🇮🇷 #مزد_خون 🇮🇷
#بر_اساس_واقعیت
📖 قسمت دهم
خوب یادمه سال دوم طلبگیم بود که...
سید هادی و بچه هامون اکثرا رفته بودن تبلیغ و من چند روزی بود توی حجره تنها بودم و بخاطر همین تنهایی خیلی حس و حال خوردن غذا رو نداشتم از اون طرف هم حسابی مشغول درس خوندن بودم و همین باعث شد که خیلی شدید مریض بشم...
اینقدر حالم بد بود که فقط خدا میدونه مثل یه جنازه افتاده بودم وسط حجره...
که شیخ منصور به دادم رسید یک هفته ی تمام مواظبم بود و لحظه ای تنهام نگذاشت هر چقدر میشد از محبت و ابراز لطف می تونست انجام داد...
قبلا هم دقت کرده بودم بچه های شیخ منصور معمولا وقتی کسی مریض میشد یا مشکلی داشت خصوصا وقتایی سید هادی نبود مدام بهشون رسیدگی میکردن، این حالت برای بچه های شهرستانی بیشتر بود.
من از همون روز اول که وارد حوزه شدم کاری به شیخ منصور و بچه هاشون نداشتم ، اما با این کارش خیلی ازش خوشم اومد و نسبت بهش حس خوبی پیدا کردم...
ولی هنوز نمیدونستم چرا اون روز سید هادی و شیخ مهدی یه جور خاصی باهاش برخورد کردن!!!
بعد از این ماجرا حشر و نشر ما با شیخ منصور بیشتر شد و طی این مدت سید هادی که همیشه به توصیه مهدی حواسش به من بود، متوجه این قضیه شد...
من چون به نظرم شیخ منصور هم یه طلبه ای بود مثل ما! با این رفت و آمد نه تنها مشکلی نداشتم که خیلی خوشحال هم بودم چون شیخ منصور خیلی بهم بهاء میداد و تحویلم میگرفت و با الفاظ خاص صدام میکرد و این حس خیلی خوبی داشت...
واقعا انتظار نداشتم و دلیلی نمی دیدم که سید هادی بخاطر این رفت و آمد واکنشی نشون بده! اما خلاف انتظار من سید هادی یه بار کشیدم کنار و گفت: مرتضی جان شنیدی میگن بعضیا با پنبه سر میبرند، خیلی حواست به افرادی که دور و برشون می پلکی باشه !
واقعا متوجه صحبتش نشدم با حالت یادآوری یه نکته ی اخلاقی و مثلا خیلی متواضعانه گفتم: آقا سید هادی خود شیخ مهدی مدام به من تاکید میکرد که زود راجع به دیگران قضاوت نکنیم! من هم طی این چند بار رفت و آمد چیز خاصی یا نکته ی بدی از این بندگان خدا ندیدم! چرا شما اینجوری میگین از شما توقع نداشتم حقیقتا آقا سید!!!
سید هادی با لبخند خاصی که بیشتر این حالت رو می رسوند چقدر ساده ای پسر! گفت: ذبح تفکر! مثل ذبح سر انسان نیست! که درد و سر و صداش بلند شه! کم کم و با روش های خاص انجام میشه!
شما آقا مرتضی هنوز سال پایینی هستی و نسبت به خیلی مسائل نا آگاهی! اما از من که سالهای زیادی توی حوزه آدم های متفاوتی دیدم این رو داشته باش، هر محبتی نشانه ی دوستی نیست! گاهی تعارف آب یعنی شاید می خوان تو را به مسلخ ببرن!
متعجب نگاهش کردم و با کنایه گفتم: یعنی حاج آقا منظورتون اینه نسبت به اطرافیانم بدبین باشم!!!
عمامه اش رو کمی جابه جا کرد و دستی به محاسنش کشید و گفت: اخوی بدبینی یکی از عیوب بزرگه که خدانکنه دچارش بشیم!
بعد نفسش رو که توی سینه اش حبس کرده بود رها کرد و ادامه داد: منظورم این بود چشم هات رو باز کن و دقیق ببین کی و برای چی بهت محبت می کنه!
آقا مرتضی به قول فاضل نظری:
ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند!!!
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند!!!
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند!!!
به این میگن بصیرت و هوشیاری که یکی از ویژگی های مومنه!
دیگه واقعا داشتم شاخ در میاوردم!
گفتم: سید هادی جان! این حرفها چیه برادرم!
این بندگان خدا که چیزی از من نخواستند! حرفی نزدند! من جز خوبی چیزی ازشون ندیدم! اینها هم مثل ما طلبه ان حاجی!
آخه ما به هم لباسمون اینجوری بگیم تکلیف بقیه چیه!
اصلا گیرم هدفی هم داشته باشن!
به نظر من آدم یه جایی خودش رو خرج می کنه که به درد بخوره! منِ طلبه ی سطح یک به چه درد اینها می خورم که بخوان هدفمند بهم محبت کنن!!!!
نگاهی بهم کرد و گفت: آفرین خوشم اومد!!!
خوب گفتی آدم خودش رو یه جایی خرج باید بکنه که به درد بخوره!
گفتم:خوب حاجی حالا من طلبه ی سطح یک، که وضع مالیم هم آنچنان نیست واقعا دلیلی داره ارتباط با من طمع کسی رو بر انگیزه؟!
من چه به درد اینها میخورم!
نیمچه لبخندی زد و گفت: قیافت!
عین جن زده ها نگاهش کردم و گفتم: چی!!! قیافم!
نه حاجی بی خیال و در حالی که لبم رو می گزیدم گفتم: استغفرالله سید این چه حرفیه!
اینجا حوزه علمیه است حاجی چی، چی داری میگی!
عه عه!
زد به شونم و با حالت خاصی که سرش رو تکون میداد گفت: ای ذهن منحرف!
مرتضی از تو توقع نداشتم!
خوبه شیخ مهدی با تاکید بهت گفته زود قضاوت نکن!!!
متقابلا زدم به شونش گفتم: خوب منم همینطور!
پس منظورت چیه آقاسید؟!
گفت: ببین شیخ این قصه سر دراز دارد...
ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#روانشناسی_و_مشاوره
🔹#انتقادپذیری (۱۱)🔹
#امام_سجاد_علیهالسلام:
♦️وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِي
💠چگونه انتقادپذیر باشیم!!
۹ مرحلهای را که بهتر است برای مواجه با انتقادی که از شما میشود، طی کنید؛
1⃣ فقط گوش کنید.(گذشت)
2⃣ حالت تدافعی خود را بشناسید(گذشت)
3⃣ نفس عمیق بکشید(گذشت)
4⃣ در مورد چیزهای مبهم سوال بپرسید:
5⃣ زمان برای انتقاد مناسب باشد؛(گذشت)
6⃣ بر روی توهین خط بکشید:
♦️ممکن است بعد از شنیدن انتقاد از کوره در بروید و شروع به توهین کنید.
🔅این الگوی رفتاری بدترین حالت ممکن است که نشان میدهد نه فرد انتقاد پذیری هستید و نه به آداب رفتار محترمانه آشنایی دارید!
🔅اگر فرد مقابل با آرامش و مهربانی با شما سخن میگوید، پس چه دلیل دارد که عصبانی شوید یا به او توهین کنید؟
🔅توهین کردن، شخصیت شما را زیر سوال میبرد.
اگر حرفی که شنیدید شما را عصبانی کرده است، یک بار دیگر تیتر «آن انتقادی که عصبانیتان میکند را جدی بگیرید» را در همین مقاله مطالعه کنید.
‼️نکته مهم:
♦️آن انتقادی که عصبانیتان میکند را جدی بگیرید!
🔅آن حرفی که بیشتر از همه شما را بهم میریزد، همان کلیدی است که قفلهای روانتان را باز میکند.
🔅مسائلی که شما را عصبانی میکنند، رفتارها و اشخاصی که از آنها متنفرید، ویژگیهای همان افرادی که بیشتر از همه سعی میکنید شبیهشان نباشید، همه اینها مسائلی هستند که شما در نیمه دیگری از وجود خودتان پنهان کردهاید و تمایلی ندارید به آنها نگاهی بندازید!
🔺رویارویی دشوار، اما بسیار سازنده است.
🔅پیشنهاد میکنیم این جنبه پنهان از روانتان که پاسخ بسیاری از سوالاتتان را در خود دارد را بررسی کنید و در مرحله بعد برای کسب مهارت واکنش بیرونی مناسب به انتقاد، یعنی انتقادپذیری بروید.
ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
16.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کودکانه
📺 #کارتون زیبای #مهارتهای_زندگی
قسمت بیست و دوم
🎞این قسمت : هدیهی همسایه
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
حال خوب، نماز خوب 21.mp3.mp3
15.63M
حال خوب، نماز خوب ۲۱
#شرح_آداب_الصلاه #امام_خمینی
#نماز
درخدمت #استاد_احمد_غلامعلی
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
202030_1763834350.pdf
932.9K
پیدیاف کتاب آداب الصلاه امام خمینی رحمهالله
#لطیفه_نکته ۲۱۲
سلام بر سرورانی که فرزندانشان ذیل چتر محبتشان رشد می کنند.
من هیچوقت چیزهایی که درباره تبعیض بین بچه ها میگن رو نتونستم درک کنم😐
تو خانواده ما هیچوقت تبعیض نبود
همه ما بچه ها برای پدرمون به یک اندازه بی اهمیت بودیم 😂😂😂
امام صادق علیه السلام
اِنَّ اللّهَ لَيَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ
*بدون ترديد، خداوند بنده خود را به خاطر شدّت محبّت به فرزندش، مورد رحمت قرار می دهد.*
كافى ، جلد ۶، ص۵۰
*یکی از وظایف مهم والدین محبت و دادن شخصیت به فرزندان است. فرزندانی که ذیل محبت والدین بار می آیند اعتماد به نفس بالایی دارند و در سنین بزرگسالی شخصیت آنان مورد توجه دیگران نیز قرار می گیرد. بچه ای که در منزل، محبت نبیند بی درنگ جذب محبتهای دروغین دیگران بیرون از منزل خواهد شد مخصوصا با وجود فضای مجازی و این مقدمه ای می شود برای بزه کاری و خلافکاری در دوران نوجوانی و جوانی. پس باید فرزندان خویش را در منزل از محبت اشباع کنیم مخصوصا دختر خانمهای عزیز را که جنسشان لطیف و به محبت سزاوارتر است.*
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews759797104121515548121365.pdf
10.83M
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز شنبه
۳۰ مهر ۱۴۰۱
۲۵ ربیعالاول ۱۴۴۴
۲۲ اکتبر ۲۰۲۲
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee