eitaa logo
سیمای صالحان -ثامن فلاورجان
211 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️منظور از چيست؟ 🔷 داراى است، يعنى بسيارى از گناهان در اين جهان دارند. به تعبير ديگر يكى از حكمتهاى الهى در نظام آفرينش اين است كه نظام هستى نسبت به بى تفاوت نيست و در برابر نيك و بد اعمال آدمى نشان میدهد. 🔷قرآن مجيد مى فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ «اگر اهل شهرها و آبادى ها، ايمان مى آوردند و تقوا پيشه میكردند، بركت هاى آسمان و زمين را بر آنها مى گشوديم».[۱] بنابراين در نظام علت و معلول هاى نيك و بد آدمى در تعيين نيك بختي و نگون سازى در همين دنيا نيز مؤثر است و بازگشت نتايج اعمال انسان به وى، اختصاص به سراى آخرت ندارد. 🔷يكى از پيامدهاى گناه، پوچ شدن اعمال نيك است. در قرآن كريم ۱۶ بار سخن از به ميان آمده و از مجموع آنها استفاده مى شود كه بزرگى؛ چون: كفر، شرك، تكذيب آيه هاى الهى، انكار معاد و... موجب از بين بردن اعمال نيك مى شود. براى نمونه، تكبر و از فرمان الهى درباره سجده كردن آدم، شش هزار سال عبادتش شد.[۲] 💠در روايات به برخى از و دنيوى اشاره شده: قساوت قلب (كافى، ج ۲، ص ۲۷۱) ‌/ سلب نعمت (همان، ص ۲۷۳) / به اجابت نرسيدن دعا (همان، ص ۲۷۱) / الحاد و انكار (بحار، ج ۷۳، ص ۳۶۰) / قطع روزى (كافى، ج ۲، ص ۲۷۱) / محروميت از نماز شب، (همان) / ناامنى از حوادث (همان، ص ۲۶۹) قطع باران / فقر عمومى / كوتاهى عمر / اندوه. پي نوشت: [۱] اعراف/۹۶ [۲] نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ 📕گناه و توبه، گروه مولف |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅═༅🍃🌗🍃༅═┅─ 🌓◁{9} جمعی ها 🌀 گناهی که نعمت های بزرگ را زائل می کند. 🌀گناهی که بلاهای سخت را بر سر ملت ها مسلط می کند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─═༅💬1⃣7⃣💬༅═─
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️سیاست گام به گام (بخش اول) 🔶 باطل را در لباس حق وانمود میکند تا انسان را دهد. 💠شیطان دشمن آشکار 🔷شیطان و دشمن آشکارِ انسان است. تعبیر عدوّ مبین بودن شیطان نسبت به انسان را قرآن کریم در چندین آیه ذکر کرده است، یکی از آن آیات این است: «وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِیناً؛ و به بندگانم بگو: سخنی را که نیکوتر است، بگویند؛ زیرا شیطان میان آنان [به سبب سخنان زشت و بی منطق] دشمنی و نزاع می افکند، زیرا شیطان همواره برای انسان دشمنی آشکار است».[۱] ، هدفی جز ضرر و آسیب زدن ندارد. شیطان برای رسیدن به یکی از اهداف خود که ضلالت و گمراه کردن انسان است، با وسوسه کردن تدریجاً و گام به گام انسان را به انحراف و گناه میکشاند. 💠نهی از پیروی از شیطان 🔷وسوسه و القائات شیطان به گونه ای نیست که انسان به آسانی بتواند آن را تشخیص دهد. او یک دفعه و ناگهانی انسان را منحرف نمی کند، بلکه گام به گام او را گمراه می کند. این حیله شیطانی انسان را از توبه و استغفار غافل میکند. ممکن است انسان در مراحل ابتدایی تصمیمی برای بازگشت به خدا بگیرد، اما به او میگوید: فقط یک بار دیگر، یک نگاه دیگر، یک گام دیگر، یک لقمه دیگر، یک سخن دیگر. خداوند متعال در چندین آیه از قرآن کریم انسان را از پیروی از گام های شیطان نهی کرده است، در سوره نور آیه ۲۱ میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ؛ ای مؤمنان! از گام های شیطان پیروی نکنید؛ و هر که از گام های شیطان پیروی کند [هلاک میشود] زیرا شیطان به کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان میدهد».[۲] 💠گام به گام و فریب 🔷او در اول راه هدف نهایی خود را به انسان نشان نمیدهد، تا انسان بگوید که من آن جای دور که تو تصمیم بردن مرا داری به همراه تو نمی آیم، بلکه چون او گام به گام شخص گناهکار را به سراشیبی میکشاند، انسان این سراشیبی را یکجا نمی بیند که از ادامه مسیر انحرافی متوقف شود، لذا را میخورد و از گام های او پیروی می کند، او است و هیچگونه نفع و خیری نمیخواهد به او برساند، بلکه به انجام کار بسیار زشت و عمل ناپسند دستور میدهد. خداوند رحمان انسان را از پیروی گام های شیطان نهی می کند، لذا انسان نباید این پیروی و حرکت به سوی کجراهه را آغاز کند، اما اگر از دستور مولای خود سرپیچی کرد، باز هم از آن طرف خداوند درِ رحمت، استغفار و را به روی بندگانش گشوده است، ولی اگر انسان در پیروی از گام های شیطان در هیچ مرحله و گامی، به سوی خدا توبه نکند، سرانجام شیطان او را به میرساند. پی نوشت‌ها [۱] ترجمه آیه از حجت الاسلام انصاریان [۲] ترجمه آیه از حجت الاسلام انصاریان
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️پنج اثر زیان بار (بخش اول) 🔶 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرود می آید. 💠 اولین اثر گناه: 🔷اثر گناه آن است که به تعبیر امام باقر (ع)، خالی است سیاه بر جای سفید، که در صورت توبه، پاک شده و در صورت عدم توبه و بازگشت از آن و گناه بیشتر، سیاهی بیشتری بر آن افزوده میگردد؛ امام باقر (ع) میفرمایند: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَةٌ بَیْضَاءُ فَإِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِی النُّکْتَةِ نُکْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ ذَهَبَ ذَلِکَ السَّوَادُ وَ إِنْ تَمَادَى فِی الذُّنُوبِ زَادَ ذَلِکَ السَّوَادُ حَتَّى یُغَطِّیَ الْبَیَاضَ فَإِذَا غَطَّى الْبَیَاضَ لَمْ یَرْجِعْ صَاحِبُهُ إِلَى خَیْرٍ أَبَداً وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- کَلَّا بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُون[۱]»[۲]: هر بنده‏ اى در دلش نقطه سفیدی است که چون گناهى کند، خال سیاهى در آن پیدا شود، سپس اگر توبه کند آن سیاهى برود، و اگر از گناه دنبال‏گیرى کند، آن سیاهى بیفزاید تا روى سفیدى را بپوشاند، و چون سفیدى پوشیده شد، دیگر صاحب آن دل هرگز بخیر نگراید و همین است، گفتار خداى عز و جل: «نه چنین است، بلکه آنچه مرتکب شدند بر دلشان زنگارى بست». 🔷یعنی گناه بر گناه باعث میشود بر دل انسان زنگاری بنشیند که دیگر صاحب آن دل هرگز به خیر و سعادت راه پیدا نکند. واژه ی «ران» از «رین» به معناى است که بر اجناس قیمتى مى‌نشیند.[۳] از این آیه فهمیده میشود که فطرت اولیه آدمی، پاک است اما به وسیله به مرور زمان زنگار بر دل می نشیند و سیاه میشود، پس گناه تیرگی می آورد و سیاهی بدنبال دارد. پی نوشت: [۱] سوره مطففین، آیه ۱۴ [۲] الکافی،‏ ج۲، ص ۲۷۳ [۳] تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️پنج اثر زیان بار (بخش دوم) 🔶 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرود می آید. 💠دومین اثر گناه: 🔷یکی از آثار گناهان، سخت دلی است، که در فرهنگ قرآن کریم از آن به تعبیر شده است؛ در سه جای قرآن از فعل «قست قلوبهم» استفاده شده است؛ آیه اول: «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛[انعام،۴۳] چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دلهای آنها قساوت پیدا کرد و شیطان، هر کاری را که می‌کردند، در نظرشان زینت داد!» در این آیه ریشه عدم تضرع در مقابل خداوند، زینت اعمال انسان توسط شیطان است. وقتی انسان اعمالش را زیبا ببیند و گناهش را نیز بزک کند، دیگر تضرع و درخواست از خداوند را فراموش می کند؛ چون دلش سخت شده است. 🔷آیه دوم: «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّـهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»[حدید،۱۶] آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان پیدا کرد؛ و بسیاری از آنها گنهکارند! در آیه مذکور ، مقدمه فسق است. 🔷آیه سوم: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ وَمَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون؛َ[بقره،۷۴] سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد، همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می‌افتد؛ (اما دلهای شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست». از آیه مذکور می فهمیم که قساوت و سنگدلى، مرض روحى سختى است که به جهت ، براى انسان پیدا مى‌شود.[۱] پس دومین اثر گناه قساوت و سختی دل است که در آیات بالا بیان شد. پی نوشت‌ [۱] تفسیر نور (محسن قرائتی)، ذیل آیه، ج۱، ص۱۴۱
⭕️تقسیم بندی یاران (عجل الله فرجه) ✍🏻یاران امام مهدی (علیه السلام) به چهار گروه تقسیم می شوند: 1️⃣اوتاد 🔺افرادى هستند که به اندازه یک چشم برهم زدن از خداى خویش غفلت نمى کنند و به دنبال مال نیستند مگر آن چه که نصیب و روزى آنها شود و خطاها و لغزش هایى که از افراد دیگر صادرمى شود از آنها سر نمى زند و (درخصوص غیر پیامبران) در آنها عصمت شرط نیست، آن عصمتى که از شرایط قطب است. این گروه بى واسطه با حضرت مهدى علیه السّلام در ارتباط هستند. 2️⃣ابدال 🔺ابدال یک درجه از اوتاد پایین تر و در مرحله بعدى هستند که ممکن است گاهى ازآنهاغفلتى صادر شود ولى بلافاصله با تذکر و تنبّه آن غفلت را از خود دور مى کنند و هرگز عمدى از آنها سر نمى زند. 3️⃣نجباء 🔸️در رتبه ی بعد از ابدال قرار دارند و با دو واسطه (اوتاد و ابدال) با حضرت علیه السّلام در ارتباط هستند. 4️⃣صلحاء 🔸️افراد باتقوایى هستند که متصف به صفت عدالت هستند، اما ممکن است گاهى اوقات از آنها خطایى سرزند که بلافاصله کرده و پشیمان مى شوند همان طور که خداوند متعال مى فرماید: هرگاه گروهى از شیاطین در دل اهل تقوى وسوسه و خیالاتى واردکنندبلافاصله آنها متذکر شده و همان دم را به یاد آورده آگاه و بینا مى شوند.(۶) 🔸️صلحاء با سه واسطه با حضرت مهدى علیه السّلام در ارتباط هستند.(۷) ◀️اگر یکى از اوتاد کم شود، یکى از ابدال جایگزین او مى شود و جاى آن ابدال را یکى از نجباء پر مى کند و به جاى او یکى از صلحاء وارد دستۀ نجباء مى شود و هرگاه یکى ازصلحا کم شودازبقیۀ مردم که صلاحیت و لیاقت داشته باشند جایگزین صلحاء مى شوند.(۸) 📚منابع 1-سوره ملک آیه ۳۰ ۲- امام حاضر،مدیرناظر صص۷۶-۷۵ ۳-مصباح کفعمی ص۵۳۴ حاشیه بر دعای ام داوود ۴-کافى،ج ۳،ص ۱۴۱ ۵-تاریخ غیبت کبری ،محمدصدر ص۱۹۵ به نقل ازغیبت طوسی ص۱۰۲ ۶- اعراف /۲۰۱ ۷- امام حاضر ، مدیر ناظر ص ۸- مصباح کفعمى،ص ۷۰۴
✅ توصیه مهم و اخلاقی حضرت جواد الائمه(ع) از زبان آیت الله جوادی عاملی 🔸 كسي از وجود مبارك امام جواد(علیه السلام) توصيه اخلاقي خواست عرض كرد كه ما را سفارش كنيد. حضرت فرمودند: قبول مي‌كنيد يا فقط مي‌خواهيد گوش بدهيد؟ عرض كرد نه قبول مي‌كنم. فرمود: اگر قبول مي‌كنيد اين مسائل را بدان، اينجا جاي امتحان و جاي بردباري است. اصلاً كسي خيال بكند كه اينجا بخواهد راحت به سر ببرد راحتي نصيبش بشود اشتباه است.[راحتی و آسایش مطلق تنها در آخرت و بهشت است نه دنیا] 🔸 آنكه اين نظام را ساخت اين جهان را ساخت فرمود: اينجا جاي آسايش نيست خودش هم كه ﴿وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قيلاً﴾ ديگر از خدا راستگوتر كيست ؟ ولي خدا قسم ياد كرد فرمود: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ في كَبَدٍ﴾ انسان در فشار و رنج و درد و زحمت و سختي قرار داده شد، اصلاً ساختار اينجا(دنیا) اين است. اين لام ، لام قسم است، كبَد يعني درد و رنج و فشار و مشكلات. 🔸 حالا يكی فشار مالي دارد دیگری فشار خانوادگي دارد يكی فشار سياسي دارد و يكی فشار اجتماعي دارد هيچ كس بي درد و رنج نيست؛ مستحضريد آنها كه وضع ماليشان خوب است با قرص خواب مي‌خوابند اين ‌طور نيست كه مثلاً راحت باشند حالا كسي خيال بكند اين هفتاد هشتاد سال آسوده باشد نه آسايش جاي ديگر است آنجا كه: ☘﴿يَتَنازَعُونَ فيها کَأْساً لا لَغْوٌ فيها وَ لا تَأْثيمٌ﴾ آنها در بهشت جام‌های پر از نوشیدنی‌های طهور را که نه بیهوده گویی در آن است و نه ، از یکدیگر می گیرند(آیه ۲۲ سوره طور) ☘﴿وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ﴾ آنها می گویند: «حمد ( و ستایش ) برای خداوندی است که [در بهشت] اندوه را از ما برطرف ساخت پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! (آیه ۳۴ سوره فاطر) 🔸 وجود مبارك امام جواد (سلام الله عليه) فرمودند: «الثِّقَةُ بِاللّهِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ و سُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ» رسيدن به درجات عالی، درجات علمي و عملي و تقوا در و درجات بهشت در البته سخت است؛ ولي اعتماد و اطمینان به لطف ، بهاي هر كالاي گراني است. 🔸 امام جواد (علیه السلام) می فرمایند: نِيل به درجات عالي و رسیدن به مقاماتی مانند مقام سلمان, مقام اباذر, مقام مقداد در دسترس است، شما نردبان رسیدن به این مقامات را داريد، نگوييد سلمان و مقداد به آن مقامات رسيده اند ما نمي‌توانيم. اگر بگوييد يك مقامی خيلي بالاست، نردبانش را داريد و آن اطمينان به خداست.
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ (ع) در خطبه ۲۲۳ نهج البلاغه، چه راهکاری برای بیداری از و رهایی از ارائه می دهد؟ 🔷 امام علی (ع) در بخشی از خطبه ۲۲۳ مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا الاِْنْسَانُ، مَا جَرَّأَكَ عَلَى ذَنْبِكَ، وَ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ، وَ مَا أَنَّسَكَ بِهَلَكَةِ نَفْسِكَ؟؛ اى ! چه چيز تو را بر جسور ساخته؟ و چه چيز تو را در مقابل مغرور كرده؟ و چه چيز تو را بر علاقه مند نموده است؟». اشاره به اينكه غريزه در انسان نيرومندترين غرائز است؛ انسان به طور طبيعى خود را بيش از هر كس دوست دارد و هرگاه ببينيم كسى خنجر برداشته، بر سينه و بازو و پهلوى خود مى زند وحشت مى كنيم و با خود مى گوييم آيا گرفتار جنون شده است. مگر ممكن است انسان عاقل، علاقمند هلاكت خويش شود؟ اگر انسان كمترين علاقه اى به هلاكت خويش ندارد، پس چرا و غرورى كه اوست را پذيرا مى شود؟! 🔷در ادامه سخن مى افزايد: «آيا درمان ندارد، يا از اين بيدارى ای نيست؟ چرا آنگونه كه به ديگران رحم مى كنى به نمى كنى؟!». سپس با ذكر مثالى اين حقيقت را روشن تر مى سازد و مى فرمايد: «چه بسا كسى را در دل آفتاب سوزان مى بينى، و در برابر حرارت آفتاب بر او سايه مى افكنى، يا بيمارى را مشاهده مى كنى كه درد جانكاهى بدن او را سخت آزرده، و از روى ترحّم بر او مى گريى [پس چرا درباره خود بى تفاوت هستى] چه چيز تو را بر اين بيمارى ات شكيبا ساخته، و بر مصائب خود صبور كرده و از باز داشته است، در حالى كه هيچ چيز براى تو عزيزتر از نيست». اشاره به اينكه چرا انسانهايى را مى بينيم كه گرفتار تناقض در عمل و دوگانگى در قضاوت هستند، در برابر ناراحتى ديگران و بيمارى بيماران سخت عكس العمل نشان مى دهند و گاه سيلاب اشكشان فرو مى ريزد، در حالى كه بيمارى خودشان سخت‌تر و مصائبشان سنگين تر است و هيچگونه عكس العملى در برابر آن نشان نمى دهند. 🔷 (ع) مى خواهد اين ، و اين خفتگان بى درد را با اين و گويا از بيدار كند و به سرنوشت خطرناكى كه در پيش رو دارد متوجّه سازد، شايد كنند و به سوى خدا بازگردند. در ادامه سخن مى افزايد: «وَ كَيْفَ لا يُوقِظُكَ خَوْفُ بَيَاتِ نِقْمَة، وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِيهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ! فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِي قَلْبِكَ بِعَزِيمَة، وَ مِنْ كَرَى الْغَفْلَةِ فِي نَاظِرِكَ بِيَقَظَة؛ چگونه ترس از بلاها و عذابهاى شبانه تو را بيدار نكرده، در حالى كه بر اثر هر روز، خود را به مرحله بالاترى از مى افكنى! حال كه چنين است خود را با داروى و مداوا كن و اين خواب غفلتى كه چشمت را فرو گرفته با بيدارى برطرف ساز». 🔷میدانيم براى نجات و رهايى از خطر دو چيز لازم است: بيدارى و از يكسو و و از سوى ديگر و (ع) در اين عبارت كوتاه به هر دو اشاره فرموده است، و بى خبران را هشدار مى دهد كه از خواب غفلت برخيزند و براى نجات خويش از چنگال معاصى كه آتش خشم و غضب الهى را بر مى افروزد تا وقت نگذشته است تصميم بگيرند. تعبير به «بَيَاتِ نِقْمَة»؛ (عذاب شبانه) براى اين است كه بلاهايى كه در شب نازل مى شود قربانى زيادترى مى گيرد؛ زلزله ها، سيلابها و طوفانهايى كه در شب رخ مى دهد هنگامى كه مردم در خوابند و هيچ گونه دفاعى از خود ندارند. 🔷قرآن مجيد مى فرمايد: «أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتاً وَ هُمْ نَائِمُونَ * أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحىً وَ هُمْ يَلْعَبُونَ؛ [اعراف، ۹۷ و ۹۸] آيا اهل شهرها و آباديها از اين ايمنند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنها بيايد در حالى كه در خواب باشند؟ آيا اهل شهرها و آباديها از اين ايمنند كه عذاب ما هنگامه روز به سراغشان بيايد در حالى كه سرگرم بازى هستند؟». سپس در پايان اين فقره میفرمايد: «وَ كُنْ لِلّهِ مُطِيعاً، وَ بِذِكْرِهِ آنِساً؛ [بنابراين بيدار باش] و شو و با ياد او انس گير». [۱] پی نوشت: [۱] پيام امام اميرالمومنين، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، ج ۸، ص۳۷۳ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت)
🔅 | خوب بهترین انسان است/ در اثر راه پیدا می‌کند. 🔰شهید آیت الله مطهری 🔸قرآن از گناهان تعبیر به «فجور» می‌کند. کأنـّه وقتی انسان گناه می‌کند یک حالت انفجار و پارگی و از هم‌دریدگی پیدا کرده است. 🔸من این تعبیر را خیلی سابق در حرفهای امروزیها دیده‌ام. در بعضی کتاب‌های روان‌شناسی خواندم که نوشته بود: بد معمولا برای انسان انفجار است. اگر انسان خودش را چنان تربیت کند که انرژی‌اش صرف کار خوب شود و فکرش و عملش متوجه کار خوب شود، خودِ این، گناه می‌شود، ولی اگر انسان راه نیکی را به روی خودش ببندد و فکرش و عملش را متوجه خیر نکند، کأنـّه انرژی‌اش ذخیره می‌شود و بعد به صورت گناه منفجر می‌شود. 🔸این است که می‌گویند کار خوب و مشروع انسان است و اگر کسی می‌خواهد فکر بد در مغزش پیدا نشود باید برای مغز و روح خودش خوراک فکری خوب تهیه کند. مغز باید کار کند، قوه باید دائما کار کند، وقتی مسیر خوب برایشان قرار ندهیم در راه کج می‌افتند و این همان انفجار است. دست انسان باید کار کند، پای انسان باید کار کند، بدن انسان باید کار کند، وقتی که اینها بیکار گذاشته شوند انرژیها جمع می‌شوند و بعد انفجار پیدا می‌شود. 🔸سالها پیش در یک سخنرانی همین مطلب را راجع به گناهان گفتم. در آنجا مطلب را به این شکل مطرح کردم که برای مبارزه با گناه باید راه عملی تخلّص از گناه را پیدا کرد. مثال زدم به این که معمولا می‌گویند جنس زن اهل غیبت است. حال آیا واقعا این طور است؟ یا نه، گاهی وضع زندگیها را به گونه‌ای درست می‌کنند [که زنها به این سو کشیده می‌شوند] خصوصا زنهایی که در خانه، خانم هم هستند، یعنی کلفت دارند و دیگران کارهایشان را انجام می‌دهند. معمولا این زنها اهل کتاب خواندن و عبادت کردن هم نیستند، در نتیجه غیر از این که با دو سه زن همسایه جمع شوند و غیبت کنند کأنـّه راهی برایشان باقی نمی‌ماند. 🔸چند سال پیش روزنامه‌ای نوشته بود: در یکی از شهرهای کوچک واقع در ایالت فیلادلفیای آمریکا متوجه شدند که زنها به قماربازی عادت عجیبی پیدا کرده‌اند، به طوری که قمار در تمام خانه‌ها راه پیدا کرده و زندگیها را مختل کرده. به فکر چاره‌جویی افتادند و اول از همین راههای معمولی نصیحت و پند و اندرز از طریق رادیو و تلویزیون و موعظه کشیشها در کلیساها شروع کردند، ولی هیچ اثری نکرد. بعد یک نفر آمد و برای این قضیه طرحی ریخت به این صورت که اعلام کردند مثلا شهرداری به یک سلسله کارهای دستی مثل بافندگی نیازمند است و هر کسی از این کارها تولید کند فلان مقدار به او پول می‌دهند و به بهترین کار هم جایزه می‌دهند. بعد از مدتی دیدند در تمام خانه‌ها این کارهای دستی شروع شده و قمار خود به خود از بین رفت. پس آن قمار نوعی انفجار بود، یعنی گناه در اثر بیکاری راه پیدا می‌کند. 📚آشنایی با قرآن، ج12، ص128
💠 ورطه عصیان 🔹 عمل طالح و دو كار می ‌كند: یكی اینكه علاقه نسبت به اعمال صالح را كم می ‌كند و دستِ این شخص را نسبت به گناهان بازتر می ‌كند مِیلش را بازتر می ‌كند و دیگر اینكه چركی است روی در بخش عقل عملی؛ یعنی آینه دل را چركین می ‌كند، دیگر این آینه جایی را نشان نمی‌ دهد. 🔹 تعبیر قرآن كریم نسبت به عمل طالح و سیئه این است كه ﴿كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم﴾؛ «رین» همان چرك است، خب اگر روی آینه دل, چرك و غبار بنشیند كه جایی را مشاهده نمی ‌كند. این كه نمی ‌خواهد بفهمد، می ‌خواهد ببیند, دیدن بالأخره یك بصیرت درونی می‌ طلبد. فرمود این رین است این چرك است (یك) و در بخش دیگر فرمود: ﴿أَفَلاَ یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾ (دو)؛ اینها چرا درباره قرآن تدبّر نمی ‌كنند یا اینکه دلشان قفل است. گناه, قفلی است بر درِ دل، این دل می‌ شود بسته، آن وقت چیزی در آن نفوذ نمی ‌كند. 📚 سوره مبارکه احزاب جلسه 13 تاریخ: 1392/02/07 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، هاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه هاست مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به و التزام به و آباد كردن و روحت با ذكرش و چنگ زدن به توصيه مى كنم). 🔹سفارش به همان سفارشى است كه همه و سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان كه زاد و راه و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و است. به معناى و پرهيز از هرگونه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه در ميان انسان و ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است. 🔹در دومين دستور به التزام به اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار . تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [۱] هم آبادى ها و هم آن در سايه ؛ نه تنها ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه آن گونه كه در روايات وارد شده، 🔹كه (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُون‏َ)[۲]». [۳] 🔹ترجمه روایت: ( آن است كه چون تصميمى بر مى گيرد، عزّ و جلّ را ياد كند و ميان او و آن حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان مى شوند). 🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به است كه همه در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»؛ [۴] (و همگى به [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، و پراكنده نشويد). مى دانيم براى در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به ، بعضى اشاره به و بعضى گفته اند كه منظور و (عليهم السلام) است، 🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون بدون در قعر چاه طبيعت گرفتار است، لازم است كه به آن زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان ، و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۱ [۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)