eitaa logo
نجم الدین
10.5هزار دنبال‌کننده
693 عکس
27 ویدیو
7 فایل
🌟نجم الدین نشر بیانات استاد #صمدی_آملی 🚩کانال رسمی #نمیباشد ✔️استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع کانال❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸چرا خداوند به پیغمبر در گفت: 🔹 " بلّغ ما اُنزل الیک" «آن چه به تو نازل شده است به مردم بیان کن و برسان»؟ 🔸چون آن چه به عنوان باید از طریق پیامبر گفته می شد، پیش از آن گفته شده بود؛ اما چون به بیان نیامده بود، درقلمرو دین قرار نگرفته بود. 🔹دین آن هایی را می گویند که بیان شده باشد و گرنه، پیامبر حقایق فراوانی را در معراج گرفته است اما همه ی آن حقایق را بیان نکرد. 🔸حتی حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: جدّ ما، با احدی در کنه آن چه با خود یافته بود سخن نگفت. 🔹 پس معلوم است یافته های حضرت خاتم که هنوز به بیان نیامده است، با احدی مطرح نشده است. 🔹خلافت و علی(علیه السلام) در پیامبر بیان شده بود، روز تنها اظهار آن بود. 🔸پیامبر «من کنت مولاه» را از قبل گرفته بود ونه در روز غدیر. 🔹 در واقع، آن را در معراج هایش گرفته بود. در واقع تا قبل از غدیر، فقط آن ها را به بیان نیاورده بود، نه این که از آن مطلع نباشد. لذا ما تبلیغ را از مقام اظهار می گیریم نه مقام ایجاد. 🔸 پس، از آیه ی "یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّک"َ ما این گونه استظهار می کنیم که مقام است، نه این که خداوند به پیامبر بگوید روز غدیر علی را از طرف ما جعل کن؛ 🔹چرا که این جعل را پیامبر از قبل از خداوند گرفته بود. 🔸 این غدیر تنها مقام تبلیغ است. یعنی آن چه را قبلا گرفته ای و تا کنون مخفی داشته ای رابیان کن. 🔹خلافت علی (ع) و فرزندانش به همان جعلی است که رسالت پیامبر است، لذا غدیر را مقام ظهور می گیریم. 🔸یعنی به همان جعل رسول الله به مقام نبوت و رسالت، امیرالمومنین هم به مقام خلافت مجعول است. 🎤سخنرانی استاد صمدی آملی @samad10001
🔸 حالا از اینجا را شروع می فرمایند که مبادا دنبال این باشی که واقعا چهارتا را بگیری و بکشی ؛ خیر؛ آن چهارتا مرغ در درون حضرتعالی هستند. ترا هر چهارمرغ اندر نهاد است که روحت از عروجش اوفتادست 🔸 این چهار در درونِ خودت هست، این کشتن هنر است نه اینکه تفنگ بدست بگیری و یک را بیندازی؛ خیر. 🔸به شکارِ حیوانِ بیشه رفتن هنر نیست. یک سنگ برداری و در روز در و ، به آن ستونِ سنگی یا خاکی یا سیمانی بزنی هنر نیست؛ درونِ خودت را بزن. تا از صفات حیوانی به در آئی. آن آجر را سنگ زدن که مشکلی ندارد، هر کسی چند روزی برود این کار را می کند، الان هم که ماشاءالله اینقدر برویم و برویم فراوان شده است، خوب حالا برویم و برگردیم، نتیجه چیست؟ فَتَحَصَّلَ مِمّا عَمِلتَ؟ از آنچه که کردیم چه شده است؟ ترا هر چهار مرغ اندر نهاد است که روحت از عروجش اوفتادست 🔸 این چهار تا نمی گذارند تو بالا بروی، اگر این چهار تا گذاشتند و از دستشان در رفتی به بالای می رسی. 🔸 چرا به جناب ابراهیم خلیل گفتند این چهار مرغ را بکش و ببر بالای ده تا قُلّۀ کوه بگذار؟ آخر قلۀ کوه یعنی چه؟ یعنی و _وجودیِ_مافوق، آنها قلل و کوه های وجودیِ عالم اند. 🔸 اگر می خواهی از این در بروی و بیابی و از عادت درآئی و به آن قله های عوالم وجودیِ مافوق برسی که ات باشد و اِنّا اِلَیهِ راجِعون و تو باشد، راهش کشتن این چهار مرغ درون است. 🔸 وقتی کشتی حالا بالا می روی! این چهار مرغ را ببر بالای ده تا قله بگذار، وقتی به می رسی می بینی چه عجب، تمامِ آنها را که کشتی حالا زنده شان کن،حالا می فهمی زندگی یعنی چه؟ حالا به حیوانات طور دیگری نگاه می کنی. حالا وقتی می گوید من کیستم، طور دیگری خودش را می بیند. 🔸 الان وقتی به من و شما بگوید من کیستم، می گوئیم خوب همین هستم که می بینی؛ می خورم، راه می روم، حرف می زنم و ... ، من من هستم دیگر، من کیستم ندارد! 🔸 بعد وقتی از این در رفت و بالا رفت و حقایقِ وجودی اش مکشوف شد می گوید عجب! پس تا حالا می گفتی من من هستم، همان مقدار نبود، من من ها بودم. که بالای ده تا قله بگذار؛ 🔸 این ده تا قله چیست؛ که جناب بیاید این پنج و آن پنج ، همگی را عقلانی کند، بعد می بینی عجب، این پنج حس ظاهریِ تور شکار و آن پنج حس باطنی تور شکار که در نشئۀ ظاهری و عالَم خواب، تو را با عالَم، خویت داده بود و با عالَم عادت کردی که صبح تا غروب ببینی و بشنوی و بچشی و ببویی و لمسش کنی، شب هم در خواب همینطور، که اَشکال و صُور و حیوانات و مار و عقرب و ... را ببینی! نخیر، 🔸 انسان باید از اینها در بیاید تا به قله های عروجی انسان برسد، بعد می بیند خروج از عادت عجیب لذتی داشت؛ منتها تا از این عادت در آئیم سخت است. 🔸 از مادر که متولد شدیم چقدر بر مادر عزیز و نازنین سخت گذشت تا متولد شویم، چقدر جان به لب آورده است؟! خیلی زجر کشیده است! حالا من و شما هم بخواهیم از که با آن خو کرده ایم زاییده شویم حالا می بینیم زائیدن مادر چقدر درد داشت. حتی اگر بگوئیم این هزار برابر آن اولی درد دارد و زجر دارد کم گفته ایم! هزار برابر چرا؟ 🔥 الهی جان به لب آمد تا جام به لب آمد 📔شرح دروس معرفت نفس 🌹پست7⃣4⃣ 🌿استاد صمدی آملی ◀️نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
🔺👈 آقایانِ اهلِ می فرمایند برای اینکه قوّۀ عادت کند که را به بهترین اشکال و صور تمثّل بدهد، بهترین شکلی که در نشئۀ طبیعت است، شکل و صورت و قامت انسان و هیکل انسانی است، که از این مطلب در روایات تعبیر به و می شود. 🔺👈 بافتِ حیوانات بهترین بافت نیست، در موطنِ خودش بهترین بافت است، اما نسبت به هیکلِ انسان بهترین بافت نیست، آسمان برای خودش بهترین موجود است، اما نسبت به هیکلِ من و شما (نسبت به بافتِ من و شما) بهترین نیست! 🔺👈 و لذا جنابِ پیغمبرِ اکرم تا نبوّتشان تجلّی کرد، آمدند بینِ افراد را برقرار کردند که دوتا دوتا با همدیگر مأنوس باشند؛ وقتی این شخص با آن شخص مأنوس شد؛ این آقا تمامِ حقایق را به شکلِ آن آقا و آن آقا تمام حقایق را به شکل این آقا می بیند! 🔺👈 و خودشان (جنابِ رسول الله) نیز با حضرتِ امیرالمؤمنین علیه السلام عقدِ اخوّت بستند و چون با ایشان عقد اخوّت بستند و این هیکل و این قامت و این بافت را برای برادری خود انتخاب فرمودند و لذا تمام اسرارِ را فرمودند من به شکل علی دیدم. این است که باید اشکال را عبور کرد تا ببینیم متن واقعش چیست! 🔺👈 حضرت در معراج تمام حقایق و تمام مسائل را دیدند، همۀ بهشتیان، همۀ جهنمیان، همۀ انبیاء، همۀ آسمان ها و ... را مشاهده کرد. تا آن جائی که پای شکل در کار است، همۀ اینها صورِ مثالیه و برزخیۀ تمام اسرار نظام هستی است که در جانِ آقا پیاده شده، اما همه را به شکل علی دیدند. 🔺👈 حالا می فرمائید جهنم و جهنمی را چرا به شکل علی دید؟ مگر علی جهنم است؟ خیر! جهنم مظهرِ جلالِ علی و بهشت مظهرِ جمالِ علی است! و لذا هم جهنم و هم بهشت را به شکل علی می بیند، منتها یکی را در قالبِ جلال و دیگری را در قالبِ جمال. 🔺👈 و یکی از اسراری که و انسان ها را در مسیرِ رسیدن به سوق می دهند این است که شخص به شخصی واحد توحّد پیدا کند، که این اصلا، یک برنامه است! 📔شرح دروس معرفت نفس 🌹پست5⃣6⃣ 🌿استاد صمدی آملی ⏮نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0