجور نیست که ما خیال کنیم بنشینیم ببینیم چه شبههای وجود دارد، پیشگیری کنیم از آن شبهه، یا پاسخ بدهیم به آن شبهه؛
🔹خب بله،
این کار که واجب است،
لازم است امّا فقط این نیست؛
طرفِ مقابل مبانی فکری دارد،
باید به آن حمله کرد؛
طرفِ مقابل حرف دارد، فکر دارد، منطق دارد؛ مبانیِ این منطق، مبانیِ غلطی است؛
ما باید اینها را بشناسیم.
🔹در تبلیغ، موضع تهاجم لازم است.
اگر چنانچه این موضع تهاجمی به معنای واقعی کلمه بخواهد تحقّق پیدا کند، لازمهاش شناخت صحنه است؛
یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید، با چه کسی طرفید؛ ما با چه کسی طرفیم؟
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13158
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13120
◀️ قسمت پنجم؛
🔹در تبلیغ، موضع تهاجم لازم است.
اگر چنانچه این موضع تهاجمی به معنای واقعی کلمه بخواهد تحقّق پیدا کند، لازمهاش شناخت صحنه است؛
یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید، با چه کسی طرفید؛
ما با چه کسی طرفیم؟
حالا فرض کنید که یک شبههای را فلان سرمقالهنویس یا فلان ستوننویسِ فلان روزنامه یا مثلاً فلان توییتزن در فلان شبکه یک چیزی را مطرح کرده؛ ما با چه کسی طرفیم؟
این کیست؟
آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟
🔹احتمال قوی هست که اینجور نباشد،
احتمال قوی هست که این یک پشتِصحنهای داشته باشد؛
آن پشتِصحنه کیست؟
باید او را شناخت.
🔹ببینید! یک روز در این کشور ــ شماها البتّه آن روزها «لَم یَکُن شَیئاً مَذکورا»(۲۱) بودید؛(۲۲) صحبتِ پنجاه شصت سال قبل است ــ تودهایها فعّالیّت میکردند؛ فعّالیّت تبلیغی و غیره.
ظاهر مطلب این بود که این یک جوانِ تودهای است، به منِ مثلاً فرض کنید که جوانِ آخوند یا غیرآخوند رسیده و مثلاً میخواهد حرف خودش را بر ذهن من غالب کند؛
این ظاهر قضیّه بود،
امّا باطن قضیّه این نبود.
🔹باطن قضیّه این بود که حزب توده اساساً متّکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسیِ گستردهای به نام «شوروی»؛
تودهایها اصلاً از آنجا استفاده میکردند،
تغذیه میشدند،
ارتزاق مادّی و فکری میکردند؛
با منبع مارکسیسم مواجهید.
🔹لذا اینجا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علّامهی طباطبائی، نرفتند سراغ اینکه جواب اینها را بدهند،
جواب مارکسیسم [را دادند]؛
این روش رئالیسم جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛
مبنای فکری نقطهی مقابل را پیدا کنند،
آن را هدف قرار بدهند؛
🔹بسیاری از کارهای مرحوم شهید مطهّری از این قبیل است؛
یعنی صحنه را بشناسیم،
بدانیم چه کسی با ما طرف است.
البتّه امروز که نگاه میکنیم، مارکسیسمی دیگر وجود ندارد
امّا یک عرصهی دیگری، یک هماورد دیگری در مقابل ما است؛
امروز این تقابل وجود دارد.
این تقابل بین دو جبهه است؛
اگر این دو جبهه را درست بشناسیم، بعد تشخیص خواهیم داد که آن پدیدهای که در مواجههی با ما قد علم کرده، خودش مستقل است یا وابستهی به آن جبههی مقابل است.
🔹این دو جبهه چه هستند؟
یک جبهه، جبههی «نظام اسلامی» است ــ که بعد دو سه کلمه عرض میکنم ــ یک جبهه، جبههی دروغگویی است که خودش را «لیبرالدموکراسی» نامگذاری کرده،
در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛
به دروغ میگوید لیبرالدموکراسی.
🔹👈 اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟
استعمارِ سنّتیِ قدیم و استعمارِ جدید و استعمارِ فراجدید و فرانو.
شما چطور لیبرالی هستید، آزادیخواهی هستید، آزاداندیشی هستید که مثلاً یک ملّت چند میلیونی مثل هند را سالهای متمادی، بیش از صد سال، استعمار میکنید،
در تصرّف خودتان نگه میدارید،
همهی داراییهایش را از او بیرون میکشید،
تبدیلش میکنید به یک ملّت فقیر؟
🔹اینها حرفهای نهرو است؛
نهرو ــ جزو مبارزین هند که بعد هم نخستوزیر هند شد ــ مینویسد و شرح میدهد که هند قبل از آمدن انگلیسها، وارد شدن انگلیسها، چه بود و بعد از آمدن آنها چه شد.
شما لیبرالید؟
این لیبرالیسم است؟
🔹یا فرانسویها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند.
تعداد آدمها را البتّه گفتهاند، مشخّص است، [منتها] من حالا یادم نیست؛
اینها [کشتار] هزاران نفر ــ شاید دهها هزار کشته ــ در طول چند سال در الجزایر، عمدتاً در تونس و همینطور بعضی جاهای دیگر در شمال آفریقا را مرتکب شدند.
🔹👈 دموکرات هم نیستند،
دروغ میگویند؛
برای خاطر اینکه حکومتهایی را بر یک جاهایی تحمیل میکنند؛ طرفدار دموکراسی نیستند.
با دموکراسیای که در خدمت آنها نباشد صد درصد مخالفند؛
این یک جبهه است.
🔹ببینید!
کسی نگوید اینها گذشته؛
بله، از قضیّهی هند صد سال گذشته،
از قضیّهی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته،
امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است.
🔹امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچارهی بیپناه اوکراین را بیندازند جلو، برای اینکه جیب کمپانیهای اسلحهسازی آمریکا پُر بشود؛
قضیّه این است دیگر؛
قضیّهی اوکراین اصلاً این است:
او بجنگند،
او کشته بشود،
برای اینکه سلاح فروش برود،
برای اینکه اروپاییها مجبور بشوند سلاح بخرند،
سلاح بسازند،
سلاح بدهند و جیب کمپانیهای سلاح پُر بشود. اینها همانها هستند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13191
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13158
◀️ قسمت ششم؛
🔹امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچارهی بیپناه اوکراین را بیندازند جلو، برای اینکه جیب کمپانیهای اسلحهسازی آمریکا پُر بشود؛
قضیّه این است دیگر؛
قضیّهی اوکراین اصلاً این است:
او بجنگند، او کشته بشود، برای اینکه سلاح فروش برود،
برای اینکه اروپاییها مجبور بشوند سلاح بخرند، سلاح بسازند، سلاح بدهند و جیب کمپانیهای سلاح پُر بشود.
🔹اینها همانها هستند.
حاضرند نفت سوریه را بدزدند، که دارند میدزدند.
تصوّر انسان از دزد مثلاً یک آدم صغیر حقیر کوچکی است؛
یک دولتی مثل آمریکا نفت سوریه را دارد میدزدد؛
راحت، جلوی چشم همه! اینها همانها هستند،
فرقی نکردهاند.
خب این یک جبهه است.
🔶 در مقابلش هم یک نظامی است که با اتّکاء به اسلام، با الهام از اسلام، با استکبار مخالف است، با استعمار مخالف است، با دخالت در منافع ملّتهای گوناگون مخالف است؛
این مخالفت وجود دارد.
حالا این دو در مقابل هم قرار دارند.
🔹شما یک وقت میبینید مثلاً یک تبلیغاتی علیه نظام اسلامی پیش میآید که مبانی این نظام را زیر سؤال قرار میدهد؛
این از طرف کیست؟
البتّه وقتی تحقیق میکنیم، دنبال میکنیم ــ که ابزار دنبال کردنش هم بحمدالله در اختیارمان هست ــ میفهمیم که منشأ کجا است
امّا آن که این ابزار را هم ندارد، وقتی نگاه میکند، باید بفهمد.
طرف، فلان مقالهنویسِ ضدّانقلابِ پناهبردهی به خارج یا مثلاً احیاناً در داخل ــ که خب کمند ــ نیست؛ طرف، یک دستگاه حکومتی است؛
🔹مبارزه، مبارزهی تمدّنی است، مبارزهی جهانی است.
خب تقابلها اینها است.
البتّه همهی بحث این نیست؛ در این تقابل بینالمللی، کارهای دیگری هم میکنند؛ برای اینکه از آسیبهای این تقابل کم کنند،
افرادی هستند، موظّفند، کارهای دیپلماسی و از این قبیل کارها میکنند؛ با حفظ اصول اشکالی هم ندارد، باید بشود،
امّا بدانیم با چه کسی مواجهیم، با چه کسی طرفیم؛ تبلیغ بدون این درست انجام نمیشود.
🔹البتّه امروز خوشبختانه آسیبپذیری غرب از همیشه بیشتر است.
امام (رضوان الله تعالی علیه) آمریکا را مفتخر کردند به لقب «شیطان بزرگ»؛(۲۳) واقعش همین است.
مجموعهای از شیطانصفتیها و شرارتها در آمریکا وجود دارد که همهی اینها میتواند آماج حملات تبلیغی قرار بگیرد؛
اینکه میگویم در موضع دفاعی متوقّف نشویم، یکی از مواردش همین است.
🔹امروز شرارتها و شیطانصفتیهای آمریکاییها در سیاست هست،
در تعامل با ملّتها هست،
در تعامل با ملّت خودشان هست،
در نژادپرستی هست،
در اختلاف طبقاتی هست،
در اخلاق جنسی هست،
در بیرحمی هست؛
اینها همه نقطهضعف است.
🔹هر جا وارد بشوند بیرحمانه [رفتار میکنند]؛ بیست و یکی دو سال قبل که آمریکاییها وارد عراق شدند و گاهی بعضی از مناظرش را انسان در تلویزیون میدید، با مردم کاری کردند که تصوّرش دل انسان را میلرزاند؛
با مردم عراق [اینجوری رفتار کردند]،
بحث سر صدّام نبود؛ بیرحم.
پس نکتهی اوّل شناخت مخاطب بود، نکتهی دوّم اینکه در موضع تدافعی گرفتار نشویم و منحصر نباشد؛ البتّه دفاع لازم است، واجب است امّا موضع، تهاجمی [باشد].
🔹همهی اینها میتواند آماج حملات تبلیغی شما قرار بگیرد.
البتّه شرطش این است که جریانات جهانی را بشناسید،
وضع و محاذات سیاستهای دنیا را بدانید و آنوقت افشاگری کنید؛
هم درست ببینید،
هم درست روایت کنید.
این هم نکتهی دوّم.
🔶🔸برادران عزیز، خواهران عزیز! نکتهی سوّم این است که در تبلیغ، روحیهی جهادی لازم است.
اگر در همهی کارها روحیهی جهادی باشد، کار، پیشرفتِ مضاعف میکند
امّا اینجا تبلیغ بدون روحیهی جهادی، روح لازم را ندارد.
🔹اگر روحیهی جهادی نباشد؛
اوّلاً انسان گاهی صحنه را خطا میکند و غلط میبیند،
[ثانیاً] گاهی در رفتار، غلط عمل میکند.
🔹وقتی که حالت جهادی باشد، نه، غالباً درست میبیند و همیشه خوب عمل میکند و پیش میرود.
🔹البتّه روحیهی جهادی که عرض میکنیم، معنایش این نیست که تواناییهای معرفتی و اخلاقی و مانند اینها لازم نیست؛
چرا، آنها به جای خودش واجب است امّا روحیهی جهادی هم لازم است.
🔹این روحیهی جهادی با توجّه به این آیهی شریفه است:
وَ لایَطَؤُنَ مَوطِئاً یَغیظُ الکُفّارَ وَ لایَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلاً اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِح؛(۲۴)
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
قسمت قبل؛
◀️ قسمت هفتم؛
البتّه روحیهی جهادی که عرض میکنیم، معنایش این نیست که تواناییهای معرفتی و اخلاقی و مانند اینها لازم نیست؛ چرا، آنها به جای خودش واجب است امّا روحیهی جهادی هم لازم است. این روحیهی جهادی با توجّه به این آیهی شریفه است: وَ لا یَطَؤُنَ مَوطِئاً یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلاً اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِح؛(۲۴) آن کاری که غیظ کفّار را برانگیزد، عمل صالح است. «یَنالونَ مِنه» یعنی ضربه زدن؛ «نالَ» به دو معنا استفاده میشود، امّا وقتی با «مِن» باشد، لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلا، معنایش این است که ضربهای به او نمیزند، اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِح، [مگر اینکه برای او] عمل صالح مینویسند؛ خب، این بهترین جهاد است دیگر. روحانیّت باید وسط میدان باشد، باید مأیوس نشود؛ خاصیّت عمل جهادی این است. در حاشیه نشستن و گاهی مثلاً یک اشارهای کردن، یک نصیحتی کردن، یک پیامی دادن، مثل روحانیّت مسیحی، کافی نیست. حالا البتّه روحانیّت مسیحی چند جور هستند؛ بعضیشان در کلیساها محبوس بودند، [یعنی] خودشان را محبوس کردند، بعضی بعکس، پیشقراول استعمار شدند. در آمریکای لاتین و در آفریقا و مانند اینها قبل از اینکه استعمارگرها پا بگذارند و نیروهای نظامی بروند جلو، کشیشها رفتند، مردم را آماده کردند برای اینکه آنها بیایند پدرشان را دربیاورند؛ بعضیشان هم اینجوری وارد شدند. امّا خب روحانیّت اسلام باید وسط میدان جهاد لِلّه و بالله و فیالله قرار بگیرد و مأیوس هم نشود. وقتی این عنصر مجاهدت با نگاه علمی، با کار علمی همراه بشود، حتماً تأثیر تبلیغ تضمینشده است. این هم یک نکته.
نکتهی بعدی توجّه ویژه به نسل جوان و نوجوان است که فردای کشور را اینها تشکیل میدهند. البتّه از دیگر قشرها نباید غفلت کرد؛ قشر اهل فکر، صاحبان فکر، صاحبان نظر، عالمان، دانشمندان، هنرمندان، نویسندگان، شاعران؛ برای همهی اینها بایستی انسان خوراک فکری داشته باشد، آمادگی داشته باشد. یک وقتی چند سال قبل از این، تعداد زیادی، شاید پنجاه شصت نفر یا بیشتر از سینماگرهای کشور آمدند اینجا، در بالای این حسینیّه با بنده ملاقات داشتند؛(۲۵) حرفهایی میزدند، گلههایی داشتند. من به این نتیجه رسیدم که ما گاهی توقّع زیادی میکنیم از اینها؛ ما کِی معارف لازم را در اختیار اینها گذاشتیم که حالا گله کنیم که چرا بر اساس این معارف شما فیلم نساختید؟ مواد را ما باید بدهیم؛ یکی از کارها این است. اینها درست است؛ یعنی بنابراین در بخشهای مختلف باید مواجههی تبلیغیِ مناسب با اصحاب فکر، اصحاب هنر، اصحاب قلم، اصحاب بیان بشود لکن اهمّ از همه، قشر جوان و نوجوان است؛ فردای کشور مال اینها است، در اختیار اینها است؛ ایمانشان باید محکم باشد، ذهنشان باید خالی از شبهه باشد.
ابزارهای ترغیب جوانان به التزامِ عملی به دین، خیلی مهم است. ما گاهی جوانی داریم که حماسه و علاقه و شور حسینی مثلاً فرض کنید او را میکشاند به یک راه درستی، به راه مجاهدت، امّا در اعمال عبادی ضعیف است. خب اعمال عبادی خیلی اهمّیّت دارد. نماز خیرالعمل است دیگر؛ از همهی اعمال بالاتر است دیگر؛ فلاح است، خیرالعمل است؛ مثلاً فرض کنید از نماز گاهی غفلت میکند؛ از این قبیل داریم. [برای اینکه] چیزی بتواند این جوان را به اعمال عبادی و اجتناب از گناهان تشویق کند، عواملی، جاذبههایی وجود دارد؛ یکی از این جاذبهها مسجد است، یکی از این جاذبهها هیئت است؛ اینها مهم است. آباد کردن مساجد، زنده نگه داشتن مساجد، یکی از کارهای واجب است. البتّه ما در سطح کشور نسبت به جمعیّت، مسجد که کم داریم امّا همانی هم که داریم، بعضیهایش یا شاید بسیاریاش، معمور نیست، آباد نیست. حدّاکثر [این است که] وقت نماز باز میکنند، نماز آنجا خوانده میشود، بعد درِ مسجد بسته میشود! این[طور] نمیشود. مسجد بایستی محلّ رفت و آمد دائمی مردم باشد. البتّه هیئتها خوبند؛ هیئت هم یکی از چیزهایی است که مشوّق جوانها است.
از موعظه هم غفلت نشود که من اوّل هم عرض کردم. همه احتیاج داریم به موعظه؛ همه، همه، بیاستثنا! همهی ما احتیاج داریم به موعظه. گاهی چیزهایی را میدانیم امّا گاهی در شنیدن، اثری هست که در دانستن نیست؛ باید بشنویم موعظه را، مواعظ حسنه را. خب حالا اینها مواردی بود که به عنوان [موارد] کاربردی، عرض کردیم.
نکتهی آخر ــ که به نظر من این نکتهی آخر، از جهاتی اهمّ نکات است ــ این است که چطور میشود ما این خواستهها را عملی کنیم.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
قسمت قبل؛
◀️ قسمت هشتم؛
نکتهی آخر ــ که به نظر من این نکتهی آخر، از جهاتی اهمّ نکات است ــ این است که چطور میشود ما این خواستهها را عملی کنیم. خب حالا گفتیم؛ شما خودتان شاید همینهایی را که بنده گفتم، با دو برابر اضافه هم میدانستید، ما هم حالا گفتیم؛ خب اینها چه جور عملی بشود؟ مهم این است. بنده میبینم تبلیغات خوبی وجود دارد؛ چه مکتوب، چه مثلاً بیان و منبر و امثال اینها، تبلیغاتی هست که خوب است، و البتّه خیلی نسبت به آنچه باید باشد کم است، از لحاظ کمّیّت خیلی عقبیم. اگر ما بخواهیم به قدر ظرفیّت یا نزدیک به اندازهی مورد نیاز ظرفیّت، عناصرِ تبلیغیِ با این خصوصیّات داشته باشیم، احتیاج داریم به کانونهای عظیم حوزوی. در حوزه، کانونهایی باید به وجود بیاید فقط برای همین: برای تربیت مبلّغ؛ و پشتوانهی فکری و تحقیقی و علمی هم داشته باشد؛ یعنی اینکه میگوییم «ما روی تبلیغ تکیه میکنیم»، بهانه نشود که بعضیها بگویند بنابراین دیگر کفایه نمیخوانیم، درس خارج نمیرویم؛ نه، این پشتیبانیهای علمی لازم است، منتها توجّه به این بخش قضیّه خیلی ضروری است؛ احتیاج داریم به یک کانون اساسی. مرکز هم در درجهی اوّل، حوزهی علمیّهی قم است؛ وقتی در قم این کار انجام گرفت و تجربهای شد، آنوقت در حوزههای بزرگ سراسر کشور هم این کار میتواند تکرار بشود؛ تشکیل کانونی با مأموریّتِ اوّلاً «تهیّهی موادّ تبلیغیِ بهروز». یک چیزهایی هست که امروز مناسب است در منبر گفته بشود، فردا ممکن است از اثر بیفتد، بیفایده باشد؛ پارسال میگفتیم مناسب بود، امسال [نه]؛ یعنی دنیا اینجوری دارد پیش میرود و حوادث، اینجوری دارد پیدرپی به وجود میآید. موادّ تبلیغیِ لازمِ بهروز تولید بشود. در این زمینه، منابع کتاب و سنّت اینقدر پُرعمق و پُرمغز است که هرگز تمام نخواهد شد. اینقدر میتوانید از قرآن استفاده کنید، مطلب جدید و نو، سخن نو و متّکی به قرآن و حدیث میتوانید به دست بیاورید که همهی این صحنه را اشباع خواهد کرد. پس یکی از مأموریّتهای این کانون بزرگ، تهیّهی مواد است.
مأموریّت دوّم، تنظیم شیوههای اثرگذار تبلیغی است. بالاخره شیوههای تبلیغی ما محدود است. ای بسا شیوههای اثرگذار بهتری، بیشتری وجود داشته باشد؛ این شیوهها در آن مرکز بایستی تنظیم بشود، تهیّه بشود. در این قضیّه غربیها از ما جلویند؛ شیوههای نوبهنو، شیوههای اثربخش برای پیامها دارند؛ ما در این زمینهها عقبیم. شیوههایی را بایستی حتماً تنظیم کنیم، تولید کنیم، فنّ بیان را به معنای واقعی کلمه تعلیم بدهیم. این مأموریّت دوّم.
بعد هم تربیت مبلّغ. در این کانون به معنای واقعی کلمه مبلّغ تربیت بشود. همچنان که مجتهد تربیت میکنیم، مبلّغ تربیت کنیم. خب حالا بحمدالله در قم آقایانِ مسئولان محترم یک حرکت جدید فقهی را شروع کردند، فقه معاصر را دارند تحقیق میکنند، مسائل موجود روز را از لحاظ فقهی دارند کار میکنند، بسیار باارزش است، باید هم ادامه پیدا کند؛ مثل همین باید مبلّغ تربیت کنیم، مبلّغینی که بتوانند اثرگذار باشند، بتوانند همه جا منتشر باشند و از لحاظ کمّیّت کفایت کنند. یک جاهایی را، یک مراکزی را انسان سراغ دارد ــ یعنی بنده سراغ دارم ــ که اینها از بودن یک روحانیِ فعّال بین مردم محرومند؛ یکی دو جا [هم] نیست، خیلی زیاد است؛ مثلاً در مرکز کشور، مِنبابمثال در خود تهران، مواردی از این قبیل داریم. کمبود معلّم، کمبود مبلّغ، کمبود پیامرسان روحانی بایستی در این کانون جبران بشود. بنابراین آنچه حتماً باید دنبال بشود و جزو کارهای اساسی است، و امروز که شما شروع کنید، ممکن است پنج سال دیگر یا بیشتر نتیجه بدهد، این است که یک چنین کانونی به وجود بیاید با این چند مأموریّتی که گفته شد. خیلی خوشحالم از اینکه شماها را دیدیم. سلام بر شهیدان، سلام بر روح مطهّر امام.
والسّلام علیکم و رحمة الله
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
اوّلاً خوشامد عرض میکنم به یکایک برادران و خواهران که از این راه دور طیّ طریق کردید، اینجا تشریف آوردید و با نفَس گرم خودتان و دلهای پُر مهر و محبّتِ خودتان به این حسینیّهی ما صفا دادید.
از همهی شما برادران و خواهران خیلی متشکّریم.
برای من دیدار شما عزیزان خاطرهانگیز است؛
هم مردم بیرجند و خراسان جنوبی، هم مردم سیستان و بلوچستان.
اینها را که عرض میکنم، نه برای اینکه فقط یک بخشی از تاریخ را گفته باشم بلکه بیشتر برای اینکه میخواهم آن تصویر غلطی را که دشمنان این ملّت از برخی از مناطق کشور ارائه میکنند باطل کنم؛
من میخواهم حقیقت را برای افکار عمومی در زمینهی برادرانمان در بخشهای مختلف کشور روشن کنم.
بنده اوّلین مبارزهی آشکار با رژیم طاغوت را در بیرجند انجام دادم.
قبل از آن کارهایی داشتیم، [ولی] برخورد آشکار و علنی نبود.
اوّلین برخورد علنی در بیرجند بود در ماه محرّم سال ۱۳۴۲، یعنی شصت سال پیش؛
اکثر شما جمعیّت آن روز نبودید.
دوّمین برخورد در زاهدان بود؛ آن کِی [بود]؟ آن هم در ماه رمضان همان سال ۱۳۴۲. پس ببینید، سابقهی خاطرهی ما از این منطقهی شما به کجا برمیگردد؛ بحث ده سال و بیست سال نیست؛ بیش از نیم قرن است.
در بیرجند در روز تاسوعا بنده را بازداشت کردند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14871
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#متن_سخنرانی
دیدار با مردم سیستان و بلوچستان
قسمت قبل؛
✳️ قسمت دوم
در بیرجند در روز تاسوعا بنده را بازداشت کردند، بردند بازداشتگاه شهربانی نگه داشتند.
مردم بیرجند میخواستند روز عاشورا به شهربانی حمله کنند و بنده را از آنجا بیرون بیاورند؛
به این نتیجه رسیده بودند.
درایت مرحوم آقای تهامی،(۱) عالِم برجسته و درجهی یک بیرجند ــ که [ایشان] ملّای بزرگی بود و کسی بود که اگر در حوزهی قم یا نجف بود، قطعاً مرجع تقلید میشد؛ [امّا] آمده بود بیرجند مانده بود ــ نگذاشت که این اتّفاق بیفتد؛
گفت این موجب ایجاد مشکل برای فلانی میشود و جلوی مردم را گرفت.
منظور چیست؟
منظور این است که آن روز مردم و علما با این حرکت همراه بودند؛ ما تنها نبودیم.
بنده تنها رفته بودم بیرجند امّا یک بیرجند با همهی مردمش، با علمای بزرگش، با ما همراه شدند.
این مربوط به بیرجند.
ماه رمضان همان سال بنده رفتم زاهدان.
در زاهدان دو عالِم بزرگ بودند:
عالِم درجه یک شیعه مرحوم آقای کفعمی(۲) بود؛
عالِم درجه یک سنّی مرحوم مولوی عبدالعزیز ملّازهی بود.
آنجا هم بنده را دستگیر کردند؛
در نیمهی ماه رمضان بنده را در زاهدان گرفتند و به تهران آوردند و به [زندان] قزلقلعه بردند.
مرحوم کفعمی علناً از ما حمایت کرد،
مرحوم مولوی عبدالعزیز [هم] یک حکمی در جهت همان حرفهای ما صادر کرد.
البتّه من یادم نیست دقیقاً تاریخ آن حکم با زمان حضور بنده در زاهدان چه نسبتی دارد، چقدر بعد از آن بوده یا چقدر همزمان بوده، لکن این حکم در جهت همان کاری بود که ما میکردیم؛ که حالا تفصیل این حکم طولانی است و نمیخواهم وارد بشوم.
این خاطرهی ما است از این مجموعه.
یعنی اوّلین حرکت آشکاری که خود این حقیر در مقابلهی با دستگاه طاغوت انجام دادم، با همراهی این دو مرکز مهم که امروز مرکز دو استانند، با مردمش و با علمائش انجام گرفت.
البتّه فقط این نبود.
این قضایا مربوط به پانزده سال قبل از پیروزی انقلاب در سال ۴۲ است.
اندکی قبل از پیروزی انقلاب، بنده به ایرانشهر تبعید شدم.(۳)
[همچنین] بعد از پیروزی انقلاب، ما با علمای اهل سنّت سرتاسر بلوچستان ارتباط پیدا کردیم.
بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، امام (رضوان الله تعالی علیه) بنده را فرستادند بلوچستان و سیستان که بروم آنجا با وضع مردم و اوضاع آنجا آشنا بشوم، بیایم به ایشان گزارش بدهم و به آن کارهای آنجا برسیم؛(۴) چون یک آشنایی قبلی داشتیم.
در این سفر فراموش نمیکنم کمک علمای اهل سنّت بلوچستان را، که آن روز این کار جرئت میخواست.
مرحوم مولوی عبدالعزیز ساداتی، پیرمرد ملّای بزرگ سراوان صریحاً علناً از ما حمایت کرد و در خطّ انقلاب قرار گرفت؛
اینها شناسنامه است؛
اینها شناسنامهی استان است،
شناسنامهی مردم است.
دشمن دوست ندارد که این حقایق در یاد من و شما بماند؛ میخواهد اینها فراموش بشود.
در چابهار، در سراوان، در ایرانشهر، در خود زاهدان و در سیستان هم که به معنای واقعی کلمه مرکز دلاوران زابلی است، مردم دلاور، مردم وفادار؛ این سابقهی کار در آنجا است.
شهدای برجستهای هم دادهاند؛
غیر از شهدای جنگ تحمیلی در این دو استان، شهدای برجستهای هم در مبارزهی با منافقین در حوادث گوناگونِ [دفاع از] امنیّت از آن روز تا امروز مرتّباً تقدیم انقلاب شده است.
امروز هم شهید میدهیم،
سال ۶۰ هم شهید دادیم؛
مرحوم سیّدمحمّدتقی حسینیطباطبائی(۵) از زابل، مرحوم مولوی حسینبُر(۶) از مولویهای اهل سنّت که اینها مال سال ۶۰ است، تا این آخر باز این برادران برجستهی ما مثل مرحوم سردار شهید شوشتری(۷) یا شهید عبدالواحد ریگی،(۸) مولویِ [شهرستان] خاش و از این قبیل؛ یعنی منطقه، منطقهی انقلاب است، منطقهی شهید دادن است، منطقهی حرکت در راه خدا است.
دشمن نمیتواند این را ببیند،
نمیتواند تحمّل کند.
هم شهید وحدت داریم، هم شهید دفاع مقدّس داریم، هم شهید در راه امنیّت داریم که اسم بعضیهایشان را من بردم و عرض کردم.
خب، یک نکتهای اینجا در حاشیه بگوییم که البتّه نکتهی اساسی و مهمّی است و آن اینکه مسئولان قدر این مردم را باید بدانند و باید خدمت کنند.
البتّه در سیستان و بلوچستان خیلی خدمت شده، خیلی کار شده.
بلوچستانی که شما امروز میبینید، بلوچستان دورهی طاغوت نیست؛
بنده آن روز را دیدهام، مردم هیچ چیز نداشتند.
از روز اوّل، از روزهای اوّل کار در این منطقه شروع شد؛
هم در آنجا، هم در زابل و سایر مناطق استان؛ امروز هم دارد کار میشود.
باید این کارها با قوّت ادامه پیدا کند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee