#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
#قبیله_لعنت
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت شانزدهم
◀️ #انحراف ۳
🔹با عبور از «اردن»، نزدیک بحرالميت، آنان به «کنعان» نفوذ کردند و پس از فتح «اریحا» (۲۱) بهزودی، شمال مرکزی «فلسطین» و سپس شمال فلسطين و سرانجام جنوب فلسطین را به تصرف در آوردند…
لیکن، تصرف این سرزمین بهصورت کامل انجام نگرفت.
هنوز شماری شهرهای تسخیرناپذیر که گروههای قبایل را از یکدیگر جدا میساختند، در سرتاسر این سرزمین وجود داشتند که یوشع (ع) نتوانسته بود آنها را مقهور کند.
🔹اما در مجموع، این فتوحات آن اندازه با توفیق همراه بود که یوشع را قادر ساخت به سازماندهی حیات سیاسی و دینی بنیاسرائیل بپردازد.
او مناطق به تصرف درآمده را میان قبایل تقسیم کرده،
به هریک از آنان براساس جمعیتشان سهمی اختصاص داد.
اما این سازماندهی فدرال قبایل از آنچنان استحکامی برخوردار نبود که بتواند پس از یوشع (ع) دوام بیاورد و بعد از مرگ او، دورهای از هرج و مرج پدید آمد که طیّ آن، «هرکس آنچه در نظرش پسند میآمد، کرد.» (۲۲)
🔹قبایل که دچار تفرقه بودند، حتی هنگامی که با خطر دشمنی که هنوز شکست نخورده بود، روبهرو بودند، نمیتوانستند با یکدیگر متحد شوند.
بنابراین، آنان مجبور بودند به راههای مسالمتآمیز توسّل جویند و این خود به تقلید شرکآمیز از دین همسایگانشان، با آیینهای باروری شهوانی آن و اعمال و سنتهای فوقالعاده منحطّ دیگر انجامید.
🔹برخی پرستش یهوه را رها ساختند و به عبادت بعلها (۲۳) و آستارتههای (۲۴) بومی پرداختند که خود باروری زمین و افزایش رمهها را به آنها نسبت میدادند،
برخی دیگر به عبادت یهوه و بعل پرداختند:
یهوه را خدای نگهبان ملّت میدانستند؛ در حالیکه بعل بخشندهی محصول و انگور بود.
شماری دیگر نیز به شیوهای تلفیقی عمل میکردند و همهی القاب، صفات و شیوههای پرستش خدایان محلی را به یهوه منتقل میساختند. (۲۵)
🔹به هر حال بنیاسرائیل پس از تحمّل رنجهای فراوان، با فرماندهی حضرت یوشع (ع) به «سرزمین موعود» رسید. به بیان تورات، حضرت موسی (ع) وعدهی این پیروزی را به حضرت یوشع (ع) داده بود:
موسى، یوشع را احضار کرده در حضور تمام قوم اسرائیل به او گفت:
«قوی و دلیر باش؛ زیرا تو این قوم را به آن سرزمینی که خداوند به اجداد ما وعده فرموده است، رهبری میکنی تا آنجا را متصرّف شوند». (۲۶)
🔹پس از یوشع بن نون (ع)، که فتوحات بسیاری برای بنیاسرائیل داشت، سموئیل (ع) رهبری آنان را برعهده گرفت. (۲۷)
از رهبران دینی پس از او، میتوان به داوود بن یسی (ع)، سليمان بن داوود (ع)، سمعیای نبی (ع) و ایلیای نبی (ع) اشاره کرد. (۲۸)و(۲۹)
◀️ همهی مقصود خداوند متعال محقق نشد
🔹بنیاسرائیل، پیش از آنکه موفق به انجام مأموریت بزرگی که خداوند بر دوششان نهاده بود شوند، از مسیر خارج شدند.
🔹بعثت حضرت موسی (ع) و سایر انبیای بنیاسرائیل، بهرغم همهی مجاهدتهای آن برگزیدههای آسمانی و همهی معجزات و نعمتهای نازله از آسمان در جان بنیاسرائیل کارگر نیفتاد و جز اندکی از پیروان راستین حضرت موسی کلیمالله (ع) مابقی، مست بادهی قدرت شدند و از مسیر حقیقی به انحراف افتاده و میل به ملکداری و قدرتطلبی فزونی یافت.
تفکّر موسوی جای خود را به اندیشهی یهودیانه داد.
🔹قرآن کریم بنیاسرائیل را بهدلیل انحراف از جاده حق، پس از تجربهی بسیاری از معجزات و آیات آشکار مورد سرزنش و مذمت قرار میدهد:
«سَلْ بَنِي إسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (۳۰)
از بنیاسرائیل بپرس چقدر نشانههای روشن و روشنگر که هرکدام نعمتی بهشمار میرفت به آنان دادیم؛ ولی نشانهها را نادیده انگاشتند و نعمتهای الهی را دگرگون ساختند و دچار کیفر شدند و خدا سختکيفر است.»
🔹این آیات الهی، شامل معجزات گوناگونی چون تبدیلشدن عصا به اژدها، شکافتهشدن دریا و غرقشدن فرعون و لشکریانش، نزول منّ و سلوى و… بود؛ اما آنان پیدرپی شرک ورزیدند، عهد شکستند و در تباهی و فساد به بتپرستی روی آوردند.
«لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إسْرَائِيلَ وَ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقاً يَقْتُلُونَ (۳۱)
ما از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم و پیامبرانی بر ایشان فرستادیم. هرگاه که پیامبری چیزی میگفت که با خواهش دلشان موافق نبود، گروهی را تکذیب و گروهی را میکشتند.»
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
#قبیله_لعنت
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت هفدهم
◀️ #انحراف ۴
🔹قرآن کریم، در آیات متعدّدی متذکّر اندیشه و عمل شیطانی بنیاسرائیل شده است و ازجمله بر موضوعاتی همچون: رباخواری (نساء، ۱۶۱)، تحریف کتاب آسمانی (بقره، ۷۹)، انکار وحی (انعام، ۹۱)، پیمانشکنی (بقره، ۱۰) و… تأکید میکند.
🔹با دلّالگی شیطان، اشرار یهود در مبارزه علیه مؤمنان و حقایق وحیانی، به سازماندهی و تشکیلات ویژهای رسیده بودند.
🔹چنانکه قبلاً نیز ذکر شد، از نظرگاه توراتی، قوم بنیاسرائیل از مرحلهی مهاجرت اول، ورود به «کنعان» (دوران شیوخ) تا مرحلهی تشکیل دولت و سلطنت (دوران ملکیم) شش دوره را پشت سر گذراند. (۳۲)
🔹پس از حضرت یوشع (ع)، بنیاسرائیل عصر داوران را تجربه کردند.
تاریخ این دوران در «سِفر داوران» تورات ذکر شده است.
پس از آخرین داور حضرت سموئیل (ع) مردم از آن حضرت درخواست کردند که پادشاهی برای آنان برگزیند.
در واقع بنیاسرائیل در آن زمان، پادشاهی نداشتند.
سموئیل (ع) پس از اصرار زیاد مردم، از طرف خدا جوانی را به پادشاهی آنان نصب کرد.
🔹نخستین پادشاه بنیاسرائیل حدود ۱۰۳۰ ق.م. انتخاب شد.
نام این پادشاه در عهد عتیق (کتاب اول سموئیل، باب ۹ به بعد) «شائول» و در قرآن کریم، «طالوت» است.
«وَ قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً… (۳۳)
و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را برای شما به فرمانروایی برگزیده است.»
🔹پس از انتخاب نخستین پادشاه، جنگ مهمّی میان بنیاسرائیل و فلسطینیانِ آن زمان رخ داد و پیروزی نصیب بنیاسرائیل گردید.
مهمترین قهرمان این قوم «جُلیات» بود که در قرآن کریم، «جالوت» نامیده شده است.
وی بهدست حضرت داوود (ع) کشته شد و لشکر وی گریخت.
حضرت داوود (ع) جانشین طالوت شد (حدود ۱۰۱۵ ق.م.) و حضرت سلیمان (ع) بهجای پدرش داوود (ع) نشست و مهمترین و باشکوهترین دوران بنیاسرائیل را بهوجود آورد.
🔹سلیمان عبادتگاه بسیار بزرگی در شهر اورشلیم (یعنی شهر سلامت) ساخت که بهنام «هیکل سلیمان» معروف شد.
هیکل در زبان عبری، بهمعنای ساختمان بلند است. این عبادتگاه بعداً یکبار حدود ۵۸۷ ق.م. بهدست بختالنصر و بار دیگر در سال ۷۰ م. بهدست شاهزاده روسی، تیتوس (۳۴) خراب شد.
🔹پس از رحلت حضرت سلیمان (ع)، فرزندش «رَحُبعام» زمام امور مملکت بنیاسرائیل را در دست گرفت و چون وی به ستمکاری پرداخت، گروهی از مردم از فرمان او بیرون رفتند و تنها [سرزمین] دو سبط يهودا و بنیامین در سرزمین «یهودا» (بهنام یکی از فرزندان حضرت یعقوب) که نسبتاً کوچکترین بخش بود، برای او باقی ماند.
این قسمت که شامل شهر اورشلیم (قدس) نیز میشد، اهمیت بسیاری داشت و نام یهودی از اینجا میآید.
ده سبط دیگر حکومت مستقلّی بهنام اسرائیل بهرهبری فردی به نام «یَرُبعام بن نایاط» در شمال «فلسطين» تشکیل دادند.
يربعام یکی از استانداران حضرت سلیمان (ع) بود.
🔹تجزیهی کشور، مبدأ ضعف و بدبختی آنان بود. پادشاهان یهودا و اسرائیل نیز عموماً گنهکار بودند و مردم را به گناه و بتپرستی دعوت میکردند. (۳۵)
تفرقههای مذهبی، درگیریهای داخلی و تضعیف دولت مقتدر سلیمانی موجب گشت تا شاهان بابل به سرزمین بنیاسرائیلیان چشم طمع بدوزند.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
#قبیله_لعنت
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت هجدهم
◀️ #انحراف ۵
از روز نخست و پس از هبوط حضرت آدم (ع) بر زمین، ابلیس برای اغوای انسانها کمر همّت بسته و عزم خود را با سوگندی بزرگ جزم کرده بود. او خدا را به عزّتش خوانده و سوگند خورده بود که فرزندان آدم را اغواء کرده و از صراط مستقیم، دور سازد و در این مسیر، او از همهی امکانات، تواناییها و جنود پلید جنّیاش بهره جسته بود.
بهعبارت دیگر، از آن روز دو جریان، یکی رحمانی و الهی و دیگری شیطانی در گسترهی زمین بهراه افتاد و هرچه زمان گذشت، بر پیچیدگی ترفندها و حیلههای جنود شیطان افزوده شد. انبیای عظام الهی نیز که از سوی خدای رحمان، بههمراه کتاب الله، ارسال میشدند، هر روز مجهّزتر، کاملتر بر طوایف و اقوام فرو میآمدند تا آنان را از دامگه ابلیس برهانند.
شاید بتوان ادوار حضور و عمل شیاطین در میان انسانها را به دو دورهی بسیط و مرکّب تقسیم نمود. تا آنجا که از عهد حضرت موسی (ع)، ابلیس شبکهای منظّم و سازمانیافته را در میان انسانها فراهم آورد تا با کمک و هدایت جنود جنّی و بهکارگیری فنون جادویی، مجال بیشتری برای اجرای برنامهها و تاکتیکها به دست آورد و گام به گام، به نابودی ادیان و فاسد کردن انسانها نزدیک شده و سیطرهی جهانی خود را در عرصهی زمین به نمایش بگذارد.
ابلیس میدانست که مجال عمل او تا وقت معلوم است. چنانکه واسپس تقاضا از خداوند برای ماندگاری تا روز قیامت، به او گفته شده بود. ابلیس خطاب به پروردگار گفت:
«قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (۱) گفت: پروردگارا مرا تا روزی که مردم برانگیخته میشوند، مهلت ده! [خدا] گفت: تو از مهلتیافتگانی؛ تا زمانی معیّن و معلوم.»
در «تفسیر عیّاشی» از امام صادق (ع) روایتی نقل شده که وهب از حضرت سؤال کرد: روزی که در آیهی شریفه آمده، چه روزی است؟ حضرت فرمودند:
«یا وهب! آیا تو گمان میکنی آن روزی است که خدا مردم را در آن مبعوث میکند؟ [خیر] ولیکن خداوند متعال او را مهلت میدهد تا روزی که قائم ما (عج)، مبعوث شود و جلوی سر او را گرفته، گردنش را میزند و آن روز، روز معلوم است.» (۲)
شبکه اشرار بنیاسرائیل، اوّلین سازمان متشکّل انسانی بود که با هدایت مستقیم ابلیس و جنودش در زمین تأسیس شد تا به مدد علوم غریبه و اجنّه کافر، بهصورت سازمانیافته علیه مؤمنان وارد عمل شوند.
چنانکه پیشتر بیان شد، با خودداری بنیاسرائیل در همراهی با حضرت موسی (ع) و مبارزه با عمالقه و فتح قدس، به مدّت چهل سال، سرگردانی روزیِ مقدّرِ آنها شد. آن زمان، عمالقه در منطقهی «فلسطین» مستقر بودند.
بنیاسرائیل با تجربهی بیماری و سرگردانی و مرگ، پس از رحلت حضرت موسی (ع) از وصیّ حضرت، یعنی یوشع بن نون (ع) یاری خواستند. یوشع (ع) به میدان آمد، عصا را به آب زد، آب شکافته شد و بنیاسرائیل از آب رد شدند و قدس فتح گردید؛ (۳) اما دیگربار زمینگیر شدند. به هواپرستی و عشرت روی آوردند و از ادامهی مأموریت بازماندند.
یوشع بن نون (ع) رحلت فرمود و بدعت پیامبرکُشی در میان بنیاسرائیل مرسوم شد و شهوتپرستی عادت آنان گردید؛ اما آنچه که بزرگترین ضربه را بر پیکر بنیاسرائیل وارد ساخته و آنان را تبدیل به جرثومهی فساد در مقابل انبیای الهی و آموزه های وحیانی ساخت، تفکر نژادپرستانه بود.
به واقع جهان بینی نژادپرستانه، تبدیل به نگرش کلّی شبکه اشرار بنیاسرائیل شد.
همهی عنایات و حمایتهای آسمانی، برای انجام مأموریت محوّله به بنیاسرائیل و تداوم آن نیز در گرو وفاداری به عهدها و انجام آن مأموریت بود؛ در حالیکه بنیاسرائیل، ضمن گسست عهد انبیای الهی، از انجام مأموریت نیز سر باز زده و در عوض، بر این گمان و وهم پای فشردند که برگزیدهی حضرت خداوندیاند و ملک زمینی (ارض مقدّس) حسب برتری نژادی، به آنها وعده داده شده است؛ در حالیکه هدف خداوند متعال، استقرار حاکمیت دین در گسترهی زمین و محو شرک و بتپرستی بود و بنیاسرائیل گمان بردند، برتری نژادی، باعث آن همه داد و دهش و رحمت حضرت خداوند متعال بوده است. خداوند بهصراحت در «قرآن» میفرماید از بنیاسرائیل پیمان گرفته شده بود:
«لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَ فَرِيقًا يَقْتُلُونَ (۴)
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
#قبیله_لعنت
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت نوزدهم
◀️ #انحراف ۶
🔹خداوند بهصراحت در «قرآن» میفرماید از بنیاسرائیل پیمان گرفته شده بود:
«لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَ فَرِيقًا يَقْتُلُونَ (۴) ما از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم و پیامبرانی را بر ایشان فرستادیم. هرگاه که پیامبری چیزی میگفت که با خواهش دلشان موافق نبود، گروهی را تکذیب و گروهی را میکشتند.»
🔹ابلیس، جانمایهی تفکّر متعصّبانهی غیرالهی خودش را به کالبد اشرار یهود تزریق کرد: «خودبرتربینی»! همان که در صبحگاه آفرینش، در وقت مشاهدهی خلقت حضرت آدم (ع) از روی کین و حسد، از وی روی تافت و اعلام داشت:
«قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (۵) خداوند خطاب به ابلیس فرمود: چه چیز مانع تو شد که وقتی به تو فرمان دادم، سجده نکردی؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِلی (خلق کردی).»
🔹در واقع، اشرار بنیاسرائیل از سوی ابلیس، نشان شده بودند، برای شرکت در یک طرح مفصّل، ضد خدا، ضد دین، ضد انبیای الهی و سرانجام ضد انسان، تجسّمی از همهی بغض و کین و حسد ابلیس که اینک بهعنوان مادّة الفساد تفکر استکباری، در این قومِ مدّعی، ظهور مییافت.
🔹از همینجا، تشکیل نظام استکباری بر روی زمین و به نیّت بلعیدن دنیا، در دستور کار سران بنیاسرائیل وارد شد.
◀️ انبیای بنیاسرائیل در رویارویی با اشرار بنیاسرائیل
🔹درباره شمار پیامبران بنیاسرائیل، اقوال گوناگونی بیان شده است. رسول مکرم اسلام (ص) در پاسخ به سؤال ابوذر میفرمایند:
«ای ابوذر! آسمانهای هفتگانه نسبت به کرسی، چیزی جز حلقهای نیست که در بیابانی افتاده باشد و برتری عرش بر کرسی، مانند برتری بیابان به حلقه است.» ابوذر میگوید: گفتم: یا رسولالله، پیامبران چه تعدادند؟ فرمودند: «۱۲۴ هزار نفر» گفتم: از میان آنها پیامبران مرسل چند نفرند؟ فرمودند: «آنها ۳۱۳ نفرند.» گفتم: نخستین پیامبران کیست؟ فرمودند: «آدم» گفتم: آیا او از اول مرسل بود؟ فرمودند: «آری، خداوند او را با قدرت خود آفرید و روح خود را در آن دمید.»
سپس فرمودند: «ای ابوذر! ۴ تن از پیامبران سریانی بودند: آدم و شیث و اخنوع که همان ادریس است -و او نخستین کسی است که با قلم نوشت- و نوح و ۴ تن از پیامبران، عرب بودند. هود و صالح و شیب و پیامبر تو محمّد و نخستین پیامبران بنیاسرائیل موسی و آخرین آنها عیسی بود و ۶۰۰ پیامبر از بنیاسرائیل بودند.»
گفتم: یارسولالله! خداوند چند کتاب فرستاده است؟ فرمودند: «۱۰۴ کتاب. خداوند ۵۰ صحیفه بر شیث و ۳۰ صحیفه بر ادریس و ۲۰ صحیفه بر ابراهیم فرستاد و نیز «تورات» و «انجیل» و «زبور» و «قرآن» را فرستاد.» گفتم: یا رسولالله، صحف ابراهیم چه بود؟ فرمودند: «همهی آنها پندهایی بود و…» (۶)
🔹علمای یهود معتقدند که پس از حضرت موسی (ع)، ۴۷ پیامبر برای قوم بنیاسرائیل آمده و شریعت حضرت موسی (ع) را ترویج کردهاند که ۱۷ نفر آنان دارای کتاب بودهاند. در قرآن به چند نفر از انبیای بنیاسرائیل که پس از موسی آمدهاند، اشاره شده است.
حضرت داوود (ع) که صاحب کتاب آسمانی «زبور» بود، یکی از آنهاست و نیز حضرت سلیمان (ع) که در «قرآن» شرح رسالت و سلطنت او آمده است.
🔹انبیای اوّلیه در عهد داوران (قضات) بنیاسرائیل، در حدود دو هزار سال قبل از میلاد ظاهر شدند که آنان را در زبان عبری «نبییم» لقب داده بودند.
این افراد مانند عرفای مشرقزمین، افرادی با جذبه و مؤمن بودند.
پیامبران بنیاسرائیل در یک زمان، چند نفرشان با هم رسالت هدایت این قوم را بر عهده داشتند و در شهرها و قراء و قصبات مشغول دعوت بودند؛ ولی در «تورات»، نام آنهایی که دارای رساله و کتابی بوده یا بعداً پیروانشان تدوین کردهاند، [به این ترتیب] آمده است:
یوشع بن نون، عاموس، هوشع، سموئیل، اشعیاء، ارمیاء، ایلیا و دانیال.
در برخی کتب، تعداد انبیای بنیاسرائیل را ۴۸ نفر نوشتهاند که ۱۸ نفر از آنها، صاحب کتاب میباشند.
دو نفر دیگر به نامهای ایشع و الیاس کتابی ندارند.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
#قبیله_لعنت
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت بیستم
◀️ #انحراف ۷
🔹اسامی انبیایی که دارای کتاب بودهاند: موسی، شموئیل، بن القانا (که شائول یا طالوت را به پادشاهی برگزید)، عاموس، هوشع، بن بئری، میخا بن مورثین، یونس، اشعیاء بن عاموس، ناحوم بن القوشی، صیفا بن کوتی، حبقوق نبی، ارمیاء بن ملقیاء نبی، حزقیال نبی، سوال بن قتوائیل، عوبد یاتی نبی، دانیال نبی، حکی نبی، زکریا بن ارخیا و داوود نبی که دارای کتاب «مزامیر» بوده است. (۷)
🔹رویارویی انبیاء با بنیاسرائیل به درازا کشید و «تشکیلات میراثدار سامری»، موذیانه به حیات خود ادامه داد.
از میان انبیای بنیاسرائیل، حضرت داوود (ع) و پس از ایشان، سلیمان نبی (ع) به درجات بالایی از سلطنت و حاکمیّت دست یافتند.
با این همه، بنیاسرائیل دست از آزار حضرت سلیمان (ع) برنداشت تا به آنجا که آن حضرت را متهم به سحر و کفر کردند:
«وَ اتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا (۸)
و از افسونی که دیوها (شیاطین) به روزگار سلیمان میخواندند، پیروی کردند و سلیمان کافر نبود؛ ولی دیوها که مردم را جادوگری میآموختند، کافر بودند.»
🔹حضرت سلیمان (ع) به حاکمیّت بینظیری دست یافت و در همین دوران، هیکل را بنا نهاد (۹) با این همه، تشکیلات انحرافی شیطانی، از آنجا که مراد خود را حاصل یافته نمیدید، دست از دسیسه نکشید.
🔹در جای جایِ آموزههای محرّف توراتی، «تلمود» (Talmud) و «کابالا» (Kabbalah)، میتوان مصادیق مادة الفساد و تفکّر استکباری (برتری نژادی و تعصب نژادی) را شناسایی کرد؛ چنان که آمده است:
گفتم که شما خدایانید و فرزندان خدای بزرگید. برخیز ای خدا! (ای فرزندانم!) و بر روی زمین داوری کن؛ زیرا تو تمام امّتهای جهان را متصرّف خواهی شد. (۱۰)
زیرا تو برای یهوه، خدایت، قوم مقدّس هستی. یهوه خدایت تو را برگزیده است تا از جمیع قومهایی که بر روی زمینند، مخصوص برای خود او باشی. (۱۱)
نسل تو سایر ملل را تصرّف خواهد کرد. (۱۲)
دخترانتان را به پسران آنها بدهید و دختران آنها را به جهت پسران خود و به جهت خویشتن مگیرید. (۱۳)
🔹به استناد آیاتی از این دست که به فراوانی در منابع یاد شده قابل بیان است، خاستگاه اصلی اندیشه برتری نژادی و برگزیدگی قومی را در این منابع باید یافت؛ چنانکه میخوانیم:
"اکنون اگر آواز مرا فیالحقیقه بشنوید و عهد مرا نگاه دارید، همانا خزانهی خاص من، از جمیع قومها خواهید بود؛ زیرا که تمامی جهان از آنِ من است و شما برای من، مملکت کهنه و امّت مقدّس خواهند بود. (۱۴)"
🔹بنیاسرائیل در این غفلت و گمان افتاده بودند که میثاق و عهد اولیه، یکطرفه و برای خداوند الزامآور است و هیچ پیششرطی بر آن مترتّب نیست! چنانکه تا امروز، این گمان را میبرند که میتوانند یکطرفه همهی تعهّدات و عهود را زیر پا بگذارند و خداوند نیز ملزم به مراقبت از آنهاست!
در حالیکه همواره همهی نعمتها و اِکرام خداوندی، مشروط به پاسداری از ایمان، وفاداری به عهود و اَعمال نیکوست و خداوند علیم و مستغنی است و هیچ عهدی با کافرنعمتان ظالم و تابع شیطان ندارد.
✡ #بتپرستی_بنیاسرائیل ۱ ✡
شاید این سؤال متبادر به ذهن شده باشد که:
چرا سامری در میان انواع صورتها و تمثالها، صورت گوساله را برای ساختن بت برگزید؟
و چگونه بود که این گوساله زرّین با اقبال بنیاسرائیل مواجه شد؟
🔹انبیای بنیاسرائیل و از جمله ارمیای نبی (ع)، از پرستش گوساله سامری بهعنوان یکی از نابخشودنیترین خطاها یاد کرده است و آن را موجب فرود عذاب الهی بر بنیاسرائیل و واقعهی هجوم بختالنصر و اسارت بابلی شناختهاند.
🔹گوساله سامری، در واقع، صورتی از بَعل (۱) بود که برخی اقوام ساکن «بینالنّهرین» آن را تقدیس میکردند و به پرستش آن مشغول میشدند.
بَعل، عنوانی عام برای خدایان اقوام سامی و بهویژه ساکنان بینالنهرین بود که در هیئت گاو مقدّس طلایی نشان داده میشد.
🔹دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در اینباره مینویسد:
این واژه [بَعل] که در تمامی شاخههای زبانهای سامی و گویشهای آن، دیده میشود، بهمعنای سرور و مالک است. در نظر اقوام سامی باستان، هر پدیدۀ طبیعی که در زندگی آنان مهم و مؤثر بود، تشخّص میپذیرفت و روح ساکن در آن، بعل یا مالک آن شمرده میشد و طبعاً حرمت و قداست مییافت. از اینرو، به شمار پدیدههای زمینی و آسمانی، بعلهای متعددی وجود داشت. این بعلها (بعلیم) جز در دینهای بابلیان و آشوریان که در آنها، ظاهراً بعل مالک و سرور اشخاص تصوّر میشد، غالباً صاحبان اشیاء و اماکن بهشمار میآمد
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡ #قبیله_لعنت. ✡
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت بیست و یکم
◀️ #بتپرستی_بنیاسرائیل ۲
🔹«دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، مینویسد:
این واژه [بَعل] که در تمامی شاخههای زبانهای سامی و گویشهای آن، دیده میشود، بهمعنای سرور و مالک است.
در نظر اقوام سامی باستان، هر پدیدۀ طبیعی که در زندگی آنان مهم و مؤثر بود، تشخّص میپذیرفت و روح ساکن در آن، بعل یا مالک آن شمرده میشد و طبعاً حرمت و قداست مییافت.
از اینرو، به شمار پدیدههای زمینی و آسمانی، بعلهای متعددی وجود داشت.
این بعلها (بعلیم) جز در دینهای بابلیان و آشوریان که در آنها، ظاهراً بعل مالک و سرور اشخاص تصوّر میشد، غالباً صاحبان اشیاء و اماکن بهشمار میآمدند.
🔹اسطورۀ بعل در حقیقت، نمودار ارتباط او با کشاورزی است.
غیبت بعل، مقارن با کم شدن بارندگی و تهدید زمین به خشکسالی از سوی موت است و حضور دوبارۀ او، نمودار شروع بارشهای زمستانی و بهاری است که زمین را بار دیگر بارور میسازد و صدای بعل که از شکاف ابرها به گوش میرسد، غرّش رعد است.
🔹وجود نامهایی، چون آذربعل، اسد رو بعل، آلیانبعل، آنیتبعل و نیز بعلهای خاص، نظیر ملکارت (خدای شهر) که بعل مخصوص شهر «صور» بود، از رواج بعلپرستی در شهرهای مختلف «فنیقیه» و توابع آن حکایت دارد.
همچنین وجود اسامی متعدد، مرکب از واژۀ بعل در «کنعان»، همچون بعل صفوان (نام بعل شمال)، بعل روش (بعل کوه)، بعل سمیم (بعل آسمان) و نیز نامهای خدایان کنعانی، مانند بعل بریث (ربّ عهد)… و مانند آن، حاکی از رواج بعلپرستی در «کنعان» است.
🔹بنابر باورهای ساکنان کنعان، هر قطعه زمین، تیول بعلی خاص و حاصلخیزی آن، مدیون حضور آن بعل بود.
به تقلید از کنعانیان، عبرانیان که پس از آنها در سرزمین کنعان استقرار یافتند و به کشاورزی مشغول شدند، نیز برای موفقیت در کاشت و برداشت و افزایش محصول از خدایان و الهههای بومی آن سرزمینها یاری میجستند و با حفظ ایمان به یهوه، خدای بنیاسرائیل، همچون کنعانیان در جشنهای بهاره و پائیز شرکت میکردند و میوههای نوبر و گوسفندان نوزاد خود را در مزارع برای بعل و زوجۀ او قربانی میکردند و میسوزانیدند.
🔹کاهنان بعل نیز در این میان، مردم را میفریفتند و با نسبتدادن بارش باران و حاصلخیزی زمین به بعل، عبرانیان را از پرستش یهوه باز میداشتند.
🔹این احوال و نیز اجرای آئینهای پرستش بعل -که گاه با اعمال خلاف اخلاق نیز توأم بود- موجب ظهور انبیای بنیاسرائیل و اصرار مداوم آنان بر اصلاحات دینی گشت.
از میان این کوششها، مواعظ پرشور ایلیای نبی و سرانجام مبارزات او بر ضدّ انبیای دروغین بعل و سپس کشتار ۴۵۰ تن از آنان قابل توجه است. (۲)
🔹اگرچه با مواعظ، سخنان پرشور و مبارزات انبیای بنیاسرائیل، مردم موقتاً به پرستش یهوه روی آوردند، اما کیش بعلپرستی، چنان جاذبهای داشت که از پس هر بار اصلاح دینی، مجدداً سر برمیآورد تا آنکه سرانجام در شمال فلسطین، با از میان رفتن پادشاهی شمالی و در یهودیّه (جنوب) با سقوط پادشاهی جنوب، بهتدریج رو به زوال نهاد. (۳)
🔹علاوه بر «عبرانیان»، بعلپرستی در میان کلدانیان، بابلیها و آشوریها و اقوام دیگر نیز رواج داشت. چنانکه نزد آنان، واژۀ «بعل» بهصورت «بِعل» یا «بِل» در یونان «فیلوس» و در روم به شکل «بیلوس» تلفّظ میشد و شهرت داشت.
🔹🔹استاد عبدالله شهبازی، در کتاب «زرسالاران یهودی و پارسی» در توضیح «بعل» مینویسد:
بعل یک مفهوم کهن سامی، بهمعنای خداوند است که بت گوساله طلایی (۴) یکی از نمادهای آن بود. (۵)
ثروت فنیقیها و پیوند گستردۀ تجاری آنان با سراسر منطقۀ «مدیترانه» و شبهجزیره «عربستان» و«سوریه» و «بینالنهرین» و «ایران» در شرق، طبعاً عاملی مهم در اشاعۀ آئین بعلپرستی بود.
🔹او همچنین مینویسد:
توصیفی که از «معبد سلیمان» روایت شده است، آن را پرستشگاهی باشکوه مینمایاند؛ سرشار از آذینهای طلایی که در محراب آن، دو کروبی (۶) عظیم از طلا نصب شده است. (۷)
این کروبی چیزی نیست، جز گوساله طلایی بالدار، شبیه حیوانات بالداری که در تخت جمشید مییابیم.
با نامهایی چون ملکم و ملکارت خوانده شده و نمونههای آن در کاوشهای باستانشناسی بهدست آمده است.
این همان آیین «پرستش گوساله طلایی» میباشد که در روایات اسلامی، آن را گوساله سامری مینامند. (۸)
🔹گرچه در آثار تمدّنهای مختلف، میتوان گاو را مشاهده کرد؛ ولی آثاری که در «تخت جمشید» و دیگر باقیماندههای «هخامنشیان» یافت شده، از تبار همان گاوهاییاست که در بینالنهرین بوده و بعدها به تختجمشید منتقل شده است و این گاو مقدّس چیزی، جز همان «گوساله سامری» نیست.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡ #قبیله_لعنت. ✡
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت بیست و دوم
◀️ #بتپرستی_بنیاسرائیل ۳
🔹براساس عهد عتیق عبرانیان بر فراز بلندیها، معابدی را برای بعلها بنا میکردهاند (۹) و درون هریک از معابد، مذبحی برای سوزاندن قربانیها برمیساختهاند. (۱۰)
بقایای یکی از این معابد که در حفّاریهای «فلسطین» بهدست آمده است، محوطهای را نشان میدهد که در وسط آن، دو مذبح برای سوزاندن هدایا، چند پاره سلاح، کوزهای گلی، تصاویری برنزی و تصویر نشستۀ بعل به چشم میخورد.
◀️ آیینها
به گزارش عهد عتیق، پرستندگان در معابد بعل، در برابر تمثال او زانو زده، آن را میبوسیدند. (۱۱)
همچنین برای بعل، ظروفی احتمالاً از طلا و نقره ساخته، در معابد مینهادهاند. (۱۲)
ظاهراً علاوه بر سوزاندان بخور، میوههای نوبر و گوسفندان نوزاد در مذابح، فرزندان خود را نیز بهعنوان قربانی برای بعل میسوزانیدهاند. (۱۳)
🔹افروختن آتش در مکانهای مرتفع و بهویژه در شب نیز از دیگر آئینهای پرستش بعل بوده است.
بعلپرستان همچنین برای جلب خشنودی بعل، بدن خود را با تیغ یا نیزه زخمی میکردند؛ چنانکه خون از زخمها جاری میشد (۱۴)… (۱۵)
🔹چنان که ملاحظه میشود، سنّت پرستش «بعل»، از فردای فریب و مکر سامری، در میان بنیاسرائیل جاری شد تا امروز که موضوع ذبح و سوزاندن کالبد گوساله در معبد مجعول (هیکل)، نزد «مسیحیان صهیونیست» و «یهودیان صهیونیست»، بهعنوان بزرگترین آرمان و مقدمه در زمینهسازی دولت جهانی بنیاسرائیلی قابل شناسایی است.
🔹جز این، در اساطیر و خدایان مصریان قدیم، «آپیس»، گاو مقدّس بود که مورد پرستش واقع میشد.
«گاو آپیس» بنابر معتقدات مصریان باستان، گاوی بوده که بدون پدر به دنیا آمده، نور ماه مادرش را باردار کرده و گاو آپیس به دنیا آمده است.
این گاو به عقیدۀ مصریان، مظهر دو خدای «پتا» و «ایزیریس» بود. به باور مصریان، او از مادّه گاوی به دنیا آمده بود که از صاعقه باردار شده و پس از زاییدن، آن گوساله نباید باردار میشد. رنگ این مادّه گاو سیاه بوده و در پیشانیاش یک لکّۀ سه گوش سفید و بر پشتش شکل یک عقاب وجود داشت. چنین گاوی را با سرور و شادمانی به پرستشگاه «ممفیس» برده و میپرستیدند. چنانچه، عمر او از ۲۵ سال میگذشت، او را در آب مقدّس غرق نموده و جسدش را با تجلیل مومیایی کرده، در گورستان مقدّس «سراپیوم» دفن میکردند.
🔹به جز این، عموم ساکنان جهان باستان و بهویژه ساکنان بینالنهرین، با «گاو مقدّس طلایی» آشنایی داشتند. به استناد منابع توراتی:
پس از یوشع بن نون (ع) وصیّ حضرت موسی (ع)، بنیاسرائیل چنان دچار هرج و مرج شد که: طیّ آن هرکس هرآنچه در نظرش پسند میآمد، میکرد. (۱۶)
قبایل که دچار تفرقه بودند، نمیتوانستند با یکدیگر متحد شوند. بنابراین آنان مجبور بودند به راههای مسالمتآمیز توسّل جویند و این خود به تقلید شرکآمیز از دین همسایگانشان، با آیینهای باروری شهوانی آن و اعمال و سنّتهای فوقالعاده منحط دیگر، انجامید. برخی پرستش یهوه را رها ساختند و به عبادت بعلها و آستارتههای بومی پرداختند (۱۷)
🔹و بیشک، راز فریفتهشدن جماعتی از «بنیاسرائیل»، پیش از آنکه معطوف به عمل «گوسالهسازی سامری» باشد، معطوف به نیّت، قلب و درجۀ ایمان آنان دربارۀ حضرت موسی (ع) و پیام آسمانی ایشان است.
چنانکه در پیمان و سوگند ابلیس ملعون آمده بود:
«قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (۱۸) شیطان گفت: خداوندا! به عزّتت قسم! که همۀ آنان [بندگانت] را اغوا میکنم؛ مگر بندگان خالص تو را از میان آنان»
🔹هیچیک از مخلصان در دین الهی و شریعت انبیای عظام الهی، بهدلیل داشتن قلبهای محکم و راستین، مبتلای رهزنی ابلیس و جنودش نمیشوند.
خداوند میفرماید:
«وَلَقَدْ جَاءَکُمْ مُوسَىٰ بِالْبَینَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَینَاکُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَینَا وَأُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا یأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمَانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۱۹) و محققاً موسی (ع) حجّتهای روشنی را برای شما آورد؛ ولی شما در غیاب او، گوساله را [معبود] گرفتید و شما ستمکار بودید و آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و «کوه طور» را بر فرازتان بداشتیم [و گفتیم:] آنچه را به شما دادهایم، محکم بگیرید و گوش فرا دهید؛ گفتند: شنیدیم و [به دل گفتند:] نافرمانی کردیم!
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡ #قبیله_لعنت. ✡
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت بیست و سوم
◀️ #بتپرستی_بنیاسرائیل ۴
🔹هیچیک از مخلصان در دین الهی و شریعت انبیای عظام الهی، بهدلیل داشتن قلبهای محکم و راستین، مبتلای رهزنی ابلیس و جنودش نمیشوند. خداوند میفرماید:
و محققاً موسی (ع) حجّتهای روشنی را برای شما آورد؛ ولی شما در غیاب او، گوساله را [معبود] گرفتید و شما ستمکار بودید و آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و «کوه طور» را بر فرازتان بداشتیم [و گفتیم:] آنچه را به شما دادهایم، محکم بگیرید و گوش فرا دهید؛ گفتند: شنیدیم و [به دل گفتند:] نافرمانی کردیم!
آری در اثر کفرشان، دل به گوساله باختند.
بگو: اگر دعوی ایمان دارید، چه بد است آنچه ایمانتان شما را به آن امر میکند!»
🔹خداوند به صراحت راز تمایل «بنیاسرائیل» به سامری را «کفر نهفته در دل» آنان اعلام میدارد و این همان آزمون آنها بود تا معلوم شود آنچه بر زبان میرانند تا چه میزان با آنچه در قلبشان میگذرد، مطابقت دارد.
🔹خروج «بنیاسرائیل» از گسترۀ بندگان مخلص، ضرورتاً و تکویناً آنان را در معرض اغوا و رهزنی ابلیس و جنودش قرار میداد و لذا، «فتنۀ سامری»، آزمونی برای سنجش اخلاص و میزان «کفر نهفته در دل» آنها بود.
🔹بر پایۀ برخی روایات، همۀ بنیاسرائیل به جز دو گروه از آنان، بر گوساله سجده کردند و گوسالهپرست شدند؛ آنها به دستورات هارون (ع) بر خداپرستی توجّهی نداشتند. کلّ بنیاسرائیل دوازده گروه و از هر گروهی، حدوداً پنجاه هزار نفر بودند. خداوند آن دو قوم را (که گوسالهپرست نشدند) شامل رحمت خود گردانید و آنان جدا از دیگران، به کنار کوه «قاف» و در نعمت و خشنودی زندگی میکردند.
✡ #فرهنگ_معبدی ۱ ✡
◀️ در میان بنیاسرائیل، فرهنگ معبدی متعصّبانهتر از سایر اقوام پاس داشته میشد.
شاید بتوان گفت، این فرهنگ، از پس قرون و اعصار، قویترین فرهنگ حاکم بر نگرش و عملکرد بنیاسرائیل در میان همهی مناسبات و معاملات فردی و جمعی یهود قابل شناسایی است.
🔹در فرهنگ معبدی یهودی، سنّت قربانی، از مهمترین جایگاه در میان همهی سنن یهودی برخوردار بوده و نقشی کلیدی در جهتگیری عمومی یهودیان برای طیّ مراتب قدرت و دستیابی به حکومت را داراست.
🔹یکی از شعائر مهمّی که در تپّههای مقدّس اسرائیلی انجام میشد، تقدیم "آتش نیاز" بود.
در بحث قربانی دیدیم که «بنیاسرائیل» این رسم را از «کنعانیان» اقتباس کرده بودند.
شعائر قربانی به رهبری کاهن انجام میشد.
🔹از روایات «کتاب مقدّس» چنین برمیآید که در دوران سلاطین، حتّی به بسیاری از خدایان قدیم، چون بعل، اشرات، مولوخ، تموز … قربانی تقدیم میشد.
مسلّماً در این موقعیّتها کاهنان بعل و تموز و… میتوانستند آداب قربانی را بهنام یهوه اجرا کنند و در حقیقت، غیرمستقیم کاهن یهوه شوند.
🔹هنگامی که سلیمان «معبد اورشلیم» را بنا کرد، گروهی از همین کاهنان تپهی مقدسها را برای اجرای شعائر معبدی به اورشلیم آورده و چون این معبد و شعائر آن، اقتباس از کنعانیان بوده است، کاهنان قدیم این معابد نیز به صورت خبرگان انجام شعائر، در معبد سلیمان به خدمت مشغول گردیدند.
زدوک (صدوق) را میتوان به احتمال قوی از نمونههای برجستهی این کاهنان کنعانی دانست. در کتاب مقدس، غیرمستقیم به نقش کهانت کنعانی اشاره شده است.
🔹در روایتی، مستقیماً چگونگی انتخاب کاهن یهوه از بین کاهنان خدایان دیگر مطرح میشود.
در روایتی قبلاً دیدیم که کاهنان بابلی نقش کاهن یهوه را بر عهده گرفتهاند.
در این روایت، بابلیان برای خدمت به خدای سرزمین، از بین خود کاهنانی برای یهوه انتخاب میکنند، زیرا اجرای شعائر مورد نظر است که باید توسط خبره صورت گیرد، به خصوص در کهانت قدیم، مقامی موروثی بوده که یک طبقه خاص به این مقام دست مییافت.
در دین زرتشت نیز کاملاً به نظیر همین حادثه برخورد میکنیم که مُغان آریایی «پولیتئیست»، موبدان دین زرتشت میشدند. (۱)
◀️ اسباط بنیاسرائیل و کهانت لوی
🔹قبلاً گفته شد که از حضرت یعقوب نبی (ع)، دوازده فرزند بهوجود آمد که به اسباط دوازدهگانه اسرائیل معروفند.
«قوم یهود» به یهودا، چهارمین فرزند یعقوب (ع) منتسب است و در زمان وفات حضرت یعقوب (ع)، قبیلهی او پرجمعیتترین قبیله بوده است.
