⭕️ #صفات_خداوند
🔶قرآن کریم میفرماید #خداوند به #همه_صفات_کمال متصف است: «له الاسماء الحسنی.(حشر، ۲۴) نیکوترین نامها و بالاترین اوصاف از آن اوست.»؛ «و له المثل الاعلی فی السموات و الارض(روم، ۲۷). صفات والا در سراسر هستی خاص اوست.»
🔷از این رو خداوند حی است، قادر است، علیم است، مرید است، رحیم است، هادی است، خالق است، حکیم است، غفور است، عادل است و بالاخره هیچ صفت کمالی نیست که در او نباشد.
🔷از طرف دیگر جسم نیست، مرکب نیست، میرنده نیست، عاجز نیست، مجبور نیست، ظالم نیست.
💠دسته اول که #صفات_کمالی است و خداوند به آنها متصف است #صفات_ثبوتیه نامیده میشود و دسته دوم که از نقص و کاستی ناشی میشود و خداوند از اتصاف به آنها منزه است #صفات_سلبیه نامیده میشود.
💢ما خدا را، هم #ثنا میگوییم و هم #تسبیح میکنیم. آنگاه که او را ثنا میگوییم، اسماء حسنی و صفات کمالیه او را یاد میکنیم، و آنگاه که او را تسبیح میگوییم، او را از آنچه لایق او نیست منزه و مبرا میشماریم و در هر دو صورت، #معرفت_او را برای خودمان تثبیت میکنیم و به این وسیله خود را بالا می بریم.
📕مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲، مرتضی مطهری
💠مشکلاتی که انسان را #از_نظر_معنوی مستحکم میکند
🔷 #امام_علی(ع) میفرمایند: «خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه میکند و اقسام کوششها و مجاهدتها را پیش پای آنها میگذارد، #تکالیفی_گوناگون #برخلاف_طبع_آسایشطلب آنها، بر آنها مقرر میدارد تا غرور و #تکبر از دلشان بیرون رود، #نفوس_شان_به_عبودیت_خدا رام گردد و این وسیله ای است برای اینکه درهای فضل و رحمت پروردگار به روی آنها گشوده شود».[۲]
🔷این اصل هم برای افراد است و هم برای ملتها. لذا ایشان در جای دیگر میفرماید: «خدا هرگز استخوان شکسته ملتی را بازسازی نفرمود، مگر پس از آزمایشها و تحمل مشکلات».[۳] خداوند #برای_امتحان و #رشد_دادن، انواع مشکل ها را سر راه انسان قرار میدهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید.
🔷 #امام_علی (ع) میفرمایند: «روزی انسانها را اندازه گیری و مقدر فرمود. گاهی کم و زمانی زیاد و به تنگی و وسعت به گونه ای عادلانه تقسیم کرد، تا هرکس را که بخواهد با تنگی روزی یا وسعت آن بیازماید، و با شکر و صبر، غنی و فقیر را #مورد_آزمایش قرار دهد. پس روزی گسترده را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرار داد و مقدّم یا مؤخر داشت.»[۴]
🔷ممکن است اینجا سؤال پیش بیاید که خدا چرا بندگان خودش را امتحان می کند؟ مگر نه این است که او آگاه بر همه پوشیدگی ها است؟ متفکر شهید استاد مطهری می فرماید: «امتحان اگر فقط به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد، البته درباره خداوند صحیح نیست. #امتحان معنی دیگر هم دارد و آن #از_قوّه_به_فعل_آوردن و تکمیل است. #خداوند که #به_وسیله_بلایا و شداید امتحان میکند، به معنی این است که به وسیله اینها #هرکسی را به #کمالی که لایق آن است میرساند.
👇👇👇👇👇
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش دوم)
💠 #نقش_مردم در نظام #مردم_سالاری_دینی (شکل گیری و استمرار)
🔷امیرالمومنین امام علی(ع) میفرماید: «پیامبر(ص) به من فرمود: ای پسر ابوطالب! ولایت امت من برعهده تو است. پس اگر به سلامت قدرت را به تو سپردند و در مورد زمامداری تو، با خشنودی اتفاق کردند، سرپرستی امورشان را برعهده گیر؛ ولی اگر در مورد تو رأی دیگری ابراز داشتند، آنان را به حال خود رها کن». [کشف المحجة، ص ۱۸۰] این روایت نشان میدهد: ۱) #امام_علی(ع) از سوی #پیامبر_اکرم(ص) به ولایت منصوب شده است؛ بنابراین #اصل_ولایت وابسته به رأی مردم نیست. ۲) اعمال ولایت آن حضرت، به مقبولیت و پذیرش مردمی مشروط است.
🔷بنابراین وقتی کسی از سوی #خداوند، به ولایت منصوب میشود، #ولایتش - بدون توجه به استقبال یا عدم استقبال مردم - #همواره_پابرجا است و جامعه، وظیفه دارد از او پیروی کند؛ اما تشکیل عملی حکومت از سوی «ولی امر» به آرای عمومی و وجود شرایط و بستر مناسب اجتماعی، مشروط است. به عبارت دیگر، همانطور که جامعه به پیروی از ولی امر موظف است، #ولیّ_منصوب نیز وظیفه دارد، مسؤولیت سنگین اداره و رهبری جامعه را انجام دهد. شرط اعمال این رسالت، وجود موقعیت و بستر مناسب اجتماعی است که «پذیرش و مقبولیت مردمی» مهم ترین رکن آن به شمار می آید.
🔷امام خمینی(ره) درباره #ولایت_فقیه میفرماید: «اگر برای فقها امکان اجتماع و تشکیل حکومت نباشد، هر چند نسبت به عدم تأسیس حکومت اسلامی معذورند، ولی #منصب_ولایت آنان ساقط نمی شود؛ با اینکه حکومت ندارند، بر امور مسلمین و بلکه بر نفوس مسلمین #ولایت دارند». [امام خمینی، البیع، ج۲، ص۴۶۶] بر این اساس، رأى، رضایت، کمک و همدلى مردم، باعث به وجود آمدن و تحقق عینى #حکومت_اسلامى مى شود. امیرالمومنین (ع) میفرماید: «اگر حضور بیعت کنندگان نبود، و با وجود یاوران، حجّت بر من تمام نمى شد... رشته کار [حکومت] را از دست مى گذاشتم». [نهج البلاغه، خطبه۳].
🔷همچنین مى فرماید: «لا رأى لمن لا یطاع؛ کسى که فرمانش پیروى نمى شود، رأیى ندارد». [همان، خطبه۲۷] این سخنان همگى بیانگر #نقش_مردم در پیدایش، تثبیت و کارآمدى حکومت الهى، خواه حکومت رسول الله(ص) و امامان معصوم(ع) و خواه حکومت فقیه در زمان غیبت است. حکومت اسلامى بر اراده تشریعى الهى استوار است و رأى خدا در همه جا مطاع بوده و اعتبار #رأى_مردم تا وقتى است که با دین تنافى نداشته باشد. بنابراین «مقبولیت مردمى» با «مشروعیت الهى» نه تلازمى دارد و نه تنافى.
🔷در مقابل، در نظام های غیر الهی، مشروعیت نظام سیاسی برخواسته از خواست و اراده مردم است و لازمه آن این است که اگر مردم حکومتی را نخواستند آن حکومت نامشروع باشد، هر چند در پی مصالح مردم باشد و اگر مردم خواستار حکومتی بودند آن حکومت مشروع می گردد، هر چند خلاف مصالح مردم حرکت کند و ارزش های اخلاقی را رعایت نکند. [محمد تقی مصباح یزدی، حقوق و سیاست در قرآن، ج۱، ص ۱۰۳-۱۰۴]
منبع: وبسایت پرسمان
#حکومت_اسلامی
💥☄💥☄💥☄💥☄💥
☄
⭕️عدم ایمان، مانع #بصیرت
🔶چه رابطه اى بین #ایمان و #بصیرت وجود دارد؟
🔷مسأله مهم در زندگى انسان، این است که: #واقعیات را آنچنان که هست #درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیشداورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید #واقعیات - آنچنان که هست - نگردد، و مهمترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهمترین تقاضاهایی که معصومین علیهم السلام از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ»؛ «خداوندا، #واقعیتها و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده»، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و حق آن را ادا کنم. و این حالت بدون #ایمان میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و #تمایلات_نفسانى، #بزرگترین_حجاب و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو #تقوا و #کنترل_هواى_نفس، امکان پذیر نیست.
🔷لذا در آیه ۴ سوره «نمل» میخوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون»؛ «کسانى که به #آخرت #ایمان ندارند، اعمال زشتشان را براى آنها زینت مى دهیم، و سرگردان مى شوند». #آلودگى در نظر آنها پاکى، #زشتیها نزد آنها زیبا، #پستیها افتخار، و بدبختى ها و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در طریق غلط گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. واضح است وقتى #انسان #کار_زشت و نادرستى را انجام داد، تدریجاً #قبح و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن #عادت مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند افراد جنایتکار و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند.
🔷 #این_دگرگونى_ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک انسان دست مى دهد. جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این «تزیین» به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به #خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است که او #مسبب_الاسباب در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود، آرى این خاصیت را خداوند در #تکرار_عمل قرار داده که انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد، و #حس_تشخیص او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد (دقت کنید). و اگر به #شیطان یا #هواى_نفس نسبت داده شود، به خاطر این است که عامل نزدیک و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت فعل مجهول آمده، اشاره به این است که طبیعتِ عمل، چنین اقتضا مى کند که بر اثر #تکرار، ایجاد #حالت، #ملکه، #عشق و #علاقه مى کند.
🔷با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از #دنیاپرستان زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز #ننگ و #آلودگى و رسوايى نیست. لجام گسیختگى و #بىبند_و_بارى را نشانه «آزادى». #برهنگى و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن». مسابقه در #تجمل_پرستى را نشانه «شخصیت». غرق شدن در انواع #فساد را، مظهر «حرّیت». آدم کشى و #جنایت و ویرانگرى را دلیل بر «قدرت». خرابکارى و #غصب سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!). به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها». زیر پا گذاردن #حقوق_محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!. اسارت در چنگال اعتیادها، هوس ها، ننگ ها و رسوائى ها را، «شکلى از آزادى». تقلب و تزویر و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!. رعایت اصول عدل و داد و احترام به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت». #دروغ و #پیمان_شکنى، دورویى و #تزویر را نشان «سیاست».
🔷خلاصه #اعمال_سوء و ننگینشان آنچنان در نظرشان #زینت داده شده است، که نه تنها از آن احساس شرم نمى کنند، که به آن #افتخار و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟!
پی نوشت:
[۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸
📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳
منبع: وبسایت راسخون
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه، #اندرز هاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه #چهار_دستور به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه #فضيلت هاست مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به #تقوای_الهى و التزام به #فرماناو و آباد كردن #قلب و روحت با ذكرش و چنگ زدن به #ريسمان_الهى توصيه مى كنم).
🔹سفارش به #تقوا همان سفارشى است كه همه #انبياء و #اوصياء سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان #تقوايى كه زاد و #توشه راه #آخرت و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و #كليددرِبهشت است. #تقوا به معناى #خداترسی_درونى و پرهيز از هرگونه #گناه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه #سد_محكمى در ميان انسان و #گناهان ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است.
🔹در دومين دستور به التزام به #اوامر_الهى اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در #قرآن_مجيد به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار #تقواست. تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت #ذكر_الله است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [۱] هم آبادى #دل ها و هم #آرامش آن در سايه #ذكرخداست؛ نه تنها #ذكر_لفظى ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه #ذكر_عملى آن گونه كه در روايات وارد شده،
🔹كه #امام_باقر (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير #ذكر چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ)[۲]». [۳]
🔹ترجمه روایت: (#ذكر_خدا آن است كه چون تصميمى بر #معصيت مى گيرد، #خداوند عزّ و جلّ را ياد كند و #ياد_خدا ميان او و آن #معصيت حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: #پرهيزكاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى #شيطان شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان #بينا مى شوند).
🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به #قرآن_مجيد است كه همه #برنامههایسعادت در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»؛ [۴] (و همگى به #ريسمان_خدا [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، #چنگ_زنيد و پراكنده نشويد). مى دانيم براى #حبل_الله در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به #قرآن، بعضى اشاره به #اسلام و بعضى گفته اند كه منظور #خاندان_پيغمبر و #اهل_بيت (عليهم السلام) است،
🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا #حبل_الله به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل #امام_علی (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از #حبل_الله باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به #حبل (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون #انسان بدون #تربيت_الهى در قعر چاه طبيعت گرفتار است، #ريسمانی_محكم لازم است كه به آن #چنگ زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان #قرآن، #اسلام و #عترت است.
پی نوشتها؛
[۱] سوره رعد، آيه ۲۸
[۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱
[۳] الخصال، ابن بابويه، جامعه مدرسين، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول، ج ۱، ص ۱۳۱
[۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۹، ص ۴۷۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)