eitaa logo
#ثامن_معراج‌(۸)
194 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.3هزار ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دانش اموزان منتهن هم به میدان امدند 🔹‌دانش آموزان دبیرستانی از مدرسه خود به عنوان بخشی از راهپیمایی دانش آموزی در سراسر شهر منهتن برای فلسطین به سمت دفتر مرکزی وزارت آموزش نیویورک در منهتن با شعار آزادی فلسطین راه افتاده اند. https://eitaa.com/samen_meraj http://eitaa.com/joinchat/361299968Ca15e2013ea
مروری بر ۱۷ برنامه و اقدام رهبر انقلاب در ۱۲روز اخیر ماشالله لاحول و لاقوه الا بالله https://eitaa.com/samen_meraj
🔴 دروغ لاریجانی لو رفت... 🔹معاون سازمان بهره‌وری در جواب توییت کنایه‌آمیز لاریجانی خطاب به جلیلی، ادعای او در مورد تصویب قوانین علیه فساد در ادوار ریاستش بر مجلس را با سند زیر سوال برد. https://eitaa.com/samen_meraj
▫️پسربچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پر‌نده بسيار دلبسته بود. ▫️حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش می‌گذاشت و می‌خوابید. ▫️اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار می‌كشیدند. ▫️هر وقت پسرڪ از كار خسته می‌شد و نمی‌خواست كاری را انجام دهد، او را تهديد می‌ڪردند كه الان پرنده‌اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس می‌گفت: نه، كاری به پرنده‌ام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام می‌دهم. ▫️تا اينڪه یڪ روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت، خسته‌ام و خوابم مياد. ▫️برادرش گفت: الان پرنده‌ات را از قفس رها می‌ڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم. ▫️اين حكايت همه ما است. تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دلبسته‌ایم. ▫️پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پاره‌ای زيبایی و جمالشان، عده‌ای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و خلاصه شيطان و نفس، هر كسی را به چيزی بسته‌اند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند. ▫️پرنده‌ات را آزاد ڪن! ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ... 🔸 به پیش‌گویی کانال های زرد دقت نکنید... اگر بخواهیم طبق علم زمان جلو بریم امسال بیشترین شباهت را به سال بعد از ترور شهید رجایی داریم و اگر قرار باشد پیش‌ بینی کنیم... با بصیرت افزایی و تبیین صحیح امسال مشارکت حداکثری را شاهد خواهیم بودو با رای بالا یکی از بهترین رئیس جمهور های کشور انتخاب میشه ‌‌‌‌... پیش به سوی دولت انقلابی و اسلامی ➖➖➖➖➖➖➖ @BACHE_HEZBOLLAHi https://eitaa.com/samen_meraj
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♨️ جزئیات چگونگی لو دادن اطلاعات محرمانه ارزی کشورمان توسط همتی به صندوق بین المللی پولاینها از برکات شهادت شهید رئیسی هست که فرصتی دوباره دست بده تا اخبار این خیانت ها مجدد بازخوانی بشه! اما این سوال همچنان باقیست وقت محاکمه کِی فرا میرسه؟ 📌 خبر فوری سراسری @fori_sarasari
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️نبویان نماینده مجلس: مجلس لاریجانی تصویب کرد شهید سلیمانی مجرم است. ✍تاکید و تکرار میکنم اینها از برکات شهادت شهید رییسی هست تا مجدد خیانتهای این قوم بدتر از مغول رو بازخوانی کنیم! اینها باید به دادگاه برای محاکمه مراجعه کنن نه وزارت کشور برای انتخابات 📌 خبر فوری سراسری @fori_sarasari
💎 پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد. یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند. از مادرش پرسید: مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟ مادر گفت: از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟ و قبلا به من گلایه نکردی. مادر پاسخ داد: بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم وعادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری تورا به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی ‌ ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✍پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنکی سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامی در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد. پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو که گنداب می دهی ببین چه می خوری؟ ‌‌‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