🔹«یهودا» نماد خیانت و دورویی در بین فرزندان یعقوب (ع) است؛ همو که از سویی علیه یوسف (ع) توطئه کرد و از دیگر سو، خود را عامل نجات یوسف (ع) معرّفی نمود.
در «قرآن کریم»، میان واژهی «بنیاسرائیل» و «یهود» تفاوت بسیاری است.
بنیاسرائیل، به قوم پیامبری چون حضرت موسی (ع) اطلاق میشود؛ در حالیکه واژهی یهود ناظر بر مفهومی متفاوت است؛ ...
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡ #قبیله_لعنت. ✡
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت بیست و چهارم
◀️ #فرهنگ_معبدی ۲
🔹در «قرآن کریم»، میان واژهی «بنیاسرائیل» و «یهود» تفاوت بسیاری است.
بنیاسرائیل، به قوم پیامبری چون حضرت موسی (ع) اطلاق میشود؛ در حالیکه واژهی یهود ناظر بر مفهومی متفاوت است که از قوم یهود در سدههای اوّلیهی میلادی شکل گرفته بود.
نماد بارز آن، اقوام یهودی ساکن در «عربستان» بودند که به رباخواری اشتغال داشتند.
آنان در «قرآن»، قوم حریص و ناسپاس توصیف شدهاند (۲) و هیچ نسبتی با پیامبران الهی ندارند.
آنان کتاب خدا، تورات را پنهان کرده و گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند.
🔹جلالالدین آشتیانی در کتاب «تحقیقی در دین یهود» دربارهی کهانت بنیاسرائیلی مینویسد:
"مهمترین وظیفهی کاهن در کتاب مقدّس، نظارت و اجرای شعائر قربانی است.
در بخشهای متعدّد، لاویان و کاهنان بنیهارون، مجریان قربانی ذکر شدهاند و حتّی در لوی تأکید میشود که اگر «بنیاسرائیل» قربانی خود را توسط کاهن و در مقابل خیمهی مقدّس ذبح نکند و در جای دیگر قربانی کند، او قاتل محسوب خواهد شد و به گناه خونریزی از جامعه باید بیرون رانده شود.
امّا از سوی دیگر، در بین کوچگران و سامیان بدوی، پدر که مقام روحانی خانواده را داراست، مجری شعائر قربانی بوده است و از روایات کتاب مقدّس نیز برمیآید که در دوران قضاوت، شیوخ موظّف به اجرای این آداب بودهاند.
🔹از بررسی روایات، میتوان حدس زد که تا قبل از ظهور سلطنت، کهانت متشکّل در جامعهی بنیاسرائیل تظاهری نداشته است.
🔹رینگگرن معتقد است در دوران صحرا، دین موسی فاقد روحانی و کاهن بوده و این مقام در «کنعان» اقتباس شده است.
او مینویسد: «گزارش پنتاتویخ درباره هارون و لاویان، شرایط زمان بسیار جدیدتر را منعکس میسازد.
منابع بسیار قدیمتر گواه بر آن است که افراد عادی بدون دخالت کاهن، قربانی تقدیم کردهاند.»
او نتیجه میگیرد: «دستگاه کهانت بهتدریج شکل گرفته و باید توجه کرد که ما در اینجا، آشکارا با شعائر تلفیقی روبهرو هستیم.»
🔹فروید معتقد است:
«شعائر معبدی و قربانی و روحانیت… عبارت بود از شعائر سحر و جادو که موسای مصری با آن مخالف بوده و شدیداً و عمیقاً آن را مردود ساخته است.»
🔹تورات شغل روحانیت را موروثی تعیین کرده است.
در روایت قضات، اولینبار بهطور نامشخص از یک خانوادهی لوی سخن گفته میشود که برای معبدی خدمت میکرده که در دان برپا شده و مجسمهای از یهوه در آن پرستش میشده است.
ولی کهانت موروثی در ساموئل مطرح میشود که الی (۳) (عیلی) پسران خود را به کهانت «شلیوه» (۴) برگزیده و این شغل را در خانواده خویش موروثی میسازد، و آبیاتار کاهن، داوود را به الی و خانواده او نسبت میدهد.
به عبارت دیگر، کهانت از الی آغاز گشته است.
در دوران سلیمان، ابیاتار تبعید شده و کهانت به خانواده زدوک (صدوق) منتقل میگردد و تا حدود هزار سال در این خانواده باقی میماند.
جالب است که در اولین روایت مربوط به کاهنان، فساد و ریا و شرارت آنها مطرح میشود.
فرزندان الى، بهنام روحانی به غارت اموال مردم میپردازند و با دروغ، مکر و حتی زنا و جنایت از معتقدات مردم سوءاستفاده میکنند.
🔹اگر در کتاب مقدس دقت کنیم درمییابیم که کهانت به معنی واقعی از دوران داوود شکل گرفته است و قبل از آن نمیتوان وجود یک کهانت متشکّل را حدس زد…
در دوران سلیمان، با بنای معبد و دربار در کنار هم، تشکیلات روحانیت، بیشتر درباری میشود و معبد اصولاً یکی از مؤسسات دربار سلطنتی میگردد.
با انتصاب زدوک به کهانت «اعظم اورشلیم»، رابطهی کهانت و دین دولتی مستحکمتر میشود؛ زیرا بهنظر میرسد او از تبار همان شاه کاهنان قدیم سالمشهر است که قبل از ورود داوود، «رهبری اورشلیم» را به عهده داشتهاند…
🔹کاهنان اولیه، لباس سادهای به تن میکردند و هنگام قربانی لبادہ کتانی میپوشیدند و آن را اِفُد [افود] مینامیدند. برای ساموئل (شموئیل) کاهن و قاضی مشهور اسرائیلی در آغاز، سالیانه یک روپوش کتانی از جانب مادرش تهیه میشده است تا در آداب قربانی بهکار گیرد. ولی بهتدریج بر تشریفات معبدی و تجملات کاهنان نیز افزوده میشود. لباس آنها زینت میگردد…
🔹…هر قدر بر تعداد کاهنان موروثی افزوده میشد، تشکیلات و رسوم و نظام آنها نیز توسعه مییافت.
کم کم حتی یک اشرافیّت دینی بهوجود آمد که از کاهنان اعظم و رؤسای کاهنان تشکیل میشد.
حتى رؤسای کاهنان اجازه داشتند با دربار وصلت کرده و با شاهزادگان درباری ازدواجی کنند.
از این وصلتها در کتاب مقدس نیز اشاراتی دیده میشود.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#دشمن_شناسی
#پرونده_ویژه_تاریخ_فرهنگی_یهود
✡ #قبیله_لعنت
🕎 #تاریخ_فرهنگی_یهود
✳️ اشاره:
👈 سیر تحوّل و اندیشه و عمل شیطان، به ماجرای «بنیاسرائیل» و پیامبران مبعوث شدهی این خاندان که رسید، مقطع مهمی از حیات بشر در عرصهی زمین آغاز شد که نقش و اثر آن تا آن روز که بشر، سیر و سفر در عرصهی تاریخ را تجربه خواهد کرد، از یادها نخواهد رفت.
👈 «بنیاسرائیل»، نشانشده و حامل مأموریتی بودند که متأسفانه، به دلایل مختلف که در این مقالات (به تفصیل، بهنحوی محقّقانه و بیطرفانه) مورد بررسی قرار خواهد گرفت و بهرغم مجاهدت همهی انبیای عظیمالشأن الهی و مؤمنان مجاهد همراه ایشان، در میانهی راه، از رفتن و به انتها رساندن وظیفه و مأموریت محوّله بازماندند.
👈 این پرونده، گفتوگوی خود را از وقایع رفته بر حضرت شیخالانبیاء ابراهیم خلیلالرحمان (ع) و سیر و سفرش را از «اور» تا «الخلیل»، آنجا که رخ در نقاب خاک کشید، آغاز میکند و گام به گام، تا به عصر پیامبری حضرت موسی (ع) و مأموریتی که سایر انبیای این قوم بر دوش کشیدند، به پیش میآید.
👈 در این پرونده #تاریخ_فرهنگی_یهود تا ایجاد انحراف #قبیله_لعنت در مسیحیت را در طی ۸ مقاله و در ۳۴ قسمت "تبیین" کرده است؛
🔸مقاله اول؛
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2955
🔸مقاله دوم؛
️#بنیاسرائیل_و_نجاتبخشی_موسی (ع)
قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3234
🔸مقاله سوم؛
#گوساله_سامری
قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3448
🔸مقاله چهارم؛
#انحراف
قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3576
🔸مقاله پنجم؛
#بتپرستی_بنیاسرائیل
قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3738
🔸مقاله ششم
#فرهنگ_معبدی
قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3829
🔸مقاله هفتم
#یهود_و_جادوگری
قسمت اول، https://eitaa.com/salonemotalee/4070
🔸مقاله هشتم
#نفوذ_یهود_در_مسیحیت
قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/4130
والحمدلله
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
#قبیله_لعنت
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
✳️ قسمت چهاردهم
#انحراف ۱
رحلت حضرت موسی و شروع انحراف
◀️ چهل سال سرگردانی در وادی تیه
🔹اگرچه حضرت موسی (ع) با مجاهدت بسیار، بنیاسرائیل را به دروازههای «کنعان»، سرزمینی که خداوند وعدهاش را داده بود، رسانید؛ اما آنان از مجاهدت سرباز زدند و از اینرو، فتح این سرزمین برای مدتی طولانی به تعویق افتاد.
باید ۴۰سال میگذشت تا بنیاسرائیل بتوانند به سرزمین موعودشان وارد شوند. این سالها، سالهای آوارگی در «صحرای سینا» بود.
🔹موسی (ع) پس از مشاهده آنهمه لجاجت و نافرمانی، بنیاسرائیل را نفرین کرد و فرمود:
«قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلّا نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ (۱)
گفت ای پروردگار من! من تنها مالک نفس خویش و برادرم هستم، میان من و این مردم نافرمان، جدایی بینداز.»
🔹دعا و نفرین حضرت موسی (ع) به اجابت رسید و خداوند بنی اسرائیل را گرفتار عذابی از نوع دیگر کرد:
«قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ (۲)
خدا گفت: ورود به آن سرزمین [مقدس] به مدت چهل سال بر ایشان حرام شد و در آن بیابان، سرگردان خواهند ماند. پس برای این نافرمانی اندوهگین مباش.»
🔹۴۰سال مأموریت به عقب افتاد و در این مدت، بنیاسرائیل دچار حیرانی و سرگردانی شدند که نمیتوانستند راه خروج را بیابند.
موسی (ع) در میان آنها بود؛ اما نمیتوانستند از راهنمایی او سودمند شوند.
بنیاسرائیل ۴۰سال در این منطقه، دچار بیماری و مرگ شدند.
نسلی عوض شد و در همین مدت، موسی از دنیا رفت. (۳)
🔹بنیاسرائیل با همهی پیشرفتهای آموزشی و تجربی و ثبت خاطره و تاریخ، هنوز قبر پیامبرشان را نیافتهاند.
چون ایشان در زمانی از دنیا رفت که اینان سرگردان بودند. (۴)
◀️ جانشینی حضرت موسی (ع)
🔹بنا بر روایت «تورات»، بنیاسرائیل در پی خروج از «مصر» (۱۴۴۶ق.م) و با عبور از «دریای سرخ»، مناطقی چون «کوه طور» (سينا)، بخشهای گوناگون «صحرای سینا»، همانند بیابانهای «سین»، «فاران» و توقفگاههای متعدد آن را پشت سر گذاشتند.
آنها در ادامهی مسیر خود به سوی سرزمین مقدس، به بیابانی بهنام «قادش برنیع» میرسند که نزدیکترین بخش صحرای سینا به مرزهای جنوبی «کنعان» و پس از «کوه سینا»، مشهورترین مکان در تاریخ سرگردانی آنان است.
بیشترین سالهای سرگردانی ۴۰ساله بنیاسرائیل در این منطقه سپری شده است. (۵)
🔹اینجاست که حضرت موسی (ع) دوازده نفر از سران قبایل نقبای بنیاسرائیل را برای بررسی شرایط جغرافیایی، اقتصادی، امکانات و وضعیت دفاعی سرزمین کنعان، به سمت مرزهای جنوبی آن روانه میکند (۱۴۴۳ق.م).
آنان پس از چهل روز تجسّس و تفحّص بازگشته، از حاصلخیزی و جنگجویان غولپیکر و نیرومند آن سرزمین و حصارهای دفاعی بلند و مستحکم شهرها خبر میدهند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3576
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
📖 تاریخ فرهنگی "قبیله لعنت"
#بنیاسرائیل_و_پیامبری
📖 نقشهی حرکت حضرت ابراهیم علیهالسلام
🖋 «تورات»، ابراهیم (ع) را اوّلین و مهمترین شخصیّت «قوم اسرائیل» معرفی میکند و او اوّلین پیامبر یهود است که خدای اسرائیلیان با او ارتباط مستقیم برقرار میکند و با او عقد و میثاق میبندد.
بهعبارت دیگر، موجودیّت قوم اسرائیل از زمان ابراهیم (ع) و بهوسیلهی وعدهای که «یهوه» برای ایجاد قومی بزرگ به او میدهد، اعلام میگردد.
در زمان ابراهیم، اسرائیلیان، هنوز هویّت نیافتهاند و نام اسرائیل مطرح نشده است و فقط وعدهی تشکیل آنها از جانب یهوه داده میشود.
🔹 منشأ ابراهیم، شهر «اور» است و او به اتفاق پدرش «نزاخ» و برادرش «حرّان» و زنش «سارائی» و برادرزادهاش «لوط»، از اور به «حرّان» مهاجرت مینماید. (۱)
🔹 در «قرآن» عبارت «بنیاسرائیل» بهمعنای فرزندان و «قوم اسرائیل»، چهلویک مرتبه و در آیات مختلف آمده است.
در آثار اسلامی، برای «بنیاسرائیل» معانی مختلفی ذکر شده است: «کسی که همراه خدا میجنگد»، «برگزیدهی خدا»، «بندهی خدا»، «کسی که بر خدا ظفر یافت»، «سرباز خدا»، و…
🔹 واژهی «اسرائیل» برای اولینبار در «عهد عتیق» آمده است که پس از پیروزی یعقوب بر فرشتهی خدا و در نبردی رمزآمیز، به وی چنین خطاب شده است:
«از این پس، نام تو یعقوب خوانده نشود؛ بلکه اسرائیل؛ زیرا که با خدا و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی.» (۲)
🔹 تورات، تشکیل اقوام اسرائیلی را خیلی ساده و عامیانه توجیه میکند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/3008
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee